دستفروشان اینستاگرد

دستفروشان اینستاگرد
خبر آنلاین

اینها معمولا یا ثابت و یا سیّاراند. در هر دو نوع‌اش، بدون مجوز و به شکلی غیر رسمی از فضاهای عمومی شهری برای فروش کالا یا ارائه خدمات استفاده می‌کنند. ما چه در خانه بنشینیم و چه به خیابان‌های شهر برویم شکلی از دستفروشی یا دوره‌گردی را می‌توانیم ببینیم.  اینها در خیابان‌های اصلی، در وسایل حمل‌و‌نقل عمومی و به ویژه در مترو به شکل سیار یا ثابت کالاهایشان را می‌فروشند و معمولا در آسیب‌شناسی شهرهای کشور به عنوان یکی از مشکلات حل‌ناشده و -به تعبیر برخی- رهاشده شهری قلمداد می‌شوند. ریشه‌های این پدیده اجتماعی پیچیده و حل آن نیز نیازمند سیاست‌های جامع اقتصادی و اجتماعی است که البته متأسفانه وجود ندارد. موضوع این نوشته اما پدیده نوظهور دیگری در همین ارتباط است.

فرض کنید فردی در اینستاگرام درباره وقف کوه دماوند، یا درگذشت سیروس گرجستانی، یا معرفی یک کتاب خوب فلسفی، یا نزاع ساختگی بین دو سلبریتی، یا افزایش قیمت طلا و ارز، و یا دلایل جویدن ناخن در بین کودکان پستی منتشر می‌کند. پس از انتشار، پیرامون موضوع پست او جر‌و‌بحث و اختلاف‌نظر شدیدی بین خوانندگان شکل می‌گیرد. ناگهان در گرماگرم بگومگوهای عادی، روشنفکرانه یا کارشناسی، نظری(کامنت) در فهرست نظرات ظاهر می‌شود: « بدلیجات شیک، زنانه و مردانه. به صفحه‌ام سر بزنید» یا «شال و روسری کیلویی و عمده. در همان روز خرید ارسال می‌کنیم.» یا « نارنگی شهسوار برای شب یلدای شما. حاج جبار و پسران. لطفا تماس بگیرید»، یا«زیرپیراهن‌های رکابی مردانه در انواع رنگ‌ها برای مشکل پسندان»، «سرویس غذاخوری سرامیکی. از غذا خوردن لذت ببرید».

فعلا آنها را «دستفروشان اینستاگَرد» بنامیم. همانطور که دستفروشان به طریقی تمامی فضاهای عمومی شهری را اشغال کرده‌اند دستفروشان اینستاگرد نیز تلاش می‌کنند تا فضاهای مجازی عمومی و غیرتجاری را تبدیل به فضایی برای داد‌و‌ستد کنند. بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که برخی از دستفروشان اینستاگرد توجهی به اصول اولیه ارتباطات اجتماعی ندارند. برای مثال دقیقا در گرماگرم جر‌و‌بحثی گروهی در یک صفحه عمومی جمله‌ای تبلیغاتی درباره کالا و خدمات‌شان به سوی دیگران «پرتاب» می‌کنند، رفتاری که به ندرت در دنیای واقعی انجام می‌شود. به بیان بهتر آنان تقریبا هیچ توجهی به فرصت و زمان مناسب برای بازارگرمی و یا حتی تناسب نیازهای مخاطب و نوع کالا و خدمات تبلیغی ندارند. نکته جالب دیگر آنکه دستفروشان اینستاگرد صفحه‌ای شخصی مربوط به کسب‌و‌کار خودشان را در اینستاگرام ایجاد کرده‌اند ولی علاوه بر آن، در قسمت نظرات صفحات پربیننده نیز به تبلیغ کالا یا خدمات مشغول‌اند. در واقع آنان در فضای مجازی هم محل کسب ثابتی دارند و هم به دوره‌گردی می‌پردازند.
درست است که امروزه بازاریابی دیجیتال یکی از شیوه های نوین و مؤثر فروش کالا و خدمات محسوب می‌شود ولی بدون تردید تابع اصول، آداب و معیارهایی است که بدون توجه به آنها نتیجه، صرفا آشفتگی و تعرض به حریم و حقوق سایر کاربران فضای مجازی خواهد بود.

به نظر می رسد که تحقیقات اجتماعی در مقایسه با دستفروشان خیابانگرد، توجه مناسبی به دستفروشان اینستاگرد نداشته‌اند. در این زمینه پرسش‌های مختلفی وجود دارد: خاستگاه اجتماعی آنان چیست؟ میزان آشنایی آنان با اصول بازاریابی دیجیتال چقدر است؟ میزان آشنایی آنان با موضوعاتی چون حریم خصوصی در فضای مجازی چقدر است؟ آیا دستفروشی به شیوه اینستاگردی ادامه دستفروشی به شیوه خیابانگردی این افراد بوده و با هدف افزایش درآمد انجام می‌شود؟ درآمد دستفروشان  اینستاگرد در مقایسه با دستفروشان خیابانگرد چگونه است، بالاتر است یا پایین‌تر؟ آیا دستفروشان  اینستاگرد را می‌توان جزو تهیدستان شهری قلمداد کرد؟ آیا نما و ظاهر شیک و فتوشاپی صفحاتشان در اینستاگرام، باعث نشده تا در مقایسه با دستفروشان خیابانگرد، فقر احتمالی نهفته در زندگی آنان به چشم نیاید؟ آیا دستفروشان اینستاگرد هویت صنفی مشخص و به‌رسمیت‌شناخته‌شده‌ای دارند یا آنکه پراکنده و گمنام در حال کسب و کار هستند؟

در یکی دو سال اخیر شاهد دستفروشان اینستاگرد فرهنگی هم هستیم. مثلا« شعر و ترانه می‌گویم. به صفحه‌ام بیایید تا زیبایی را با هم تمرین کنیم»، یا « داستانک‌های مرا بخوانید روزتان متفاوت می‌شود. منتظرم». گویا این روزها دستفروشی به شیوه اینستاگردی به مهمترین استراتژی شکارِ توجه و استراتژی فروش تبدیل شده است.

* عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: دستفروشان اینستاگرد