ترجمه‌ «تاریخ فلسفه» ویلیام ساهاکیان بدون‌لهجه انجام شد

ترجمه‌ «تاریخ فلسفه» ویلیام ساهاکیان بدون‌لهجه انجام شد
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ: کتاب «تاریخ فلسفه از آغاز تا امروز» نوشته ویلیام ساهاکیان چندی پیش از عید نوروز امسال با ترجمه حمیدرضا بُسحاق، توسط نشر چشمه چاپ شد و شب عید هم به چاپ دوم رسید. این‌کتاب یکی از کتاب‌های درسی فلسفه در کشورهای انگلیسی‌زبان به‌ویژه آمریکاست و علت استقبال از آن، زبان ساده و بدون غرض نویسنده آن عنوان شده است. ویلیام ساهاکیان در این‌کتاب، تاریخ فلسفه را از ابتدا یعنی از زمان طالس فیلسوف یونانی تا زمان معاصر خودش یعنی فلسفه ژان پل سارتر فیلسوف و نویسنده فرانسوی، ثبت کرده است.

مطالعه کتاب و مشاهده ویژگی‌هایش باعث شد با مترجم آن به گفتگو بنشینیم و در فرصتی کوتاه، درباره کلیات و جوانب اصلی این‌اثر گپ و گفتی داشته باشیم. این‌کتاب ۲۲ فصل اصلی دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از:

«مساله ماده: فیلسوفان میلتوس»، «مساله اینهمانی و تغییر: فلسفه‌های متضاد هراکلیتوس و الئاییان»، «مساله انسان: از سوفیست‌ها تا افلاطون»، «فلسفه نظام‌مند: افلاطون و ارسطو»، «مساله دین»، «مکتب مدرسی»، «فلسفه رنسانس»، «عقل‌گرایان قاره‌ای»، «تجربه‌گرایان انگلیسی»، «ایده‌آلیسم آلمانی»، «فایده‌گرایی انگلیسی»، «ناتورالیسم تکاملی»، «پوزیتویسم کلاسیک»، «ماتریالیسم دیالکتیک»، «پراگماتیسم»، «ایده‌آلیسم و پرسونالیسم»، «نورئالیسم و رئالیسم انتقادی»، «پوزیتیویسم منطقی»، «فلسفه تحلیلی»، «مکتب نومدرسی و نوتومیسم»، «پدیدارشناسی» و «اگزیستانسیالیسم».

حمیدرضا بسحاق، مترجم و پژوهشگر، عموماً با ترجمه‌هایش از کتاب‌ها و منابع دانشگاهی در حوزه فلسفه شناخته می‌شود و بازگردانی «تاریخ فلسفه» ای که ویلیام ساهاکیان نوشته، تا حدودی او را برای مخاطبان عام حوزه کتاب و نشر و فلسفه بیشتر معرفی خواهد کرد.

در ادامه مشروح گفتگو با این‌مترجم را می‌خوانیم؛

* جناب بسحاق، چه شد این‌کتاب را ترجمه کردید؟ خودتان پیدایش کردید یا برای ترجمه به شما معرفی شد؟

این‌کتاب را حدود ۲۰ سال پیش، یکی از اساتید دانشگاه از آمریکا آورد. من آن‌زمان دانشجوی مقطع کارشناسی بودم و همان‌موقع دیدم کتاب بسیار جالبی است. چندسال بعد بود که شروع به ترجمه، و بخش‌هایی از آن را بازگردانی کردم. به‌یاد دارم که استادم آقای اعوانی در دانشگاه شهید بهشتی هم این‌کتاب را خوانده بود و به من گفت برای ترجمه، اثر خوبی است. بنابراین کار را ادامه دادم و یک‌سوم کتاب را ترجمه کردم. اما از همان‌جا به بعد، کار متوقف شد و سال‌ها به‌همان‌شکل باقی ماند. تا حدود سه‌چهار سال پیش. همان یک‌سوم از ترجمه را به نشر چشمه دادم و آن‌ها هم از کار خوششان آمد. مرتب هم پیگیری می‌کرد که چه شد و باقی ترجمه را کی تحویل می‌دهی؟

* کتاب را که می‌خواندم، نثر روان و ساده‌اش جلب توجه می‌کرد. یعنی تاریخ فلسفه غرب را با زبانی ساده بدون اضافات و حاشیه توضیح داده است؛ طوری‌که برای مخاطب عام هم قابل فهم است.

این‌کتاب، در کشورهای انگلیسی‌زبان، کتاب درسی بوده است. ناشرش هم «بارنْز و نوبل» یک‌ناشر خیلی معروف در آمریکاست. این‌ناشر کتاب‌های درسی چاپ می‌کند و اگر نخواهم به‌نوعی از لفظ ناشرانی چون قلمچی در ایران، به‌عنوان معادلش استفاده کنم؛ باید بگویم از این‌ناشرهاست که کتاب‌های درسی و دانشگاهی را در ابعاد گسترده چاپ می‌کند.

کتاب، با همه «تاریخ فلسفه‌» هایی که تا به حال دیده‌ام، تفاوت دارد. علتش هم این است که نویسنده در آن، نظر شخصی‌اش را با تاریخ فلسفه مخلوط نکرده و بدون زوائد و حرف اضافه، فلسفه هر فیلسوف را توضیح داده است. آن‌چنان هم وارد زندگی و خاطرات افراد نشده است.

* در صورتی که...

بله. مثلاً تاریخ فلسفه ویل‌دورانت، همه‌اش تاریخ است. یا تاریخ فلسفه راسل همه‌اش، تحلیلی است. یعنی با رویکرد تحلیلی انگلیسی‌ها نوشته شده است. یا مثلاً مشکلی که تاریخ فلسفه کاپلستون دارد و در دانشگاه‌های ما هم تدریس می‌شود، این است که نویسنده‌اش یک کشیش و فیلسوف کاتولیک بوده است.

* کشیش بودنش مشکل‌زاست؟

ببینید، او تاریخ فلسفه‌اش را برای مسیحی‌ها نوشته است. همان‌طور که می‌دانید، مسیحی‌ها هم مثل ما حوزه علمیه دارند. یعنی این‌تاریخ فلسفه را برای حوزه علمیه خودشان و کسانی که اعتقادات مسیحی دارند، نوشته‌اند؛ کسانی که با کلام و الهیات مسیحی مأنوس هستند. خب، هفت‌هشت نفر مترجم هم در ایران، هرکدام به سلیقه خودشان این‌مجموعه را ترجمه کرده‌اند. در نتیجه شمای مخاطب، یک‌جلدش را با ترجمه آشوری می‌خوانید، یک‌جلدش را با ترجمه خرمشاهی. نمی‌گویم این‌تاریخ فلسفه دارای ارزش نیست. حرف اصلی‌ام این است که شما به‌راحتی و به‌طور محسوس رویکرد کاتولیکی نویسنده را در آن می‌بینید. یعنی نویسنده‌اش بی‌طرف نبوده است.

* این‌مساله بی‌طرفی تاریخ فلسفه ظاهراً برای شما خیلی اهمیت داشته است. چون در مقدمه مترجم هم به آن اشاره کرده‌اید.

بله. همین‌طور است.

* یک‌نکته مهم در متن فارسی این‌کتاب که جلب توجه می‌کند، این است که مترجم خودش، فلسفه می‌داند. ممکن است کار را به مترجمی بدهند که فلسفه نمی‌داند یا مترجمی باشد که فلسفه بداند ولی با ادبیات آشنا نباشد. اما ترجمه شما از این‌کتاب نشان می‌داد هم ادبیات را می‌شناسید هم فلسفه. تحصیلات شما در چه زمینه‌ای بوده؟

کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی خوانده‌ام و دکترای این‌رشته را هم در انجمن حکمت و فلسفه گرفته‌ام. اما نکته‌ای که ناظر به حرف شماست، این است که سعی می‌کنم در ترجمه بفهمم و جلو بروم. در این‌کار با کلمات بازی نکردم و حالا در این‌مقطع می‌توانم بگویم بیشتر ادبیات خوانده‌ام تا فلسفه.

* در کار ترجمه این‌مجموعه، چه کرده‌اید؟

می‌شد جاهایی از ترجمه، واژه‌هایی آورد شبیه اصطلاحاتی که در آثار عطار یا سعدی وجود دارند اما این‌کارها را نکردم. ولی خیلی از دوستان، چنین کارهایی می‌کنند. به زبان ساده می‌توانم بگویم که ترجمه‌ام، لهجه ندارد.

* و ساده و سلیس است!

بله. با خودم قرار گذاشته بودم خواننده‌ای که دارد کتاب را می‌خواند، نباید با ابهام و پیچیدگی زبانی روبرو شود. منتهی سادگی بیش از حد هم در کلام، به ابتذال می‌کشد و باید جانب احتیاط را درباره‌اش رعایت کرد.

* یک‌نکته جالب، برخی از پانویس‌های تکمیلی شماست که حتی در صفحاتی، اشتباه نویسنده کتاب را هم تذکر داده‌اید. مثلاً در صفحه ۹۹، تفاوت واژه‌های sensual و sensuous را تذکر داده‌اید که چنین‌تذکرهایی نمونه‌های زیادی در کتاب دارد و یا در صفحه ۱۶۰ نوشته‌اید «به‌خلاف نظر نویسنده، شواهد نشان می‌دهد که فیلسوفان مدرسی آموزه مفهوم‌گرایی را از فیلسوفان مسلمان اخذ کرده‌اند. ابن‌سینا حدود یک‌قرن قبل از آبلار، کلی را به سه قسم تقسیم کرده بود.»

بله. این‌پانویس مربوط به فصل ۶ و مکتب مدرسی است. از این‌نمونه‌ها در کتاب هست. ریشه یونانی واژه‌ها را هم آورده‌ام. در فرازهایی اصطلاحات، به‌اشتباه ترجمه شده بودند و در فرازهایی هم نویسنده، حرف اشتباهی زده بود که یک‌نمونه‌اش، همین‌موردی است که شما اشاره می‌کنید. من با سند و مدرک گفته‌ام که ابن‌سینا و فلسفه اسلامی، پیش از فلسفه غرب این‌مساله را مطرح کرده بود. یا مثلاً در جای دیگر که ارسطو را شعری ترجمه می‌کنند، توضیح داده‌ام که مفهوم موردنظر، توحید بوده است. چون تاحدودی با زبان یونانی هم آشنایی دارم.

* ترجمه این‌کتاب در مجموع، چه‌قدر از شما وقت گرفت؟

پس از آن یک‌سومی که سال‌ها پیش ترجمه کردم، فکر می‌کنم دوسه‌سال برایش وقت گذاشتم اما خب، همان‌طور که اشاره شد، این‌کار در ابتدا به‌صورت مرتب و منسجم انجام نشد و پراکندگی‌هایی داشت تا به چندسال پیش رسید.

* کتاب، نسخه به‌روزشده ندارد؟

نه. فلسفه است دیگر! فلسفه زمان ندارد. یک‌عده می‌گویند کاش ابن‌سینا سراغ فلسفه نمی‌رفت و همان پزشکی و علوم دیگر را دنبال می‌کرد. در حالی‌که دیگر علومی که او روی آن‌ها کار کرده، الان جلوه چندانی ندارند و فلسفه ابن‌سینا هنوز دارد در کمبریج و هاروارد تدریس می‌شود. بنابراین فلسفه زمان ندارد و این‌کتاب هم نسخه به‌روزشده‌ای ندارد. هنوز خیلی از دانشجویان فلسفه در کشورهای انگلیسی‌زبان، آن را به یکدیگر توصیه می‌کنند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: ترجمه‌ «تاریخ فلسفه» ویلیام ساهاکیان بدون‌لهجه انجام شد