احترام؛ راهی جز این نیست

چکیده : ...

فرید صلواتی

با نام احلام ، دختر ایرانی الاصلی که ساکن دبی و خواننده است با گفتگویی که با آقای حسن آقا میری انجام داد آشنا شدم .
وقتی گفتگوی این دو نفر را دیدم نکته های بسیاری ذهنم را مشغول کرد .
فرید صلواتی بر مسند قضاوت ننشسته.
در این مقاله تنها دیدگاه خود را که می تواند صددرصد اشتباه هم باشد بیان می کنم .
افکار من وحی منزل نیست .
وقتی تصاویر متفاوتی از خانم احلام در فضای مجازی مشاهده کردم ، خوشحال شدم که ایشان در این گفتگو به طرف مقابل احترام گذاشته و حجاب برسر کرده است .
زیرا طرف مقابل او از در احترام وارد شد.

متاسفانه سالهاست متولیان امر ؛ برای افکار غیر از افکار خود احترام قائل نبوده اند .
در مقابل آنها موضع گرفته و همواره روش خصمانه در پیش گرفته اند .
این نسل لجباز بار آمده است .حتی حاضر است برای اینکه لجبازی اش را به کرسی بنشاند، مبارزه کند .
امر به معروف و نهی از منکر در جامعه در این سالها چقدر تاثیرگذار بوده است ؟

حسن آقامیری احترام گذاشت ، احترام دید.
احترام احلام به آقامیری ، فرید را برد به بیست و اندی سال پیش.
حجاب از نظر خانواده همسرم و خانواده من بسیار متفاوت است ،ایشان وقتی وارد خانواده ما شد وقتی رفتار احترامگونه خانواده مرا دید به احترام خانواده حجاب بر سر کرد.
حتی اگر آن رفتار را قبول نداشته باشد.
رفتار مهم است .

شاید بعضی وقتها بشود با زور کسی را پیرو خود کرد ولی دائمی نیست .
دکتر شریعتی با اندیشه های خود چه کسانی را به پای سخنرانی های مذهبیش در حسینیه ارشاد کشاند
آنها که روزگاری اعتقادی به حجاب نداشتند پای سخنرانی او دگرگون شده و سالهاست حجاب بر سر دارند.
خانم دکتر زهرا رهنورد، همسر مهندس میرحسین موسوی از آن دسته از افراد است .
اگر قرار بود با زندانی کردن امثال  سحر تبر و مائده هژبری کسی که کلیپهای رقصش در فضای مجازی پخش شده دگرگونی فکری ایجاد شود که حال نباید شاهد استقبال وحشتناک گفتگوی تتلو و ندا یاسی باشیم.

باید ضعف فرهنگی و سقوط اخلاقی را در ریشه های فرهنگی و رفتاری جستجو کرد.
لطفا نقش برخی روحانی نماها در این آشفته بازار را به حساب انسانهای وارسته ایی که ملبس به لباس روحانیت بودند و هیچگاه از این لباس برای خود درو دکان نساختند نگذارید.

علامه جعفری از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۷۷ هم بحث بزرگانی از علم و فلسفه کشورهای آسیایی ، اروپایی ، و آمریکایی
چون :
پروفسور چالزآدامز ، پروفسور روزنتال از آلمان ، برتراند راسل ، پروفسور یانگ ، دکتر کلاوز، خانم دکتر کرودا ، پروفسور دایبر ، پروفسور هانس کونگ و صدها متفکر غربی و شرقی بوده اند.

می توانید این گفتگو ها را در مجموعه ارزشمندی به نام تکاپوی اندیشه مطالعه فرمایید .
کاش آنها که تنفر از روحانیت دارند تحقیق می کردند که اواخر سال ۱۳۳۷ دکتر هانری کربن استاد فلسفه در دانشگاه سوربن فرانسه درخواست ملاقات با علامه طباطبایی که ملبس به لباس روحانیت بودند را می کند.
بارها شاهد بودم استاد علامه جعفری بهترین ایام گرانبهای خود را با امثال بزرگانی چون پروفسور رضا و پروفسور حسابی به گفتگو می نشستند.

اگر خواستی با بزرگان اهل علم نشست و برخاست کنی مجبوری معلوماتت را به روز کنی . حتی اگر اطرافت را هزاران مرید گرفته باشد.
برخی چون نمی توانند معلومات خود را به روز کنند مجبور می شوند در رد عالمان واقعی موضع گرفته تا خود را در میان مریدان خود بزرگ جلوه دهند.

علامه جعفری از این دست افراد نبود .
به همه نوع اندیشه واعتقادی احترام می گذاشت.
سال ۶۰ دانشگاه دهلی بمناسبت سمینار بین المللی هزاره ابن سینا از ایشان جهت سخنرانی دعوت می کند.
آیا دعوت از ایشان به خاطر ملبس بودن به لباس روحانیت است؟
خیر

به این خاطر ایشان به این مجمع جهانی دعوت شدند که حرف تازه ایی برای ارائه به جهانیان داشتند.
متاسفانه بارها مشاهده شده آنها که اخیرا از حوزه های علمیه بیرون آمده اند حرف نو و بدیعی برای ارائه کردن به نسل جدید ندارند .
اطراف متولیان فرهنگی و مذهبی ما را افراد سخیف پر کرده اند ، پس نباید رفتار ناهنجارامثال تتلوها در جامعه ما را متعجب کند .
از وقتی جایگاه روحانیت از جایی ضربه خورد که برخی روحانی نماها ، وارد عرصه هایی شدند که از تخصص کافی برخوردار نبودند و ضمنا اظهار نظرهم می کردند و بدتراز آن اینکه چاپلوسان و بادمجان دور قاپچینها هم آنها را به خاطر این اظهار نظرهای اشتباه تشویق کردند.