پدیده‌های خطرناک‌تر از کرونا در شهرهای ایران

چکیده :بی‌دلیل نیست که حکومت کنشگران زیست محیطی را ضمن طرح ادعاهای واهی به بند می‌کشد. چون مدیران دولتی ضمن نفرت‌پراکنی خود، از روشنگری کنشگران زیست محیطی واهمه دارند. پیداست که بالادستی‌های حکومت از تهِ دل باور دارند که همراه با همین حقه‌های امنیتی سرآخر خواهند توانست به تخریب محیط زیست آدم‌ها ادامه...


س. اقبال

پدیده‌های خطرناک‌تر از کرونا در فضای عمومی شهرهای ایران کم نیستند. آن‌ها نیز به سهم خود سلامتی و تندرستی شهروندان را به خطر می‌اندازند.  اما بنا به تدابیر ناصواب مدیران شهری، مردم نسبت به خطرآفرینی این پدیده‌ها در محیط زیست شهری به اعتنا باقی می‌مانند. حتا بدتر از همه، نسبت به آن‌ها خو گرفته‌اند و چنان می‌پندارند که می‌پندارند زیست شهری همین است.

بی‌دلیل نیست که حکومت کنشگران زیست محیطی را ضمن طرح ادعاهای واهی به بند می‌کشد. چون مدیران دولتی ضمن نفرت‌پراکنی خود، از روشنگری کنشگران زیست محیطی واهمه دارند. پیداست که بالادستی‌های حکومت از تهِ دل باور دارند که همراه با همین حقه‌های امنیتی سرآخر خواهند توانست به تخریب محیط زیست آدم‌ها ادامه دهند.

به نمونه تهران بنگریم که پایتخت است و در آن از همه جا بیشتر امکانات جمع شده.

پایتخت و جوی‌هایش

تهران شاید از معدود شهرهایی باشد که در آن برای هدایت آب‌های سطحی از کانال‌ها و جوی‌های روباز استفاده می‌شود. اما تنها آب‌های سطحی نیستند که در این جوها و کانیوها سرریز می‌شوند. بل‌که بخش‌هایی از ضایعات شهری را هم در همین جوها می‌ریزند. آنوقت همین آب‌ها را پس از گشت و گذار سی کیلومتری به مزارع روستاهای جنوبی تهران می‌کشانند تا کشتزارهای مردم با همین آب‌های آلوده به مواد سمی آبیاری گردد. این کشتزارها بخش‌های عمده‌ای از نیاز مواد غذایی تهرانی‌ها را تأمین می‌کنند.

جدای از این، شهرداری تهران از آب‌های آلوده به مواد سمی و اسیدیِ همین جوها برای آبیاری درختان خیابان و همچنین باغچه‌ها و بوستان‌های بین راهی نیز سود می‌جوید. بی‌دلیل نیست که درختان چندین و چند ساله‌ی خیابان‌های تهران را خشکانده‌اند. چون بخشی از این آسیب‌ها به استفاده‌ از آب‌های سطحی برای آبیاری درختان بازمی‌گردد. مدیران شهری صحنه‌هایی از این تأثیرات آلودگی‌ها را می‌بینند ولی دانسته و آگاهانه چشمان خود را به آنچه که در پیرامونشان اتفاق می‌افتد، می‌بندند.

جوهای روباز از مراکز عمده‌ی تولید مگس و پشه و از همه مهم‌تر موش در تهران شمرده می‌شود. اشعه و نور شدید خورشید هم به رشد چنین پدیده‌ی آسیب‌زایی یاری می‌رساند. چنانکه از محیط روباز جوها، انواع و اقسام ویروس و میکروب راهی فضای عمومی شهر می‌گردد که خیلی راحت جان و سلامتی تهرانی‌ها را به چالش می‌گیرد.

فان‌های زباله
در فضای عمومی خبابان‌ها و پیاده‌روهای شهر تهران حدود هفتاد و دو هزار فان زباله‌ نصب کرده‌اند. مردم زباله‌های تر و خشک خود را به همین فان‌های روباز می‌ریزند بدون آنکه تفکیک زباله‌های تر و خشک در جایی از شهر هدف قرار گیرد. این رسمی است که مدیران شهری تهران آن را پیش پای شهروندان تهرانی گذاشته‌اند.

گفتنی است که در کف فان‌های زباله سوراخ‌هایی تعبیه کرده‌اند تا شست و شوی آن‌ها به آسانی صورت پذیرد. با این همه، شست و شوی فان‌ها به افسانه بیش‌تر شباهت دارد.

از همین فان‌های روباز است که غذای روزانه‌ی گربه‌های تهران تأمین می‌گردد. موش‌ها نیز از سوراخ‌های کف فان‌ها به فضای درونی آن راه می‌یابند تا به غذایی مناسب دست بیابند. کلاغ‌های سطح شهر هم از همین راهکار عمومی سود می‌برند و بخشی از قوت روزانه‌ی خود را در همین فان‌ها می‌جویند. همچنین شیرابه‌ی زباله‌های تر حضور خود را در هر نقطه‌ای از شهر که بگویی می‌گستراند. ولی چنین آسیبی تنها به حریم فان‌ها محدود باقی نمی‌ماند بل‌که گربه‌های شهری به همراه موش‌های معابر عمومی هم به گستردگی این آلودگی یاری می‌رسانند. حتا کلاغ‌ها و پرندگان این نوع از آلودگی را تا فضاهای بیرون از شهر هم گسترش می‌دهند.

در شهر تهران مراکز غیر رسمی درمانی کم نیستند. این مراکز غیر رسمی اتاق عملی نیز برای خود فراهم دیده‌اند. پزشکان سطح شهر بیماران خود را به همین مراکز غیر رسمی می‌کشانند تا بنا به ضرورت‌های پیش آمده عمل شوند. بیمارستان‌های غیر رسمی تمامی ضایعات عفونی و آلوده‌ی خود را در فان‌های عمومی سطح شهر می‌ریزند. فان‌هایی که جدای از موش‌ها و کلاغ‌ها، آدم‌های تهی‌دست و فقیر نیز از مواد غذایی دور ریخته‌ شده‌ی آن سهم می‌برند.

فان‌های زباله نیمه‌های شب تخلیه می‌شوند. زباله‌ها را ابتدا به مراکزی از فضای مسکونی یا تجاری شهر می‌کشانند و پس از آن، همان شبانه همه‌ی زباله‌ها راهی مرکز جمع‌آوری زباله‌ها و پسماندهای شهری در آرادکوه کهریزک می‌گردند. آنوقت مسیرهای حمل زباله را خیلی آسان می‌توان همراه با شیرابه‌هایی که از خود به جای می‌گذارند در طول این مسیر سی کیلومتری ردیابی کرد.

ناآگاهی از بهداشت عمومی

در سال‌های اخیر مدیران شهری تهران جوی برخی از خیابان‌ها را پوشانده‌اند. آنان قصد دارند همراه با چنین راهکاری بر سطح باند سواره‌روی خیابان بیفزایند. ولی این جوی‌های سرپوشیده هرگز تمییز نمی‌شوند. چنانکه موش و گربه مردارهایی از خود را در فضای آن بر جای می‌نهند که همواره بوی تعفن لاشه‌ها بخش‌هایی از فضای شهر را می‌پوشاند.

بدون تردید آسیب‌های چنین پدیده‌ای را هرگز نباید در زندگی شهروندان تهرانی نادیده گرفت. ولی مدیران سازمان حفاظت محیط زیست ضمن همراهی با مدیران وزارت بهداشت و شهرداری تهران تخریب فضای زیست شهری را در جایی از زندگی و سلامتی مردم به حساب نمی‌آورند. آنان ناآگاهی مردم عادی را پناهگاهی مناسب برای خود یافته‌اند. از سویی دانسته و آگاهانه مردم را به حضور و جانمایی چنین فضاهای خطرناکی در محیط شهری عادت داده‌اند. چنانکه مردم عادی کم‌تر از محیط زیست خود گله و شکایت دارند. ناآگاهی مردم از بهداشت عمومی تا آنجا بالا گرفته است که غذاهای مانده و فاسد خود را در کوی و برزن رها می‌کنند تا بخواهند با همین راهکار غیر بهداشتی بخش‌هایی از نیاز غذایی گربه‌ها و پرندگان را برآورده نمایند. مردم حتا گوشت‌های اشغالی خود را در بوستان‌ها و خیابان‌های شهر رها می‌کنند که به گمان ایشان نیازهای غذایی حیوانات شهری تأمین شود. تازه پشت رفتارهایی از این نوع، حیوان دوستی عوامانه‌ی خود را هم به کار می‌گیرند. دیدگاه‌هایی همانند آنچه که گفته شد هرگز در تهران ارتقا نمی‌یابند.

کرونای سیاسی

مردم در همه شهرها از جمله پایتخت با پدیده‌هایی خطرناک‌تر از کرونا دست و پنجه نرم می‌کند. کارشناسان حکومت به خوبی این موضوع را می‌فهمند ولی هیچ وقت به رخ خودشان نمی‌آورند. آنوقت مردم را تشویق می‌کنند که دستکش به دستشان باشد و ماسک بزنند. مردم در کشورهای دیگر فقط با نمونه‌ای ویژه و خاص از ویروس کرونا در چالش به سر می‌برند. ولی در جمهوری اسلامی این چالش را به گونه‌هایی فراوان از ویروس‌های شناخته شده و ناشناخته گسترش داده‌اند. تمامی این ویروس‌ها همگی در همان فضایی رشد می‌یابند که مدیران بالادستی حکومت برای شهروندان خود فراهم دیده‌اند. چون در هر جایی که بگویی و بخواهی ضمن تخریب محیط زیست انسان‌ها زمینه‌های کافی و لازم برای رشد ویروس آماده می‌گردد. در نتیجه سلامتی و آرامش مردم در حاشیه قرار می‌گیرد تا مدیران بالادستی به سوداندوزی و سوداگری خود در عرصه‌ی سیاست و اقتصاد ادامه بدهند.

مدیران دولتی همچنین در الگویی از رهبر جمهوری اسلامی نقشمایه‌ای از کرونای سیاسی را برای مردم به اجرا می‌گذارند. شهروندان کشور بیش از چهل سال است که با بختک کرونای جمهوری اسلامی دست و پنجه نرم می‌کنند و آسیب‌های اجتماعی آن را خیلی بیش‌تر از ویروس کرونا می‌دانند. بی‌دلیل نیست که خلاصی از این آسیب‌ها برای مردم اهمیتی بیش از ویروس کرونا یافته است. آرزو و آرمانی که به سهم خود دل و روان هر شهروند ایرانی را به وجد می‌آورد.

منبع: رادیو زمانه

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: پدیده‌های خطرناک‌تر از کرونا در شهرهای ایران