تا وقتی تو و امثال تو را سر جایتان بنشانیم

چکیده :در مصاحبه‌ای اعلام کردم خبر بازداشت ما دروغ است. باوجود این روزنامه ایران صبح شنبه خبر از تحت تعقیب قراردادشتن آقای رمضان‌زاده و من داد! بعدا فهمیدیم اطلاعات سپاه حکم بازداشت ما را سه روز قبل از برگزاری انتخابات از دادستان بدنام تهران(مرتضوی) گرفته...


سیدمصطفی تاجزاده

عصر ۲۲خرداد۸۸ چند نفر با خشونت و هتاکی وارد ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در میدان قیطریه شدند تا آن را ببندند. حاضران آنها را دستگیر کردند، دستانشان را بستند و مراتب را به پلیس امنیت اطلاع دادند. هم‌زمان خبرگزاری جمهوری اسلامی از بازداشت آقای امین‌زاده و من خبر داد.

فرمانده پلیس اعزامی به ستاد آمد و گفت مهاجمان حکم پلمب محل را داشتند. اعتراض کردیم چرا ابتدا حکم را نشان ندادند و به آقای خاتمی فحاشی کردند؟ گفت اشتباه کردند. آنها را با خود می‌بریم. ستاد هم به کار خود ادامه دهد و مردم را متفرق کنید تا دشمن سواستفاده نکند.

در مصاحبه‌ای اعلام کردم خبر بازداشت ما دروغ است. باوجود این روزنامه ایران صبح شنبه خبر از تحت تعقیب قراردادشتن آقای رمضان‌زاده و من داد! بعدا فهمیدیم اطلاعات سپاه حکم بازداشت ما را سه روز قبل از برگزاری انتخابات از دادستان بدنام تهران(مرتضوی) گرفته است.

از بازجوهایم پرسیدم، شما که می‌گویید شکست مهندس موسوی قطعی بود، بفرمایید آخه در کجای دنیا حامیان جناح پیروز در روز برگزاری انتخابات به ستاد نامزد ناکام حمله می‌کنند و به دروغ از بازداشت فعالان ستاد انتخاباتی رقیب خود خبر می‌دهند و جو را متشنج می‌کنند؟ جوابی نداشتند.

۲۳خرداد۸۸ المیرا دختر ۱۶ساله برادرم در کما بود.۱۱شب از بیمارستان برگشتم. سرایدار مجتمع گفت عصر برای بازداشت شما آمده بودند. گفتند چیزی به شما نگویم ولی به‌نظرم دوباره برمی‌گردند. امشب منزل نمانید. گفتم کاری نکرده‌ام که نگران باشم. نیم ساعت بعد در خانه بازداشت شدم.

یکشنبه صبح مرتضوی با احضار من در اوین گفت:شخصا به تو تفهیم اتهام می‌کنم تا کسی جز خودم نتواند آزادت کند.
-به چه جرمی؟
-مصوبات جلسه دیشب دفتر سیاسی جبهه مشارکت که تصویب کردید کشور را به آشوب بکشید.
-ولی من بیمارستان بودم.
جا خورد و گفت:به‌هر حال تو با آشوبگرانی!

مرتضوی:کی دست از آشوبگری برمیدارید؟
-تا وقتی تو و امثال تو را سر جایتان بنشانیم.
-چیزی می‌خواهی؟
-نه،فقط مردانگی کن واز سلامتی/فوت دختر برادرم به من خبر بده.
-باشه حتما.
وخبرندادتا ۴۲روز بعد در تنها تماس تلفنی با همسر عزیزم در انفرادی ۴ماهه از مرگ او مطلع شدم.

در انفرادی و در بی‌خبری مطلق بودم تا پس از ۱۱۸روز با امین‌زاده هم سلول شدم. اولین بار بود که خبر راهپیمایی تاریخ‌ساز میلیون‌ها زن و مرد آزاده هموطنم در ۲۵خرداد۸۸ را شنیدم.
به ایرانی بودنم افتخار کردم. تحمل هر دشواری در راه این مردم شریف شیرین است.

 

*تیتر انتخاب کلمه است

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: تا وقتی تو و امثال تو را سر جایتان بنشانیم