انبار نفت شهران؛ فاجعه‌ای دهشتناک‌تر از بیروت در کمین تهران

چکیده :عدم رعایت پروتکل‌های نگهداری و انباشت انبوه مواد شیمیایی در شهر می‌تواند در یک لحظه تمام نظامات یک جامعه و شهر را بر هم بریزد؛ لذا موضوع خروج تاسیسات پرخطر از شهر تهران بیشتر از گذشته باید در دستور کار قرار گیرد و شهرداری با کمک دولت باید برای تحقق آن کمر همت...


مجید فراهانی

تجربه انفجار بیروت تجربه‌ای بسیار تلخ و ناگوار بود که تاثیرات منفی آن دهه‌ها در بطن لبنان خواهد ماند. فراتر از هر حادثه و فاجعه درس‌آموخته‌ها و‌ عبرت‌های آن باید مورد توجه قرار گیرد.

حتما در اقصی نقاط گمرک‌های رسمی و یا اسکله‌های غیررسمی، در مناطق ویژه اقتصادی و یا بنادر ساحلی و‌ غیرساحلی کشور انبارهای مشابه انبار مواد شیمیایی بیروت یافت می‌شود که از این پس باید یعنوان یک بمب ساعتی نگریسته شود.

اما علاوه بر اماکن یادشده، انباشت مواد شیمیایی در بطن و مرکز شهرها و اماکن مسکونی خطرآفرین‌تر است. اینجاست که شناسایی نقاط پرخطر در شهر تهران و‌دیگر شهرها و احتمال بروز فاجعه و برنامه‌ریزی برای خروج این بمب‌های ساعتی از شهر را بایست از دولت و‌ مدیریت شهری طلب کنیم.

عدم رعایت پروتکل‌های نگهداری و انباشت انبوه مواد شیمیایی در شهر می‌تواند در یک لحظه تمام نظامات یک جامعه و شهر را بر هم بریزد؛ لذا موضوع خروج تاسیسات پرخطر از شهر تهران بیشتر از گذشته باید در دستور کار قرار گیرد و شهرداری با کمک دولت باید برای تحقق آن کمر همت ببندد.

فقط بعنوان یک‌ مثال، به انبار نفت محله شهران که یک‌ بمب هیدروژنی داخل شهر و بر روی گسل زلزله مشا بنا شده، توجه کنیم.

انبار نفت شهران با مخازنی غول‌پیکر درست در بطن بافت مسکونی شمال غرب تهران در محله شهران قرار گرفته و هر روز حدود سیصد تانکر سی‌هزار لیتری حمل سوخت از ابرمخازن این انبار نفت بارگیری می‌کنند و سپس از وسط بافت مسکونی و خیابان‌ها و کوچه‌های شهران می‌گذرند و نهایتا وارد بزرگراه می‌شوند.

سال۱۳۸۷ یکی از این تانکرهای سی‌هزار لیتری بنزین در بلوار شهران واژگون شد و سوخت آن، اطراف خانه‌های مسکونی تخلیه شد. ۲۹فروردین و اسفند سال ۱۳۸۵ هم دو حادثه مشابه در شهران رخ داد. یکی اطراف مجتمع کوهپایه و آن یکی در شهر زیبا.

مجددا در سال۱۳۹۵ نیز یک تانکر ۳۲هزار لیتری در میدان دوم شهران واژگون شد و شاید بخت با شهرانی‌ها یار بود که بنزین‌ها روانه فضای سبز شد و درختانش را برای همیشه خشک کرد؛ اما نکته اینجاست که این بخت قرار نیست همیشه یار غار شهران و تهرانی‌ها باشد.

فقط کافی است یکی از تانکرها یا خودرو ‌حمل آن‌ هنگام سوخت‌گیری در کنار مخازن دچار حادثه شود، آنگاه با انفجار سریالی مخازن سوخت یکی پس از دیگری فاجعه‌ای بزرگ‌تر از بیروت به سر تهران می‌آید.

تصور کنید در زمان بارندگی و وقتی زمین لغزنده است، یکی از تانکرها بر اثر لغزندگی زمین واژگون شود. با کوچکترین جرقه آتشی که به راه می‌افتد، مهارنکردنی است. به تعداد‌‌‌ تردد تانکرها، خطر واژگون شدن آنها وجود دارد و می‌توان گفت این خطر هر روز نزدیک سیصد بار شهران را تهدید می‌کند و هیچ‌کس هم حواسش به جان و مال مردم نیست.

ساخت انبار نفت به سال ۱۳۵۳ برمی‌گردد؛ ‌‌قریب به نیم قرن پیش که شهران در حاشیه حریم تهران آن روز بیابانی بیش نبود، انبار نفت شهران و مخازن عظیم آن در بیابان بنا شدند.

سال‌ها می‌گذرد و توسعه شهر اجتناب‌ناپذیر شده و حالا، صحیح یا غلط انبار نفت شهران درست در وسط بافت مسکونی قرار دارد و صدها خانه عمودی با یکی از مهم‌ترین مراکز تأمین سوخت پایتخت همسایه شده‌اند. خطر بیخ گوش نه فقط شهرانی‌ها بل تهرانی‌هاست.

اما همه ماجرا این نیست و‌‌‌ تردد روزانه ده‌ها تانکر ۳۰هزار لیتری بنزین از دل بافت مسکونی یک روی سکه است و روی دیگر فاجعه قرارگرفتن مخازن عظیم انبار نفت بر روی گسلی است که بر اساس آمار، سال‌هاست که آبستن زلزله‌ای ویرانگر است که با فعالیت گسل مشا تلفات انفجار انبار نفت در شهران بسی بیش از زلزله تهران خواهد بود.

فاجعه بیروت نشان داد مطالبه خروج انبارهای مواد شیمیایی از شهرها همچون خروج انبار نفت از شهران، امروز نه یک‌مطالبه محلی بل یک مطالبه ملی است.

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: انبار نفت شهران؛ فاجعه‌ای دهشتناک‌تر از بیروت در کمین تهران