تحول نظام آموزشی در افق «ایده دولّت - جامعه - تمدّن اسلامی»
خبرگزاری میزان - رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی خود به مناسبت سی و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)، ضمن پرداختن به موضوع تحولآفرینیهای امام (ره)، تحولخواهی و الزامات آن را تبیین نمودند. یکی از محورهای تحولی که حضرت آیتالله خامنهای به آن اشاره کردند تحول آموزشی در دانشگاهها و مدارس بود: «در زمینهی مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینهی مسائل آموزش این است که ما آموزشهای دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزشهای عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحثهای فایدهمحور را مطرح بکنید.»
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم احمد نادری، استاد انسانشناسی سیاسی، پژوهشگر و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، مسئله تحول آموزشی را بررسی کرده است: دانشگاه بهمعنای امروزی آن را به تعبیری میتوان حاصل تغییراتی دانست که در فرایند تجدّد در غرب رخ داده است. بدین معنا، دانشگاه زمانی شکل گرفت که دولت-ملّتها بهدنبال ایدهای ملّی برای بسط خود بودند. درواقع، دانشگاه مسیر اصلی و غایت جامعه و تربیت شهروندان برای اداره و پیشرفت را تعیین میکرد و بنابراین، «دانشگاه ملّی» در خدمت «ایده دولت ملّی» بود. از این جهت، دانشگاه بهعنوان نیروی حیاتبخش و موتور محرکهی جامعه محسوب میشود و نیز «علم» بهعنوان امری سودمند تلقی شده که میتواند جهتبخش و مثمرثمر حیات جمعی بشر باشد. مطالعهی تاریخ علم بهویژه در دوران مدرن، نشانگر این حصر عقلی و منطقی یاد شده است؛ اینکه نوسازی زیست اجتماعی منوط به دگرگونی نظام آموزشی و بهویژه نهاد آموزش عالی بوده و «دانشگاه ایدهآل» نیز برآمده از سنت فکری و علمی هر جامعهای است و نسبتی با آن پیدا میکند. در این صورت، دانشگاه ایدهآل هر جامعهای مختص به آن است و با تاریخمندی، به «فهم مسائل» جامعه خود مینگرد. همین منطق جای این سؤال یا اشکال را باز میکند که چرا نظام آموزشی در جامعه ایران نتوانسته است که نقشی جدی در این زمینه داشته باشد و در خدمت «ایده دولّت-جامعه-تمدّن اسلامی» قرار گیرد؟ و متاسفانه علیرغم برخی تلاشها و صد البته دغدغهمندیهای بیشتر، اما همچنان مسئلهی آموزش در ایران را باید با نوعی رهاشدگی یا سردرگمی معنا کرد. مسئلهای که رهبر حکیم انقلاب اسلامی مکرر بدان اشاره و تأکید داشتهاند: «آموزش و پرورش کنونی کشور ما، ساخته و پرداخته فکر ما و برنامههای ما و فلسفه ما نیست، بنای کار بر آن فلسفهای نبود که ما امروز دنبال آن فلسفه هستیم». (۱) بخشی از پاسخ به پرسش یادشده را باید در بحران سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت نظام آموزشی جستوجو کرد. علیرغم وجود دو سند بالادستی مهم یعنی «سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش» و «سند اسلامی شدن دانشگاهها»، اما همچنان بخش قابل توجهی از معضل نظام آموزشی کشور به فقدان برنامهها و سیاستهای کاربردی، با ضریب تأثیر معیّن در نسبت میان نهادهای قانونگذار، سیاستگذار و مجری آموزش و پژوهش در کشور باز میگردد. معیارها و موازینی که قابلیت سنجش، بازخوردگیری و ارزیابی مستمر داشته باشند و مسیر تحوّل را بهصورت دقیق نشان دهند. چنین نقصانی را در شرایطی شاهد هستیم که امروزه میبینیم بسیاری از نخبگان جوان ما در قامت مشاور و برنامهریز نهادهای علمی معتبر در جهان فعالیت نموده و منشأ تأثیرات بسزایی هستند؛ لذا استفاده بهینه از این ظرفیت و سرمایهی انسانی غنی که طی چهار دههی گذشته ایجاد شده است، باید در صدر اولویتهای مسئولان و نهادهای مأمور در حوزهی تحوّل نظام آموزشی قرار گیرد. این مهم مبتنی بر روح بیانیهی مأموریتی انقلاب اسلامی در گام دوم نهضت الهی مردم ایران است که توسط رهبر معظّم انقلاب، اعلام و ابلاغ گردیده است. آنچه از تحوّل عمیق و همهجانبهی نظام آموزشی مقصودنظر است و رویکرد رهبر فرزانهی انقلاب نیز ما را بدان رهنمون میسازد، میتواند در مفهوم «انقلاب آموزشی» تجلّی عینی یابد. انقلابی که از قالب و ساختارهای نظام آموزشی تا محتوای تمام اجزای منظومهی آموزش در کشور را شامل میشود؛ آنگونه که در بیانات اخیر رهبر انقلاب به گوش جان شنیدیم: «در زمینهی مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینهی مسائل آموزش این است که ما آموزشهای دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزشهای عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحثهای فایدهمحور را مطرح بکنید». (۲) بر این مدار و بهمنظور تحقّق ابعاد دقیق تحوّل نظام آموزشی، موضوعاتی، چون «مهارت آموزی و آموزشهای مهارتمحور»، «شیوههای تأمین مالی کارآمد و اسلامی نهادهای آموزشی»، «بهرهگیری از فناوریهای نوین آموزشی»، «اعتقاد راهبردی و عمیق مسئولان و مدیران به عدالت آموزشی و توسعه فرصتهای برابر برای همهی اقشار در سراسر کشور»، «طراحی سازوکار تعیین دقیق میزان اجرا و تحقق قوانین عمومی و اختصاصی حوزهی آموزش»، «تقویت نقش و ابزارهای نظارتی نهادهای تقنینی و سیاستگذار حوزه آموزش»، «توجه اکید به سرمایهی انسانی و کادر حوزهی آموزش کشور با بازنگری اساسی در روندهای جذب، ارتقاء، حقوق و شرایط خدمت» و نیز «طراحی سازوکارهای الزام قانونی صنایع، سازمانها و نهادهای عمومی، دولتی و خصوصی کشور نسبت به ارائهی پیوست علمی برای کلیهی فعالیتهای خود با مشارکت مستقیم دانشآموختگان دانشگاهی و حوزوی» میتوانند بهعنوان برخی از اهمّ محورهای انقلاب آموزشی و تحوّل همهجانبهی نظام آموزشی در کشور، موردنظر نهادهای ذیربط منجمله شورایعالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و وزارتین مربوطه قرار گیرد. امید که با عنایت خداوند متعالی و تحت توجهّات حضرت، ولی عصر ارواحنا فداه، مسیر تعالی و پیشرفت ملّت عزیر و سرافزار ایران در افق تمدّنسازی اسلامی با سرعتی بیش از پیش پیموده گردد.
۱) ۱۳۸۶/۰۵/۰۳
۲) ۱۳۹۹/۰۳/۱۴ انتهای پیام/
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم احمد نادری، استاد انسانشناسی سیاسی، پژوهشگر و رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، مسئله تحول آموزشی را بررسی کرده است: دانشگاه بهمعنای امروزی آن را به تعبیری میتوان حاصل تغییراتی دانست که در فرایند تجدّد در غرب رخ داده است. بدین معنا، دانشگاه زمانی شکل گرفت که دولت-ملّتها بهدنبال ایدهای ملّی برای بسط خود بودند. درواقع، دانشگاه مسیر اصلی و غایت جامعه و تربیت شهروندان برای اداره و پیشرفت را تعیین میکرد و بنابراین، «دانشگاه ملّی» در خدمت «ایده دولت ملّی» بود. از این جهت، دانشگاه بهعنوان نیروی حیاتبخش و موتور محرکهی جامعه محسوب میشود و نیز «علم» بهعنوان امری سودمند تلقی شده که میتواند جهتبخش و مثمرثمر حیات جمعی بشر باشد. مطالعهی تاریخ علم بهویژه در دوران مدرن، نشانگر این حصر عقلی و منطقی یاد شده است؛ اینکه نوسازی زیست اجتماعی منوط به دگرگونی نظام آموزشی و بهویژه نهاد آموزش عالی بوده و «دانشگاه ایدهآل» نیز برآمده از سنت فکری و علمی هر جامعهای است و نسبتی با آن پیدا میکند. در این صورت، دانشگاه ایدهآل هر جامعهای مختص به آن است و با تاریخمندی، به «فهم مسائل» جامعه خود مینگرد. همین منطق جای این سؤال یا اشکال را باز میکند که چرا نظام آموزشی در جامعه ایران نتوانسته است که نقشی جدی در این زمینه داشته باشد و در خدمت «ایده دولّت-جامعه-تمدّن اسلامی» قرار گیرد؟ و متاسفانه علیرغم برخی تلاشها و صد البته دغدغهمندیهای بیشتر، اما همچنان مسئلهی آموزش در ایران را باید با نوعی رهاشدگی یا سردرگمی معنا کرد. مسئلهای که رهبر حکیم انقلاب اسلامی مکرر بدان اشاره و تأکید داشتهاند: «آموزش و پرورش کنونی کشور ما، ساخته و پرداخته فکر ما و برنامههای ما و فلسفه ما نیست، بنای کار بر آن فلسفهای نبود که ما امروز دنبال آن فلسفه هستیم». (۱) بخشی از پاسخ به پرسش یادشده را باید در بحران سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت نظام آموزشی جستوجو کرد. علیرغم وجود دو سند بالادستی مهم یعنی «سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش» و «سند اسلامی شدن دانشگاهها»، اما همچنان بخش قابل توجهی از معضل نظام آموزشی کشور به فقدان برنامهها و سیاستهای کاربردی، با ضریب تأثیر معیّن در نسبت میان نهادهای قانونگذار، سیاستگذار و مجری آموزش و پژوهش در کشور باز میگردد. معیارها و موازینی که قابلیت سنجش، بازخوردگیری و ارزیابی مستمر داشته باشند و مسیر تحوّل را بهصورت دقیق نشان دهند. چنین نقصانی را در شرایطی شاهد هستیم که امروزه میبینیم بسیاری از نخبگان جوان ما در قامت مشاور و برنامهریز نهادهای علمی معتبر در جهان فعالیت نموده و منشأ تأثیرات بسزایی هستند؛ لذا استفاده بهینه از این ظرفیت و سرمایهی انسانی غنی که طی چهار دههی گذشته ایجاد شده است، باید در صدر اولویتهای مسئولان و نهادهای مأمور در حوزهی تحوّل نظام آموزشی قرار گیرد. این مهم مبتنی بر روح بیانیهی مأموریتی انقلاب اسلامی در گام دوم نهضت الهی مردم ایران است که توسط رهبر معظّم انقلاب، اعلام و ابلاغ گردیده است. آنچه از تحوّل عمیق و همهجانبهی نظام آموزشی مقصودنظر است و رویکرد رهبر فرزانهی انقلاب نیز ما را بدان رهنمون میسازد، میتواند در مفهوم «انقلاب آموزشی» تجلّی عینی یابد. انقلابی که از قالب و ساختارهای نظام آموزشی تا محتوای تمام اجزای منظومهی آموزش در کشور را شامل میشود؛ آنگونه که در بیانات اخیر رهبر انقلاب به گوش جان شنیدیم: «در زمینهی مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینهی مسائل آموزش این است که ما آموزشهای دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزشهای عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحثهای فایدهمحور را مطرح بکنید». (۲) بر این مدار و بهمنظور تحقّق ابعاد دقیق تحوّل نظام آموزشی، موضوعاتی، چون «مهارت آموزی و آموزشهای مهارتمحور»، «شیوههای تأمین مالی کارآمد و اسلامی نهادهای آموزشی»، «بهرهگیری از فناوریهای نوین آموزشی»، «اعتقاد راهبردی و عمیق مسئولان و مدیران به عدالت آموزشی و توسعه فرصتهای برابر برای همهی اقشار در سراسر کشور»، «طراحی سازوکار تعیین دقیق میزان اجرا و تحقق قوانین عمومی و اختصاصی حوزهی آموزش»، «تقویت نقش و ابزارهای نظارتی نهادهای تقنینی و سیاستگذار حوزه آموزش»، «توجه اکید به سرمایهی انسانی و کادر حوزهی آموزش کشور با بازنگری اساسی در روندهای جذب، ارتقاء، حقوق و شرایط خدمت» و نیز «طراحی سازوکارهای الزام قانونی صنایع، سازمانها و نهادهای عمومی، دولتی و خصوصی کشور نسبت به ارائهی پیوست علمی برای کلیهی فعالیتهای خود با مشارکت مستقیم دانشآموختگان دانشگاهی و حوزوی» میتوانند بهعنوان برخی از اهمّ محورهای انقلاب آموزشی و تحوّل همهجانبهی نظام آموزشی در کشور، موردنظر نهادهای ذیربط منجمله شورایعالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و وزارتین مربوطه قرار گیرد. امید که با عنایت خداوند متعالی و تحت توجهّات حضرت، ولی عصر ارواحنا فداه، مسیر تعالی و پیشرفت ملّت عزیر و سرافزار ایران در افق تمدّنسازی اسلامی با سرعتی بیش از پیش پیموده گردد.
۱) ۱۳۸۶/۰۵/۰۳
۲) ۱۳۹۹/۰۳/۱۴ انتهای پیام/
منبع خبر: خبرگزاری میزان
اخبار مرتبط: تحول نظام آموزشی در افق «ایده دولّت - جامعه - تمدّن اسلامی»
موضوعات مرتبط: کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی آموزش در ایران انقلاب اسلامی نظام آموزشی آموزش عالی مردم ایران امام خمینی ضریب تأثیر تلویزیونی تاریخ علم مسیر اصلی دانشگاهی سخنرانی انقلابی ارزیابی پژوهشگر دبستانی دگرگونی رهاشدگی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران