درگذشت سوسن طاقدیس، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان ایران
سوسن طاقدیس، نویسنده و شاعر ادبیات کودکان و نوجوانان در اثر عارضه قلبی در ۶۱ سالگی در گذشت.
خانم طاقدیس در بهمن ۱۳۳۸ در شیراز به دنیا آمد و در زمینه ادبیات کودک و نوجوان آثار متعددی را به چاپ رساند.
انجمن کودک نویسندگان کودک و نوجوان ایران در پیام خود بهخاطر درگذشت این نویسنده از او با عنوان "سوسن دشت ادبیات کودک و نوجوان" یاد کرد.
از جمله آثار او میتوان به "قدم یازدهم"، "زرافه من آبی است"، "پشت آن دیوار آبی" ، "هزار سال نگاه"، "تو هم آن سرخی را میبینی" ،"شما یک دماغ زرد ندیدید" و "جوراب سوراخ" اشاره کرد.
او برای کتاب "قدم یازدهم" توانست جایزه کتاب سال ۱۳۸۶ و برای "شما یک دماغ زرد ندیدید" جایزه پروین اعتصامی را در سال ۸۴ دریافت کند.
علی اصغر سیدآبادی، نویسنده حوزه کودک و نوجوان، زندگی خانم طاقدیس را "یک رمان جذاب نوجوان" توصیف کرده است. آقای سیدآبادی در یادبودی نوشته که به خانم طاقدیس گفته: "زندگی شما یک رمان جذاب نوجوان است، اسمش را هم بگذارید دختری که به خاطر نویسنده شدن از خانه فرار کرد."
آقای سیدآبادی از زندگینامه این نویسنده یاد کرد که برای "پروژه پرونده بینالمللی نویسندگان" تهیه شده اما هنوز منتشر نشده است. سیدآبادی درباره آن گفته: "نمیدانستم که چرا آن همه آگاهی از زندگیاش را روی دایره ریخته است، آگاهیهایی که جزو رازهای مگوی بسیاری از ماست، اما دقیقا همانها، همان آگاهیها بود که او را به ما میشناساند و به درد نویسندگان جوانتر میخورد که نشان میداد نوشتن چه ارزشی در زندگی او دارد و برای نوشتن چه رنجی کشیده است و تا کجاها پیش رفته است و از چه چیزها گذشته است."
خانم طاقدیس فعالیت ادبی خود را با نوشتن قصه برای کودکان و نوجوان در مجله "کیهان بچهها" از دهه شصت آغاز کرد و تا واپسین روزهای زندگی به کار خود ادامه داد. نخستین قصهای که از او در کیهان بچهها چاپ شد، "بابای من دزد بود" نام داشت.
او در این زمینه گفته بود که اوایل انقلاب ۵۷، در سن ۱۸ سالگی این قصه را برای کیهان بچهها فرستاد و مورد توجه سردبیر وقت قرار گرفت و همین موضوع باعث شد به تهران بیاید و قصهنویسی در حوزه کودکان و نوجوانان در این مجله آغاز کند.
حق نشر عکس Socail media Image caption سوسن طاقدیس: از بچگی میخواستم نویسنده شوم 'یه الاغی بود...'خانم طاقدیس درباره چگونگی علاقمندی خود به قصهنویسی و نویسندگی گفت: "از بچگی میدانستم که میخواهم نویسنده شوم."
او پیش از آنکه به مدرسه برود، یکبار سرگذشت ویکتور هوگو را از رادیو شنیده بود و زندگی او توجه خانم طاقدیس را به نویسندگی جلب کرده بود.
او همچنین به یاد آورد که خواندن قصهای در کیهان بچهها، مجلهای که سالها بعد ازجمله نویسندگان آن شد، بر او تاثیر گذاشت.
اما شاید آغاز قصهگویی برای این نویسنده کودکان زمانی جدی شد که در سن هفت-هشت سالگی، مادرش بچهها را به او میسپرد چون مادرش کار میکرد.
خانم طاقدیس در این باره تعریف کرد که برای ساکت کردن بچهها برای آنها قصه میگفته است: "من برای اینکه بچهها را ساکت کنم، شروع میکردم به قصه گفتن و خیلی جالب بود که قصههایم هم همیشه اینجوری شروع میشد که: «یه الاغی بود...». اینجور قصهها را دوست داشتم و اینجوری بچهها را سرگرم میکردم."
خانم طاقدیس از جمله کتابهایی که بعدها که بر او تاثیر گذاشته از "داستان بیپایان" نوشته میشل انده، "ارباب حلقهها" (جی آر آر تالکین) و موش و گربه عبید زاکانی یاد کرد.
او در این رابطه گفت: "کتاب «ارباب حلقهها»، «داستان بی پایان»، همان قصه «موش و گربه» که در بچگی خواندم، همه اینها انگار در پسزمینه ذهن من جمع شده بودند تا آن چیزی که امروز میتوانم باشم، بشوم. آنها بودند که کاری کردن که من از صفر شروع نکنم."
به این ترتیب، میزان آشنایی یک نویسنده با ادبیات قدیم و جدید خودشان که در آثار انده و تالکوت سراغ گرفته بود، به مدد نویسندگی طاقدیس آمد و او را واداشت که ادبیات قدیم را با زندگی عادی درآمیزد و به نوعی "در ادامه آن ادبیات قدیم حرکت کند."
خانم طاقدیس همچینن از تاثیر قصه "خاله سوسکه" با بازنویسی بیژن مفید یاد کرده که "در طول سال چند بار" یاد آن میافتاد.
حق نشر عکس Socail media Image caption به نظر طاقدیس ترس و نیاز رانه تخیل کودک است ترس و نیاز، رانه کودکخانم طاقدیس معتقد بود که وقتی کودک به دنیا میآید با "سرمایه عظیمی" از ترس، نیاز، تردید و احساس ناامنی همراه است.
بهگفته او، این موضوع به این دلیل است که کودک دست به اقداماتی مانند "بازنمایی واقعیت" میزند تا این احساسات را کنترل کند.
این نویسنده کودکان در این باره گفته: "به کمک این احساسها و این نیازهاست که کودک به سمت چیزهایی میرود که او را از این حالت ترس، تردید و نیاز آسوده کند و هر لحظه به چیزهایی دست مییابد که در عین که او را آسوده میکند، باز سوالها و انگیزههایی تازه به او میدهد برای حرکت کردن."
به نظر خانم طاقدیس، کودک از محیط اطرافش میترسد و میخواهد بر محیط خود تسلط یابد، برای همین دست به بازنمایی واقعیت میزند. با کشف چیزهای جدید آنها را بازسازی میکند تا با تسلط بر محیطش، "از آن مطمئن شود."
به این دلیل است که خانم طاقدیس معتقد بود ریشه تخیل، نیازی است که کودک به خلاقیت دارد: "ما میخواهیم خلق کنیم و چیزی را بسازیم؛ از چیزهایی که داریم، چیزی بسازیم که تا حالا نداشتهایم و این به کودک، احساس قدرت میدهد."
حق نشر عکس Socail media Image caption قدم یازدهم جایزه کتاب سال ۸۶ را برد سانسور کتاب کودکخانم طاقدیس درباره اینکه چه موضوعاتی وسوسهاش میکند که درباره آنها بنویسد، گفته بود همه چیز برای او وسوسهانگیز است: " دوست دارم تا جایی که میشود هرچیزی را که در زندگی به دست آوردهام، برای بچهها هم به آن شکلی که درکش کنند، بگویم."
سوسن طاقدیس کار نویسندگی خود را در چارچوبهای مذهبی جمهوری اسلامی آغاز کرد و ادامه داد اما نسبت به سانسور آثار ادبی کودک و نوجوان موضع انتقادی داشت.
او از سانسور که "به شدت و به طرز عجیبی" در ادبیات کودک رایج است، ابراز نگرانی کرده بود. در این زمینه گفته بود: "در حالی که میشود در چنین فضایی به راحتی پرواز کرد، امروز پایمان چنان در برف گیر کرده است که امکان فعالیت به شکل دلخواه نداریم."
رمان عاشقانه برای نوجوانانشاید به همین دلیل روحیه "وسوسهانگیزی همه چیز" برای نوشتن بود که طاقدیس در سال ۹۶، از پایان نوشتن یک رمان عاشقانه برای نوجوانان خبر داد.
رمان "دره کولی کُش" بر اساس داستان واقعی پدربزرگش بود که برای او روایت کرده بود.
از سرنوشت چاپ این رمان خبری نیست. سوسن طاقدیس در آن زمان گفته بود به دلیل بیماری دیابت نمیتواند پیگیر چاپ آن شود.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: درگذشت سوسن طاقدیس، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان ایران
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران