دموکراسی و مرگ و میر انسان‌ها

دموکراسی و مرگ و میر انسان‌ها
کلمه
چکیده :اخیراً، فردی در شبکه دو سیما، در دفاع از رژیم‌های خودکامه و اقتدارگرا از جمع‌بندی سخن به میان آورده که حکومت‌هایی مثل چین، موثرتر و بهتر توانستند با بحران همه‌گیری کرونا مواجه شوند. ایشان به چالش‌های لیبرال دموکراسی‌ها در شرایط بحران اشاره کرد و آنان را ناتوان...


مهدی مقدری

مروری بر دو پژوهش جهانی درباره نسبت دموکراسی و مرگ و میر ناشی از بیماری‌های همه‌گیر

اخیراً، فردی در بخش گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، در دفاع از رژیم‌های خودکامه و اقتدارگرا از جمع‌بندی سخن به میان آورده که چنین حکومت‌هایی مثل چین، موثرتر و بهتر توانستند با بحران همه‌گیری کرونا مواجه شوند. ایشان به چالش‌های لیبرال‌دموکراسی‌ها در شرایط بحران اشاره کرد و آنان را ناتوان برمی‌شمرد. مشابه چنین دیدگاهی در این مدت کم نبود و چهره‌های مختلفی در تلاش برای القای آن در جامعه می‌باشند.

آیا واقعاً چنین گزاره‌ای اساساً درست است؟ کدام جمع‌بندی علمی به این نتیجه دست یافت؟ برای درک موضوع ابتدا به گزاره‌هایی می‌پردازم و سپس به دو پژوهش کلیدی در این باره اشاره می‌کنم.

یکم: تردید نیست که هراس‌افکنی و هیولاسازی، اکسیر محبوب طرفداران اقتدارگرایی برای تسخیر مردم است. در پیِ هر بحران، جنگ و شرایط اضطراریِ از این دست، برخی رهبران و جریان‌های سیاسی برای تحکیم قدرت‌شان، خود را برتر از دیگران دانسته و بر چنین طبلی می‌کوبند. اوربان در مجارستان، دوترته در فیلیپین، نتانیاهو در اسرائیل، لوکاشنکو در بلاروس، چان ‌او چا در تایلند، بردی‌محمدف در ترکمنستان نمونه‌هایی از رهبران هستند که همه‌گیری کرونا را بهانه‌ای برای متمرکز کردن قدرت خود ساخته‌اند.

هر چند رژیم‌های خودکامه در پاسخ به همه‌گیری بیماری کرونا مزیت‌هایی از خود نشان داده باشند، لکن، وقتی فرد یا حزب حاکم، با خودکامگی تصمیم به انکار تهدید کرونا و نظرات کارشناسان گیرد و یا روایتی دروغین به جامعه ارائه دهد، واقعاً خطرناک می‌شود.

دوم: اکنون، در دورانی که دموکراسی در سراسر جهان در معرض خطر است و کشورها ظهور اقتدارگرایان و پوپولیسمِ چپ و راست را تجربه کرده‌اند، نگرانی در این باره جدی است. چه بسا، این لحظه‌ای است که پوپولیست‌ها و اقتدارگرایانی چون دولت ملی‌گرایِ هندویِ مودی در هند، بولسونارو در برزیل، شی در چین و امثال اینها منتظرش بودند. دستِ کم آنها به آن‌چه «اقتدارگرایی عملکردی» خوانده می‌شود، روی آوردند. اکنون، آشکارترین زمان ممکن برای آزمودن رهبران اقتدارگرا، پوپولیست و قدرت‌طلب است. دولت‌هایی که به دنبال انتقام از مردم هستند و به بهانه قرنطینه و فاصله فیزیکی (اجتماعی) اجباری شهروندان را در بازداشت خانگی نگه داشته‌اند و شرط رهایی از این وضعیت را کسب قدرت نظارتی بیشتر، مانند ردیابی اجباری اعلام می‌کنند. هنگامی که چنین اقداماتی در دموکراسی‌های بالغ مانند فرانسه، نروژ یا دانمارک اعمال می‌شود، از طریق فرآیندهای دموکراتیک و توسط نهادهای دموکراتیک انجام می‌شود و زمان پایان این محدودیت‌ها را مشخص می‌کنند.

سوم: همان‌گونه که کلودیا کامارگو، رییس پژوهشکده حکمرانی بازل، می‌نویسد: ویروس کورونا تسلیم ادعاهای دروغین نمی‌شود. بدون در نظر گرفتن طبقه اقتصادی، وابستگی سیاسی و نژادی به همه حمله می‌کند. عوام‌فریبی را افشا می‌کند. بنابراین، بحران کنونی به روشنی نقاط ضعف کسانی را نشان خواهد داد که با بازگشت به راهبردهای انزواطلبانه، به دنبال حل مشکلات جهانی هستند. اکنون، زمان مناسبی برای تأکید بر لزوم تصمیم‌گیری رهبران جهان بر پایه علم و شواهد است و نه بر اساس ادعاهای عقیدتی یا پوپولیستی۱٫

چهارم: تردیدی نیست که دموکراسی‌هایِ پاسخ‌گو و مسوول، اطلاعات را با شفافیت با شهروندان‌شان به اشتراک می‌گذارند. آنها دانش خود از یک موضوع را گسترش می‌دهند تا راه‌حل‌هایی به دست آورند. چنین شفاف‌سازی نیاز به شجاعت در بین رهبران سیاسی دارد و بسیار با ارزش است؛ زیرا باعث افزایش اعتماد در میان شهروندان می‌شود۲٫ در یک نظرسنجی بین‌المللی، ۸۸ درصد مردم نیوزیلند به دولت جاسیندا آردرِن اعتماد دارند تا تصمیم صحیحی درباره پاسخ به همه‌گیری کرونا اتخاذ کند۳٫ و البته فراموش نکنیم که تا حد زیادی جامعه مدنیِ چین از رفتار رهبران کمونیست در سرکوب پزشکانِ افشاگر کووید-۱۹ خشمگین بوده و خواستار آزادی بیان و اطلاعات در این کشور است. اگرچه رژیم‌های اقتدارگرا، قادر به هماهنگی پروژه‌های بزرگ ساختمانی از جمله ساخت بیمارستان در چند روز هستند، اما در موضوعاتی که نیاز به گردش آزاد اطلاعات و گفت‌وگوی آزاد میان شهروندان و حاکمان دارند، به مراتب ضعیف عمل می‌کنند. برای نمونه، در مدت شیوع همه‌گیری، بازخورد سازنده در مورد چگونگی عملکرد سیاست‌های دولت می‌تواند به هدایت یک واکنش پویاتر کمک کند. جوامع غیردموکراتیک غالباً جریان اطلاعات را محدود کرده و منتقدان را سرکوب می‌کنند. یک مجله حزب کمونیست چین گزارش داده است که رئیس جمهور این کشور، در همان روزهای نخستِ شیوع این بیماری خبر داشته و در هفتم ژانویه دستورالعمل‌هایی را برای اقدام (یعنی دو هفته قبل از اعلام شیوع همه‌گیری در چین) صادر کرده بود. هدف شاید این بوده است که شی را به عنوان فرمانده بلایا به تصویر کشند. اما این خبر حاکی از این واقعیت است که رهبری چین در ارائه اطلاعات حیاتی و نجات‌بخش به مردم ضعیف است.

پنجم: در دموکراسی‌های انتخاباتی با رهبران سیاسی اقتدارگرا، داستان جور دیگری است. در حالی که ممکن است امثال ترامپ، مودی و بولسونارو از یک رسانه آزاد و انتقادی و یا جامعه مدنیِ آزاد ابراز بیزاری کنند، لیکن، همه آنها برای ماندن در قدرت وابسته به حمایت انتخاباتی هستند۴٫ دموکراسی نمایندگی مستلزم انتخاب رهبرانی است که برای مردم تصمیم‌های مهم می‌گیرند و از همین روست که مردم با رای خود، قدرت را به آنها می‌سپارند. به گفته لورا تورِنتِن، مدیر برنامه جهانی موسسه بین‌المللی دموکراسی و دستیاری انتخاباتی، این نشانه آن است که دموکراسی کار می‌کند و شکست نخورده است۵٫

 

ششم: اما در آخرین گزارهِ ضروری در اینجا، لازم است به سخنانِ اشاره شده در گفت‌وگوی ویژه خبری برگردم. در آن برنامه هیچ سخنی از کشورها و دولت‌های دموکراتیکی که در برابر همه‌گیری کرونا واکنش‌های خردمندانه و موفقیت‌آمیز داشته‌اند، به میان نیامد. گویی تنها چین کارآمد و برتر از دیگران است. جا دارد به موفقیت‌های دموکراسی‌هایی مانند آلمان، تایوان، اتریش، فنلاند، نیوزلند، کره جنوبی، پرتغال و جمهوری چک هم اشاره کنیم که با اقدامات فوری و کارآمد، رضایت شهروندان و نهادهای جهانی را به دست آوردند.

و اما مساله اصلی من در اینجا این است که هیچ مدرک تجربی وجود ندارد تا اثبات کننده ضعف ذاتی دموکراسی‌ها در مدیریت موثر همه‌گیری یک بیماری باشد. برعکس، من با استناد به نتایج دو پژوهش بین‌المللی نشان خواهم داد که چگونه کیفیت دموکراتیک کشورها با قابلیت و کارآمدی سیستم‌های درمانی آنها در مهار تعداد مرگ‌ومیر انسان‌ها مرتبط است.

نخست. تجزیه و تحلیل «اکونومیست» نشان می‌دهد که دموکراسی‌ها (در اینجا به مثابه کشورهایی با انتخابات آزاد و عادلانه تعریف شده است) در مهار و درمان شیوع بیماری‌های همه‌گیر، بهتر از سایر اشکال دولت عمل می‌کند. این موضوع درباره کشورهای ]دموکراتیک[ ثروتمند و فقیر صادق است. تحلیل‌گران اکونومیست با استفاده از «داده‌های پایگاه بین‌المللی بلایا» دریافتند در تمامی همه‌گیری‌های ثبت شده از سال ۱۹۶۰ تا کنون (از شیوع آبله در نپال در سال ۱۹۶۳ گرفته تا تهدیدهای اخیر مانند زیکا و ابولا) با هر سطح معینی از درآمد کشورها، دموکراسی‌ها نسبت به همتایان غیردموکراتیک خود، میزان مرگ‌ومیر کمتری در برابر بیماری‌های همه‌گیر را تجربه کردند. به عنوان مثال، در کشورهای اقتدارگرایی با سطح درآمد چین، دریافتند که همه‌گیری‌های پیشین حدود ۶ نفر در هر ۱ میلیون نفر را به کام مرگ کشید؛ این رقم در دموکراسی‌هایی با درآمدهای مشابه، تنها ۴ نفر در هر ۱ میلیون نفر است. از نظر آماری تفاوت بین دموکراسی‌ها و غیردموکراسی‌ها در این تحقیق بسیار قابل توجه است. این رابطه در مواردی چون همه‌گیری‌های بزرگ (بیش از ۵۰ مرگ) بسیار قوی‌تر است۶٫

در پژوهشی دیگر، شاخص وضعیت جهانی دموکراسی (GSoDI)، که به مجموعه‌ای از داده‌های بزرگ پیرامون جنبه‌های دموکراسی در ۱۵۸ کشور می‌پردازد، نتایج جالبی به دست آورد. این تجزیه و تحلیل بررسی کرده است که چگونه جنبه‌های مختلف کیفیت دموکراتیک با نرخ مرگ‌ومیرِ گزارش شده در کشورها در هفته سوم پس از شیوع محلی ارتباط دارد. آنها به جای انتخاب یک تاریخ مشخص، دریافتند در روز ۳۱ مارس ۲۰۲۰، ۴۷ کشور از ۱۴ روز نخست شیوع محلی گذشته بودند و وارد هفته سوم همه‌گیری شدند. از این کشورها، ۳۶ کشور در طبقه‌بندی این شاخص، دموکراتیک هستند و ۱۱ کشور به عنوان نظام‌های غیردموکراتیک یا ترکیبی مشاهده می‌شوند. برای محاسبه نوسانات روزانه در میزان مرگ‌ومیر، میانگین آماری سه روزه محاسبه شد. در میان ۲۸ کشور دموکراتیکی که در این شاخص اندازه‌گیری شده است، وجود دستگاه اجرایی عمومی بی‌طرف، رفاه عمومی، و امنیت شخصی به شدت با نرخ مرگ‌ومیرِ کمتر در ارتباط است. در زیر مجموعه‌های کشورهای دموکراتیک، تعامل مدنی به طور مداوم با نرخ پایین‌تر مرگ‌ومیر همبستگی نشان داده است. این جنبه با عنوان مشارکت جامعه مدنی در شاخص وضعیت جهانی دموکراسی سنجش می‌شود، و بر اساس آن جوامع با تشکیلات مدنی سازمان‌یافته، داوطلبانه، خود مولد و مستقل مشخص می‌شوند. نمودار این شاخص نشان می‌دهد که هم مشارکت شهروندان در نهاد‌های جامعه مدنی و هم دخالت جامعه مدنی در سیاست‌گذاری‌های عمومی، با عملکرد بهتر در شاخص سلامت عمومی همراه است. در اینجا ممکن است سازوکارهای علیتی مختلفی وجود داشته باشد: شهروندانی که احساس می‌کنند که صدای آنها در حوزه عمومی اهمیت بیشتری دارد و بنابراین به دولت اعتماد دارند و با مسوولیت‌پذیری رفتار می‌کنند؛ و یا سازمان‌های جامعه مدنی به عنوان انتقال دهنده نظرات و دیدگاه‌های شهروندان، حامی و تقویت کننده اقدامات سیاست‌های بهداشت عمومی هستند؛ یا مشارکت مدنی و شبکه‌های متراکم ارتباطی که به مثابه اعتماد میان افراد و همبستگی بیشتر با گروه‌های آسیب‌پذیر کمک می‌کند.

این دو پژوهش که به اختصار در این یادداشت به آنها اشاره شد، دستِ کم نشان می‌دهد افرادی که تریبون‌های ملی را در اختیار دارند، باید جوانب مختلف یک خبر را ارزیابی کنند و به دنبال پروپاگاندای سیاسی خویش نباشند. البته این یادداشت به کنش‌گران سیاسی و اجتماعی ایران یادآور می‌شود به مثابه یک دیدبانِ اثرگذار به تحولات ناشی از همه‌گیری ویروس کرونا در کشور بنگرند و مراقب باشند نهال ضعیف دموکراسی‌خواهی و بهبود نهادهای مدنی زیر پای افکارِ خودکامه‌پسند نابود نشود.

 

منابع:

۱: Claudia Baez Camargo, Rethinking governance in the times of the COVID-19 pandemic, Basel Institute on Governance.

۲: Federica Saini Fasanotti, Knowledge is power: Lessons learned from Italy’s coronavirus outbreak, Brookings Institution.

۳: Toby Manhire, Almost 90% of New Zealanders back Ardern government on Covid-19, The Spinoff.

۴: Annika Silva-Leander, The devastating effects of COVID-19 on democracy, International IDEA.

۵: Laura Thornton: ‘How does democracy work six feet apart? International IDEA.

۶: Diseases like covid-19 are deadlier in non-democracies, The Economist.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: دموکراسی و مرگ و میر انسان‌ها