دلایل افت فعالیت انجمنهای علمی دانشجویی

دلایل افت فعالیت انجمنهای علمی دانشجویی
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، این کتاب که توسط دکتر مهدی حسین‌زاده فرمی، عضو هیئت علمی پژوهشکده منتشر شده شامل ۷ مقاله علمی پژوهشی است که در آن‌ها عملکرد انجمن‌های علمی دانشجویی به روش‌های کمی و کیفی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.

دکتر مهدی حسین زاده فرمی در معرفی کتاب «انجمن‌های علمی دانشجویی؛ کارکردها و آسیب‌ها» که آن را در قالب «میز پژوهشی» خود با موضوع «توانمندسازی گروه‌های دانشجویی» در گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی تدوین کرده، گفت: مطالعه و تقویت کارکردهای گروه‌های دانشجویی مختلف فعال در مجموعه دانشگاه‌های کشور اعم از انجمن‌های علمی دانشجویی، کانون‌های فرهنگی، هنری، ادبی، اجتماعی و مذهبی دانشجویی، تشکل‌های اسلامی دانشجویی در طیف‌های مختلف و متنوع سیاسی، نشریات دانشجویی و … از رسالت‌ها و وظایف پژوهشکده است.

وی خاطرنشان کرد: تدوین این کتاب که با سفارش ۷ مقاله علمی – پژوهشی به محققان و استادان دانشگاه‌ها پیرامون انجمن‌های علمی دانشجویی فعال در نمونه‌های دانشگاه‌های سراسر کشور و ارزیابی کارکردها و آسیب‌های آن‌ها صورت گرفته از جمله فعالیت‌های مطالعاتی – پژوهشی انجام شده در این راستا است.

عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان این که گروه‌های دانشجویی اعم از انجمن‌های علمی، کانون‌ها و تشکل‌ها و نشریات دانشجویی تنها حدود ۹ درصد از دانشجویان دانشگاه‌های دولتی (تابعه وزارت علوم) را جذب کرده‌اند اظهار داشت: نتایج طرح پژوهشی «مطالعه کارکردهای انجمن‌های علمی دانشجویی دانشگاه‌های دولتی» هم که از دیگر فعالیت‌های مطالعاتی انجام شده در میز پژوهشی است و طی آن با روش کیفی (مصاحبه) در سه سطح موسسان انجمن‌های علمی، مدیران وزارتخانه و دانشگاه‌ها و دانشجویان (اعم از دبیران اتحادیه‌های انجمنهای علمی دانشجویی یا اعضای عادی) به مطالعه فعالیت‌های انجمن های علمی دانشجویی پرداخته شده نتایج چندان دلگرم کننده‌ای نداشته است به طوری که مشخص شده اغلب انجمن‌های علمی دانشجویی علیرغم انگیزه‌های مثبت و قوی موسسان و شروع طوفانی به مرور با کاهش انگیزه و رغبت اعضا افت کرده‌اند.

حسین زاده فرمی اضافه کرد: تغییر نگرش مسئولان فرهنگی در وزارتخانه و دانشگاه‌ها در برخی دوره‌ها و پاره‌ای کج سلیقگی‌ها در ورود به حریم خصوصی دانشجویان از جمله عوامل اصلی کاهش تمایل دانشجویان به فعالیت در انجمن‌های علمی و سایر گروه‌های دانشجویی بوده که لازم است مورد توجه ویژه قرار گیرد.

دکتر اسماعیل باقرپور که به‌عنوان ناقد در نشست بررسی کتاب «انجمن‌های علمی دانشجویی؛ کارکردها و آسیب‌ها» حضور داشت با اشاره به تجربه مدیریتی خود در اداره انجمن‌های علمی دانشجویی وزارت علوم طی سال‌های ۹۴ تا ۹۷ اظهار داشت: پیشینه انجمن‌های علمی دانشجویی در کشور به دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ برمی‌گردد ولی از حدود سال‌های ۷۸ و ۷۹ بود که این انجمن‌ها براساس سیاست رسمی و نهادی در دانشگاه‌های مختلف کشور ترویج شدند تا جایی که بالغ بر ۱۰ هزار انجمن علمی دانشجویی در رشته‌های مختلف و حتی در حوزه‌های بین رشته‌ای در دانشگاه‌های تابعه وزارت علوم تشکیل شدند.

وی با بیان این که در حال حاضر حدود یک پنجم این انجمن‌ها فعال هستند اظهار داشت: اگر حداقل پنج تا ۱۰ دانشجو مستقیما در حدود دو هزار انجمن علمی دانشجویی فعال مشارکت داشته باشند بالغ بر ۲۰ هزار نفر دانشجو، مخاطب این انجمن‌ها هستند که اگرچه به نسبت جمعیت دانشجویی زیاد نیست ولی در مقایسه با سایر تشکل‌های دانشجویی بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است.

باقرپور با تأکید بر ضرورت ارتباط مستمر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بدنه دانشجویی و نهادهای سیاستگذار گروه‌های دانشجویی به‌منظور شناسایی فرصت‌ها و چالش‌ها و کمک به سیاستگذاران و برنامه‌ریزان این حوزه گفت: مسئولان توجه داشته باشند که در انجمن‌های علمی دانشجویی باید وجه تمرینی بر وجه حرفه‌ای مقدم باشد تا این انجمن‌ها هم بتوانند به‌واسطه مشارکت داوطلبانه اعضا همانند انجمن‌های علمی تخصصی که حاصل گردهمایی اساتید و صاحبنظران و دانشجویان و صنعتگران هر حوزه هستند، پیشران حرکت‌های مؤثر علمی در کشور باشند.

وی تصریح کرد: انجمن‌های علمی دانشجویی همانند انجمن‌های علمی تخصصی بخشی از فضای غیررسمی علم در کشور هستند که ارتباطات و تبادل تجربه آن‌ها با دانشگاه‌ها- به‌عنوان فضای رسمی علم- می‌تواند اثرات مثبتی بر دانشگاه‌ها داشته باشد. تجربه داخلی و خارجی هم نشان داده که انجمن‌های علمی در حوزه‌هایی مثل برگزاری اجتماعات علمی ظرفیت بالاتری نسبت به دانشگاه‌ها دارند که ضرورت توسعه فضای غیررسمی علم را نشان می‌دهد.

وی با بیان این که می‌توان با دو رویکرد مختلف کارکردگرایانه و اکوسیستمی به بحث انجمن‌های علمی دانشجویی پرداخت اظهار داشت: مقالات کتاب که رویکرد کارکردگرایانه در آن‌ها غالب است عمدتاً به کارکردهای عام (کانونی) اجتماعات داوطلبانه پرداخته‌اند که چندان ناظر به فعالیت‌های انجمن‌های علمی دانشجویی نیست. مثلا گفت و گوی جمعی و تمرین کار گروهی در هر اجتماع و تشکل داوطلبانه اعم از کانون‌های هنری، نشریات دانشجویی و ..‌ صورت می‌گیرد. البته با این رویکرد هم می‌شد به برخی مسائل و پرسش‌ها توجه کرد. مثلاً این که با توجه به سیاست‌گذاری‌ها و نهادسازی‌های متعددی که طی سال‌های اخیر برای توسعه انجمن‌های علمی دانشجویی و گسترش تعاملات درون گروهی انجمن‌ها صورت گرفته، کارکردهای کانونی انجمن‌ها چه تفاوتی با ۱۰ یا ۲۰ سال قبل دارد. یا این سوال که انجمن‌های علمی دانشجویی از لحاظ قوت و ضعف کارکردهای کانونی چه تفاوتی با سایر گروه‌های دانشجویی دارند.

باقرپور با اشاره به تجربه فعالیت در گروه‌های دانشجویی مختلف در دوران تحصیل در ابتدای دهه ۱۳۸۰ گفت: تجربه شخصی من این است که نشریات دانشجویی و تشکل‌های سیاسی و … که برخلاف انجمن‌های علمی منحصر به یک رشته و دانشکده خاص نبوده و دانشجویانی از دانشکده‌های مختلف در آن حضور دارند به دلیل هم‌افزایی ناشی از انباشت پتانسیل‌ها در سطح دانشگاه، کارکرد کانونی بالاتری دارند. سوال دیگری که در مقالات کتاب به آن پرداخته نشده این است که اساساً افرادی که در دوران دانشجویی در گروه‌های دانشجویی مثل انجمن‌های علمی فعالیت دارند آیا بعد از فارغ التحصیلی و در فضای کسب و کار بر افرادی که چنین تجربه‌ای را نداشته‌اند مزیتی دارند یعنی آیا ارتباط و همبستگی معناداری بین موفقیت فرد در آینده شغلی و مشارکت وی در انجمن‌های علمی دانشجویی وجود دارد؟ این پرسش خصوصاً در سال‌های اخیر که بحث افول فعالیت تشکل‌های دانشجویی مطرح است و از آنجا که کارکردهای تشکل‌ها چندان عینی و ملموس نیست، دانشجویان جدیدالورود اغلب ترجیح می‌دهند از ابتدا به جای تشکل‌های دانشجویی وارد جمع‌های کارآفرین و … شوند اهمیت دوچندانی دارد.

وی با بیان این که انجمن‌های علمی دانشجویی به عنوان فرصتی برای آزمون و خطا و تجربه اندوزی طبعاً می‌توانند کارکرد مناسبی در جلوگیری از تکرار اشتباهات در آینده داشته باشند خاطرنشان کرد: در بررسی کارکردهای انجمن‌های علمی دانشجویی باید به تغییرات نسلی هم توجه کرد مثلاً دانشجویان در حال حاضر با توجه به گسترش امکانات ارتباطی در فضای مجازی می‌توانند بدون درگیر شدن با ساختارها و محدودیت‌های یک نشریه دانشجویی، محتوای تولیدی خود را به سادگی در صفحه مجازی خود منتشر کرده و در فضایی بسیار گسترده‌تر از دانشگاه مخاطب پیدا کنند. این امکان که برای دانشجویان دهه ۷۰ وجود نداشته طبعاً در میزان گرایش دانشجویان به فعالیت در نشریات دانشجویی بسیار اثرگذار است.

باقرپور با بیان این که کارکردهای تخصصی انجمن‌های علمی دانشجویی نیز که می‌تواند بازخورد مناسبی در خصوص میزان موفقیت سیاست‌های این حوزه به مسئولان بدهد در کتاب مغفول مانده است اظهار داشت: فعالیت در انجمن‌های علمی دانشجویی به معنای مشارکت در فعالیت‌های علمی، تکمیل کننده رسالت دانشگاه است. انجمن‌های علمی دانشجویی این امکان را دارند که مثلاْ در عرض یک هفته یک دوره آموزشی یا نشست علمی را طراحی و برگزار کنند در حالی که انجام همین کار توسط دانشگاه با توجه به ضرورت تأیید شوراهای مختلف در داخل دانشگاه شاید ماه‌ها زمان ببرد.

وی در خصوص رویکرد اکوسیستمی که می‌توان در ارزیابی انجمن‌های علمی دانشجویی اتخاذ کرد، گفت: در این رویکرد، ناظر تحلیلگر از سطح نهاد به سطح زیستگاهی- که انواع نهادها در تعامل با یکدیگر در آن فعال‌اند- بالا می‌رود. مثلاً بررسی کنیم که انجمن‌های علمی دانشجویی در اکوسیستم استارتاپی کشور چه نقشی دارند؟ در اکوسیستم انجمن‌های علمی تخصصی کشور که متولی بسیاری از نشریات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی و برگزاری کنفرانس‌ها و نشست‌های علمی در کشور هستند چه جایگاهی دارند یا مهمتر از آن در اکوسیستم دانشگاه یعنی در اجرای مأموریت‌ها و رسالت‌های دانشگاه چه نقشی برعهده دارند. نبود این نگاه اکوسیستمی به انجمن‌های علمی دانشجویی و مواجهه با آن‌ها با همان مدل دهه ۱۳۸۰ باعث شده که ۹۰ درصد مشکلات و چالش‌هایی که انجمن‌های علمی دانشجویی در ابتدای دهه ۸۰ داشته‌اند همچنان لاینحل باقی مانده و حتی در مواردی شدت یافته است.

باقرپور با اشاره به جدی بودن بحران جذب مخاطب در تشکل‌های دانشجویی از جمله انجمن‌های علمی دانشجویی که می‌تواند آن‌ها را با بحران مشروعیت مواجه کند اظهار داشت: زمانی که در حوزه انجمن‌های علمی دانشجویی مسئولیت داشتم پرسشنامه‌ای را برای چند هزار نفر از فعالان انجمن‌ها ارسال کردیم که حدود هزار نفر به آن پاسخ دادند. براساس نتایج این بررسی، عمده دلیل عدم تحقق برنامه‌های انجمن‌های علمی دانشجویی نوع مدیریت دانشگاه‌هاست که توأم با نوعی شک و ترس نسبت به انجمن‌های علمی دانشجویی است که طبعاً چنین نگاهی نسبت به سایر تشکل‌ها بیشتر هم هست. یعنی اکثر مدیران نه تنها نگاه حمایتی به انجمن‌های علمی دانشجویی ندارند که حتی نسبت به اهداف فعالیت‌های آن‌ها مشکوک‌اند! چالش دیگری که تشکل‌های دانشجویی از جمله انجمن‌های علمی در سال‌های اخیر با آن مواجهند این است که عضویت در تشکل‌ها که زمانی ارزش و اعتباری برای دانشجو به شمار می‌رفت الان لزوماً ارزش نیست.

وی در پایان، تأکید بیش از حد بر رویکردهای رقابتی در فعالیتهای انجمن های علمی دانشجویی که طبعاً بسیاری از فعالان این حوزه را دلسرد می‌کند و نیز عدم حمایت مالی از انجمن‌های علمی دانشجویی برخلاف دانشگاه‌های معتبر دنیا را از دیگر علل افت فعالیت انجمن‌های علمی دانشجویی در کشور عنوان کرد.

آرمان ذاکری، جامعه شناس و فعال سابق انجمن‌های علمی دانشجویی هم در سخنانی با بیان این که از هفت مقاله کتاب، شش مقاله در یک سنت خاص و یک مقاله (نوشته دکتر اردشیر منصوری) در سنتی دیگر قابل دسته بندی است که مزیت کتاب هم پرداختن به سنت اول در شش مقاله آن است، گفت: شش مقاله کتاب مبتنی بر سنت دانشگاه‌های هومبولتی است و انجمن‌های علمی دانشجویی را هم براساس چنین فهمی ارزیابی می‌کند؛ سنتی که دانشگاه را نهادی در جست و جوی حقیقت می‌بیند. در پس پشت این شش مقاله، دانشگاه در خدمت آگاهی بخشی به جامعه و خیر عمومی است.

وی خاطرنشان کرد: نویسندگان این مقالات عمدتاً سراغ خود کنشگران انجمن‌های علمی رفته‌اند و براساس تجارب آن‌ها به آسیب شناسی انجمن های علمی دانشجویی پرداخته اند. نکته مثبت دیگر در این مقالات این است که خصوصاً به دانشگاه‌های شهرستان ها توجه کرده‌اند. در مقاله دکتر منصوری که مبتنی بر نگاه تجاری به دانشگاه هاست، بحث عبور از دانشگاه نسل اول به دانشگاه نسل دوم به مفهوم عبور از دانشگاه هومبولتی- که قرار است در خدمت کشف حقیقت باشد- به دانشگاهی که می‌خواهد در خدمت بازار باشد، طرح شده است. لذا انجمن‌های علمی را هم براساس چنین فهمی از دانشگاه ارزیابی کرده است.

به‌عقیده این جامعه شناس در ابتدای دهه ۹۰ شاهد چرخشی پارادایمی در کل کشور از مباحث سیاسی به مباحث اجتماعی هستیم که در دانشگاه هم نمود یافته است. گسست اجتماعی، افزایش فساد یا ظهور فردگرایی خودخواه از شواهد عینی این چرخش چارادایمی است.

ذاکری افزود: در این کتاب انجمن‌های علمی عمدتاً به عنوان نهادی که فعالیت در آن مثبت است در نظر گرفته شده اما پرسش این است که آیا در چنین فضایی یعنی با ظهور فردگرایی خودخواه، فعالیت با نیت و هدف کمک به جامعه انجام می‌شود؟ تأثیرات پارادایم جدید در انجمن‌های علمی دانشجویی به‌ویژه در رشته‌های غیرعلوم انسانی بسیار مشهود است که هدف بیشتر منافع شخصی است تا کمک به جامعه.

در بخش سوم این نشست دکتر رضا ماحوزی دبیر این نشست نیز با طرح کنشگری‌های متقابل استادان و دانشجویان در قالب فعالیت‌های علمی دانشجویی در انجمن‌های علمی بیان داشت در امر واقع، شاهد کنشگری‌های معطوف به ملاحظات غیرعلمی‌ای هستیم که خود را در هیئت فعالیت‌های علمی دانشجویی برمی‌کشند و شایسته است در مطالعات اجتماعی تشکل‌های دانشجویی این مقوله و اشکال متعدد آن نیز مورد توجه قرار گیرد.

دکتر باقرپور هم با تأیید اظهارات دکتر ذاکری اظهار داشت: نمودهایی از همین کژکارکردهای انجمن‌های علمی دانشجویی با ورود سوژه فردگرای خودخواه را در دوران مسئولیت خود شاهد بودم؛ اینکه بسیاری از دانشجویان سئوال می‌کردند که فعالیت در انجمن‌های علمی چه ما به ازای مالی برای آن‌ها خواهد داشت یا پیگیری‌ها و تلاش‌های آن‌ها تحت چه شرایطی مشمول بهره‌مندی برگزیدگان جشنواره حرکت از مزایای بنیاد ملی نخبگان می‌شود.

گفتنی است این نشست‌ها دوشنبه‌های هر هفته از ساعت ۳-۵ بعد از ظهر به صورت مجازی و حضوری در سالن اجتماعات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار می‌شود.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: دلایل افت فعالیت انجمنهای علمی دانشجویی