دلبسته کوشش علمی و ارزش های روشنفکری

چکیده :قانعی راد به سنت روشنفکری پایبند بود. روشنفکری در ایران تاریخ پر ماجرایی داشته است و در دوره معاصر با فراز و فرودهای زیادی روبرو بوده است. جامعه ایران در مقاطعی روشنفکران را عامل همه نابسامانی های خود پنداشته و به آن باور پیدا کرد. تحلیل ساده انگارانه جلال آل احمد در خدمت و خیانت روشنفکران نمود اینچنین باوری بود که بعدا با تحولات عمیق اجتماعی تشدید...


دکتر محمدامین قانعی راد متفکر و رئیس انجمن جامعه شناسی کشور پس از یک دوره بیماری چهره در نقاب خاک کشید. رفتن او زودهنگام و ناباورانه بود. قانعی راد جامعه شناسی پرکار و اندیشمندی پر دغدغه بود. او در مورد جامعه شناسی علم و نظام آموزشی در ایران حرف های جدی را مطرح کرد. دو نوشته او به نام های جامعه‌شناسی رشد و افول علم در ایران و ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظام‌های اجتماعی – اقتصادی در ایران سوالات و بحث های قابل توجهی را در مورد چگونگی علم و تحول و کاربست آن در ایران مطرح می کند. از نظر قانعی راد علم در ایران به دلیل پیشینه و زمینه گسترش آن با فضای اجتماعی بیگانه است و این بیگانگی تاریخی یک ناهمگونی ایجاد کرده است که قانعی راد نام آن را ناهمزمانی علم و جامعه می گذارد. دانش در ایران با انتقال از بیرون حاصل گردیده است. بنابراین در این انتقال تنها جسمِ دانش منتقل شده است و روح آن انتقال پیدا نکرده است. قانعی‌راد توضیح می دهد که منظور او از “روح علم” همان “روحیه علمی یک جامعه” یا اجتماع علمی است که باید از درون آفریده شود. پدیدآمدن روح علمی با برنامه‌ریزی و یا به صورت دستوری به دست نمی آید، بلکه حاصل یک فرایند است و برای به دست آوردن آن باید بردباری به خرج داد. او به این شکیبایی تاکید می کند اما یادآور می شود که این شکیبایی منفعلانه نیست، بلکه با تلاش علمی و برنامه ریزی و مدیریت علمی همراه است. از دیدگاه قانعی‌راد اهمیت فراهم شدن روح علم در توسعه علمی، بسیار بیشتر از دستیابی به جسم علم است. بنابراین ابتدا لازم است تا درکی مناسب از فقدان روح علمی، به دست آید. آنگاه آمادگی برای پدید آمدن آن از طریق”برنامه‌ریزی‌های علمی” و تلاش بردبارانه مورد نظر او است. اوا ز عوامل دیگری مانند «درون‌گرایی» و «خودبسندگی» به عنوان دلایل عدم پدیدار شدن روح علمی بحث می کند که قابل توجه هستند. قانعی‌راد برای تصحیح نهاد علم از جمله به “ادغام نهادی” و پیوند طبیعی میان نظام اقتصادی و نظام دانشگاهی تاکید می کند.

قانعی راد به سنت روشنفکری پایبند بود. روشنفکری در ایران تاریخ پر ماجرایی داشته است و در دوره معاصر با فراز و فرودهای زیادی روبرو بوده است. جامعه ایران در مقاطعی روشنفکران را عامل همه نابسامانی های خود پنداشته و به آن باور پیدا کرد. تحلیل ساده انگارانه جلال آل احمد در خدمت و خیانت روشنفکران نمود اینچنین باوری بود که بعدا با تحولات عمیق اجتماعی تشدید گردید. قانعی راد از منتقدان این دیدگاه است و تحلیلی متفاوت ارائه می کند. روشنفکر و روشنفکری از دیدگاه او با حیات جامعه پیوندی مستقیم دارد. بنابراین تمام قامت از روشنفکری دفاع می کرد. از نگاه او مرگ روشنفکری، مرگ جامعه است. او به راستی تشخیص داده بود که یکی از بزرگترین‌مشکلات اجتماع امروز ما فقدان گفتگو است و گفتگو را نیاز اساسی جامعه ما می دانست.

در سفر چند سال پیش والرشتاین به تهران، تعدادی از اساتید علوم انسانی کشور شبی را گرد هم آمدند. شب به یاد ماندنی بود و بحث های مفیدی صورت گرفت. بیشتر زحمت آن برنامه با دکتر قانعی راد بود.

یادش گرامی باد

منبع خبر: کلمه

اخبار مرتبط: دلبسته کوشش علمی و ارزش های روشنفکری