منوچهر طیاب؛ «ریتم» و قطار زندگی

منوچهر طیاب مستندساز برجسته سینمای ایران روز سه‌شنبه چهارم شهریور در وین اتریش درگذشت. طیاب که در جوانی در اتریش تحصیل کرده بود، در سال‌های اخیر بیشتر در وین زندگی می‌کرد و از ماه‌ها پیش به دلیل بیماری سرطان در بیمارستان بستری بود.

طیاب که در سال ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد، پس از تحصیل در اتریش، به ایران بازگشت و از اوائل دهه چهل شمسی کارش را به عنوان مستندساز پی گرفت که تا پایان عمر نزدیک به صد اثر مستند و آموزشی را به نام خود ثبت کرد که غالب آنها پیش از انقلاب ساخته شده‌اند. فیلم‌هایی چون مسجد جامع اصفهان و همراه باد در دل تنهایی کویر در کارنامه او می‌درخشند.

اما این میان فیلم کوتاه ریتم، یکی از درخشان‌ترین آثار اوست که به رغم کوتاهی (۹ دقیقه) از آثار شاخص سینمای ایران به شمار می‌رود.

فیلم در واقع ثبت ضرب‌نوازی حسین تهرانی، تنبک‌نواز برجسته ایرانی است که از ثبت و ضبط‌های معمول فراتر می‌رود و با جسارت و هوشمندی فیلمساز به یک فیلم تجربی غریب بدل می‌شود که از کلیشه‌های معمول فیلم مستند در پنج دهه قبل ایران فاصله می‌گیرد و به تجربیات مشابه در دهه پنجاه و شصت اروپا پهلو می‌زند.

فیلم بدون استفاده از نریشن یا هر نوع توضیح اضافی، تنها به زبان سینما پناه می‌برد و با تدوین هوشمندانه‌ای که توسط خود طیاب انجام شده، به کلاس درسی درباره چیدمان تصاویری ظاهراً بی‌ربط به یکدیگر بدل می‌شود.

منوچهر طیاب در افتتاحیه دهمین دوره جشنواره سینما حقیقت

فیلم خیلی ساده با نمای دست‌ها و انگشتان تهرانی بر تنبک آغاز می‌شود و پس از چند ثانیه صورت نوازنده را می‌بینیم و بعد به همان نمای قبلی باز می‌گردیم که دوربین ثابت فیلمساز گویی مسحور حرکت این دست‌هاست و بدون هیچ حرکتی از ما دعوت می‌کند که به یک خلسه غریب بپیوندیم و همراه شویم با دست‌هایی که معجزه می‌کنند.

صدا طبیعتاً نقش بسیار برجسته‌ای در فیلم دارد و فیلمساز از ما دعوت می‌کند که ضمن تماشای این تصاویر، با ریتمی که گویی روایتگر یک فرهنگ و ویژگی‌هایش است، همراه شویم.

از حدود نیمه فیلم، زمانی که ظاهراً نواختن‌های قبلی به عنوان پیش درآمد به پایان رسیده، با نماهای یک ایستگاه قطار روبه‌رو می‌شویم که در آن مردم در حال بلیت خریدن و انتظار برای سوار شدن به قطار هستند.

برای اولین بار صدای محیط را می‌شنویم که با موسیقی ترکیب شده و با سوت قطار -سوتی که به موتیف فیلم بدل می‌شود و چندین بار در لحظاتی بسیار حساس، به ریتم فیلم و موسیقی کمک می‌کند- آماده می‌شویم که قطار به راه بیفتد. همزمان تنبک تهرانی معجزه می‌کند، گویی که اصلاً و اساساً صدای تنبک برای حرکت قطار ساخته شده و حالا ما با گوش دادن به این موسیقی مسافر این قطار شده‌ایم.

منوچهر طیاب در دهمین دوره جشنواره سینما حقیقت

ضرب بالا می‌گیرد و به نسبت حرکت قطار، ریتم تدوین هم تندتر می‌شود تا آنجا که نماها به تدریج با تندتر شدن موسیقی، کوتاه‌تر می‌شوند؛ نماهایی که به دقت از زاویه‌های مختلف حرکت قطار را دنبال می‌کنند و گاه دوربین به موقع داخل قطار می‌شود تا حس همراه بودن ما را تشدید کند.

نماهایی از داخل جلوی قطار که حرکت آن را روی ریل (و گویی حرکت ریل‌ها را) به ما نشان می‌دهد، حس مسافر بودن تماشاگر را بیشتر می‌کند و نماهای چرخ‌هایی که به سرعت در حرکتند و بارها و بارها به اشکال مختلف تکرار می‌شوند، تماشاگر را تشویق می‌کند به تأویل‌هایی فراتر از آنچه می‌بیند؛ به حرکت قطار زندگی، تند بودن ریتم آن، حرکت خواه ناخواه ما با آن و در انتها ایستادن آن که نقطه پایان این سفر و این زندگی را رقم می‌زند؛ همان نقطه پایانی که برای منوچهر طیاب به عنوان یکی از بزرگترین مستندسازان سینمای ایران رقم خورد و ما را با آثارش برای همیشه تنها گذاشت.

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: منوچهر طیاب؛ «ریتم» و قطار زندگی