سیره زندگی امیرالمؤمنین (ع) الگو و سبک زندگی برای ماست

سیره زندگی امیرالمؤمنین (ع) الگو و سبک زندگی برای ماست
خبرگزاری مهر
به گزارش خبرنگار مهر، آیت‌الله سیدمحمدتقی مدرسی، از مراجع تقلید شیعیان در کربلای معلی، شب گذشته به مناسبت شهادت امام علی (ع) طی سخنانی که از دفتر کربلا در شبکه‌های مجازی پخش شد، امیرالمؤمنین (ع) را یک نعمت بزرگ و سرچشمه محبت و عشق و امید برای انسان‌ها دانست و گفت: در این روزها ملت شریف ما در سوگ آقا امیرالمؤمنین (ع) نشسته است، آن آقایی که کل وجود ما در ارتباط با او است و ایشان سرچشمه محبت و عشق و امیدواری ما هستند. امیرالمؤمنین (ع) نه فقط یک الگو برای ما است بلکه در وجود ما چنان رسوخ کرده که نمی‌توانیم در هر لحظه فکر و تصور کنیم که از او جدا باشیم.

مؤلف تفسیر هدایت، امیرالمؤمنین (ع) را ریشه شجره طیبه دانست و بیان کرد: آیا این عشق و علاقه ما به حضرت از عالم الست بوده یا در عالم اسباب و ارحام و از پدر و مادرمان به ما ارث رسیده است، یا سرزمین ما و طبیعت این سرزمین، ما را به این سمت هدایت کرده است؛ به هر حال هر چه بوده این عشق و علاقه به ایشان یک نعمت بزرگی است. ولایت امیرالمؤمنین (ع) برای ما یک ریشه شجره طیبه ای است که «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ» آیه ۲۵ سوره ابراهیم: میوه اش را به اجازه پروردگارش در هر زمانی می‌دهد؛ است.

وی ادامه داد: این محبت و ارتباط عظیمی که ما با آقا امیرالمؤمنین (ع) داریم، این خودش یک نعمت بزرگ است، ولی ما می‌توانیم بیش از این هم از این نعمت بزرگ استفاده نموده و بهره مند شویم. می‌توانیم آقا امیرالمؤمنین (ع) را یک الگویی برای زندگی خود قرار دهیم که روز به روز به وسیله ایشان در مدارج کمال پیشرفت کنیم.

لزوم توجه به سیره و زندگی نامه امیرالمؤمنین (ع)

آیت‌الله مدرسی با تاکید بر توجه به سیره و زندگی نامه امیرالمؤمنین (ع) گفت: یکی از وظایف ما نسبت به آقا امیرالمؤمنین (ع) این است که باید زیاد به سیره و زندگی نامه حضرت توجه داشته باشیم. از روزی که آقا در کعبه به صورت معجزه آمیز به دنیا آمدند؛ که آن روز در کعبه باز نشد بلکه دیوار کعبه شکاف خورد و فاطمه بنت اسد وارد شدند، تا بعد از چند روز که از کعبه خارج شدند و اولین کسی که به استقبال ایشان رفت پیغمبر اکرم (ص) بود که قنداقه امیرالمؤمنین (ع) را به دست گرفتند و آن آیات کریمه را در آن لحظات نخست زندگیشان خواندند و تا آن روزی که در کوچه‌های مکه مکرمه دفاع از پیغمبر (ص) می‌کردند و پشت سر پیغمبر (ص) نماز می‌خواندند؛ باید این سیره و زندگی حضرت را با دقت مطالعه و توجه کنیم.

وی افزود: درباره آقا امیرالمؤمنین (ع) سؤال کردند که حضرت چه زمانی ایمان آوردند؟ که در جواب باید گفت اصلاً حضرت هیچ وقت کافر نبود که ایمان بیاورد! آقا امیرالمؤمنین (ع) همیشه مؤمن بوده است. زمانی که فقط سه نفر پشت سر پیغمبر (ص) نماز می‌خواند، یکی از آن سه نفر امیرالمؤمنین (ع) بود یا اینکه سیره حضرت در شبی که شب لیلة المبیت بود، یا در تمام جنگ‌ها طوری بود که در آیاتی از قرآن به آن اشاره شده است که در هر جنگی طوری بود که بقیه همه تحت الشعاع ایشان قرار می‌گرفتند که باید این سیره و زندگی حضرت را مطالعه کرد و از آن الگو و درس زندگی گرفت.

تجلی قدرت خدا در امیرالمؤمنین (ع) در جنگ اُحد

این مرجع عالیقدر تقلید با اشاره به تجلی قدرت خداوند در امیرالمؤمنین (ع) در جریان جنگ احد اظهار کرد: آیاتی در سوره احزاب درباره حضرت حمزه (ع) و آقا امیرالمؤمنین (ع) در جنگ احد وارد شده است که وقتی حضرت حمزه سید الشهدا (ع) به شهادت رسید، یک جوی در جامعه پیدا شد، که حمزه آن قهرمان ایمان شهید شد، که این آیه نازل شد که خدا می‌فرماید: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَیٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»، آیه ۲۳ سوره احزاب: از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نائل شدند] و برخی از آنان [شهادت را] انتظار می‌برند و هیچ تغییر و تبدیلی [در پیمانشان] نداده اند.

وی ادامه داد: رجال به معنای مردان است و در عرب به معنای مردی که مردانگی و فتوت دارد، و هر چه با خدا عهد و پیمان بسته اند عمل کرده اند و در همه جا حضور داشتند. شهید شدن حضرت حمزه (ع) به این معنا نیست، که کار مسلمانان تمام شد، چون غیر از حضرت حمزه (ع) کسان دیگری از این رجال و قهرمانان هنوز هستند، پس مشرکین زیاد موضوع را جدی نگیرند و خوشحال نباشند.

مؤلف تفسیر هدایت افزود: در آیه بعد می‌فرماید: «لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِنْ شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا»، آیه ۲۴ سوره احزاب: تا سرانجام خدا صادقان را به سبب صدقشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد عذاب کند یا [اگر توبه کنند] توبه آنان را بپذیرد؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است. آنها چون صادق و در جنگ بودند، خدا آنها را مورد توجه قرار می‌دهد و منافقین هم اگر توبه کنند، خدا شاید آنها را هم بیامرزد، و منظور در این آیه منافقین کسانی هستند که در این جنگ فرار کردند. و بالاخره جنگ احد تمام شد و حضرت حمزه سید الشهدا (ع) و عده زیادی از مسلمانان به شهادت رسیدند.

وی بیان کرد: در آیه بعد می‌فرماید: «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْرًا ۚ وَکَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ ۚ وَکَانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزِیزًا»، آیه ۲۵ سوره احزاب: و خدا کافران [شرکت کننده در جنگ خندق] را در حالی که به پیروزی و غنیمت دست نیافتند با خشم و اندوهشان برگرداند، و خدا [سختی و مشقت] جنگ را از مؤمنان برداشت؛ و خدا همواره نیرومند و توانای شکست ناپذیر است. ولی کفار برگشتند و هیچ کاری نکردند و دست خدا بود که این جنگ را برای مؤمنین یک طرفه کرد و دست خدا از آستین آقا امیرالمؤمنین (ع) ظاهر شد که خدا می‌فرماید: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ»، آیه ۱۰ سوره فتح: قدرت خدا بالاتر از همه قدرتهاست. در این جنگ قدرت و عزت خدا در آن در آقا امیرالمؤمنین (ع) و آن شمشیری که از آسمان به دست ایشان رسید، تجلی کرد.

این مرجع عالیقدر تقلید تاکید کرد: بنابراین باید سیره و زندگی نامه امیرالمؤمنین (ع) را مطالعه کنید که این لحظات زندگی حضرت همه برای ما درس بوده که اگر کسی بتوانید آن را فرا بگیرد، اینها یک نقشه راه و الگو و برنامه برای زندگی ما است.

وظیفه و مسئولیت ما در برابر امیرالمؤمنین (ع) و اهل بیت (ع)

آیت‌الله مدرسی به وظایف و مسئولیت ما نسبت به اهل بیت (ع) و امام علی (ع) اشاره و بیان کرد: ما نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و اهل بیت (ع) چند مسئولیت داریم. که اولین مسئولیت ما نسبت به آنها محبت به آنها است؛ مودت به اهل بیت (ع) واجب است و اجر رسالت تلقی شده است. دومین مسئولیت ما این است که زندگی نامه و سیره آنها را باید بخوانید، که آنها الگو و اسوه برای ما هستند. و سومین وظیفه و مسئولیت ما خواندن کلمات گوهر بار اهل بیت (ع) است. و چهارمین وظیفه ما حفظ شعائر اهل بیت (ع) است.

این مرجع عالیقدر تقلید با توصیه به خواندن سخنان و بیانات امیرالمؤمنین (ع) گفت: از آقا امیرالمؤمنین (ع) نهج البلاغه ای که در دست ما است، که شاید ده درصد از کلمات آقا امیرالمؤمنین (ع) در آن باشد؛ که مستدرکات آن کتاب‌های دیگری است که بعد از نهج البلاغه نوشته شده است و بقیه سخنان امیرالمؤمنین (ع) در آن کتاب‌های مستدرک زیاد است، که باید این فرمایشات حضرت را بخوانید، که اگر خواندید یک کلمه از کلمات حضرت شاید روزی شما را از هلاکت نجات دهد.

وی ادامه داد: امروز در دنیا این بحث است که بیانات پیغمبر (ص) از طرف خدا و قرآن بوده اما امیرالمؤمنین (ع) این مطالب را از کجا گفته است؟ ایشان مطالبی را بیان کرده که هنوز که هنوز است، بشر به آن مطالب نرسیده است. من با کسانی از بزرگان غربی دیدار داشتم، که اینها نسبت به نهج البلاغه و کلمات امیرالمؤمنین (ع) خیلی کرنش می‌کردند، ولی ما متأسفانه از این کلمات خیلی دور هستیم.

وی با بیان اینکه کلمات اهل بیت (ع) نوری است که بر دل ما منتقل می‌شود، گفت: بیانات و کلمات بقیه اهل بیت (ع) هم همین طور است و وظیفه ما است که این بیانات را بخوانیم. وقتی که این کلمات را بخوانید، آن نوری که در کلمات اهل بیت (ع) قرار گرفته این نور به دل‌های شما هم منتقل می‌شود و زندگی ما یک زندگی بسیار بسیار پر ارج و پر فایده خواهد شد.
امام هادی (ع) درباره این بیانات و کلمات اهل بیت (ع) در فرازی از زیارت جامعه کبیره فرمودند: «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر، وَ عَادَتِکُم الاِحسان، وَ سَجیَّتِکُمُ الکَرَم، وَ شَانِکُم الحَق وَ الصِدقِ وَ الرِفقِ وَ قَولُکُم حَکم وَ حَتم، وَ رَاءیُکَم عِلم وَ حِلم وَ حَزم» سخن شما نور بخش دل‌ها و فرمان شما هدایت است. سفارش شما تقوا و کار شماخیر و نیکی است. عادت شما نیکی و فطرت شما کرم و بخشش است. حالت و منزلت شما حق و راستی و مدارا و محبت است و سخن شمادستور لازم الاجراست؛ و اندیشه شما دانش و بردباری و عاقبت اندیشی است. این یک برنامه است. آن روزی که کلمات اهل بیت (ع) را بخوانید و از آن استفاده کنید، آن روز دیگر احتیاج به کسی ندارید و فرهنگ شما کاملاً غنی می‌شود.

آیت‌الله مدرسی اظهار کرد: چهارمین وظیفه‌ای که نسبت به اهل بیت داریم، این است که شعائر آنها را حفظ کنیم. به این معنا که در روز ولادت آنها شاد و در روز شهادت آنها محزون باشید و به زیارت مراقد آن بزرگواران بروید. در روایت نیز آمده است: «یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا و یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا». از دیگر شعائر اهل بیت (ع) این است که به زیارت مراقد مطهر اهل بیت (ع) بروید و آنجا دعا کنید. آن مؤمنینی که بعد از اصحاب کهف بودند، وقتی آمدند و دیدند که آنها در آن مقابر غار خوابیده اند، گفتند: «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا»، آیه ۲۱ سوره کهف: بر ایشان مسجدی بنا کنیم. اینها اولیاءالله ما هستند و اینجا سجدگاه ما است که باید اینجا دعا کنیم که دعای ما مستجاب می‌شود.

وی ادامه داد: این که به ما گفتند به زیارت مراقد اهل بیت (ع) بروید و در آنجا دعا کنید، به همین دلیل است که دعا آنجا به برکت آن آقایی که آنجا مدفون است، استجابت می‌شود. خصوصاً نسبت به آقا اباعبدالله الحسین (ع) نیز در روایات آمده است. بنابراین چهارمین وظیفه ما نسبت به شعائر رفتن به زیارت مراقد آن بزرگواران است. حالا شعائر شامل بزرگداشت مجالس سوگواری شهادت، یا ایام ولادت آن عزیزان و یا رفتن به زیارت عتبات مقدسه است. که همه در حقیقت یک وظیفه برای ما است؛ نه اینکه فقط یک وظیفه است، بلکه یک برنامه برای زندگی ما است. اگر این راه را بروید محبت اهل بیت (ع) به سیره و زندگی نامه آنها منتقل شده و از آنجا به کلمات گوهر بار آنها و بعد به زیارت مراقد آنها منتقل می‌شود، که این در حقیقت رابطه ما را با اهل بیت (ع) با آقا امیرالمؤمنین (ع) یک رابطه عمیق می‌کند که روز به روز زندگی ما بهتر شده و ما را در معارج کمال اوج قرار می‌دهد.

امیرالمؤمنین (ع) اول مظلوم عالم

آیت‌الله مدرسی با اشاره به علت چرایی اول مظلوم بودن امیرالمؤمنین (ع) در عالم، گفت: در زیارت نامه آقا امیرالمؤمنین (ع) می‌خوانیم: «أَشهدُ أنکَ أوَلُ مَظلومِ». حضرت خیلی مظلوم بودند! البته گاهی وقت‌ها کسی مظلوم است و نمی‌تواند از خود دفاع کند، اما آقا امیرالمؤمنین (ع) مظلوم بودند ولی برای خدا این مظلومیت را پذیرفتند. در روایتی نقل شده است که فرموده باشند از روزی که من به دنیا آمدم، مظلوم بودم! زمانی که برادر آقا حضرت عقیل کوچک بود، چشم درد داشت و وقتی می‌خواستند دارو در چشم او بریزد، او می‌گفت: در چشم علی (ع) بریزید و من چشمم درد نمی‌کرد و در چشم من می‌ریختند. یعنی مظلومیت آقا و زندگی حضرت با مظلومیت مخلوط شده بود و حضرت هم چون کوهی استوار با صبر در مقابل این ناگواری‌ها ایستاده بودند و یک لحظه هم از راهی که رفته بودند خارج نشدند.

وی به ماجرای غصب فدک و عدم دفاع امیرالمؤمنین (ع) در بازپس گیری آن اشاره و افزود: روزی که فدک حضرت زهرا (س) را غصب کردند، حضرت فاطمه (س) به آقا امیرالمؤمنین (ع) گفتند: یا علی (ع) چرا دست نگه داشتی و کاری نمی‌کنی و مظلومانه در خانه نشسته‌ای؟! تو که این همه جنگ‌ها را مدیریت کرده‌ای، چرا باید فدک مرا بگیرند و حضرت ساکت بودند تا اینکه شمشیر به دست گرفتند و عبا پوشیدند که مؤذن اذان گفت و وقتی اذان به فراز «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰهِ» رسید حضرت فرمودند: یا فاطمه صدیقه (س) آیا می‌خواهی این اذان باقی بماند و این کلمات تا ابد باشد، ایشان هم گفتند: بله! بعد حضرت ادامه دادند: پس باید صبر کنی و این را به خدا بسپاری و واگذار کنی، و فاطمه زهرا (س) هم پذیرفتند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: سیره زندگی امیرالمؤمنین (ع) الگو و سبک زندگی برای ماست