گام بلند اصولگرایان برای تصاحب شبکه نمایش خانگی
تبلیغ فردگرایی سرمایهداری به جای پدرسالاری ولایی به داستان اکثر سریالهای پرمخاطب شبکه نمایش خانگی جهت میدهد. اصولگرایان میخواهند با تصاحب شبکه نمایش خانگی این معادله را جابجا کنند. سازمان سینمایی از یک سو بر اساس سیاستهای راهبردی دولت روحانی، مبنا را بر کاهش تصدیگری دولتی گذاشته اما از طرف دیگر نمیتواند حوزه حاکمیتی خود را یکسر به صدا و سیما واگذارد. چالشی این میان درگرفته است.
- تبلیغ فردگرایی سرمایهداری به جای پدرسالاری ولایی به داستان اکثر سریالهای پرمخاطب شبکه نمایش خانگی جهت میدهد. اصولگرایان میخواهند این معادله را جابجا کنند.
در سالهای گذشته تعریف «صوت و تصویر فراگیر» چالشبرانگیز بود و به اختلافات بین وزارت ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما دامن زده بود. ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه اواخر دی سال گذشته با اتکا به دستور رهبر جمهوری اسلامی اعلام کرد هرگونه فعالیت در زمینه «صوت و تصویر فراگیر» صرفاً در صورت اخذ مجوز از صدا و سیما مجاز است. اصولگرایان اکنون میگویند هرگونه فعالیت صوتی و تصویری اعم از نمایش خانگی و حتی در فضای مجازی هم باید با مجوز صدا و سیما باشد. نخستین گام اصولگرایان برای به انحصار درآوردن صوت و تصویر در ایران، برای قبضه کردن شبکه نمایش خانگی است.
محمد مهدی طباطبایینژاد، معاون نظارت سازمان سینمایی جمعه ۳۱ مرداد یک بار دیگر حساب «محتوای سمعی و بصری» را از «صوت و تصویر فراگیر» جدا کرد. طباطبایینژاد گفت:
«بر اساس متون صریح قانونی مصوب نهادهای قانونگذار “صدور مجوز تولید و نمایش هرگونه محتوای سمعی و بصری” بر عهده وزارت ارشاد است. به تعبیری مسئولیت انتشار محتوا و صدور مجوز برای محصولات شبکه نمایش خانگی اعم از فیزیکی یا مجازی همچنان بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد است.»
بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال ۹۷ صوت و تصویر فراگیر عبارت است از:
«پخش گسترده یا ایجاد قابلیت پخش گسترده محتوای صوتی و تصویر یا ترکیبی از آنها که به صورت یکسویه برای مخاطب عام بوده، الزامی به شناسایی مخاطب نباشد و محتوای توزیع شده، زنده بوده یا جدول پخش زمانی داشته باشد.»
اصولگرایان گمان میکنند شبکه نمایش خانگی نیز در این تعریف میگنجد. با همهگیری بحران کرونا در ایران، محصولات شبکه نمایش خانگی با اقبال بیشتر مخاطبان خانهنشین مواجه شده و این موضوع هم به ژرفای بحران بین دو طرف دامن زده است. اصولگرایان میگویند سریالهای شبکه نمایش خانگی در فقدان نظارت موثر وزارت ارشاد بنیانهای خانواده ایرانی را به خطر انداختهاند. اینجا اما بحث سرمایه هم هست.
بازدهی مالی شبکه خانگیفیلمسازانی که توانایی هنری و قدرت جذب سرمایه را دارند، معمولاً به ساخت سریال برای پخش در شبکه خانگی متمایلاند. محصولات شبکه خانگی از نظر بازگشت سرمایه قابلپیشبینیتر از محصولات اغلب زیانده سینمای ایراناند. سرمایهگذاران هم طبعاً رغبت بیشتری برای سرمایهگذاری در شبکه خانگی دارند: پیشبینی بازگشت سرمایهشان قطعی و آورده و بهرهشان هم مشخصتر است. با اینحال گردش مالی سینمای ایران در مقایسه با سایر بازارها اندک است و از یک هزار میلیارد تومان فراتر نمیرود. محمد رضا عباسیان، تهیهکننده سینما و تلویزیون و رئیس پیشین شبکه نمایش خانگی در مصاحبه با «قدسآنلاین» میگوید:
«اکثر تولیدات شبکه نمایش خانگی در سال، کمتر از ۱۵۰ قسمت است، یعنی میانگین پنج سریال در سال که این عدد به لحاظ آماری قابل اعتنا نیست. این در حالی است که سازمان صدا و سیما در سال بیش از یکهزار و ۵۰۰ قسمت سریال از تلویزیون پخش میکند.»
سریالسازی در مقایسه با ساخت فیلم سینمایی هم سادهتر است و هم سودآورتر. یک فیلمنامه بر اساس یک داستان عاشقانه کلیشهای، پیشتولید همراه با گروه ثابتی از بازیگران و عوامل فیلم.
عباسیان در ادامه سخنان خود در گفتوگو با «قدسآنلاین» میگوید:
«در ایران سالانه ۴۰ تا ۴۵ فیلم فرصت اکران پیدا میکنند و هر کسی هم که فیلم میسازد بالای ۹۰درصد سرمایهاش از بین میرود، همچنان سالانه ۱۰۰ تا ۱۱۰ فیلم سینمایی در آن ساخته میشود که باز هم تولیدات شبکه نمایش خانگی با آن قابل قیاس نیست.»
فردگرایی سرمایهداری به جای پدرسالاری ولاییبه سبب سادگی تولید و بازدهی سرمایه، محصولات محدود شبکه نمایش خانگی که یک دهم محصولات صدا و سیماست چالشآفرین شده است. محصولات شبکه نمایش خانگی بر خلاف سریالهای سیمای جمهوری اسلامی پرمخاطبترند: «شام ایرانی» (گرته ناشیانهای از «بفرمائید شام» شبکه من و تو)، مجموعههای تلویزیونی «دل»، «عاشقانه» «آقازاده»، «همگناه» و «کرگردن» در همین هفتههای اخیر پربازتاب و پربیینده بودند. اغلب این سریالها داستانهای عشقی و خانوادگی دارند و زندگی لایههای مرفه و یا بسیار مرفه جامعه را در متن یک زندگی پرتجمل نشان میدهند. حتی سریال «آقازاده» محصول سازمان سینمایی اوج وابسته به سپاه پاسداران هم مستثنی نیست: فردگرایی سرمایهداری به جای پدرسالاری ولایی که از برخی لحاظ خطوط قرمز در جمهوری اسلامی ایران را نقض میکند و در ازای آن، در شرایط بحرانهای معیشتی، مردم را مشغول میکند. اما در همان حال ژرفای تبعیض طبقاتی را هم برای مردم آشکار میسازد.
در سریال قابل تأمل «همگناه» (نوشته علی کوچکی) دو طرف معادله «فردگرایی سرمایهداری» و «پدرسالاری ولایی» در بستر روابط خانوادگی خانواده صبوری به هم میخورد و اغتشاش به وجود میآید و در مسیر داستان با چیرگی فردگرایی بر پدرسالاری مجدداً آرامش و نظم برقرار میشود. علاوه بر چنین مضامینی، نحوه آرایش زنان و عبور از خطوط قرمز در دیالوگنویسیها و خیانت در زناشویی، صدای اصولگرایان را درآورده است. چکیده انتقادات هم این است که سریالهای پرمخاطب شبکه خانگی بر گرته سریالهای ترکیهای و شبکه فارسیوان همان تمها و فضاها را مبتنی بر روابط عاشقانه مثلثی و مربعی بازسازی میکنند. سید محمد مهدی طباطبایینژاد، معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پاسخ گفته است:
«در سریالهای ما ممکن است فضاهای ملتهب و عاشقانه وجود داشته باشد اما هیچیک از این سریالها از شرع خالی نشدهاند، التهابهای عاشقانه داشتهاند که البته من هم شخصاً موافق آنها نیستم ولی میخواهم بگویم هیچیک حریمشکنی نکردهاند.»
کانون کارگردانان ایران و همچنین کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران در روزهای گذشته با انتشار بیانیههایی هشدار دادهاند که توقف تولید سریالهای خانگی سبب نابودی پلتفرمهای فضای آنلاین، از دست رفتن مخاطبان میلیونی و بیکاری بسیاری از عوامل سینمای ایران میشود. کانون فیلمنامهنویسان یادآوری کرده است که محصولات سانسور شده سازمان سینمایی و صدا و سیما تنها در یک میدان بیرقیب شانس دیده شدن دارند: میدانی که پدرسالاری ولایی بر آن غلبه دارد اما از ساکنان زمین خالی است.
بیشتر بخوانید:
فضیلت ساختن از ناموسپرستی در تولیدات فرهنگی جمهوری اسلامیمنبع خبر: رادیو زمانه
اخبار مرتبط: گام بلند اصولگرایان برای تصاحب شبکه نمایش خانگی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران