سیکل معیوب سیستم فاشیستی بر خصلت مردم جامعه و مردم جامعه بر دوام و بقای سیستم
ستاره جلالی
فاشیست بودن یک جامعه نشان از مستعد بودن اعضای آن به خصوصیاتی چون خودخواهی، خشونت، بیرحمی و رذالت است.
همانطور که میلان کوندرا رماننویس مطرح چکسلواکی در کتاب “عشقهای خندهدار” به آن تاکید دارد؛ “نظام سیاسی نمیتواند کاری فراتر از قابلیتهای اعضای جامعه خود انجام دهد” در واقع “اگر انسان توانایی کشتن نداشت هیچ رژیم سیاسی نمیتوانست جنگ راه بیندازد”. پس نباید به راحتی از نشانههای فاشیست بودن جامعهای که زیر سلطه سیستمی فاشیست قرار گرفته، بگذریم.
افراد این جامعه هستند که تعیین میکنند شرایط سیاسی آن چه مسیری را طی کند، اکثریت با درجا زدن، عقب ماندگی، بی سوادی، خشونت و خودخواهی باعث استقرار رژیمهای فاسد و ناسالم میشوند، افراد بیمار یک جامعه قادر به تشخیص قسمتهای ناسالم و معیوب اجتماع خود نیستند چرا که این وجه تاریک اجتماع قسمت بنیادین درونی خود آنهاست، پس برایشان دزدی، خشونت، سلطهگری و اعمالی از این دست غریبه و نامناسب نیست.
افراد جامعه هستند که در ابتدا باید برای داشتن نظامهای سیاسی سالم لایق باشند؛ بدون شک اکثریت یک جامعه تعیینکننده و زمینهساز بستری برای شکل گرفتن نظامهای سیاسی سالم یا ناسالم به شکلهای مختلف است و دست کم اگر نقش افراد در پیدایش حاکمیت کمرنگ باشد در دوام و ماندگاری نظام بیتردید بسیار پر رنگ است.
از طرفی چون نظام فاشیستی نظامی است که پاداش را نصیب دروغگوها، بیرحمها و سواستفادهگران جامعه میکند، صداقت و درستکاری در این جامعه رفتاری است که باعث عدم پیشرفت و بازنده بودن افراد میشود؛ به نوعی افراد درستکار و فداکار تباهشدگان این سیستم خواهند بود و یا آنها نیز پس از شکستهای پی در پی به تدریج خود را با شرایط ناسالم وفق داده و جزئی از دیگران میشوند و کمکم میآموزند که این تنها شانس برنده بودن است.
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: سیکل معیوب سیستم فاشیستی بر خصلت مردم جامعه و مردم جامعه بر دوام و بقای سیستم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران