دوران کرونا (۷)؛ کرونا، دوای ظهور اختلاف طبقاتی و شکاف آموزش در جهان و ایران
حسین رفیعی
۱- توماس پیکتی، اقتصاددان برجسته فرانسوی در کتاب ارزشمند خود، «سرمایه در قرن ۲۱» با کاری نفسگیر و فشرده اثبات کرده است که نظام سرمایهداری در ۳۰۰ سال گذشته نهتنها نتوانسته اختلاف طبقاتی را کاهش دهد، بلکه موجب تشدید این تضاد غیرانسانی شده است. او اخذ مالیات در سطح بینالمللی را پیشنهاد میکند تا سرمایهداران، فرار مالیاتی نداشته باشند و جامعه سرمایهداری به تعادل بهتری برسد.
۲- پس از ۱۹۸۰ به دنبال افکار «هایک» و «میلتون فریدمن» که معتقد به رهایی کامل نظام سرمایهداری بودند، نئولیبرالیسم بر اقتصاد آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای پیشرفته(با درجات مختلف) و کشورهای پیرامونی، حاکم شد. پیامد پنجاهساله این سیاستهای اقتصادی، گسترش فقر، تشدید اختلاف طبقاتی، ظهور میلیاردرهای جدید(حتی در چین) و ظهور انبوهی از بیخانمانها(از جمله در آمریکا) در جهان شده است. طرفداران این ایدهها در ایران نیز دستبهکار شدهاند.
۳- در کشور ما پس از پایان جنگ، از سال ۱۳۶۸، این سیاستها پذیرفته شد و خود را در خصوصیسازی آموزش(آموزشوپرورش و آموزش عالی)، خصوصیسازی اقتصاد که عملاً خصولتی شد، باز شدن گمرک برای واردات کالاهای قاچاق، استقراض از منابع خارجی، توسعه صنایع انرژیبر در چارچوب تقسیم کار جهانی، تهاجم به محیطزیست و … نشان داد. این سیاستهای اقتصادی با تغییرات جزئی در دولتهای بعدی، ادامه یافت و نتیجه آن در جامعه دو چیز بود:
الف: کاهش سطح سواد جامعه، شکاف آموزشی و فرار مغزها.
ب: تشدید اخلاف طبقاتی، گسترش فقر و فرار سرمایهها.
در (الف)، کاهش I.Q متوسط، جمعیت بیسواد و کمسواد جامعه و در (ب)، سخن رئیسجمهور در گرانی بنزین که به ۶۰ میلیون نفر در این رابطه یارانه پرداخت خواهد شد و ۷۳ میلیون یارانه بگیران اولیهاند، علاوه بر حاشیهنشینی، گورخوابی، کودکان کار، زنان خیابانی، افزایش سن ازدواج و … نمونههای بارز پیامد آن هستند.
۴- کرونا، این دو عملکرد نظام سرمایهداری را از عمق به سطح آورد و در مقابل چشم جهانیان قرار داد. بیشترین مرگ در میان استثمارشدگان و کمسوادان است. بومیهای آمازون، بومیهای ایالاتمتحده آمریکا، سیاهپوستان آمریکایی، مردم فقیر آفریقا، کارتنخوابها و بیخانمانهای ایالاتمتحده آمریکا. در کشور ما نیز به تصریح معاون وزیر بهداشت، فقرا بیشتر میمیرند. مرگ بیشتر فقرا در بیماریهای اپیدمیک، سابقه تاریخی دارد ولی در کرونا مشهودتر است. فقرا امکان رعایت قرنطینه را ندارند، چون چیزی برای خوردن ندارند. برای تأمین قوت لایموت باید به بازار کار مراجعه کنند که احتمال انتقال ویروس در آن بسیار زیاد است. در جمهوری اسلامی پس از ۴۱ سال، گستردگی فقر و شکاف آموزشی شناختهشده بود ولی کرونا آن را در معرض دید ما قرار داد. در آموزش از راه دور، طبق گفته مسئولان، ۴۰ درصد دانشآموزان، امکان مادی و تجهیزاتی استفاده از این آموزشها را ندارند و در نتیجه، قرنطینه که برای حفظ جان مردم لازم است، موجب تشدید شکاف آموزشی اقشار فقیر و کمدرآمد جامعه خواهد شد.
۵- مسئولان جمهوری اسلامی، علاوه بر اینکه اختلاف طبقاتی را پذیرفته، شکاف آموزشی را هم تحمل میکنند. درحالیکه در مدارس اشرافی شهر تهران شهریه سالیانه یکصد میلیون تومان و تفریح دانشآموزان، مسافرت به کشورهای اروپایی است. این درحالی است که در مناطقی از ایران، کلاسهای درس در طویلهها و کپرها و فضای باز تشکیل میشود. هرساله، چند ده هزار دانشآموز مدرسه را ترک میکنند.
۶- در بخش درمان، عدم توجه به معیشت پرستاران و کمبود نیروهای پرستاری، علیرغم دهها هزار پرستار تحصیلکرده بیکار، مورد دیگری از عدم توجه به بهداشت و درمان مردم از گذشته بوده که در دوران کرونا، عینی و ملموس شد. ابتلای ده هزار نفر از پرسنل درمان به کرونا و مرگ ۱۳۰ نفر از آنها، مؤید این بحران است.
۷- نیروی انسانی، عامل اصلی توسعه در کشورهاست. نیروی انسانی را آموزش تربیت میکند و بهداشت و درمان از او محافظت مینماید. این دو عامل در ایران نهتنها مطلوب نیست که ضرورت آن غمض عین میشود(نادیده گرفته میشود) و به بهانه فقدان منابع، به فراموشی سپرده شده است. در نوشته قبلی آوردیم که هنوز منابع عظیمی در جامعه وجود دارد ولی دیدگاههای نئولیبرالیستی و اصل «تقدس مالکیت»، حتی مالکیت ناشی از رانتخواری و رباخواری و اختلاس و …، مانع از ادای حق به مردم شده است. اصل ۴۹ قانون اساسی، از همان اول انقلاب، نهتنها نتوانسته شکاف طبقاتی و شکاف آموزشی را کاهش دهد که در مواردی، خود سبب فساد و سوء استفاده نیز شده است.
۸- اگر کاری عاجل و قاطع برای اختلاف طبقاتی و شکاف آموزشی صورت نگیرد، در دوران کرونا(که طولانی خواهد بود) و پس از کرونا، اعتراضات و حقخواهی این افراد در شهرهای بزرگ و متوسط، افزایش خواهد یافت و بهتبع، خشنتر خواهد شد. حاکمیت رویکرد قبلی خود با این اعتراضات را که نیروی قهریه و سرکوب بوده است، باید عوض کند و به حل ریشهای این مشکلات، فکر و عمل نماید.
۹- مبانی فکری و اعتقادی فعلی دولت-حاکمیت در شرایط کنونی، توان این تغییرات را ندارد. با خانهتکانی در این مبانی، باید به میدان حل این مشکلات قدم نهاد. شعار انقلاب، رسیدگی به زندگی کوخنشینان بود، حل آنکه این هدف تحقق نیافته بلکه وضع بدتر شده است؛ پس باید در ایدهها و روشهای حکومتداری تجدیدنظر کرد.
ادامه دارد …
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: دوران کرونا (۷)؛ کرونا، دوای ظهور اختلاف طبقاتی و شکاف آموزش در جهان و ایران
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران