حیدری: دولت فرصت «جهش تولید» از طریق بازار سرمایه را خراب نکند/ آیا بورس حباب دارد؟! / تازه واردان چه سهامی بخرند؟
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، بازار بورس بازاری است که همچنان برای خیلیها ناشناخته است، اما این روزها مردم نه تنها در اخبار رسانهها بلکه در کوچه وخیابان و از دوست و آشنا میشوند که تمایل برای سرمایه گذاری در این بازار افزایش یافته است. نقدینگیهای سرگردانی که به دلیل سیاست گذاریهای غلط در سالهای گذشته به سمت تولید نرفته و در بازارهای دلالی روز به روز افزایش یافته و رکود تورمی را ایجاد کرده است این روزها با رکود بازار مسکن و خودرو که سود دهی آنی ندارد به بازار سهام متمایل شده است، اما بسیاری از مردم نگران از دست دادن سرمایههای خود در این بازار هستند و برخی اظهار نظرها آنها را مطمئنتر میکند که نباید وارد بازار بورس کشور شوند. حسن حیدری؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در این گفتگو به روشنی برخی از ابهامات را پاسخ داده و راهکارهایی برای متضرر نشدن سرمایه گذاران خرد ارائه داده است.
آیا افزایش آگاهی درباره بازار بورس برای همه سرمایه گذاران حتی سرمایههای بسیار کم لازم است؟
فرصت مغتنمی برای هدایت سرمایههای سرگردان و آشنایی با بازار سرمایه برای کسانی که تا کنون آشنایی چندانی با بازار بوس نداشته اند ایجاد شده است. اگر دولت بسترهای مناسب جهت هدایت سرمایههای مردم به بازار بورس را احیا کند و منابع و نقدینگیهای موجود جامعه به سمت شرکتها و واحدهای تولیدی و اقتصادی منتقل شوند انقلاب بزرگی در اقتصاد کشور رخ میدهد. افزایش سرمایه نقدی شرکتها برای افزایش سرمایهگذاری در امر تولید اثر واقعی در اقتصاد به جا میگذارد. افزایش آگاهی و دانش بورسی و سرمایهای مردم عامل مهمی در ماندگاری سرمایهها در بازار بورس است. کارشناسان و رسانهها به جای مطرح کردن بحثهای تخصصی و فنی که درک آن برای سرمایه گذاران ناآشنا به بازار ممکن است سخت باشد بهتر است مردم را با بیان سادهای به خرید از صندوقها به جای خرید تک سهم تشویق کنند. کارشناسان به سادگی باید برای مردم توضیح دهند که خرید تک سهم کار تخصصی است.
چه موضوعاتی در بازار سهام از سوی دولت باید جدیتر گرفته شود؟
قانون افزایش سرمایه سال هاست که درایران به تصویب رسیده است. تسهیل سرمایه گذاری و هدایت سرمایهها به سمت بازار بورس و تشویق مردم به سرمایه گذاری در بازار بورس موضوع مهمی است که دولت باید آن را بیش از پیش مورد توجه قرار دهد. مهمترین وظیفه دولت در شرایط فعلی اقتصاد که بخش قابل توجهی از سرمایههای سرگردان جامعه متوجه بازار بورس شده است هدایت سرمایهها به بازار تولید و واحدها و بنگاههای اقتصادی است تا با رونق تولید و سود آوری شرکتها مردم همچنان به سرمایه گذاری و باقی ماندن دراین بازار مایل باشند. به هر حال سیاست گذاریها باید به گونهای باشد که علاوه بر بازار ثانویه، بازار اولیه نیز بتواند منابع را جذب کند. بی توجهی به این موضوع منجر به افزایش سقف برخی شرکتها و عدم سود آوری میشود و ضررو زیانی که به سرمایه گذاران وارد میشود منجر به انتقال سرمایهها در بازارهای دیگری از قبیل بازار ارز، طلا و مسکن میشود. بازارهایی که ورود نقدینگی به آنها و افزایش دلالی منجر به بالار فتن تورم و فشار بیشتری بر اقتصاد و بر مردم ضعیف جامعه میشود.
با توجه به اینکه قوانین بازار سرمایه در راستای هدایت سرمایهها به سمت تولید تدوین شده است چرا این موضوع تا کنون عملیاتی نشده و سرمایهها دربازارهای دلالی حضور چشمگیرتری نسبت به تولید داشته اند؟
قطعا برای پاسخ به این مساله در وهله اول باید گلوگاههایی شناخته شود که تا کنون مانع هدایت سرمایهها به سمت بازار تولید از بازار سرمایه بوده است. زمانی که فرآیند اعطای سرمایه به بنگاههای اقتصادی طولانی میشود یا بروکراسیهای اداری و قوانین مختلف تولید کننده را خسته میکند سرمایههای بازار بورس که کارکرد اصلی آن خرج شدن در بازار تولید است به سمت کارکردهایی غیر از هدف اصلی خود هدایت میشود، لذا سازمان بورس در وضعیت کنونی باید به این موضوع توجه کند که با تسهیل قوانین به نفع تولید و هدایت سرمایهها به سمت تولید، رونق و سودآوری واقعی را برای مردم در عرصه تولید ایجاد کند و اقتصاد کشور را با جهش تولید تضمین کند.
یکی از مهمترین انتقاداتی که کارشناسان از روند کنونی بازار سرمایه مطرح میکنند رشد شاخص بورس در ماههای گذشته یعنی در ایام کرونایی است در حالی که سایر کشورها برخلاف ایران روند نزولی و افت را تجربه کردند توضیحی دراین باره دارید؟
بنده معتقدم کارشناسانی که به این روند انتقاد دارند از موضوع مهمی که تفاوت اقتصاد ایران با اقتصاد کشورهای توسعه یافته است غفلت کرده اند، به این معنا که تورم کشورهای اروپایی و آمریکا بین ۲ تا ۵ درصد است، لذا ارزش اسمی و واقعی شرکتها و داراییهای آنها نزدیک به هم است و شکاف زیادی بین آنها به دلیل عدم افزایش همیشگی تورم وجود ندارد. تطبیق ارزش اسمی و واقعی سرمایههای اقتصادی در کشورهای توسعه یافته با ایران همان موضوع مهم است که کارشناسان در اظهار نظرهای خود آن را لحاظ نمیکنند، مثلا دلار چند ماه پیش درایران ۱۲ هزار تومان بود الان نزدیک به ۱۷ هزار تومان است بنابراین ارزش اسمی و واقعی داراییهای ما چندان به هم نزدیک نیست، لذا بخشی از افزایش رونق بورس به دلیل وجود همیشگی تورم است و قیمت داراییها در افزایش تورم دایما در حال تغییر یا افزایش است.
یعنی عملا قیاس اشتباهی صورت گرفته است؟
بله. به دلیل اینکه در مقایسه انجام شده نرخ تورم و افزایش تورم ایران در نظر گرفته نشده است. اقتصاد ما یک اقتصاد تورمی است در حالی که اقتصاد کشورهای توسعه یافتهای که درایام کرونایی با افت شاخص بورس رو به رو شدند تورمی نیست. رونق بورس در کشورهای غربی به دلیل رونق تولید است و قیمتها به دلیل تورم ۲ درصدی بسیار واقعی است در حالی که اقتصا ما اینچنین نیست. اگر تورم کم شود و اثر افزایش نرخ دلار در بازارها کاهش بیابد و اتفاقات دیگری که اقتصاد را به سمت تنش هدایت میکند اتفاق نیفتد آن زمانی میتوان گفت بازار بورس حباب دارد.
در واقع معتقدید که بازار بورس حباب ندارد؟
حباب دارد، بنده منکر حباب بازار نیستم، اما بر این موضوع تاکید دارم که اقتصاد و بازار بورس را باید از این منظر مورد بررسی قرار داد که در دو سه سال گذشته نرخ ارز از ۳ هزار تومان به ۱۷ هزار تومان رسیده است. بازار بورس را هم از این زاویه نگاه کنید که قیمت همه چیز چند برابر شده حتما قیمتها در بازار بورس هم چند برابر شده است. دلار اثر خود را در بازار سهام به جا گذاشته و نقدینگی با رشد زیادی مواجه بوده، لذا افزایش نرخ ارز و نقدینگی بر بازارهای مختلف اثر میگذارد تا زمانی که بازار به سقف خود برسد؛ با پر شدن ظرفیت بازار مردم به سراغ سایر بازارها میروند بنابراین این روند امر معمولی در همه اقتصادهاست، اما به لحاظ تورمی روند بازارهای ما با بازارهای دنیا متفاوت است.
با توضیحات شما و اینکه نباید بازار سرمایه را با کارشناسیهای نگران کننده خالی از سرمایههای خرد کنیم، به ما بگویید برای عدم ضرر و زیان یا کاهش زیان سرمایه گذاران خرد بهترین راهکار چیست؟
مردم باید به چند موضوع توجه کنند، اول اینکه داراییهای خود را نفروشند تا در بازار بورس سهم بخرند. از سوی دیگر بهتر است مردم همه پس انداز خود را تا زمانی که کاملا با بازار آشنا نشده اند وارد بازار سرمایه نکنند، بلکه بخشی از سرمایه خود را در بانک پس انداز کنند، همچنین همانطور که در سوال قبلی اشاره شد مردم تک سهم نخرند، از صندوقها سهم بخرند چرا که اداره کنندگان صندوقها حرفه ایهای بازار بورس هستند، بازارگردانانی که به ضرر صندوقها کاری نمیکنند، لذا مهمترین توصیه برای مردم ناآشنا به بازار بورس عدم ورود به بازار در صورت ناآگاهی از فراز و فرودهای این بازار است. قطعا مردم باید توجه ویژهای به اطلاعات بنیادی شرکتها داشته باشند. سهام شرکتهای اسم و رسم دار را بخرند نه سهام هر شرکتی که اسم آن را میشنوند. رعایت اصول عنوان شده به نفع سرمایه گذاران است. دولت هم با افزایش عرضه اولیهها و تسهیل سرمایهها به سمت تولید در این امر به نفع و یاری اقتصاد برخیزد، درغیر این صورت اشتباهات دولت میتواند اعتماد و استقبال مردم به بازاری که رونق دهنده تولید است را کاهش دهد و دلالی را در بازارهای موازی افزایش دهد.
آیا افزایش آگاهی درباره بازار بورس برای همه سرمایه گذاران حتی سرمایههای بسیار کم لازم است؟
فرصت مغتنمی برای هدایت سرمایههای سرگردان و آشنایی با بازار سرمایه برای کسانی که تا کنون آشنایی چندانی با بازار بوس نداشته اند ایجاد شده است. اگر دولت بسترهای مناسب جهت هدایت سرمایههای مردم به بازار بورس را احیا کند و منابع و نقدینگیهای موجود جامعه به سمت شرکتها و واحدهای تولیدی و اقتصادی منتقل شوند انقلاب بزرگی در اقتصاد کشور رخ میدهد. افزایش سرمایه نقدی شرکتها برای افزایش سرمایهگذاری در امر تولید اثر واقعی در اقتصاد به جا میگذارد. افزایش آگاهی و دانش بورسی و سرمایهای مردم عامل مهمی در ماندگاری سرمایهها در بازار بورس است. کارشناسان و رسانهها به جای مطرح کردن بحثهای تخصصی و فنی که درک آن برای سرمایه گذاران ناآشنا به بازار ممکن است سخت باشد بهتر است مردم را با بیان سادهای به خرید از صندوقها به جای خرید تک سهم تشویق کنند. کارشناسان به سادگی باید برای مردم توضیح دهند که خرید تک سهم کار تخصصی است.
چه موضوعاتی در بازار سهام از سوی دولت باید جدیتر گرفته شود؟
قانون افزایش سرمایه سال هاست که درایران به تصویب رسیده است. تسهیل سرمایه گذاری و هدایت سرمایهها به سمت بازار بورس و تشویق مردم به سرمایه گذاری در بازار بورس موضوع مهمی است که دولت باید آن را بیش از پیش مورد توجه قرار دهد. مهمترین وظیفه دولت در شرایط فعلی اقتصاد که بخش قابل توجهی از سرمایههای سرگردان جامعه متوجه بازار بورس شده است هدایت سرمایهها به بازار تولید و واحدها و بنگاههای اقتصادی است تا با رونق تولید و سود آوری شرکتها مردم همچنان به سرمایه گذاری و باقی ماندن دراین بازار مایل باشند. به هر حال سیاست گذاریها باید به گونهای باشد که علاوه بر بازار ثانویه، بازار اولیه نیز بتواند منابع را جذب کند. بی توجهی به این موضوع منجر به افزایش سقف برخی شرکتها و عدم سود آوری میشود و ضررو زیانی که به سرمایه گذاران وارد میشود منجر به انتقال سرمایهها در بازارهای دیگری از قبیل بازار ارز، طلا و مسکن میشود. بازارهایی که ورود نقدینگی به آنها و افزایش دلالی منجر به بالار فتن تورم و فشار بیشتری بر اقتصاد و بر مردم ضعیف جامعه میشود.
با توجه به اینکه قوانین بازار سرمایه در راستای هدایت سرمایهها به سمت تولید تدوین شده است چرا این موضوع تا کنون عملیاتی نشده و سرمایهها دربازارهای دلالی حضور چشمگیرتری نسبت به تولید داشته اند؟
قطعا برای پاسخ به این مساله در وهله اول باید گلوگاههایی شناخته شود که تا کنون مانع هدایت سرمایهها به سمت بازار تولید از بازار سرمایه بوده است. زمانی که فرآیند اعطای سرمایه به بنگاههای اقتصادی طولانی میشود یا بروکراسیهای اداری و قوانین مختلف تولید کننده را خسته میکند سرمایههای بازار بورس که کارکرد اصلی آن خرج شدن در بازار تولید است به سمت کارکردهایی غیر از هدف اصلی خود هدایت میشود، لذا سازمان بورس در وضعیت کنونی باید به این موضوع توجه کند که با تسهیل قوانین به نفع تولید و هدایت سرمایهها به سمت تولید، رونق و سودآوری واقعی را برای مردم در عرصه تولید ایجاد کند و اقتصاد کشور را با جهش تولید تضمین کند.
یکی از مهمترین انتقاداتی که کارشناسان از روند کنونی بازار سرمایه مطرح میکنند رشد شاخص بورس در ماههای گذشته یعنی در ایام کرونایی است در حالی که سایر کشورها برخلاف ایران روند نزولی و افت را تجربه کردند توضیحی دراین باره دارید؟
بنده معتقدم کارشناسانی که به این روند انتقاد دارند از موضوع مهمی که تفاوت اقتصاد ایران با اقتصاد کشورهای توسعه یافته است غفلت کرده اند، به این معنا که تورم کشورهای اروپایی و آمریکا بین ۲ تا ۵ درصد است، لذا ارزش اسمی و واقعی شرکتها و داراییهای آنها نزدیک به هم است و شکاف زیادی بین آنها به دلیل عدم افزایش همیشگی تورم وجود ندارد. تطبیق ارزش اسمی و واقعی سرمایههای اقتصادی در کشورهای توسعه یافته با ایران همان موضوع مهم است که کارشناسان در اظهار نظرهای خود آن را لحاظ نمیکنند، مثلا دلار چند ماه پیش درایران ۱۲ هزار تومان بود الان نزدیک به ۱۷ هزار تومان است بنابراین ارزش اسمی و واقعی داراییهای ما چندان به هم نزدیک نیست، لذا بخشی از افزایش رونق بورس به دلیل وجود همیشگی تورم است و قیمت داراییها در افزایش تورم دایما در حال تغییر یا افزایش است.
یعنی عملا قیاس اشتباهی صورت گرفته است؟
بله. به دلیل اینکه در مقایسه انجام شده نرخ تورم و افزایش تورم ایران در نظر گرفته نشده است. اقتصاد ما یک اقتصاد تورمی است در حالی که اقتصاد کشورهای توسعه یافتهای که درایام کرونایی با افت شاخص بورس رو به رو شدند تورمی نیست. رونق بورس در کشورهای غربی به دلیل رونق تولید است و قیمتها به دلیل تورم ۲ درصدی بسیار واقعی است در حالی که اقتصا ما اینچنین نیست. اگر تورم کم شود و اثر افزایش نرخ دلار در بازارها کاهش بیابد و اتفاقات دیگری که اقتصاد را به سمت تنش هدایت میکند اتفاق نیفتد آن زمانی میتوان گفت بازار بورس حباب دارد.
در واقع معتقدید که بازار بورس حباب ندارد؟
حباب دارد، بنده منکر حباب بازار نیستم، اما بر این موضوع تاکید دارم که اقتصاد و بازار بورس را باید از این منظر مورد بررسی قرار داد که در دو سه سال گذشته نرخ ارز از ۳ هزار تومان به ۱۷ هزار تومان رسیده است. بازار بورس را هم از این زاویه نگاه کنید که قیمت همه چیز چند برابر شده حتما قیمتها در بازار بورس هم چند برابر شده است. دلار اثر خود را در بازار سهام به جا گذاشته و نقدینگی با رشد زیادی مواجه بوده، لذا افزایش نرخ ارز و نقدینگی بر بازارهای مختلف اثر میگذارد تا زمانی که بازار به سقف خود برسد؛ با پر شدن ظرفیت بازار مردم به سراغ سایر بازارها میروند بنابراین این روند امر معمولی در همه اقتصادهاست، اما به لحاظ تورمی روند بازارهای ما با بازارهای دنیا متفاوت است.
با توضیحات شما و اینکه نباید بازار سرمایه را با کارشناسیهای نگران کننده خالی از سرمایههای خرد کنیم، به ما بگویید برای عدم ضرر و زیان یا کاهش زیان سرمایه گذاران خرد بهترین راهکار چیست؟
مردم باید به چند موضوع توجه کنند، اول اینکه داراییهای خود را نفروشند تا در بازار بورس سهم بخرند. از سوی دیگر بهتر است مردم همه پس انداز خود را تا زمانی که کاملا با بازار آشنا نشده اند وارد بازار سرمایه نکنند، بلکه بخشی از سرمایه خود را در بانک پس انداز کنند، همچنین همانطور که در سوال قبلی اشاره شد مردم تک سهم نخرند، از صندوقها سهم بخرند چرا که اداره کنندگان صندوقها حرفه ایهای بازار بورس هستند، بازارگردانانی که به ضرر صندوقها کاری نمیکنند، لذا مهمترین توصیه برای مردم ناآشنا به بازار بورس عدم ورود به بازار در صورت ناآگاهی از فراز و فرودهای این بازار است. قطعا مردم باید توجه ویژهای به اطلاعات بنیادی شرکتها داشته باشند. سهام شرکتهای اسم و رسم دار را بخرند نه سهام هر شرکتی که اسم آن را میشنوند. رعایت اصول عنوان شده به نفع سرمایه گذاران است. دولت هم با افزایش عرضه اولیهها و تسهیل سرمایهها به سمت تولید در این امر به نفع و یاری اقتصاد برخیزد، درغیر این صورت اشتباهات دولت میتواند اعتماد و استقبال مردم به بازاری که رونق دهنده تولید است را کاهش دهد و دلالی را در بازارهای موازی افزایش دهد.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: حیدری: دولت فرصت «جهش تولید» از طریق بازار سرمایه را خراب نکند/ آیا بورس حباب دارد؟! / تازه واردان چه سهامی بخرند؟
موضوعات مرتبط: هیئت علمی دانشگاه سرمایه گذاران عضو هیئت علمی سرمایه گذاری بازار سرمایه اقتصاد ایران آگاهی و دانش سازمان بورس بازار اولیه رکود تورمی بازار بورس بازار سهام روز به روز اقتصاددان اقتصاد ما چند موضوع مورد توجه ناشناخته سرگردانی ماندگاری
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران