نفوذ ایران در کارائیب و پیشنهاد مذاکره ترامپ
آمریکایی های در شش ماهه اخیر پروژه ای را کلید زده اند که اپوزیسیون در ونزوئلا با سوسیالیست ها در ساختار داخلی مشارکت داشته باشد. موضوعی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا طی اظهاراتی آن را بیان کرد. مذاکراتی نروژ که قرار بود با میانجی گری پاپ همراه باشد نیز به بن بست خورد. ساختار سیاسی به حدی گسترده شده که به تنش زایی انجامیده است. تلاش واشنگتن برای گفتگوها بین خوان گوایدو و دولت مرکزی نیز موفقیتی در بر نداشته و پیشنهاد گفتگوی ترامپ با مادورو نیز در همین راستا بیان شده است. به نظر می رسد پیشنهاد شتاب زده ترامپ در راستای خوراک تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری باشد اما اندکی بعد رئیس جمهور آمریکا پیشنهادش را اصلاح کرد و بحث کناره گیری مسالمت آمیز مادورو از قدرت را اعلام کرد. از همین رو می توان نتیجه گیری کرد که رویکرد خصمانه ایالات متحده آمریکا علیه ونزوئلا همچنان پابرجا است.
در استراتژی کلی هیچ تغییری رخ نداده و صرفا تغییر در تاکتیک رخ داد که بیشتر به نوع شخصیت دونالد ترامپ بر می گردد. او به سبب وضعیت داخلی وضعیت بی ثباتی را تجربه می کند و در پی کاهش محبوبیت میزان آرای او در ایالت های مختلف متغیر است. ترامپ چه در بعد داخلی و چه در سیاست خارجی هر گاه حس کند که می تواند اعتباری برای آرای خود داشته باشد آن را مطرح می کند. برای مثال دیدار با رهبر کره شمالی، طرح اعلام آمادگی برای گفتگو با مقام های جمهوری اسلامی ایران و دیدار با رهبران ونزوئلا همگی در این قالب قرار می گیرند. دیدگاه مادورو مبنی بر احترام متقابل برای گفتگو با آمریکا نیز موضوع تازه ای نیست و در دوره هوگو چاوز نیز او پیشنهادها در خصوص ملاقات را نفی نمی کرد اما در دوره مادورو او مساله ضرورت احترام متقابل را مرتبا اعلام کرد.
در دوره اوباما و هم دوره ترامپ شاهد هستیم که مادورو با توجه به فشارهای اقتصادی پیشنهاد مذاکره را مطرح و برای گفتگو اعلام آمادگی کرده است. نکته مهم این است که ساختارهای دو کشور و ساختار داخلی اپوزیسیون هیچ کدام اجازه نخواهند داد تا این مذاکرات شکل گیرد. از طرفی به نظر نمی رسد که سوسیالسیت ها با توجه به نوع دیدگاه و اختلافاتی که با ترامپ دارند با او وارد مذاکره شوند. امری که برگزاری هر گونه مذاکره را منتفی می کند.
چنین تحولاتی همزمان با اعلام سفر نیکلاس مادورو به تهران رخ می دهد و این پرسش مطرح می شود که تهران و کاراکاس چه فرصت هایی برای تجارت دارند. موضع گیری های کشورهای ایران، ونزوئلا، روسیه و چین همگی در قالب رقابت های جهانی شکل می گیرد. از طرفی این کشورها هر کدام به نوعی با مشکلات تحریمی دست و پنجه نرم می کنند و در تلاش هستند تا با ایجاد ساز و کاری و همچنین افزایش همکاری ها از میزان آن بکاهند. سفر مادورو به ایران را نیز می توان در همین راستا تفسیر کرد. جمهوری اسلامی تا کنون پنج نفتکش حامل سوخت به ونزوئلا فرستاده که اخیرا ششمین آن نیز با محموله مواد غذایی به این کشور عزیمت کرده است و مادورو نیز با قدردانی از این اقدامات قصد دارد به همکاری های تهران و کاراکاس تعمیق ببخشد و مبادلات تجاری را گسترده تر کند.
از زمان اعزام نفتکش های ایران به ونزوئلا بحث ها و نظرات متفاوتی در خصوص روابط تهران و کاراکاس و میزان سودآوری روابط تجاری مطرح می شود. برخی معتقدند که این معقوله ای راهبردی است و در ساختار امنیتی- نظامی قرار می گیرد و بیشتر نمایانگر مبارزه با امپریالیسم غربی است. عده ای عم بر این باورند که اعزام نفتکش ها با توجه به مسافت طولانی توجیه اقتصادی ندارد. اما باید توجه داشت که این تجارت و دور زدن تحریم ها فرصت مغتنمی برای جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود که با توجه به فشارهای اقتصادی می تواند فرصت مناسبی را فراهم کند.
بحث مهم دیگر نیز شکسته شدن هژمونی ایالات متحده آمریکا است که در آمریکای جنوبی شکسته می شود و ایران در حوزه دریای کارائیب نفوذ پیدا می کند. برای واکاوی فرصت های اقتصادی دو کشور نیز نمی توان پیش بینی کرد که فرصت هایی پیش روی دو کشور خواهد بود، چرا که اطلاعات دقیق و شفافی در این خصوص وجود ندارد اما به طور کلی می توان گفت که دو کشور می توانند از طریق تبادلات ارزی و تهاتر به فعالیت های خود ادامه دهند. در مجموع شاید بتوان دو اولویت مهم را در خصوص روابط تهران و کاراکاس مطرح کرد که اولویت اول مربوط به مسائل امنیتی، نظامی و استراتژیک و اولویت دوم مربوط به همکاری های اقتصادی است.
310311
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: نفوذ ایران در کارائیب و پیشنهاد مذاکره ترامپ
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران