معنای سه فرصت ۱۰۰ روزه و تجربهی ۷ ساله برای دولت روحانی
به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، روز گذشته کابینه حسن روحانی در آخرین سال کاری دولت دوازدهم بهمناسبت هفته دولت به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند.
آیتالله خامنهای در این دیدار با اشاره به اینکه سال آخر فعالیت دولت فرصتی قابل توجه برای خدمت به مردم و کشور است، به برنامههای 100 روزه دولتها در آغاز روی کارآمدن اشاره و فرمودند: «در بعضی از کشورهای دنیا معمول است، در کشور ما هم اخیراً معمول شده که در اوّل مسئولیّت، رؤسای محترم یک فرصت صدروزه را معیّن میکنند میگویند در این 100 روز مثلاً این کارها را یا یک کارهایی را انجام میدهیم، مردم هم در فرصت صدروزه قضاوت میکنند، مطبوعات و دیگران میگویند در این 100 روز این جور کار شد؛ خب معلوم میشود که در 100 روز میشود کارهای مهمّی کرد. یک سال سه تا 100 روز به اضافهی یک 65 روز است؛ بنابراین، زمان کمی برای کار نیست.»
یک سال اگرچه در مقایسه با 7 سال زمان کمی بنظر میرسد، اما میتوان با برنامهریزی طرحهای کوتاه مدت و میان مدتی را پیگیری کرد که موجب تحول در اقتصاد یا سایر بخشهای اداره کشور شود.
حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی سال 92 نیز از طرح کوتاه مدت 100 روزه برای تحول اقتصادی سخن گفته بود: «راهحلهای کوتاه مدت یک ماه و 100 روزه برای حل مشکلات ومعضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیش بینی شده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم. با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی که مشکل دارند، مشکلات آنها را در یک مدت کوتاه حل و فصل کنند.»
در آمریکا نیز دونالد ترامپ بعد از روی کار آمدن اعلام کرده بود که در 100 روز اول پس از به قدرت رسیدن، برنامه همه جانبه اضطراری را به اجرا خواهد گذاشت. اکثر کشورهای اروپایی نیز بعد از جنگ جهانی دوم و آسیبهایی که به اقتصادشان وارد شده بود، با شناسایی نقاط ضعف اقتصادی، با طرحهای کوتاه مدت و -و البته بلند مدت- توانستند ظرف مدت کمی کشور خود را به ثبات و رشد اقتصادی برسانند.
عمده طرحهای کوتاه مدت اقتصادی که موجب ثبات و رشد میشود، در بازههای سه ماهه و 100 روزه قابل پیگیری و اجراست.
از سویی، سال آخر دولتها عمدتاً به فعالیتهای سیاسی یا گاهی سوءاستفاده مدیران از موقعیت شغلیشان صرف میشود و یا به برنامهریزی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آینده معطوف است.
همچنین عمده وزرا و مسئولان انگیزه سالهای ابتدایی خدمت را ندارند و بههمین دلیل شاهد نوعی رخوت در بدنه دولتها هستیم. قضاوت درباره کارنامه 8 ساله هر رئیسجمهوری نیز معطوف به عملکرد سال آخر آنهاست و اگر با انبوهی از مشکلات در حوزه داخلی یا سیاست خارجی، کلید پاستور را به نفر بعدی تحویل دهند، خاطره خوبی از آنها در ذهن جامعه باقی نمیماند. چنانچه تجربه دولتهای گذشته همچون کابینه مرحوم هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد نشان میدهد که عمده مشکلات در حوزه اقتصادی یا بینالمللی در سال آخر حضور در قدرت بهوجود آمده است.
در مقابل این رویکرد، دولتها میتوانند سال آخر اقداماتی انجام دهند که اشتباهات 7 سال گذشته را تاحدودی از بین ببرد و با خاطره خوشی کابینه را تحویل رئیسجمهور بعدی بدهند.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار مشکلاتی که دولت باید برای حل و فصل آنها برنامهریزی کند اشاره کردند: قول ساخت 600 هزار واحد مسکونی در آخرین سال دولت، اصلاح ساختار بودجه، نظام بانکی و نظام مالیاتی، سیاست پالایشگاهسازی برای جلوگیری از صدور نفت خام، تقویت شرکتهای دانشبنیان، جلوگیری از قاچاق، هدایت نقدینگی بهسمت تولید، تقویت ارزش پول ملی و... .
بسیاری از مشکلات فعلی نیاز به برنامههای بلندمدت چند ساله ندارد بلکه با ارائه طرحها و لوایح کارشناسیشده به مجلس و همچنین پیگیری سیاستهای تشویقی مانند پشتیبانی از صنایع کوچک و متوسط، افزایش مشارکت مردمی در تولید، ارتقای بهرهوری نیروی کار و... قابل حل است. برخی دیگر از مشکلات همچون مقابله با سوءاستفادههای مالی مدیران و جلوگیری از قاچاق کالا نیازمند تعامل دولت با دستگاه قضایی و نیروهای نظامی و انتظامی است که با همکاری قوا و سایر نهادها نیز در مدت کوتاهی میتواند نتایج مطلوبی را بهدست بیاورد.
از سویی حسن روحانی در 7 سال گذشته به اندازه 70 سال تجربه باید کسب کرده باشد و تکرار دوباره آنها نتیجهای جز فرصتسوزی بههمراه نخواهد داشت. یکی از این تجربیات، قابل اعتماد نبودن قدرتهای غربی است که نقض برجام نمونه بارز آن بود. دولت وی از آغاز روی کار آمدن حل مشکلات را معطوف به مذاکره و فیصله پرونده هستهای ایران میدانست تا جایی که رفع مشکل آبِ خوردن را نیز در گروه مذاکرات میدانست: "تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسئله محیط زیست حل سود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانک های ما احیا شود..." (روحانی هفدهم خردادماه 94)
تذکر رهبر انقلاب به دولت روحانی برای جدی گرفتن سال آخر و اینکه چشم به نتیجه انتخابات آمریکا ندوزند و راه طی شدهی مذاکره را در پیش نگیرند، نقشه راهی است که اگر دولت آن را جدی بگیرد و در سه برنامه صد روزه مسیر تحول را باز کند، هم خاطره خوبی از خود بهجا خواهد گذاشت و هم مسیر درستی را پیش پای دولت آینده میگذارد.
پیوند مشکلات کشور به مذاکره نه تنها به رفع تحریمها منجر نشد، بلکه با خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها و همچنین کارشکنی اروپاییها در اینستکس مشکلات معیشتی و اقتصادی افزایش یافت. از سوی دیگر، چشم دوختن به غربیها موجب شد تا دولت نسبت به ظرفیتهای داخل کشور بی توجه باشد. در ماجرای مقابله با ویروس کرونا، بهرغم آنکه امکانات و تجهیزات ایران در مقایسه با کشورهای اروپایی کمتر بود اما یاری گرفتن از مردم و توجه به طرفیتهای داخلی موجب شد تا در ماههای اول کارنامه قابل قبولی در مقابله با کرونا داشته باشیم و جزو تجربیات موفق جهانی بهشمار بیاییم. اگر همین نگاه به ظرفیتهای داخلی در یک سال پیش رو -بهویژه در بخش اقتصاد- مورد توجه قرار بگیرد که یکی از آنها حمایت از شرکتهای دانشبنیان است، میتواند منشا تحول کشور در زمینه تولید علم و فناوری باشد.
تذکر رهبر انقلاب به دولت روحانی برای جدی گرفتن سال آخر و اینکه چشم به نتیجه انتخابات آمریکا ندوزند و راه طی شدهی مذاکره را در پیش نگیرند، نقشه راهی است که اگر دولت آن را جدی بگیرد و در سه برنامه صد روزه مسیر تحول را باز کند، هم خاطره کمتر منفی از خود بهجا خواهد گذاشت و هم مسیر درستی را پیش پای دولت آینده میگذارد.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: معنای سه فرصت ۱۰۰ روزه و تجربهی ۷ ساله برای دولت روحانی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران