بی رحم‌ترین قاتلان سریالی که با چند اشتباه ساده به چنگ قانون افتادند! + تصاویر

بی رحم‌ترین قاتلان سریالی که با چند اشتباه ساده به چنگ قانون افتادند! + تصاویر
باشگاه خبرنگاران
در مطلب زیر می‌خواهیم شما را با ۱۰ اشتباه ساده و بچگانه‌ای آشنا کنیم که باعث لو رفتن مخوف‌ترین و مشهورترین قاتلان سریالی شده اند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، قاتلان سریالی در میان ما قدم می زنند. برخی از آن ها طرد شدگانی از جامعه هستند که تمامی خصیصه های یک قاتل سریالی را دارند و برخی دیگر چنان با جامعه ترکیب شده اند که حتی خانواده هایشان نیز از هویت واقعی آنان خبر ندارند. همه این قاتلان سریالی کابوسی برای افراد جامعه به شمار می آیند. اعمال خشونت بار این افراد زخمی است ماندگار بر پهنه تاریخ و بسیاری از آن ها بدون این که توسط پلیس شناسایی شوند همچنان به قتل های خود ادامه می دهند. اما خوشبختانه در اغلب موارد این هیولاها دستگیر شده و کشتار آنان پایان می یابد. نکته جالب این است که بسیاری از این انسان های بیرحم، به ویژه آن دسته که در قتل هایشان بسیار دقیق و محتاط عمل می کنند، به خاطر اشتباهاتی ساده و بچگانه دستگیر می شوند. 

 قاتل بی تی کی با فرستادن یک فلاپی دیسک برای پلیس دستگیر شد

بی تی کی (BTK): سه حرفی که برای مدت ۳۰ سال منطقه ویچیتا در کانزاس را در وحشت فرود برده بود. در سال ۱۹۷۸، یک ایستگاه خبری رادیویی در ویچیتا نامه ای از یک شخص دریافت کرد که در آن ادعا شده بود وی از سال ۱۹۷۴ تا آن زمان ۶ نفر را به قتل رسانده است. نویسنده در آن لقب قاتل بی تی کی را بر اساس شیوه قتل قربانیانش برای خود پیشنهاد داده بود: بستن، شکنجه کردن و کشتن. قاتل بی تی کی با قتل های متعدد خود که تا سال ۱۹۹۱ ادامه داشت نیروهای پلیس و رسانه ها را درمانده کرده بود و ناگهان ظاهراً دست از کشتار کشید. تا سال ۲۰۰۴، قاتل بی تی کی هیچ تماس دیگری با پلیس برقرار نکرد اما تماس او بعد از این همه سال به دستگیری اش ختم شد. در این سال بود که قاتل بی تی کی بار دیگر شروع به فرستادن نامه های ترسناک خود کرد و در آن از نیروهای پلیس سوال کرده بود که آیا از طریق یک فلاپی دیسک می توانند او را شناسایی کنند.

طبیعی بود که پاسخ نیروهای پلیس به این سوال منفی باشد اما یک هفته بعد از دریافت فلاپی دیسک، قاتل بی تی کی دستگیر شد. هیچ کسی باور نمی کرد که دنیس ریدر یک قاتل سریالی باشد. او که مرد خانواده به نظر می رسید، رییس شورای کلیسای محل بوده و به عنوان مسئول مشاور مدیریتی در شهر مشغول بکار بوده و حتی یک اردوی علمی تفریحی مدرسه ای را نیز هدایت می کرد. اگر به خاطر غرور و حماقتش در ارسال فلاپی دیسک برای پلیس نبود، این امکان وجود داشت که پرونده های بی تی کی همچنان حل نشده باقی مانده و ریدر امروز همچنان یک مرد آزاد بود.

   تد باندی در جریان یک ترافیک گرفتار شد

شاید بتوان گفت که تد باندی بعد از جک درنده مشهورترین قاتل سریالی تمام دوران باشد و دلیل خوبی برای این موضوع وجود دارد. هیچ کسی به طور دقیق نمی داند که باندی در طول عمرش چند نفر را به قتل رسانده است. او به قتل ۲۸ نفر اعتراف کرد اما بسیاری بر این باورند که آمار واقعی می تواند بیش از ۱۰۰ نفر بوده باشد. خوشبختانه تد باندی در نهایت به صندلی الکتریکی سپرده شد اما نه قبل از آن که دو بار از دستگیری و زندانی شدن فرار کند. باندی اولین بار در سال ۱۹۷۵ و زمانی که پلیس اقلامی مشکوک را در خودروش در جریان یک ترافیک خیابانی پیدا کرد دستگیر شد. پس از دستگیری، ارتباطاتی میان دی ان ای موجود روی این اقلام و دختری که قبلاً گم شده بود. قبل از این دستگیری یکی از قربانیان باندی توانسته بود از چنگ او فرار کرده و علیهش شهادت دهد که باعث شد وی به ۱۵ سال زندان محکوم شود.

در دادگاهی که برای یک قتل دیگر برگزار شده بود، باندی خواست که خودش نقش وکیل مدافع را بازی کند که این موضوع به او اجازه داد در یک اتاق تنها باشد تا برای دادگاه آماده شود. او از این فرصت برای بیرون پریدن از پنجره طبقه دوم ساختمان و فرار استفاده کرد اما چند روز بعد دوباره دستگیر شد. باندی باهوش اما این بار نیز از طریق سوراخی که در سقف ایجاد کرد توانست بار دیگر فرار کند. او به مدت ۲ ماه دیگر به کشتار ادامه داد اما یک ترافیک دیگر باعث دستگیری اش شد و اینبار نیز او سوار بر یک خودرو سرقتی در ترافیک دستگیر شد. مامور پلیس دستگیر کننده او تا زمانی که به پاسگاه رسید نمی دانست که یکی از معروف ترین و مخوف ترین قاتلین سریالی تاریخ را دستگیر کرده است زیرا او را تنها به جرم سوار بودن بر خودرو سرقتی دستگیر کرده بود.

 

 پسر سم ماشینش را در جای غیرقانونی پارک کرده بود

تد باندی از خودروهای سرقتی برای انجام قتل هایش استفاده می کرد که در نهایت همین اشتباه باعث سقوطش شد اما دیوید برکوویتز از خودرو شخصی خودش به عنوان ماشین فرار پس از هر قتلش استفاده می کرد. قاتل سریالی که با عنوان پسر سم شناخته می شد خیلی خوب توانسته بود پلیس را گول زده و قال بگذارد تا اینکه پارک کردن ماشین در یک مکان غیرقانونی او را به زندان فرستاد. پسر سم ۶ نفر را به قتل رسانده و سعی داشت ۷ نفر دیگر را نیز به قتل برسند، که در همه موارد از یک تپانچه روولور استفاده کرده و ظاهراً قربانیانیش را به شکل تصادفی انتخاب می کرد. اگر چه پلیس برای دستگیری او تلاش بسیاری کرد اما شناسایی برکوویتز غیرممکن به نظر می رسد. شهادت نادرست شاهد عینی و الگوی نامشخص قتل ها باعث شده بود که پلیس هیچ سرنخی در دست نداشته باشد. موضوع بسیار عجیب تر این است که برکوویتز یک جوان مبتلا به اسکیزوفرنی پارانویایی بود که دست به آتش سوزی عمدی و نوشتن نامه های تهدیدآمیز و ترسناک برای همسایگانش که از نگاه او دیو بودند نیز زده بود.

بر اساس اعتراف هایش، یکی از همسایگاه او به نام سم یک دیو در ظاهر سگ داشت که برکوویتز را تشویق به انجام قتل می کرد. علیرغم اطلاع دادن این نامه ها توسط همسایگان به پلیس، برکوویتز همچنان به کشتارهای خود ادامه می داد و چیزی بیشتر از یک مظنون جلوه نمی کرد. خوشبختانه یک شاهد عینی گزارش داد که فردی با مشخصات برکوویتز را در منطقه و قبل از شنیده شدن صدای شلیک گلوله دیده است. وی در ادامه گفت که افسران پلیس دیگری در آن ساعات در نقاط مجاور مشغول جریمه متخلفان ترافیکی بوده اند. یکی از خودروها به دلیل پارک در جای ممنوعه جریمه شده بود و صاحب آن کسی نبود جز دیوید برکوویتز. وقتی که پلیس به درب خانه برکوویتز رفت، او خیلی سریع اعتراف کرد که همان پسر سم است و همچنین گفت که در حال بیرون رفتن برای انجام یک قتل دیگر بوده است.

 اسرائیل کیز قوانین خود را زیر پا گذاشت

اسرائیل کیز اگر چه در دنیای قاتلان سریالی نام بزرگی ندارد اما می توان او را یکی از ترسناک ترین هیولاهای عصر معاصر دانست. او مردی به شدت دقیق، ریزبین، حسابگر و محتاط بود. برای سال ها و شاید حتی دهه ها در سراسر کشور سفر کرده و بدون الگوی مشخص خاصی دست به قتل زده بود. او یک بلیط یک طرفه هواپیما می خرید، در ادامه یک خودرو کرایه می کرد و هزاران کیلومتر رانندگی می کد تا در نهایت یک قربانی مناسب پیدا می کرد. او ابزارهای قتل خود را در شهرهای مختلف کشور پنهان کرده و سال ها پس از دفن کردنشان در سفرهایش این جعبه ابزارها را از دل خاک بیرون آورده و استفاده می کرد. آدم ربایی ها، قتل ها و مکان رها کردن جسدها معمولاً آنقدر بافاصله بود که سرنخی از او به پلیس نمی داد. حتی اگر پلیس موفق می شد اجساد قربانیان را پیدا کند هیچ مدرک یا دلیلی وجود نداشت که ثابت کند این قربانیان بخشی از یک پازل بزرگتر و مرتبط با قتل های دیگر بوده اند.

این قاتل سریالی مردی نبود که اشتباهات احمقانه بکند. او قتل هایش را بر اساس یک سری قوانین سختگیرانه و ثابت انجام می داد که باعث شده بود بتواند بدون مشکوک بودن به قتل هایش ادامه دهد. او شبح نبود اما نیروهای پلیس حتی نتوانسته بودند یک پروفایل برای قربانیان و قتل های او تشکیل دهند زیرا ارتباطی بین آن ها دیده نمی شد. شاید اگر او قوانین خود را زیر پا نمی گذاشت می توانست امروز نیز جایی در ایالات متحده همچنان بر تعداد قربانیان خود بیفزاید. کیز قربانیان زن خود را از میان کسانی انتخاب می کرد که خودرو شخصی خودشان را داشتند. اما هدف بعدی او زنی بود که خودرو شخصی نداشت ولی کیز سعی کرد نقشه قتل را ادامه داد. کیز در حال استفاده از کارت اعتباری این زن دستگیر شده و در ادامه دی ان ای آن زن در ماشین شخصی کیز پیدا شد که به دستگیری اش انجامید.

آلبرت فیش نامه هایی با مضمون بالیدن به قتل هایش نوشت

هر قاتل سریالی یک هیولای واقعی است اما قاتلان کودکان بدترین نوع آن ها هستند. آلبرت فیش که گاهی اوقات از او با عنوان قاتل دیوانه ماه یاد می شود یک سادومازوخیست بود که ده ها کودک را به قتل رسانده و جنازه آن ها را خورد. فیش یک مرد کاملاً ناسالم بود که رفتارها و علایقش بسیار بزرگتر و منحرف تر از آن بود که بتوان آن ها را در یک دسته جای داد. او مدفوع خود را می خورد و در هنگام دستگیری بیش از ۳۰ سوزن فرو رفته در رانش دیده می شد و این ها در مقابل بسیاری از دیگر عادات او ساده و پیش پا افتاده بودند. به طور خلاصه، فیش از بیست و چند سالگی به تجاوز، شکنجه و قتل کودکان و نوجوانان مبادرت می ورزید و به اعتراف خود جنازه بسیاری از قربانیانش را نیز می خورد.

با این وجود این قاتل سریالی تا ۶۶ سالگی دستگیر نشده و بدین ترتیب نمی توان تعداد دقیق قربانیان او را مشخص کرد. در سال ۱۹۲۸، فیش یک دختر ۱۰ ساله را ربوده و به قتل رساند. در سال ۱۹۳۴، مادر آن دختر نامه ای دریافت کرده که در آن ماجرای ربوده شدن، قتل و خورده شدن جنازه دخترش در طی ۹ روز در آن به تفصیل روایت شده بود. اینکه چرا وی ۶ سال صبر کرده و سپس این نامه را فرستاد بر کسی مشخص نیست. اگر چه فرستنده این نامه مشخص نشده بود اما در آن با بی پروایی به تاریخ دقیق ربوده شدن دختربچه بعد از ملاقات با مادرش اشاره شده بود. پلیس با استفاده از همین تاریخ دقیق فیش را شناسایی کرده و بدین ترتیب راز هولناک قتل های فیش مشخص شده و به مرگ محکوم شد.

منبع: روزیاتو

انتهای پیام/

منبع خبر: باشگاه خبرنگاران

اخبار مرتبط: بی رحم‌ترین قاتلان سریالی که با چند اشتباه ساده به چنگ قانون افتادند! + تصاویر