عباس سلیمی نمین: اصلاحطلبان با طرح نام تندروها میخواهند امتیاز بگیرند/ اصلاحطلبان میخواهند هم جاذبه اپوزیسیون را داشته باشند هم بر قدرت تکیه بزنند/ با قلدری و جوسازی نمیتوانند به قدرت برسند
گروه سیاسی فردا: اصلاحطلبان کمتر از یکسال به انتخابات ریاستجمهوری از افرادی به عنوان نامزدهای خود نام میبرند که شاید خودشان هم بدانند ایشان شانسی برای ورود به انتخابات ندارند؛ مشخصا مصطفی معین و محمدرضا خاتمی که سابقه این دو شخصیت سیاسی چنان رادیکال است که هر فردی که قدری به عرصه سیاسی و قانونی آشنا باشد حدس میزند که آنها دیگر نمیتوانند وارد قدرت رسمی شوند و به احتمال زیاد اصلاحطلبان هم این گزاره را درک میکنند اما اصلاحطلبان در پی مطرحکردن نام چنین نیروهای رادیکالی چه هدفی را دنبال میکنند؟ برای مثال چرا روزنامه شرق به عنوان یک روزنامه کاملا اصلاحطلب یک روز محمدرضا خاتمی را عکس یک میکند و او را یک احتمال قوی ریاستجمهوری معرفی میکند و روز دیگر تصویر مصطفی معین را در جای ویژهای در صفحه اول قرار میدهد و تیتر میزند: «معین از وزارت علوم تا ریاستجمهوری؟»
عباس سلیمینمین، تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیل اهداف اصلاحطلبان در این موضوع به «فردا» گفت: «تعارضهای آشکاری در اظهارات و رویکرد اصلاحطلبان دیده میشود که نمیتواند برای رفع این تعارضها پاسخ روشنی ارائه کنند. برخی نیروهای سیاسی به صورت مستمر سعی میکنند که مردم را از اصل انتخابات مأیوس کنند و چنین القاء میکنند که انتخابات در کشور وجود ندارد بلکه آنچیزی که برگزار میشود انتصابات است؛ در عین حال که چنین سخنانی را مطرح میکنند پاسخ نمیدهند که چهطور از این به تعبیر آنها انتصابات بارها نامزدهای خودشان انتخاب شدهاند و به دفعات توانستهاند مهمترین نهادهای انتخابی از جمله ریاستجمهوری یا مجلس یا شورای شهر را در اختیار بگیرد؟»
او ادامه داد: «آنها میخواهد هم اپوزیسیون باشند و هم در چارچوب مقررات به جایگاههای قدرت برسند و گویا نمیپذیرند که اپوزیسیون سودای قدرت ندارد مگر با از بینبردن نظام. اصلاحطلبان میخواهند هم جاذبه اپوزیسیون را داشته باشند هم بر قدرت تکیه بزنند که جمع این دو با یکدیگر شدنی نیست».
او در تشریح علل مطرح شدن نامهای نیروهای رادیکال از سوی اصلاحطلبان تصریح کرد: «متأسفانه همین افرادی که اخیرا نامشان مطرح شده است، بارها در جهت تخریب قانون اساسی و نظام حرکت کردهاند. طبیعی است کسی که در مسیر ساختارها حرکت نمیکند، نمیتواند وارد قدرت شود. برای مثال بهیاد داریم که در انتخابات سال84 اصلاحطلبان اعلام کردند که انتخابات مخدوش است که البته آقای خاتمی گفت انتخابات سالم است و شبههای در آن نیست. منظور اصلاحطلبان از مخدوشبودن انتخاباتی که از قضا دولت اصلاحات برگزار کرده بود، این بود که ما هیج وقت شکست نمیخوریم و اگر زمانی به رأی نیاوریم، انتخابات مخدوش است و تقلب شده است. در سال88 هم این بحث را به معیوببودن ساختارها تعمیم دادند و شبهه ایجاد کردند یک تقلب بزرگ رخ داده است که هیچ وقت نتوانستند مستندی برای ادعای خود ارائه کنند. دیدیم که دو سال بعد آقای خاتمی در انتخابات مجلس رأی داد و به نوعی نشان داد که به ساختارها اعتماد دارد و حتی در سال92 با تبلیغاتی که انجام دادند، توانستند پیروز انتخابات شوند؛ همانطور که میبینیم اصلاحطلبان در یک تعارض بزرگ به سر میبرند و از یک سو از ساختارها عبور میکنند و از سوی دیگر میخواهند در همین ساختارها به قدرت برسند. آنها باید بدانند که نمیشود با قلدری و جوسازی به قدرت برسند».
سلیمینمین ادامه داد: «اینکه شورای نگهبان آنها را تأیید صلاحیت بکند یا نه بحث ثانویهای است مهم این است که اصلاحطلبان با مطرحکردن نام چنین افرادی میخواهند از نظام امتیاز بگیرند و خواسته خود را تحمیل کنند. از سوی دیگر برخی افراد در معرض فراموششدن قرار دارند. اصلاحطلبان به بهانه انتخابات نام آنها را به میان میآورند تا شاید مردم قدری آنها را به یاد بیاورند وگرنه معلوم است که اجازه حضور در قدرت به افراد ساختارشکن داده نمیشود؛ افرادی که در مجلس قانون اساسی را زیر سوال بردند یا نگارش نامه موسوم به 127نفر عملا از دشمن دفاع کردند و بوش پسر را امیدوار کردند که میتواند به ایران حمله کند زیرا جامعه ایران را آنقدر سیاه و مأیوس نشان دادند که گویی هیچ راهی جز تسلیمشدن در برابر آمریکا وجود ندارد».
منبع خبر: فردا
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران