محمد معین؛ محققی سرشناس و پاسدار ادب فارسی

محمد معین؛ محققی سرشناس و پاسدار ادب فارسی
خبرگزاری جمهوری اسلامی

تاریخ فرهنگ، ادبیات و هنر ایران در جای جای خود عرصه نقش‌آفرینی و تبلور شخصیت‌های نامدار و برجسته ای است که آثار و دستاوردهای آنان به این گنجینه ارزشمند، غنا و اعتبار بخشیده است. محمد معین در خانواده ای روحانی و اهل فرهنگ پرورش یافت و از جمله مفاخر ممتاز و برجسته کشور در حوزه ادب و فرهنگ به شمار می رود که در تمام عمر خود به عنوان پژوهشگری سختکوش، ضمن پاسداری از ریشه‌های زبان فارسی به تحقیق و بررسی ادبیات و لغت‌شناسی اهتمام و ممارست فراوانی داشت. وی در طول سال‌های طولانی به مطالعات گسترده در منابع و کتاب های مختلف در زمینه لغات فارسی و معانی پرداخت و به عنوان نخستین محقق در مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی خدمات فراوانی در نشر، گسترش و ماندگاری زبان شیرین فارسی عرضه داشت.

محمد معین‌ در ۹ اردیبهشت‌ ۱۲۹۷ خورشیدی در رشت‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. در ۶ سالگی‌ مادر و پنج‌ روز بعد نیز پدرش‌ شیخ‌ ابوالقاسم‌ را که‌ از طلاب‌ علوم‌ دینی‌ بود از دست‌ داد، از این‌ رو، تربیت‌ او را جد پدری‌ اش، شیخ‌ محمد تقی‌ معین‌ العلما که‌ از روحانیان‌ نامدار بود، برعهده‌ گرفت. معین، تحصیل‌ خود را از مکتب‌ خانه‌ شروع‌ کرد و پس‌ از تغییر شیوه‌ مکتب‌ خانه‌ای‌ به‌ مدرسه ای در رشت رفت و دوران ابتدایی و تا سال پنج متوسطه را در آنجا گذراند و از آن‌ جهت‌ که‌ کلاس‌ پنجم‌ متوسطه‌ در رشت‌ دایر نشده‌ بود، برای ادامه تحصیل به‌ تهران‌ رفت. بدین‌ ترتیب، معین‌ دوره‌ ‌ دوم‌ متوسطه‌ را در رشته‌ای‌ ادبی در دبیرستان‌ دارالفنون‌ تهران‌ به‌ پایان‌ برد. وی، سپس‌ در رشته‌ ‌ ادبیات‌ و فلسفه‌ دارالعلمین‌ عالی‌ مشغول‌ به‌ تحصیل‌ شد و در ۱۳۱۳ خورشیدی لیسانس‌ خود را با نوشتن‌ رساله‌ای‌ به‌ زبان‌ فرانسه‌ درباره‌ لوکنت‌ دولیل شاعر فرانسوی‌ سده نوزدهم‌ و بنیان‌ گذار مکتب‌ ادبی‌ پارناس‌ اخذ کرد.

فعالیت های اجرایی

این محقق برجسته  بعد از گذراندن دوره کارشناسی به‌ عنوان‌ دبیر در اهواز مشغول‌ به‌ خدمت‌ شد و بر اثر لیاقت، پس‌ از سه‌ ماه‌ به‌ ریاست‌ دانشسرای‌ شبانه‌ روزی‌ عالی‌ منصوب‌ شد. وی‌ در همین‌ مدت‌ به‌ صورت‌ مکاتبه‌ای به‌ فراگیری، روان‌شناسی‌ عملی‌ (خط‌شناسی، قیافه‌شناسی، مغزشناسی) از آموزشگاه‌ روان‌شناسی‌ بروکسل‌ بلژیک‌ پرداخت. وی سپس در ۱۳۱۸خورشیدی به تهران‌ منتقل‌ شد و ضمن‌ تصدی‌ معاونت‌ اداره‌ دانشسراهای‌ مقدماتی‌ و تدریس‌ در دانشسرای‌ عالی‌ تحصیل‌ در دوره‌ دکتری‌ زبان‌ و ادبیات‌ فارسی‌ را که‌ اساسنامه آن‌ در ۱۳۱۶ خورشیدی به‌ تصویب‌ شورای‌ دانشگاه‌ رسیده‌ بود، آغاز کرد و سرانجام‌ ۱۷ شهریور ۱۳۲۱ با گذراندن‌ رساله‌ای‌ با عنوان‌ مزدیسنا و تاثیر آن‌ در ادبیات‌ فارسی‌ به‌ عنوان‌ نخستین‌ دکتری‌ زبان‌ وادبیات‌ فارسی‌ فارغ‌ التحصیل‌ شد. معین پس‌ از اخذ دکتری به‌ عنوان‌ دانشیار در دانشکده‌ ادبیات‌ ودانشسرای‌ عالی‌ به‌ تدریس‌ پرداخت. ‌ وی در جنبه آموزشی نیز صاحب سبک و نوآوری بود. آموزش و یادگیری زبان و ادبیات فارسی را بر پایه اصول علمیِ زبان شناسی استوار کرد و در تدریس بیش تر به کیفیت می پرداخت. در حقیقت کمیت و بالا بردن سطح آماری تدریس، برای وی اهمیتی نداشت. در شیوه آموزشی او بررسی جوانب متن، ریشه واژه ها و کلمات و نیز ساختار و ساختمانِ کلام، حرف اصلی را می زد. رفتار و کردار معین و روش وی در تدریس با منش وی در اجتماع هماهنگ بود. از دید برخی سیره نویسان، معین آن چنان در علم نفوذ کرده و علم در ذرات وجودش تجلی یافته بود که از تمام حرکات و سکنات وی، علم تراوش می کرد و در هر مجلس و محفلی، محور جمع قرار می گرفت.

معین  با آشنایی‌ که‌ به‌ زبان‌های‌ انگلیسی، فرانسه، عربی‌ و برخی‌ از زبان‌های‌ ایران‌ باستان‌ داشت، برای‌ شرکت‌ و سخنرانی‌ در محافل‌ علمی، مطالعه‌ وتحقیق به‌ کشورهای‌ خارجی از جمله‌ آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، بلژیک، هلند، سوئیس، سوئد، ایتالیا، فنلاند، شوروی، ترکیه، هند و پاکستان‌ دعوت‌ یا از طرف‌ دولت اعزام‌ شد. همچنین این شخصیت برجسته علمی، به واسطه پژوهش ها و تحقیقات خود موفق به کسب مدال ها و نشان هایی شده بود که برای ارج نهادن و قدردانی از ارزش وی به او اعطا می شد. مدال هایی چون جایزه عالی آکادمی ادبیات فرانسه، نشان درجه دوم سپاس در ۱۳۲۷خورشیدی، نشان هنر و ادبیات دولت فرانسه، نشان آکادمیک از رییس جمهوری فرانسه، نشان لژیون دونور، نشان درجه دوم علمی در سال های ۱۳۱۶ و ۱۳۲۱ و... به عنوان تقدیر و تحسین از جایگاه علمی و ادبی معین اهدا شد.

همکاری با دهخدا

معین، پس‌ از مصوبه‌ مجلس‌ ملی‌ در ۱۳۲۴ خورشیدی مبنی‌ بر اختصاص‌ بودجه‌ای‌ برای‌ چاپ‌ و نشر لغت‌ نامه‌ و نیز همکاری‌ عده‌ای‌ از اساتید دانشگاه‌ و دانش‌ پژوهان‌ با علامه‌ دهخدا در تکمیل‌ لغت‌ نامه در همین‌ سال‌ با معرفی‌ وزارت‌ فرهنگ‌ به‌ همکاری‌ با دهخدا پرداخت. دهخدا در بستر بیماری در وصیتی که‌ بر روی‌ تکه‌ کاغذی‌ کوچک‌ نوشت‌ و اکنون‌ جزو اسناد تاریخی‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ است، تکمیل‌ و چاپ‌ لغت‌ نامه‌ را به‌ محمد معین که‌ با علاقه‌ و تلاش‌ خودتوانسته‌ بود، اعتماد و اطمینان‌ دهخدای‌ سخت‌ گیر را به‌ خود جلب‌ کند، واگذار کرد. بنابراین معین ۷۰۰ صفحه‌ از این‌ اثر را شخصاً تالیف‌ و ۹ هزار صفحه‌ از مطالب‌ تالیف‌ شده‌ توسط‌ دیگر مولفان‌ را بازبینی‌ و تصحیح‌ کرد. سپس با تصدی‌ ریاست‌ لغت‌ نامه‌ که‌ از ۱۳۳۷خورشیدی به صورت‌ سازمان‌ مستقل‌ به‌ دانشکده‌ ادبیات‌ دانشگاه‌ تهران‌ منتقل‌ شده‌ بود به‌ سرپرستی‌ و هدایت‌ کار پرداخت.

دقت علمی و وسواس در تالیف سبب شد، معین نام آوازه شود. همین رعایت امانت که در سرشت او نهادینه شده بود، سبب شد که نیما یوشیج، پدر شعر نوی ایران که چندان همفکری با او نداشت در وصیتش معین را وصی انتشار آثارش معرفی کند. این که چرا نیما در میان این همه ادیب، شاعر و طرفدارِ شعر نو، به سراغ معین می رود، از آن رو اهمیت دارد که بدانیم خود نیما هم می دانست که معین میانه چندانی با شعر و به خصوص شعر نو ندارد و حتی ممکن است، مخالف ذوق او باشد اما آن چه باعث شد تا نیما به معین روی آورد، امانت داری وی بود. به نظر جلال آل احمد، «نیما در امانت دکتر معین پناهگاهی می جست». این بُعد اخلاقی در وصیت نامه دهخدا نیز به نوعی دیگر مورد اشاره قرار گرفته و از آن، به «دیانت ادبی که در نوع خود بی بدیل است» تعبیر شده بود. بنابراین کمتر اهل ادب و فضلی است که استاد معین را نشناسد و دانش وی را تحسین نکند. دانش یگانه ویژگی او نبود. او مردی اخلاق مدار، دقیق و پاک بود. هیچ مسوولیت دولتی و اداری را قبول نکرد و خود را تنها وقف گسترش دانش کرد.

پژوهش‌های ژرف معین در زمینه‌ زبان و ادبیات فارسی

این نویسنده نامدار ۲۳ کتاب‌ در حوزه‌ تصنیف‌ و تالیف، پنج‌ کتاب‌ در حوزه‌ تصحیح، چهار کتاب‌ در حوزه‌ ترجمه‌ و حدود یک‌ صد مقاله‌ در زمینه‌های‌ ادبیات‌ و زبان، تاریخ‌ و فرهنگ، کتاب‌شناسی‌ فلسفه‌ و مذاهب‌ و رجال‌ را در کارنامه‌ خود دارد.  عمده ترین آثار این ادیب بزرگ که بارها از طرف دانشگاه، مجامع علمی - ادبی و معتبر جهان موفق به اخذ جوایز ارزنده شد، عبارتند از: ستاره های ناهید، داستان خرداد و مرداد، حکمت اشراق و فرهنگ ایران، آئینه اسکندر و دوره کامل فرهنگ فارسی. همچنین تصحیح و حواشی بر کتاب های چهار مقاله نظامی؛ جامع الحکمتین ناصر خسرو، دانشنامه علایی ابن سینا و ترجمه کتب روانشناسی تربیتی و تاریخ ایران اثر رومن گیرشمن از دیگر آثار ارزشمند استاد معین محسوب می شود.

همچنین یکی‌ از مهم ترین تصحیح های وی برهان‌ قطع‌ اثر محمد حسین‌ بن‌ خلف‌ تبریزی‌ است‌ که‌ معین‌ در تصحیح‌ و تحشیه‌ آن‌ (از ذکر وجه‌ اشتقاق‌ و ترکیبات‌ لغات‌ تا شرح‌ لغات، آوردن‌ شواهد، افزودن‌ لغات، تصویر، نقشه‌ و جدول) از هفت‌ نسخه‌ خطی‌ و چاپی‌ این‌ اثر و بیش‌ از ۳۴۳ ماخذ فارسی‌ و عربی‌ استفاده‌ کرده‌ است‌ در واقع آشنایی و علاقه معین با فرهنگِ لغت نامه نویسی، اگر چه از دوران نوجوانی شکل گرفته بود اما دیدار با سرپرست گروهِ باستان شناسی از کشور فرانسه، این علاقه را به عمل تبدیل کرد. معین، نخست به تصحیح لغت نامه برهان قاطع پرداخت و علاوه بر تحقیق در آن به حاشیه نویسی و تکمیل آن مبادرت ورزید و این کتاب را به پنج جلد عرضه کرد.

دومین گام برجسته و مهم وی در این عرصه، تهیه فرهنگ فارسی بود. بیش از یک میلیون فیش مطالعه در کتاب خانه های دنیا، بررسی دقیقِ فرهنگ های معتبر جهانی و همکاری ۴۰۰تَن از دانشجویانش باعث شد تا فرهنگ فارسی معین در ۶ جلد عرضه شود. این نویسنده نامدار از ۱۳۳۸ خورشیدی موسسه‌ای به نام «سازمان فرهنگ فارسی» در خانه خود دایر کرد که خود درباره این سازمان و هدف‌های آن در مقدمه فرهنگنامه‌ اش چنین نوشته است: «گروهی از دوستان و همکاران در این سازمان شروع به کار کردند و کتابچه‌ای کوچک خاص سازمان ترتیب داده شد. از سال ۱۳۳۹ به تصویب کمیته لغت‌نامه سازمان مزبور به محل سازمان لغت‌نامه دهخدا منتقل گردید. هدف از تشکیل این سازمان نظم دادن به امر استخراج لغات از متون، تدوین فیش‌ها، تالیف فرهنگ‌های مختلف تهیه تصاویر و نقشه‌هاست...» در حقیقت معین تألیفات و آثار ارزشمندی از خود بر جای گذاشته که مهمترین آن فرهنگ ۶ جلدی لغت نامه معین است که به عنوان مرجعی بی بدیل و گرانسنگ و نگینی درخشان در سپهر ادبیات کشور، درخشان و ماندگار باقی مانده است در واقع ریشه‌ ‌ اندیشه‌ تالیف‌ چنین‌ فرهنگی‌ در وجود معین‌ را باید در علاقه، تحصیلات، همکاری‌ با لغت‌ نامه، پژوهش‌ها و احساس‌ وظیفه‌اش‌ در قبال‌ فرهنگ‌ و جامعه‌ پیدا کرد. محمد معین خود درباره فرهنگ لغاتش چنین گفته: «هیچ فرهنگ کاملی کار یک تَن نباید باشد. اسناد و انتساب یک فرهنگ مانند لاروس، کیه، المنجد و غیره به یک مولف برای پیش‌قدمی و طرح اصلی و کوشش بیش‌تری است که موسس آن‌ها به عمل آورده است. فرهنگ معین مبتنی بر ۳۰۰ هزار فیش است که نگارنده به یاری گروهی از دوستان و دانشجویان در طی ۲۰ سال فراهم کرده است. طرح، تالیف و تصحیح و هماهنگ کردن و پر کردن خلاء از نگارنده است، اما سروران و همکاران فاضل من هریک در حد خود بسیار کوشیده‌اند...در پایان مقدمه فرهنگنامه معین، وی به نقل از برهان قاطع آورده است: «... این کاری است که توانسته‌ایم ولی آن نیست که خواسته‌ایم...».

فرهنگ معین حاصل ۲۰ سال کوشش شبانه‌روزی او است که در تدوین مواد آن از بیش از ۵۰۰ کتاب و رساله استفاده شده است. در حقیقت از سعادت و خوشبختی فرهنگ ایران بود که معین و دهخدا با هم همکار شدند. علامه دهخدا که فضل و دانش معین را دریافته بود، او را به دستیاری خود در تکمیل لغت نامه اش برگزید و همکاری این ۲ در کنار برخی اهل علم نتایجی در خور به بار آورد و در همان حال استاد معین نیاز جامعه ادبی را به لغت نامه ای خلاصه تر دریافت و فرهنگ خود را نوشت.

مهم ترین ویژگی های فرهنگ معین

این پاسدار ادب فارسی با فراهم کردن مجموعه ۶ جلدی فرهنگ فارسی خدمتی بس بزرگ به جامعه ادبی انجام داد. فرهنگ معین با یک روش ابتکاری و بهره گیری از فرهنگ های مختلف و روش های گوناگون تدارک دیده شد. برای این کتاب بیش از ۳۰۰ هزار فیش تهیه شد و با زحمت فراوان معین شکل گرفت. این فرهنگ از یک مقدمه و سه بخش شکل گرفته است. فرهنگ ها، هر کدام بطور طبیعی دارای یک سری ویژگی ها و برجستگی هایی هستند که در جای خود دارای ارزش است. فرهنگ فارسی که نتیجه سال ها تلاشِ محوری محمد معین محسوب می شود نیز این گونه است. اطلاع از لغات و تلفظ آن، شناخت ریشه کلمات و ترکیبات آن، آشنایی با بزرگان عالم ادب، هنر، سیاست و اجتماع، معرفت در مورد آثار قلمی، فکری و معماری پیشینیان، آگاهی از اقوام و نژاد، اماکن جغرافیایی و فرقه های مذهبی، دانستن گزیده ای از اطلاعات تاریخی اعم از جنگ و صلح و پیمان ها، بخشی از فواید به دست آمده از مطالعه این فرهنگ است. بهره گیری از ساختار دیگر فرهنگ ها، استفاده از تصاویر، جدول ها و نقشه ها نیز از مزایای این کتاب به شمار می رود.

وفات

سرانجام این معلم‌ وارسته‌ و متواضع‌ در ۹ آذر در حالی که‌ می‌خواست‌ موافقت‌ خود را با تقاضای‌ یکی‌ از دانشجویان‌ دوره‌ دکتری‌ اعلام‌ کند، دچار سکته‌ مغزی‌ شد و به‌ بیمارستان‌ انتقال‌ یافت. روزنامه کیهان درباره چگونگی به اغما رفتن محمد معین نوشت: «آن روز استاد در دانشکده ادبیات مشغول تدریس بود. بحثی بود درباره شعر فارسی. در میانه یک بیت شعر ناگهان استاد لرزید و به زانو درآمد. هنوز شاگردان از بهت و بیم بیرون نیامده بودند که استاد در حالی که تشنجی شدید سراپایش را فرا گرفته بود، نقش زمین شد. دانشجویان با وحشت و نگرانی استادشان را احاطه کردند. دستپاچه بودند و تا چند دقیقه هیچ‌کس تکلیف خودش را نمی‌دانست... خواب بلند و عجیب به این ترتیب آغاز شد...»

‌ وی تا چند روز قادر به‌ صحبت‌ بود. پس‌ از آن‌ بیهوش‌ شد و با تمام‌ سعی‌ و تلاشی‌ که‌ پزشکان‌ ایرانی‌ به‌ کار بستند، نتیجه‌ای‌ حاصل نشد. بنابراین‌ ۲ پرفسور و جراح‌ مغز از شوروی‌ و پنج‌ تن‌ دیگر از انگلیس برای‌ درمان‌ وی به‌ ایران‌ آمدند که‌ باز هم‌ نتیجه‌ای‌ در برنداشت.  مهین را با همان‌ حالت‌ بیهوشی‌ به‌ بیمارستان‌ نوتردام‌ شهر مونترال‌ کانادا اعزام‌ کردند در مدت‌ سه‌ ماه‌ که‌ درآن‌ جا بستری‌ بود، سه‌ بار عمل جراحی‌ روی‌ مغز وی‌ انجام‌ شد اما باز هم‌ تقدیر این‌ طور رقم‌ زده‌ بود که‌ این‌ معالجات‌ بی‌ نتیجه‌ بماند بدین ترتیب به‌ ایران‌ برگردانده‌ شد و تا چهار سال‌ و هفت‌ ماه‌ در حالت بیهوشی بود. سرانجام این ادیب فرزانه در ۱۳ تیر ۱۳۵۰ خورشیدی در بیمارستان‌ فیروزگر دیده از جهان فروبست و در ۱۴‌ تیر در مقبره‌ خانوادگیژ در آستانه اشرفیه‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.

منبع خبر: خبرگزاری جمهوری اسلامی

اخبار مرتبط: محمد معین؛ محققی سرشناس و پاسدار ادب فارسی