چه کسی کشور را به پرتگاه برد؟/ بگذارید با همین راننده به دره برویم!

چکیده :می‌دانیم که راستگرایان برای معرفی "نامزد اصلح" هیچ مشکلی بابت ردصلاحیت ندارند و فراموش هم نکرده‌ایم که توکلی بعنوان چهره باتجربه و شناخته‌شده جناح راست در انتخابات ریاست‌جمهوری ۸۴ از صحنه کنار رفت و میدان را برای تازه‌به‌دوران‌رسیده‌های سیاست‌نآموخته‌ای چون محمود احمدی‌نژاد و محمدباقر قالیباف خالی...


محمدجواد روح

احمد توکلی، نماینده سابق مجلس و از چهره‌های کهنه‌کار جناح راست، در تازه‌ترین اظهارات خود از مجلس یازدهمی ها خواسته تا رییس‌جمهور را استیضاح کنند؛ چون با شرایط و روند کنونی اقتصادی، کشور را به لبه پرتگاه خواهد برد.

دغدغه جناب توکلی البته، وارد و محترم است. در روزگاری که آحاد جامعه نزول و ریزش روزبه‌روز و حتی ساعت‌به‌ساعت ارزش درآمدهای خود را با گوشت و پوست احساس می‌کنند؛ طبیعی و بدیهی است که سیاستمداران جریان‌های مختلف، احساس مسئولیت کنند و بخواهند از منظر خود، راه‌حلی برای خروج از بحران و یا دست‌کم بحرانی‌تر نشدن اوضاع بجویند.

البته، در همین روزها آیت‌الله سیدمحمد موسوی‌خویینی که شان و جایگاه سیاسی ایشان در کشور اگر بسیار بیشتر از چهره‌هایی چون توکلی نباشد، کمتر نیست؛ کوشید از منظر خود، ریشه بحران را بشکافد و راهی بگشاید. اما می‌دانیم در پاسخ از راست تندرو و میانه‌رو و کهنه و مدرن، چه شنید و طعم “حق نقد” را چگونه چشید!

در حملاتی که به موسوی‌خویینی‌ها شد، مخالفان یا سراغ چهل سال قبل رفتند و یا اینکه خواستند حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی را عامل وضع موجود بدانند و به شکلی زنجیره‌ای او را خطاب قرار دهند که: “این هفت سال کجا بودی؟!”

بگذریم که استدلال‌های سست و تارهای عنکبوت مخالفان، پاسخ‌های روشنی دارد که مهندس عباس عبدی و دکتر سعید حجاریان، وجوهی از آن را گفتند. اما اگر قرار باشد منطق مخالفان خویینی‌ها را به کار بگیریم و مثلا بخواهیم احمد توکلی را بنوازیم؛ آیا کار دشواری است؟

مثلا، درقبال نگرانی جناب توکلی از به پرتگاه افتادن اقتصاد کشور، جا دارد یادآور شویم که ایشان در جایگاه نماینده مجلس‌هفتم، طراح اصلی تثبیت قیمت‌ها و نیز از حامیان اصلی کنار گذاشتن اجرای برنامه‌چهارم توسعه بود که نقش مهمی در انحراف مسیر کشور از الگوی توسعه موفق و تاریخی دولت خاتمی داشت؛ انحرافی که به پرتگاه امروزی رسید.

از نظر سیاسی هم، اگر موسوی‌خویینی‌ها و اصلاح‌طلبان متهم هستند که چرا در شرایطی که کاندیدای شاخص و رای‌آوری نداشته‌اند و حتی، آقای خاتمی با تهدید به ترور و هاشمی‌رفسنجانی با ردصلاحیت از انتخابات ریاست‌جمهوری۹۲ کنار رفته بودند، از حسن روحانی حمایت کردند و باید مسئولیت آن را بپذیرند؛ طبعا این سوال بطور بسیار جدی‌تر خطاب به سران جناح راست و مخصوصا چهره‌هایی چون توکلی درقبال احمدی‌نژاد و دولت او، قابل طرح است.

می‌دانیم که راستگرایان برای معرفی “نامزد اصلح” هیچ مشکلی بابت ردصلاحیت ندارند و فراموش هم نکرده‌ایم که توکلی بعنوان چهره باتجربه و شناخته‌شده جناح راست در انتخابات ریاست‌جمهوری ۸۴ از صحنه کنار رفت و میدان را برای تازه‌به‌دوران‌رسیده‌های سیاست‌نآموخته‌ای چون محمود احمدی‌نژاد و محمدباقر قالیباف خالی گذاشت. در صورتی که اگر در میدان می‌ماند، حداقل منفعت آن ریختن بخشی از آرای احمدی‌نژاد در آن رقابت نزدیک دور اول بود که دویست-سیصدهزار رای سرنوشت کشور را رقم می‌زد.

در حوزه سیاست‌خارجی هم که شرایط اظهرمن‌الشمس است و مشخص است چه جریاناتی تنش‌زدایی خاتمی را پایان دادند، پای شعارهای تخیلی احمدی‌نژاد کف‌وهورا کشیدند، در برابر حذف حسن روحانی و حتی علی لاریجانی از مسئولیت مذاکرات هسته‌ای سکوت کردند و امثال سعید جلیلی را برکشیدند و در نهایت هم، تحریم اقتصادی را مایه رحمت مملکت و راحت ملت و ۲۰۰دلاری شدن قیمت نفت دانستند و امروز هم، جز شعارهای تخیلی و هیاهو علیه برجام و ظریف و روحانی حرفی برای گفتن ندارند.

به‌راستی، آقای توکلی! چه کسانی و کدام جریانات، کشور را به لبه پرتگاه برده‌اند؟ آیا همه مسایل و مصائب ناشی از عملکرد روحانی (آن‌هم در دولت دوم او و پس از ظهور معجزه هزاره‌ای چون دونالد ترامپ) است؟

آری؛ ما هم به روحانی نقد داریم. نقد داریم که چرا در دولت اول خود، طبق الگو و طرح شما در تثبیت قیمت‌ها عمل کرد و جلوی رشد طبیعی قیمت بنزین و ارز و سکه و مسکن و… را گرفت؟

به روحانی نقد داریم که چرا تهدیدهای ترامپ برای خروج از برجام را نادیده گرفت و همصدا با تندروها و راستگرایان داخلی، به ریشخند رییس‌جمهور آمریکا پرداخت و راه‌حل را در تهدید کردن برای بستن تنگه هرمز و راه انداختن جنگ نفتکش‌ها و دیوانه خواندن طرفداران مذاکره با آمریکا دانست؟

به روحانی نقد داریم که چرا با چیدن کابینه‌ای مطابق میل دیگران و به پشت گوش انداختن وعده‌های خود به حامیان در دولت دوم خود، اسباب فروپاشی سرمایه اجتماعی اصلاحات را فراهم ساخت و کشور را به لبه پرتگاهی رساند که بعید است ملت دیگر به کسی برای نشستن پشت فرمان ماشین و زدن روی ترمز، اعتماد نشان دهد؟

آری؛ جناب توکلی! شما و همفکران‌تان یک‌بار کشور را به پرتگاه کشاندید و ملت و اصلاح‌طلبان با خوش‌بینی و میهن‌دوستی، به صندوق‌رای بعنوان چتر نجات هواپیمای درحال سقوط و ترمز ماشین در لبه‌ی دره، اعتماد کردند. اما بار دیگر دیدند که فرمان و کلید در جای دیگری است و راننده و کلیددار را هم با خود همراه کرده است.

پس، بهتر است زحمت استیضاح روحانی را نکشید و بگذارید ماشین با همین راننده به دره بیفتد؛ حداقل، می‌توانید مثل همیشه دست به کمر بزنید و طلبکارانه بگویید: این راننده‌ای بود که خودتان انتخاب کردید.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: چه کسی کشور را به پرتگاه برد؟/ بگذارید با همین راننده به دره برویم!