مشقِ سختِ زندگی در «بی‌آبه»/ از نبود زیرساخت‌ها تا رودخانه بی‌پل!

مشقِ سختِ زندگی در «بی‌آبه»/ از نبود زیرساخت‌ها تا رودخانه بی‌پل!
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر؛ گروه استان‌ها- پانته آ نیکزاد چالشتری: روستاها قلب تپنده تولید و از ارکان اصلی پایداری اقتصاد کشورها به شمار می‌روند. هرچه شهرها روزبه‌روز به مصرف‌گرایی متمایل می‌شوند، این روستاها هستند که توازن میان تقاضای بازار مصرف و تولید در بخش کشاورزی و دامپروری را تضمین می‌کنند.

علاوه بر آن، بسیاری از روستاهای کشور ما با برخورداری از موهبت‌هایی چون طبیعت بکر و هوای سالم، بافت تاریخی ارزشمند و حتی میراث ناملموس معنوی چون موسیقی و لباس و فرهنگ خاص خود، در دنیای پرآشوب کنونی به سرمایه‌های ارزشمند و بی‌بدیلی مبدل شده‌اند که حفاظت و حراست از آن‌ها در راستای برنامه‌ریزی‌های کلان کشور گنجانده می‌شود.

میل به پیشرفت و زندگی پرزرق‌وبرق شهری و از طرفی عدم توازن خدمت‌رسانی میان جوامع شهری و روستایی، مهاجرت گسترده روستاییان را در روستاهای سراسر کشور به همراه داشته است و این زنگ خطر متروک شدن بسیاری از روستاها را به صدا درآورده است.

این مهاجرت‌های گسترده، حاشیه‌نشینی و گسترش بی‌رویه شهرها را نیز به دنبال خواهند داشت و اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهند. اما این یک روی سکه است و هرچند خدمت‌رسانی به جوامع روستایی در دستور کار دولت‌ها قرار دارد، اما گاه شرایط متعدد دیگری نیز مانع از این مهم شده و اتخاذ راهکارهای دیگری را می‌طلبد.

این بار نیز سرنوشت عجیب مردمان روستایی در چهارمحال و بختیاری توجه بسیاری را معطوف خود کرد. از روستای «بی‌آبه»، روستایی که نه در ذهن مردمان استان چهارمحال و بختیاری نام آشنایی دارد و نه حتی جایی در نقشه، طی روزهای اخیر به‌یک‌باره به خاطر وضعیت زندگی عجیب مردمانش بر سر زبان‌ها افتاد.

مردم روستا برای عبور از رودخانه رنج بسیاری متحمل می‌شوند

حکایت غریب مردمانی که نه‌تنها آب‌لوله‌کشی، برق و آنتن دهی موبایل به روستایشان راه پیدا نکرده، بلکه جاده و پل نیز برایشان یک رؤیا است و برای عبور از رودخانه باید رنج بسیاری متحمل شوند.

گاهی رسالت خبرنگاری، خبرنگار را به سرزمین‌های دور می‌کشاند و اینجاست که قلم و دوربین وسیله‌ای می‌شود برای بیان حقایقی که در میان هجمه نقل‌قول‌های خلاف پنهان‌شده است. این بار نیز بررسی وضعیت «بی‌آبه» خبرنگار خبرگزاری مهر را به این منطقه کشاند تا با بررسی میدانی و مشاهدات عینی از محل، نگاه دقیق‌تر و بی‌طرفانه‌ای به شرایط این روستا و مسائل پیش رو داشته باشیم.

روستای «بی‌آبه» در دهستان موگویی شهرستان کوهرنگ واقع‌شده است. منطقه‌ای مرتفع و به‌شدت صعب‌العبور که کمتر کسی رنج عبور از جاده‌های خاکی و پر فراز و نشیب و دره‌های عمیق آن را به جان می‌خرد. روستای «سرآقاسید» با بافت پلکانی و تاریخی خود به‌عنوان شاخص‌ترین روستای این دهستان، از شهرت جهانی برخوردار است.

راه دسترسی به این روستا حدود نیمی از سال و با بارش اولین برف مسدود می‌شود. بقعه‌های متعددی در روستاهای این منطقه وجود دارد که آن‌ها را منصوب به امام‌زادگانی می‌دانند که به خاطر ظلم خلفای عباسی به این خطه گریخته‌اند و هر آنچه از این دهستان می‌شنوید حاکی از سختی تردد به این منطقه است.

چنانچه از سرآقاسید به سمت «بی‌آبه» روانه شوید، دائماً در حال کاهش ارتفاع هستید و عمده مسیر ۱۰ کیلومتری آن به‌صورت سراشیبی است که حاکی از ارتفاع کمتر بی‌آبه نسبت به روستای سرآقاسید است. درمجموع همین امر سبب شده است که بی‌آبه زمستان‌های گرم‌تر و کم بارش‌تری را نسبت به سرآقاسید تجربه کند.

بی‌آبه همچنین در منطقه قرق سازمان محیط‌زیست واقع‌شده است که تنها زیستگاه طبیعی باقی‌مانده کلوس (کرفس کوهی) است و قاچاق و برداشت غیراصولی این گیاه، آن‌را در معرض انقراض قرار داده است.

برای رسیدن به این روستا باید به همراه راهنمایان محلی، راهی کوره‌راه‌های کوهستانی شوید و رنج عبور از کوه‌های سر به فلک کشیده، دره‌های عمیق، رودهای خروشان و صخره‌های سخت را به جان بخرید. از دو طریق می‌توان به این روستا رسید.

راه شناخته‌شده‌تر، از روستای سرآقاسید و راه کم ترددتر از سمت روستای صالح کوتاه به بی‌آبه منتهی می‌شود. تردد در این مسیرها تنها با پای پیاده امکان‌پذیر است و خالی از خطر نیست. پیمودن چنین مسیری، مستلزم توان جسمی و بدنی کافی برای ساعت‌ها پیاده‌روی در مسیرهای کوهستانی است.

ما برای رسیدن به این روستا مسیر «سرآقاسید- بی‌آبه» را انتخاب کردیم که اگرچه قدری طولانی‌تر است، اما موقعیت استراتژیک‌تری برای اهالی این منطقه داشته و نقش مهم‌تری برای سکنه روستای بی‌آبه ایفا می‌کند.

پیمودن این مسیر برای اهالی ورزیده و آشنا به منطقه حدود سه ساعت و برای افراد غیربومی بیش از پنج ساعت به طول می‌انجامد. دستگاه‌های قدم شمار و محاسبات نرم‌افزار گوگل، این مسیر را بالغ‌بر ۹ کیلومتر برآورد می‌کند. این در حالی است که مسیر «بی‌آبه-صالح کوتاه» در حدود ۲ کیلومتر کوتاه‌تر و قدری هموارتر است. روستای دیگری نیز در این مسیر به نام «لیراه» معروف به «بی‌آبه نزدیک» یا «بی‌آبه بالا» واقع‌شده که حدود سه کیلومتر به سرآقاسید نزدیک‌تر است.

مردم روستای بی‌آبه در حقیقت اهالی روستای سرآقاسید هستند که سال‌ها پیش به این منطقه مهاجرت کرده و در آن سکنی گزیده‌اند. نام فامیلی آن‌ها نیز «دادور»، یعنی همان نام فامیلی، اهالی سرآقاسید است. اهالی این منطقه از قوم چهار لنگ بختیاری بوده و گویش آن‌ها همان زبان بختیاری است.

به گفته رضاقلی دادور، ۶۸ ساله و اهل روستای بی‌آبه، بالغ‌بر ۷۰ سال پیش پدران آن‌ها به دلیل اختلاف به وجود آمده بر سر مرتع، روستای سرآقاسید را ترک کرده‌اند و روستای «بی‌آبه» را بنانهاده‌اند، اما ارتباط آن‌ها با روستای سرآقاسید هیچ‌گاه قطع نشده است. حتی افراد متوفی در سرآقاسید دفن می‌شوند.

سبک زندگی آن‌ها نیز همانند دیگر اهالی دهستان موگویی، به شیوه چادرنشینی در فصول گرم و یکجانشینی در فصول سرد سال است و شغل اصلی آن‌ها دامداری است، هرچند فروش گیاهان دارویی و معطر منطقه نظیر کلوس و باغات گردوی آنان و به‌طور محدودتر زنبورداری نیز درآمدی را برای سکنه این منطقه به دنبال دارد.

اهالی بی‌آبه فصل بهار و تابستان و ماه‌های اولیه فصل پاییز را در مراتع روبروی روستا و در سوی دیگر رود چادرنشینی می‌کنند، سپس ماه‌های سرد سال را به درون منازل خود در روستا بازگشته و با علوفه و هیزمی که جمع‌آوری کرده‌اند، این بازه زمانی را سپری می‌کنند. آن‌ها عمده دام‌های خود را به چوپانانی از اقوام خود می‌سپارند تا آن‌ها را به سرزمین‌های قشلاقی در خوزستان کوچ دهند.

اهالی بی‌آبه، بیش‌تر تمایل دارند که مبادلات خود را با روستای سرآقاسید انجام دهند و مایحتاج خود را از آن تأمین کنند، اما در زمستان که به دلیل بارش برف مسیر لغزنده و مسدود می‌شود، به روستای صالح کوتاه مراجعه می‌کنند.

طی سال‌های اخیر با تغییر سبک زندگی و با ورود امکانات به سرآقاسید، تعداد قابل‌توجهی از اهالی بی‌آبه، به روستای سرآقاسید بازگشته‌اند و تعدادی دیگری نیز شیوه زندگی کوچ‌نشینی را با قشلاق در خوزستان و ییلاق در بی‌آبه برگزیده‌اند که به گفته اهالی روستا این افراد ۷۲ نفر هستند.

مجموع این مهاجرت‌ها، سکنه روستای بی‌آبه را کاهش داده و بخش عمده بافت مسکونی روستا رو به ویرانی است.

خانه‌هایی که با مصالح طبیعی احداث شده‌اند

روستا در شیب دامنه کوه برآفتاب بنا شده است. همه خانه‌ها، قدیمی و با همان شیوه ساخت‌وساز غالب منطقه هستند. کلیت بافت روستا را ساختاری پلکانی تشکیل می‌دهد، اما تا حدودی پراکندگی در دانه‌های ساختاری آن مشاهده می‌شود.

مصالح کاملاً «بوم آورد» بوده و دیوارها با قطعات سنگ تراش‌خورده مکعبی شکل و به‌صورت خشکه چین و در بعضی موارد با ملات گل ساخته‌شده‌اند. سقف‌ها هم که تیرپوش (از تنه درختان بلوط) و با همان شیوه سنتی غوره‌گل و پوشال گیاهی پوشانده شده‌اند.

فضای منازل شامل یک اتاق برای سکونت، در برخی موارد یک پستو برای انبار، یک ایوان برای امور پخت‌وپز و انبار هیزم و طویله است. تنها مدخل ورود به خانه یک در کوتاه چوبی است و عملاً نوری به داخل فضاهای سربسته منازل نفوذ نمی‌کند.

این شیوه ساخت‌وساز، روش غالب سنتی برای مقابله با سرما و افزایش امنیت است که در کل منطقه رواج داشته است.

روستا فاقد تأسیسات برق است و تنها دو پنل خورشیدی در آن نصب‌شده است. اهالی بی‌آبه نیز از پنل‌های کوچک سیار خورشیدی برای تأمین روشنایی چادرها و منازل خود استفاده می‌کنند.

منبع تأمین آب آشامیدنی روستا، چشمه‌های پیرامون آن و رودخانه است. هیچ‌یک از اپراتورهای تلفن همراه پوشش آنتن دهی در این منطقه ندارند و مرکز مخابرات با نصب یک دیش و پنل خورشیدی، امکان تماس اضطراری را برای اهالی امکان‌پذیر کرده است.

چوب درختان جنگلی تنها منبع تأمین سوخت در بی‌آبه

چوب درختان جنگلی به‌ویژه بلوط، تنها منبع تأمین سوخت در بی‌آبه به‌شمار می‌رود.

این روستا فاقد فضای آموزشی است. قطعه‌ای زمین و مصالح توسط اهالی برای ساخت مدرسه تخصیص داده‌شده است که همچنان اقدام خاصی برای ساخت آن صورت نگرفته و تنها گودبرداری انجام‌شده است. مسیل عریضی در بین محل تخصیص داده‌شده به ساخت مدرسه و منازل مسکونی روستا وجود دارد که همواره آب در آن جریان دارد و در فصول سرد و بارندگی، افزایش آب مانع از تردد افراد به‌ویژه کودکان از آن می‌شود و قاعدتاً احداث یک پل بر روی این مسیل نیز نیاز است.

در روستا یک سرویس بهداشتی و یک فقره حمام وجود دارد که اگرچه نقش مهمی در ارتقای بهداشت داشته‌اند اما شرایط حمام روستا بهداشتی نبوده و کاملاً مستعد همه گیری بیماری‌های پوستی و انگلی است به لحاظ بهداشت عمومی، «بی‌آبه» در وضعیت ضعیفی به سر می‌برد. نیاز به آموزش‌های عمومی به‌شدت محسوس است. در روستا یک سرویس بهداشتی و یک فقره حمام وجود دارد که اگرچه نقش مهمی در ارتقای بهداشت داشته‌اند اما شرایط حمام روستا بهداشتی نبوده و کاملاً مستعد همه‌گیری بیماری‌های پوستی و انگلی است.

دیواره‌های آن از همان مصالحی است که منازل مسکونی ساخته‌شده‌اند. عدم تهویه مناسب و ورود نور به داخل فضاهای سربسته منازل و از طرفی هم‌جواری با طویله‌ها نیز محیط را مستعد بیماری‌های مشترک انسان و دام می‌کند.

وجود حشراتی نظیر کک در حدی آزاردهنده است که اهالی از نزدیک شدن به روستا و منازل، در فصول گرم امتناع می‌کنند. هیچ‌گونه اقدامی برای سم‌پاشی و مبارزه با آن‌ها صورت نمی‌پذیرد. همه افراد ساکن در روستای بی‌آبه دارای پرونده بهداشتی در خانه بهداشت سرآقاسید بوده و مراقبت‌های پزشکی آنان توسط بهورز و پزشک حاضر در این مرکز صورت می‌پذیرد. هرچند انجام این خدمات بیشتر منوط به مراجعه حضوری آنان به درمانگاه است و در اکثر موارد بروز بیماری، درمان‌ها به‌صورت سنتی و توسط خود افراد روستا انجام می‌پذیرد.

سکینه دادور، بهورز روستای سرآقاسید، برای انجام واکسیناسیون و مراقبت‌های بهداشتی بارها مسیر دشوار تا روستای بی‌آبه را پیموده است.

وی اگرچه دلسوزانه و از سر وظیفه‌شناسی به خطرات پیمودن این مسیر تن داده است، اما نگرانی همیشگی او از وضعیت سلامت مردم در فصل زمستان است که امکان تردد تا حدودی ناممکن می‌شود. همچنین انجام ندادن مراقبت‌های لازم خانم‌های باردار و تجربه وضع حمل‌های اورژانسی از دیگر دغدغه‌های این بهورز است.

روستا فاقد هرگونه جاده دسترسی است. همان‌گونه که قبلاً اشاره شد تنها دو مسیر دسترسی به بی‌آبه وجود دارد که هر دو صعب‌العبور پرمخاطره و مال‌رو هستند.

رودخانه‌ای بی پل که جان اهالی را می‌گیرد

رودخانه‌ای در مجاورت روستا در جریان است که در فصل بهار و زمستان طغیان کرده و حجم آب آن، به چندین برابر افزایش پیدا می‌کند. محلی‌ها آن را «آب بزرگ» و یا «دریا» می‌نامند. تعداد زیادی از اهالی این منطقه و روستاهای هم‌جوار، جان خود را در حین عبور از این رودخانه ازدست‌داده‌اند. از گذشته‌های دور، پلی چوبی بر روی این رودخانه وجود داشته که با یک سیلاب از بین رفته است. مردم روستای بی‌آبه در اواسط فصل بهار برای رسیدن به مراتع خود مجبورند از این رودخانه عبور کنند. در این بازه زمانی که اگرچه میزان آب و شدت آن تا حدودی کاهش پیداکرده اما همچنان خالی از خطر نیست. به همین سبب از «جره‌ای» موقت برای عبور از رود استفاده می‌کنند. احداث پل بر روی این رود با دو چالش اساسی زیست‌محیطی و حمل مصالح مواجه است.

این منطقه که در ارتفاعات زاگرس جوان و خشن واقع‌شده است، به‌شدت صعب‌العبور بوده و از دره‌های عمیق و ارتفاعات برف‌گیر با شیب تند تشکیل‌شده است. مسیر سرآقاسید-بی‌آبه همواره در امتداد رودخانه ادامه پیدا می‌کند و عبور از آن گریزناپذیر است. در نزدیکی آستانه (یکی از کوه‌های مرتفع این مسیر) که دره و پرتگاه‌های بسیار عمیق و خطرناکی وجود دارد و جریان رودخانه نیز تند و خروشان می‌شود، دو پل با مصالح سنگ و سیمان احداث‌شده است که به گفته اهالی با کمک خیران احداث‌شده‌اند. این رودخانه و همه مسیل‌های منتهی به آن در فصول بارندگی با طغیان شدیدی مواجه شده و آب شستگی قابل‌توجهی را ایجاد می‌کنند. همچنین در اغلب مسیر شاهد رانش عمده زمین‌های شنی هستیم.

مجموع این عوامل و دیگر موارد ذکرشده از سوی متخصصان راه‌سازی، همچنین مشکلات زیست‌محیطی ایجادشده، ساخت جاده را برای این مسیر تا حدودی ناممکن قلمداد می‌کند. مسیر دیگر دسترسی به روستا نیز که به روستای صالح کوتاه منتهی می‌شود، نیازمند بررسی‌های فنی و مهندسی دقیق و مطالعات زیست‌محیطی گسترده است.

سرانه جمعیت این روستا به‌شدت کاهش‌یافته است و شیب رو به افزایش مهاجرت‌ها نیز احتمال خالی از سکنه شدن بی‌آبه را در آینده نه‌چندان دور به دنبال دارد. چنانچه لیراه، دیگر روستای این منطقه نیز در سال‌های اخیر به‌طور کامل خالی از سکنه شده و اهالی آن زمستان‌ها را در سرآقاسید سپری می‌کنند.

یکی از مهم‌ترین مسائل پیش رو، اختلافات ملکی در میان اهالی روستای سرآقاسید و بی‌آبه است. این اختلافات ناشی از عدم وجود اسناد یا قول‌نامه‌های مکتوب معتبر است و تعدادی از اهالی سرآقاسید، ادعای مالکیت مراتع و منازل و باغات این روستا را دارند و اهالی بی‌آبه را مالکان اصلی آن نمی‌دانند. این اختلافات حتی درگیری‌هایی را نیز به دنبال داشته است.

روستای بی‌آبه در مجاورت محدوده قرق منابع طبیعی قرارگرفته است که تنها زیستگاه برجای‌مانده گیاه در معرض انقراض کلوس (کرفس کوهی) است. همچنین جنگل‌های بلوط و دیگر درختان جنگلی نیز در محدوده تحت حفاظت و حراست سازمان منابع طبیعی است.

باغ‌های این روستا نیز در محدوده اراضی عرصه ملی واقع شده و کشت و کار آنها با حکم تصرف منابع ملی مواجه شده است باغ‌های این روستا نیز در محدوده اراضی عرصه ملی واقع‌شده و کشت و کار آن‌ها با حکم تصرف منابع ملی مواجه شده است. کارشناسان منابع طبیعی معتقدند احداث جاده نه‌تنها تخریب گسترده منابع جنگلی را به همراه دارد بلکه وجود جاده و پل، قاچاق کرفس و چوب جنگلی را به‌شدت افزایش می‌دهد و تمام تلاش‌های چندساله قرق بانان و سازمان را به‌یک‌باره هدر خواهد داد.

ازآنجایی‌که رودخانه در اواخر فصل زمستان و اوایل فصل بهار که فصل غنچه چینی کلوس نیز است به‌شدت خروشان و از دبی آب بالایی برخوردار است خود به یک مانع طبیعی در برابر متخلفان و قاچاقچیان محسوب می‌شود و احداث پل این مانع را نیز از برابر آن‌ها بر خواهد داشت.

تجربه تلخ و ناموفق جاده‌هایی در استان و ایجاد سیل و تلفات انسانی و تسریع در تخریب منابع طبیعی مؤید این نکته است که هرگونه فعالیت عمرانی در چنین مناطقی نیاز به مطالعات گسترده و کارشناسی شده دارد.

«بی‌آبه» نمونه‌ای از هزاران روستای کشور ماست که بر سر دوراهی «خدمت‌رسانی و توسعه» و یا «جابه‌جایی و مهاجرت» قرارگرفته است. هرگونه تصمیم احساسی و عجولانه می‌تواند صدمات و لطمات جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد.

ارائه راه‌حل‌هایی برای «رفاه و خدمات برای عده‌ای از هم‌وطنان» و از طرفی «اهتمام برای حفظ و حراست منابع طبیعی و سرمایه‌های ملی»، مستلزم اتخاذ تصمیمات کارشناسی شده و با مطالعات گسترده است.

اگرچه جابه‌جایی و اسکان این افراد یکی از راهکارهای پیش رو است، اما مسائل تأمین مرتع، تضمین درآمد و شغل و البته مسائل روانی ترک سرزمین‌هایی که به آن تعلق دارند نیز، گریبان گیر چنین جابه‌جایی‌هایی خواهد بود و قطع به‌یقین خواست این مردم نیز باید مدنظر گرفته شود.

موقعیت حساس روستای بی‌آبه، اتخاذ هرگونه تصمیم را برای آن دشوار خواهد کرد. کودکانی که حق تحصیل دارند، انسان‌هایی که حق برخورداری از خدمات و زندگی بهتر را دارند و طبیعتی که حق حیات دارد و حیات ما درگرو حیات اوست، همه و همه باید در کنار هم و با حساسیت دوچندان دیده شوند.

به امید آنکه اهالی بی‌آبه هرچه زودتر و با توجه ویژه مسئولان و بهتری راهکار، از زندگی آسوده‌تری برخوردار شوند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: مشقِ سختِ زندگی در «بی‌آبه»/ از نبود زیرساخت‌ها تا رودخانه بی‌پل!