اندیشهورزی؛ اسرار و آثار
روزنامه همدلی در یادداشتی به قلم محمدعلی نویدی، مدرس دانشگاه، آورده است: اسرار و رازها، درجات و شدت و ضعف و مراتب دارند. مثلاً حقیقت برخی اخبار، سخنها، آمارها و رخدادها در نزد برخی افراد دیگر، اسرارند و پوشیده. گویی، در متن و بطن اسرار، غموض و پیچیدگی نهفته است. بنابراین، اسرار، کتمان برخی امور است از دسترسی اندیشه همگانی و عقل عرفی. بدین سان، برای آشکارگی، روشنی و آفتابیشدن اسرار و رازها، شیوه جدیدی لازم است؛ شیوه اندیشهورزی اثربخش. زیرا اسرار، عالم غوامض است و امور غامض، تنها با نیروی نافذ، باریکبین، ژرفکاو و پرسشگر، امکان تجزیه و تحلیل و ترکیب و تعریف دارند. در تعریف و تبیین عقلانی و برهانی، اجزا و عناصر تشکیلدهنده یک امر مرکب، مخفی و مجهول، در معرض روشنی و شناخت قرار میگیرد. در واقع، وقتی آثار، امری و واقعیتی نهان است، یعنی آن موضوع جزو اسرار محسوب میشود. پس بین اندیشهورزی، اثرمندی و اسرارآمیزی، نسبت وجودی و واقعی وجود دارد.
البته در سطح کلان، میتوان اسرار را به رازهای متافیزیکی، ملکوتی و عوالم لاهوت، و اسرار فیزیکی، جهان طبیعی و ناسوت، منقسم کرد. در شناخت اسرار عالم بالا و علوی، پای عقل و اندیشهورزی، لنگان است، اگر چه مراحل والای اندیشهورزی و حکمت، شهود عقلانی تولید میکند، چشم جان را میگشاید و نادیدنیها «اسرار» را عیان میسازد، اما سببسازی عقل و اندیشهورزی، اغلب در سطح و ساحت جهان هستی و زندگانی بشری است، از طریق آشکارسازی اثرها و بهرهمندی از منافع اثری. به عنوان نمونه، نظریه نسبیت، برای کسی که از کم و کیف آن بیخبر است، یک راز و سر است؛ ولی برای کسی که دانش فیزیک و انیشتینشناسی دارد، علانیه و آشکارگی است. یا وجود ملائکه برای کسی که معتقد به آموزهها و آموختههای دینی باشد، یک حقیقت و واقعیت متافیزیکی است؛ یعنی نسبت به کسی که معتقد نیست بخشی از اسرار را میداند.
اندیشهورزی در ساحت و میدان زندگی انسان، اسرارکاوی و اثرسازی است تا حیات آدمی را سامان و سازمان بخشد. تا لذت و خوشی زیستن را در مقابل الم و رنج ویرانگر، تولیدگر باشد. راستی تا اثری تولید نشود، ظهور نیابد، جاری نگردد و مفید نیافتد، آیا امکان لذت در زندگی هست؟ بیتردید، اثرهای ملایم و موافق طبع و سرشت آدمی، غیر از اثرهای مخالف و مغایر هستی وی میباشد. حظ و گوارایی زیست انسانی، در طعم و مزه خرد و خردورزی معلوم میشود، زیرا تشخیص تلائم و تخالف طبع بودن اثرها و امکان رشددهندگی ذهنها و پختگی مغزها، از رهگذر اندیشهورزی اثربخش، معنا و مفهوم دارد. حال خوش زندگی، با حرارت اندیشیدن ارتباط دارد.
انسان قرن بیست و یکم و عصر تکنیک، تکنولوژی و انواع ارتباطات، بیش از هر زمان دیگری به آرامش، طمأنیه، سکینت وجودی، روحی، جسمی و محیطی نیاز دارد. جهان و جامعه عصبی شده است و عصبیت برای خود اصلیت پیدا کرده است. یک علت اصلی، تغییر ناگهانی در وضعیت زندگانی به دلیل ویروس وحشی کروناست. بدینسان، اندیشهورزی، نیاز مبرم جهانیان است تا نسبت به معنا و عواقب امور و حیات بیاندیشند و آرام بگیرند. جانها و دلها با کشف علتها و اثرها، آرام میگیرند و آرامش پیدا میکنند.
اگر به اندیشهورزی بها ندهیم و آن را جدی نگیریم، ناچاریم در تمام سطوح در قلمرو اسرار و رازها زندگی کنیم. زندگی در سپهر اسرار، نگرانی افزون و دلهرهآور و وحشتزاست، چون اسرار، محل و مرکز ناشناختههاست. اسرار، کانون درونیات و ظنون است. ظن و ضمیر کجا!؟ عقل و عین کجا!؟
به تصور بنده، آدمی میتواند از منابع و سرچشمههای معرفت عرفانی، اخلاقی، روانکاوی و اسرارنامهها مثل اسرارنامه عطار نیشابوری، برای زندگی، اثرها و یاریها بگیرد، اما ساختن زندگانی انسانی، اجتماعی، آینده بشری، نسل فردا و حیات واقعی و عینی، لاجرم محتاج بهکار بردن عقل و اندیشهورزی است. تاریخ، تجربه، جوامع و زندگی گذشتگان، خود گواه این حقیقت است. لذا زندگی، اشتیاق آگاهانه لازم دارد؛ زندگی هوش و هوشمندی لازم دارد؛ نه عشق کور و بیهوشی. زندگی، عاقلان عاشق نیاز دارد.
منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی
اخبار مرتبط: اندیشهورزی؛ اسرار و آثار
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران