پاسخ به اتهامنامه؛ نامه سیدمصطفی تاجزاده به مشرقنیوز
بخش چهار و پنج
با هر تحلیلی از بهار عربی، چه آن را پروژهای امریکایی با اهداف خائنانه ارزیابی کنیم، و چه بیداری اسلامی بدانیم که به انحراف رفت، و چه اعتراضات خودجوش مردم ناراضی و معترض به فساد و تحقیر و سرکوب ببینیم، که ناکام ماند، روش موفق کاهش نارضایتی، مهار اعتراضات و افزایش کارآمدی نظام سیاسی، «نظامیگری» بیشتر نیست، «اصلاحات» بیشتر است.
مرحوم حسین شیخالاسلام در جواب به این سوال که “درسته که میگویند سوریه اصلا تجهیزات ضد شورش و حتی یک باتوم هم نداشت و هر چه بود سلاح جنگی بود؟” گفت: «بله نداشتند اما الان دارند. یه مزیتی که ایران دارد این است که تمام فرماندهان ارشد نظامی و امنیتیاش ماجرای سوریه را میفهمند… و میدانند مشکل بشار چیست. تا ۴ نفر جمع میشدند بهجای برخورد پلیس، ارتش رگبارمسلسل میبست روی اینها. مذاکره با معارضین کجا بود اصلا؟! فقط میخواست با زور حل کند.»
اشتباه استراتژیک جمهوری اسلامی آن بود که بهجای جلوگیری از جنگ و ویرانی سوریه، بقای بشار اسد به هر قیمت را هدف گرفت و ضرورت اصلاحات سیاسی و اقتصادی فوری در سوریه را درنیافت. خطای راهبردی اسد نیز این بود که دیر فهمید که راه حذف نشدن حکومت خود و نابودی جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی نگاه به درون و بازگشت به مردم است نه نگاه به بیرون و اتکا به تضاد منافع قدرتهای بزرگ یا متحان خارجی. اسد باید میفهمید که دوران استکبارستیزی و اسرائیلستیزی استبدادی به پایان رسیده است.
شعار دفاع از حرم، به دولتهای مستبد و فاسد عرب فرصت داد با تحریک احساسات اهل سنت، بکوشند ایران و شیعیان را خطر اصلی دنیای عرب و حتی جهان اسلام جلوه دهند و با سواستفاده از روند اوضاع، بهشکلی بیسابقه به عادیسازی روابط با اسرائیل بپردازند؛ در انتقال پایتخت اسرائیل به بیتالمقدس ساکت و منفعل بمانند؛ در تثبت بلندیهای جولان به سود اسرائیل گامی برندارند؛ علیه بمباران مکرر مراکز سوری توسط اسرائیل هیچ نگویند؛ و درعین حال برای خروج ترامپ از برجام کف بزنند و از واردآمدن فشارحداکثری به ایران و ایرانی بهوجد آیند.
خاتمی در عمل نشان داد اصلاحات موثرترین و کمهزینهترین روش مصونکردن ایران از هر خطری است. در دوره وی جنگ و تحریم جهانی علیه کشورمان منتفی بود. همبستگی ملی وضعیت مساعدی یافته بود، اگر آن را عالی نخوانیم و در هر حال گرایشهای جداییطلب محلی از اعراب نداشتند. ثبات و رشد اقتصادی و مهار گرانی و تورم، و چشم انداز روشن از آینده، جایی برای نگرانی از اعتراضات خیابانی مردم باقی نمیگذاشت. همکاری گسترده و همهجانبه با دولتهای دیگر اجازه ماجراجویی به گروههای تروریستی نمیداد. صنایع دفاعی و نظامی میهن نیز از گشایش اقتصادی دوران اصلاحات حداکثر بهره را بردند و به تقویت و ارتقای کمی و کیفی خود پرداختند. در دوره اصلاحات در مجموع هم نظام امنیت داشت و هم مردم. مجمع عمومی سازمان ملل هم به اتفاق آرا آغاز هزاره سوم میلادی را، به پیشنهاد خاتمی، سال گفتگوی تمدنها نامید. پس از منظر بینالمللی نیز اعتبار ایران و ایرانیان به حد بالایی رسیده و امریکا در مواجهه با ایران با دشواری زیادی روبهرو شده بود.
در قوت و حقانیت اصلاحات همین بس که احمدینژاد که بسیار کوشید ایده گفتگوی تمدنها را به محاق برد و بهجای آن دروغبودن هولوکاست را ثابت کند، امروز به اشتباه بزرگ خود پیبرده و به گفتمان خاتمی بازگشته است. او دیگر رسالت خود را نفی هولوکاست و انکار یهودکشی هیتلر و نازیها نمیبیند و به ضرورت دعوت به صلح و دوستی و گفت و گو برای نجات انسانها رسیده است. اگرچه کمترین اشارهای به خسارات راهبرد اشتباه خود به کشور نمیکند و توضیح نمیدهد که چرا ایران “پرچمدار گفتگوی تمدنها” را به ایران “تهدیدکننده صلح جهانی” کشاند و راه بر تحمیل تحریمهای غیرضرور ولی کمرشکن نفتی و بانکی بر کشورمان گشود.
مگر امروز ایران و ترکیه و روسیه (در قالب فرایند مذاکرات آستانه) به همان نقطه نرسیدهاند که ما از ابتدا میگفتیم؟ راه ساختن سوریه و جلوگیری از تکرار منازعات مصیبتزا، تاکید بر وفاق ملی حول انتخابات آزاد و تدوین یک قانون اساسی جدید با مشارکت همه جریانها و گرایشهاست. خب اگر این تدبیر در همان آغاز اعتراضات مردمی اتخاذ میشد، باوجود اهداف و طرحهای ویرانگر امریکا و متحدانش، به احتمال زیاد شاهد نابودی زیرساختهای سوریه و کشته و مجروحشدن صدهاهزار انسان و آوارگی میلیونها نفر نمیبودیم.
قتلهای زنجیرهای پیش از دوران اصلاحات و با هدف سر به نیست کردن افراد فعال در زمینه فساد و قاچاق مواد مخدر و … با اخذ مجوزهای محرمانه و نقض آشکار روال قضایی و قانونی کشور آغاز شد. استدلال آمران این رویه غلط و غیرقانونی این بود که دادگاهها با این مفسدان با قاطعیت برخورد نمیکنند. این پروژه خطرناک در ادامه به حذف فیزیکی روشنفکران و فعالان سیاسی منتقد جمهوری اسلامی رسید. خاتمی با افشای این پروژه ادامه آن را ناممکن کرد.
من افشای قتلهای زنجیرهای و جراحی این غده سرطانی را از وزارت اطلاعات از افتخارات دولت اصلاحات میدانم. ایستادگی و پافشاری خاتمی بر پذیرش مسئولیت این جنایت توسط وزارت اطلاعات، که منجر به صدور اطلاعیه تاریخی وزارت در این باره شد، به ماجرای قتلهای محفلی و سلیقهای پایان داد و دیگر هیچ فرد یا نهادی نتوانست دستگاه قضایی کشور را دور بزند و با گرفتن حکم از یک مجتهد در خفا، به زندگی هر که را مفسد و منحرف میداند، پایان دهد.
ما چارهای جز گفتوگو و تفاهم نداریم. باید بپذیریم که حذف درازمدت هیچ گرایشی نه ممکن است و نه مطلوب و اینکه ایران متعلق به تمام ایرانیان، فارغ از علائق و سلایق و منافع آنهاست. پس لازم است با کمک یکدیگر شرایطی را فراهم آوریم که پیرو هر دین و آئینی، و هر عقیده و سلیقهای احساس کند ایران میهن او هم هست و در آن از حرمت و کرامت و حقوق برخوردار است و در چهارچوب قانون امکان مشارکت و رقابت آزاد و عادلانه را در تمام عرصههای اجتماعی و سیاسی دارد.
چرا بهجای توسل به اتهام و افترا برای بدنامکردن و حذف یگدیگر، از خرد و دانش و تجربه همدیگر بهره نگیریم و با یکدیگر به گفتگو نپردازیم؟ بگذاریم تکفیر منتقدان و تفسیق مخالفان در انحصار داعش و القاعده بماند و سیاستورزان ایرانی، مانند همقطاران تونسی خود، گفتگوهای ملی را، از چپ و راست، اسلامگرا و سکولار، زن و مرد، لیبرال و سوسیالیست بهمنظور رسیدن به تفاهم، جایگزین تمامیتخواهی و برچسبزنی و طرد دیگری کنند.
منبع خبر: کلمه
اخبار مرتبط: پاسخ به اتهامنامه؛ نامه سیدمصطفی تاجزاده به مشرقنیوز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران