اندیشهای که پیش از انقلاب سبز بود/ جنبش سبز «نه! به تحریم و نه! قاطع به استبداد داخلی» است
کلمه
روز ۲۶ آذرماه ۱۳۸۷، وبسایت کلمه فعالیت خود را با انتشار خبر احتمال حضور میرحسین موسوی در انتخابات آغاز کرد. چهار روز بعد، در سیام آذرماه، آقای خامنهای صحبتهایی در تمجید از دولت مطرح کرد. برداشت بسیاری از افراد از این حرفها حمایت از دولت احمدینژاد بود.
یازدهم دیماه، آقای موسوی لاری در مصاحبهای با روزنامه اعتماد، هشدار دادند که یک جریان سیاسی در صدد فرمایشی کردن انتخابات است. ۳ روز بعد رییس نهادهای رهبری در دانشگاهها گفت: رهبری از دولت فعلی به طور خاص حمایت میکند.
روز بیستم اسفند ماه همان سال بود که میرحسین، رسما حضور خود در انتخابات را به اطلام مردم رساند. بیست سالی میشد که در عرصه سیاسیت، نامی از میرحسین در میان نبود. اما آمد و انگیزه حضور خود را نگرانی از تغییر در اصول، قواعد و قوانین نظام اعلام کرد.
راه میرحسین، راه بینظیری بود؛ از همان ابتدای حضورش که خود را اصلاحطلب پایبند به اصول معرفی کرد تا امروز که ایدهاش ورای تمامی احزاب و مانفیستهای موجود در کشور است. در قدم اول باید پرسید میرحسین چه کسی بود و اندیشه اش از کجا سبز شد؟
«اردشیر امیرارجمند»، مشاور حقوقی میرحسین موسوی به این پرسش پاسخ داد.
«قبل از انقلاب، هنرمند و روشنفکر، مسلمان، مترقی، انقلابی و در جستجوی عدالت بود. انسانی اهل مبارزه و مقاومت بود که باور های دینی داشت. بعد از انقلاب، اسیر زرق و برق قدرت نمیشود، به ویژه دچار فساد نمیشود. بی اشتباه نیست اما کم اشتباه است. علیرغم دیدن رویههای چرک قدرت، وفادار به ارزشهای اولیه انقلاب میماند.
در دورانی که از قدرت فاصله گرفت، فرصتی پیدا میکند برای بازبینی خودش، بازبینی کارنامه خود و انقلاب و همچنین کارنامه نظام. رصد تحولات جهان و ایران در حوزههای مختلف هنری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی. آسیب شناسی نظام، نقاط قوت و ضعف، نقاط روشن و تاریک و به ویژه خطراتی که کشور را تهدید میکند و تغییرات اساسی فوری را ایجاب میکند.»
اردشیر امیراجمند با اشاره به اینکه میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸ نیز، کماکان به آرمانهای اولیه خود پایبند بود گفت: «مهندس موسوی در سال ۸۸ به کمک تجربههای کسب شده و شناخت دقیق از مشکلات و همچنین شناخت از ظرفیتهای عظیمی که کشور ما از آن برخوردار است، احساس مسولیت ویژه میکند و فعالانه وارد عرصه سیاست میشود. برای تلاش و برای اصلاح امور و جلوگیری از سقوط کشور و آرمانهایی که از بدو مشروطیت، هزاران نفر برای آن فداکاری کردند.»
او اضافه کرد: «بنظرم مهندس سال ۸۸ شباهت خیلی زیادی به مهندس قبل انقلاب دارد؛ با تجربه بیشتر و درک عمیقتر و واقعیتر از سیاست. درک عمیق از جهان و ظرفیتهای آزادی و عدالت و همچنان وفادار به حمایت از طبقات محروم. در دوران دوری از قدرت، بدنه سبزی رویید که در سال ۸۸ شکوفا شد. اندیشه مهندس، پیش از انقلاب سبز بود.»
مشاور حقوقی میرحسین موسوی در اشاره به احساس نزدیکی مردم به میرحسین، و حمایت تمام و کمال او از اقشار محروم گفت: «مهندس از دل مردم بیرون آمده به عشق مردم و برای مردم فعالیت کرده است. به ویژه ضعیف ترین و محروم ترین اقشار مردم. برای حقوق آن ها، برای سلامتشان، برای رفاه آنها، برای آزادیشان، برای امنیت شان در کنار آنها باقی مانده و به این تعبیر، مهندس همیشه سبز بوده و سبز هست.»
نخست وزیر جنگ، هیچگاه خود را وابسته یا برآمده از یک حزب خاص معرفی نکرد. در اواخر دهه ۸۰ نیز که فضای سیاسی ایران به دو قطب «اصلاحطلب و اصولگرا» تقسیم شده بود، خود را اصلاحطلبی معرفی کرد که پایبند به اصول و قواعد است. این روزها اما با تغییر فضا، واژگان نیز تعریف خود را به گونهای در بین مردم از دست دادهاند.
اصولگرا بودن به چه معنی است؟ اصلاحطلبی میرحسین در عین اصولگرا بودنش چه معنایی دارد؟
«به نظر من، اصولگرا بودن به معنای آرمان داشتن، باور جدی به حق داشتن، حق پذیر و حق جوی بودن، پایمردی در پاسداشت ارزشهایی که به خاطر آن وارد عرصه سیاست شدیم، حراست از نفس، صداقت با مردم، استقامت کردن به ارزشها، توان پرداخت هزینه برای آنها، وسیله را برای هدف توجیه نکردن، داشتن خط قرمز، مثل وقتی که میگوید، خط قرمز من رای مردم هست. کنار مردم بودن و مصداق اولئک الذین اشتروا الحیاه الدنیا والاخره نشدن، حیات دنیا را به قیمت اخرت نفروختن است.
اصلاحطلب بودن یعنی یک فرد مدرنی که ضرورتهای جهان مدرن را میشناسد و باور جدی به توسعه متوازن، عدالت اجتماعی، آزادی، مدارا، احترام به سبک زندگی، حقوق بشر و شهروندی و دمکراسی دارد و برنامه سیاسی او تحقق اینهاست.»
در ۱۳ بهمن ماه و به مناسبت ۶۶ مین سالگرد تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، میرحسین موسوی در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران حضور یافته و پس از گذشت ۱۱ سال در آن دانشگاه سخنرانی کرد. انتقاد از سیاست خارجی افراطی دولت احمدینژاد، دولتی شدن روحانیت، توقیف و تحدید مطبوعات و همچنین توزیع نقدی پول توسط احمدینژاد در سطح کشور از مهمترین مواضع او بود.
میرحسین موسوی، خود در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل چه موضعی داشت؟
«آمادگی نظامی، قدرت نظامی و اقتدار نظامی قطعا لازم است ولی هیچ گونه ملازمهای با تنش زایی یا شاخ و شانه کشیدن های بی محتوا ندارد. این کارها بیشتر مصرف داخلی دارد و منافع کشور را در سطح بین المللی تضعیف می کند. همچنین اقتدار نظامی با حضور عملیاتی نظامی در خارج از مرز های ملی و در کشورهای دیگر هیچ ملازمهای ندارد.
مهندس هشداری را میدهد و میگوید سرنوشت کشورهای دیگر در منطقه که در دام لفاظیهای مغرورانه دولتهاشان افتادهاند و سرنوشت شوم و ترحم برانگیزی پیدا کردند، باید جلو چشم ما باشد.»
امیراجمند در ادامه به شرایط کنونی کشور اشاره میکند و میگوید: «آنچه در شرایط کنونی مهم است، اندیشیدن به راه حلهایی است که بتواند، احتمالات خطر را برای استقلال، تمامیت ارضی و حقوق مشروعه کشور به حداقل برساند و در عین حال پاسدار آزادی و حقوق شهروندان باشد، که حفظ امنیت ملی بدون پشتوانه شهروندان آزاد و آگاه ممکن نیست.
سیاست خارجی کشور باید در دولت و در وزارت امور خارجه بر اساس کار کارشناسی دقیق، برنامه ریزی و هدایت بشود و نه در نیروهای نظامی و در محفل های امنیتی. این دولت است که مسوولیت این سیاستها را بر عهده دارد و در مقابل مردم هم باید پاسخگو باشد.»
او به مواضع میرحسین موسوی در سیاستهای خارجی و محور اصلی او برای مدیریت روابط بینالملل اشاره میکند: «به نظرم دال سیاست خارجی مهندس، ایران و ایرانی هست. مهندس اهل کوتاه آمدن در مقابل زیاده خواهی قدرت های خارجی نیست اما در عین حال مخالف با عوام فریبی و ماجراجویی در صحنه بین المللی است و خواستار یک سیاست خارجی عقلانی و عزت مند است.
مهندس خیلی روشن اصول سیاست خارجی جنبش سبز را مشخص میکند. و میگوید که جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزت مند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقا شان ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است و در عین تاکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای غیر ملی و خارجی در جستجوی انزوا یا دگر ستیزی نیست و اسیر گرایشات تعصب آلود هم نمی شود.
یکی از چیزهایی که خیلی به آن تاکید دارد، ترجیح منافع ملی به منافع جناحی و گلایه از برخی از سیاستمداران که منافع خود و جناح خود را به جای منافع ملی جا میزنند.»
بحث تحریمهای شدید علیه ایران، این روزها نقل محافل سیاسی است و طی روزهای گذشته، واکنش بسیاری از کاربران فضای مجازی و همچنین رسانهها و تلویزیونهای خبری را برانگیخته است. تحریمهایی که توسط ابرقدرتها علیه ایران وضع شده، مخالفان و موافقانی دارد. در این بین، مقالاتی منتشر شد که حاشیههای بسیاری به همراه داشت. به گونهای که آتش به اختیاران آقای خامنهای، جنبش سبز را موافق تحریمها دانستند و چند روزی را نیز صرف تخریبهای بیمحتوا کردند.
میرحسین موسوی و یه طور کلی، جنبش سبز چه موضعی در مقابل تحریمها دارد؟
«مخالفت اصولی مهندس با تحریم ها بر اساس منافع ملی است و میگوید این نه تحریم یک دولت بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیا زده برایشان کافی است و راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی علیه ملت خودمان مخالفیم.»
در همین راستا، مهندس موسوی میگوید اگر با منطق مبارزه پیش میرفتیم، شاید ساده انگارانه تصور میکردیم که یک امتیاز برای راه سبز باشد اما زمانی که میخواهیم این مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست بنابراین مهندس به صورت قاطع و صریح مخالف تحریم هاست و با اون ها مخالفت میکنه.
او در ادامه با اشاره به تبعات سیاست خارجی غیر مدبرانه میگوید: «یکی از نگرانیهای مهندس، تبعات جدی سیاست خارجی غیر مدبرانه بر زندگی طبقات محروم هست و اینکه اینها بیشترین فشار را متحمل خواهند شد. امروز دیدیم که تقریبا همه آنها تحقق پیدا کرده است. طبیعی است که جنبش سبز، دوگانه مداخله خارجی یا استبداد داخلی رو قبول نداشته و در عین مخالفت جدی با مداخله خارجی و حامیان قدرتهای خارجی، مخالف با استبداد است و هم نه به تحریم و مداخله خارجی است؛ هم نه قطعی و قاطع به استبداد داخلی است.»
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: اندیشهای که پیش از انقلاب سبز بود/ جنبش سبز «نه! به تحریم و نه! قاطع به استبداد داخلی» است
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران