دوران کرونا (۸)؛ کرونا و خرافات

چکیده :در هر دینی، پس از فوت پیامبر آن دین، نهاد دین متولی پیدا می‌کند. این متولیان با توجه به سطح دانش و فهم مردم دوران، به حاشیه‌سازی برای اصالت دین می‌پردازند. دین وسیله ارتزاق، سروری، شأن و منزلت متولیان می‌شود. به‌موازات این تحولات، خرافات به کمک متولیان می‌آید و در یک رابطه متقابل، متولیان بر خرافات می‌افزایند. خرافات و متولیان نهاد قدرتمندی می‌شوند که مبارزه با آن بسیار مشکل...


حسین رفیعی

خرافات در جوامع مذهبی-هر مذهبی-وجود دارد. کشورهای پیشرفته صنعتی نیز از خرافات مبرا نیستند. مذاهب و ادیان، سابقه تاریخی طولانی دارند و در دوران‌های گذشته که علم و دانش مراحل ابتدایی رشد خود را طی می‌کرد، طبیعی بود که برای حل مشکلات بشر، با عقل ساده آن زمان، خرافات هم رشد کنند و هم به کار گرفته شوند.

بیماری، مشکلات مادی، فعالیت‌های اقتصادی-اجتماعی، موفقیت در کار و … مواردی بودند که بشر محتاج قرون گذشته به ریسمان خرافات، متوسل شود. هرچه از دوران باستان به دوران مدرن نزدیک‌تر می‌شویم، خرافات هم کمرنگ‌تر می‌شود. معجزات پیامبران نیز هرچه به دوران جدید نزدیک‌تر شدند، عقلی و زمینی شد.

برای موسی و عیسی، معجزاتی را گفته‌اند که برای پیامبر ما، نگفته‌اند و آن حضرت هم تابع قوانین حاکم بر جهان بود. سنگ دندان او را شکست و در شیوع وبا، اجساد مردگان را آتش زد تا میکروب از بین برود. در جنگ‌ها، اول تدارکات مادی را فراهم می‌کرد و بعد دست به دعا می‌شد. در جنگ‌هایی که یا تدارکات مادی-علمی زمان خوب فراهم نشده بود و یا لشگریان به فرمان او خوب گوش نکردند، پیامبر شکست هم خورد. عمر معمولی کرد و طبق قوانین بیولوژیکی، مریض شد و مرد.

بعد از اسلام، موج نیرومند علم‌اندیشی در جهان اسلام ظهور کرد که جابر بن حیان، خیام، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا، زکریای رازی، شیخ بهایی و صدها نفر دیگر، ضمن اینکه خداباور و مسلمان بودند، علمی می‌اندیشیدند و آثار علمی آن‌ها را در اروپا می‌شود دید. آن‌ها منشأ پیشرفت علم در اروپا شدند.

حتی پیش از اسلام، تمدن کهن ایران زمین، آثاری علمی و کاربردی از خود به یادگار گذاشته که موجب تحیر عالمان امروز است. اختراع قنات، آسیای بادی، صابون، سیستم آبیاری در خوزستان، ساخت بنای عظیم تخت جمشید و … کشفیات و اختراعات علمی قبل از اسلام هستند که کاملاً پایه عقلی و علمی دارند. آمدن اسلام سبب گسترش علم‌گرایی شد و تا حملات مغولان، این علم‌گرایی به شکل تئوریک و عملی، محسوس است.

در هر دینی، پس از فوت پیامبر آن دین، نهاد دین متولی پیدا می‌کند. این متولیان با توجه به سطح دانش و فهم مردم دوران، به حاشیه‌سازی برای اصالت دین می‌پردازند. دین وسیله ارتزاق، سروری، شأن و منزلت متولیان می‌شود. به‌موازات این تحولات، خرافات به کمک متولیان می‌آید و در یک رابطه متقابل، متولیان بر خرافات می‌افزایند. خرافات و متولیان نهاد قدرتمندی می‌شوند که مبارزه با آن بسیار مشکل می‌شود.

خرافات به‌تدریج مکتوب می‌شود، سازمان پیدا می‌کند، مقدس می‌شود، با جامعه پیوند می‌خورد و در نهایت سد راه تکامل و توسعه جامعه و جوهر دین می‌شود. حتی در مواردی چون اروپا، توسعه¬ی جامعه، ضرورت انقلاب و به حاشیه راندن دین و متولیان آن را پیش آورده است.

در دوران ما آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله مطهری- در بیرون و درون حوزه- دل پرخونی از این متولیان و خرافات داشته‌اند و در این رابطه مفصل سخن گفته و برای کارکرد جوهر دین کوشیده‌اند.

بعد از انقلاب و تشکیل حکومت دینی، خطر تحجر مذهبی و خرافات بیشتر شد. چند بار آیت‌الله خمینی، هم اعتراض کرد و هم هشدار داد و از خرافات حوزه، شکایت و گله کرد. از دوران صفویه، خرافات و جعلیات و اسرائیلیات بیشتر وارد مذهب تشیع شد؛ به‌طوری‌که یک روحانی افغانی، آیت‌الله محسنی، ضمن بررسی صحت‌وسقم روایات بحارالانوار مجلسی، از۱۱۰ جلد، سه جلد استخراج کرده و روایات را معتبر دانسته و بقیه را رد کرده است.

دکتر شریعتی در اوایل دهه ۱۳۴۰، خطر حاکمیت تحجر مذهبی را در ایران تشخیص داد و اکثر فعالیت خود را صرف مبارزه با استحمار کرد. او دوران تدارک انقلاب را دو تا سه نسل پیش‌بینی می‌کرد. شریعتی در آن مقطع، تنها بود و بسیار موردتهاجم قرار گرفت ولی پس از انقلاب و مشخصاً در بیست سال گذشته، یک نهضت مبارزه با تحجر و خرافات در ایران شروع شد و کسانی چون آقایان ترکاشوند، دکتر ثبوت، دکتر محقق‌داماد، دکتر فیرحی، دکتر سروش، شاگردان دکتر شریعتی و آیت‌الله منتظری(و خود ایشان) و شادروان صالحی نجف آبادی، در این مسیر کوشیده و کوشش می‌کنند؛ البته با درجات متفاوت.

از طرف دیگر، در مذهب رسمی و حکومتی، تحولات معکوسی انجام شد. پدیده مداحان از حاشیه تبلیغ شیعه به متن آن وارد شدند و روحانیان سنتی مبلغ دین را به حاشیه راندند. این گروه به نهاد مداحی به‌عنوان یک نهاد اقتصادی هم می‌اندیشند. مداحان پیش از انقلاب گرچه منافع اقتصادی داشتند ولی حب علی و خاندانش هم در میان آن‌ها جایی تعیین‌کننده داشت. اما امروزه مداحی به شکلی سیستماتیک به «قدرت-ثروت» وصل شده است. مداحی که هر جلسه بیست میلیون تومان بابت مداحی‌اش مزد می‌گیرد، دیگر حب علی به دل ندارد بلکه حب جاه و مال در او قوی شده است. این درآمدهای مادی به‌موازات خود فساد و سوءاستفاده از قدرت را هم در پی داشته‌اند. نفوذ دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی هم در این گروه دیده می‌شود.

در دوران کرونا، به یمن آزادی شبکه‌های مجازی و پیشرفت تکنولوژی سهل و ارزان ارتباطات، مواردی از خرافات به صحنه علنی آمدند. قبل از آن، یک روحانی طرفدار طب سنتی، یک کتاب معروف پزشکی علمی را علناً به آتش کشید. او می‌خواست طب مدرن را یکجا به قبرستان بفرستد و طب سنتی را جایگزین آن کند. او نمی‌دانست که اولاً طب سنتی، شاخه‌ای است در کنار سایر طب‌های مدرن و علمی و ثانیاً، در طب سنتی نیز وجوهی از علم طب پنهان بوده که کم‌کم کشف می‌شوند. اگر گیاهانی اثر درمانی دارند، به دلیل ترکیب مفیدی است که در آن گیاه وجود دارد و تا کنون آن ترکیب را نمی‌شناخته‌ایم و حال، مراکز علمی سعی می‌کنند آن ترکیب را کشف کنند و بعد اثر درمانی آن ترکیب را روی بیماری مطالعه می‌کنند و رابطه علت-معلول آن را درمی‌یابند.

مشکل از ذات خرافه‌گرایی نیست. در همه کشورها و در همه ادیان، خرافه‌پرستان شکل گرفته‌اند و زندگی می‌کنند ولی مشکل از جایی است که این خرافه‌پرستان وارد سیستم‌های تصمیم‌گیری و تبلیغاتی حاکمان می‌شوند، قدر می‌بینند و بر صدر می‌نشینند.
یکی می‌گوید که «تربت» کرونا را درمان می‌کند و دیگری مراکز مذهبی را «دارالشفاء» معرفی می‌کند، دیگری ضریح را لیس می‌زند و بعد عذرخواهی می‌کند و یا خبر از کلاه‌برداری مردم می‌دهد که «قبلاً ضریح را با الکل ضدعفونی کرده بودیم.» یا اینکه یکی از این آقایان وارد ستاد مبارزه با کرونا در یک شهر می‌شود و اصرار دارد که معالجه بیماران کرونایی را به او بسپارند و یا اینکه مجوز ورود به ICU های بیمارستان‌ها را به دست می‌آورد و به بیماران کرونایی «داروی» خود را می‌دهد.

این افراد از حکومت مذهبی سوءاستفاده می‌کنند و با بعضی از مسئولان نیز سنخیت دارند. در سی سال گذشته، پوپولیسم مذهبی آن‌چنان ریشه و شبکه ساخته که یک مسئول شبکه درمان مملکت، نگرانی خود را فقط تعطیلی احتمالی مراسم اربعین امسال می‌داند. او که وظیفه و دغدغه‌اش باید درمان بیماران و کنترل هرچه زودتر کرونا باشد، با اعتقاد یا با خوش‌خدمتی و خودشیرینی، تظاهر به پوپولیسمی می‌کند که در این مقطع خطرناک، نباید دغدغه پزشکان باشد. حتماً دغدغه کسان دیگری است!

خرافات به‌قدری شایع شده که برخی، حتی نسبت‌هایی به رهبر جامعه هم می‌دهند؛ مانند «گفتن یا علی» در بدو تولد. ملاقات با امام زمان، تأیید ایشان توسط امام زمان و از جمله: …

آمریکایی‌ها در شهر سامرا در خانه‌ها به دنبال امام زمان می‌گشتند که ایشان را بازداشت کنند.
هر جا خلأ روحانی بود، زندان‌ها پر شد.
آلت تناسلی معاویه را عقربی گزید و پس از نزدیکی با مادر یزید، زهر عقرب یزید را نتیجه داد.
مهدوی کنی: انشتاین پس از اطلاع از معراج پیامبر شیعه شد. حرکت پیامبر حرکت جوهری، یک حرکت نوری و روحی بود.
حمزه، عموی پیامبر خانه کعبه را که ۳۵*۳۵ متر بود، با نیزه بلند کرد و بالای سر یهودیان نگهداشت و از آن‌ها خواست که ایمان بیاورند.
این ادعاها هم در همه جوامع وجود داشته و در ایران هم حاکمان قبل از انقلاب، چنین ادعاهایی داشتند ولی اشکال آنجاست که هیچ‌کدام از مسئولان حکومتی و مذهبی این سوءاستفاده از مذهب را محکوم نمی‌کنند و با آن مبارزه نمی‌نمایند و مردم عادی را به خطرات آن واقف نمی‌کنند. گویی تنزل مذهب به خرافات را مثبت می‌دانند.

این شیوه برخورد حاکمان با تحجر مذهبی و القای اینکه اجنه هم می‌توانند در تحولات سیاسی مؤثر باشند و شایعه همکاری برخی مسئولین با افراد مدعی نیروهای غیرمتعارف و خرافی، این تصور را در بین نیروهای عمومی معتقد به دین ایجاد می‌کند که مملکت‌داری یک روش علمی و علت-معلولی نیست و با معجزه و اجنه و نیروهای غیبی نیز می‌توان حکومت کرد!

گاهی که رفتارها را نمی‌توان تحلیل علمی کرد، برای محقق و پژوهشگر این تصور پیش می‌آید که گویا تصمیم‌گیرندگان مملکت امید به تحولات غیرعلمی و معجزه‌گری در مبارزه با دشمنان خود دارند.

کرونا با همه خسارت‌ها و هزینه‌های فراوانی که برای مملکت داشت، ناکارایی خرافات را هم ثابت کرد. این دستاورد کمی در سطح عمومی جامعه نیست. البته تبلیغات و القائات بعدی که خواهند آمد، ممکن است این دستاورد را خنثی کنند اما اتفاقی است که افتاده و آثار آن را نمی‌توان به‌راحتی زدود.

یکی از دغدغه‌های معتقدان به اسلام رهایی‌بخش، گسترش خرافات و تحجر مذهبی است. توسعه و پیشرفت جامعه با تحجر مذهبی و خرافات مقدور نیست. نواندیشی دینی و اسلام سازگار با دنیای مدرن و نقاد مدرنیته-و نه دشمنی محض با آن- راه‌حل است. در یک‌صد سال گذشته، متفکران ما که نقاد مدرنیته بوده‌اند و از آن نه ترسیده‌اند و نه با آن تقابل خشونت‌گرا کرده‌اند، کم نیستند و توفیق داشته‌اند. به خود بیاییم و از تحجر و خرافه فاصله بگیریم.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: دوران کرونا (۸)؛ کرونا و خرافات