وقتی قربانیان تجاوز در ایران به توییتر پناه می‌آورند

وقتی قربانیان تجاوز در ایران به توییتر پناه می‌آورند
صدای آلمان

تقریبا هم‌زمان با انتشار خبر دستگیری شش مرد از خانواده‌های پرنفوذ مصر در شهریور امسال (اوت) به اتهام تجاوز گروهی در هتلی در قاهره، یک مرد نیز در ایران دستگیر شد. دستگیری او نیز پس از افشاگری‌های اینترنتی تعدادی از زنان علیه او انجام شد. او نیز متهم به تجاوز بود. نام او، کیوان امام وردی است و هم‌اکنون در بازداشت پلیس. 

 

به نظر می‌رسد، جنبش می‌تو (Me too) که زمانی در هالیوود آغاز شد و بسیاری از زنان دنیا عموما در کشورهای غربی را به سخن گفتن از "فاجعه‌ای روزانه" به نام تجاوز و آزار جنسی کشاند، حالا بیش از پیش به کشورهایی که در آن‌ها طرح مسایل جنسی تابو است رسیده است. 

با مراجعه به مقاله انگلیسی جنبش می‌تو در ویکی‌پدیا، در مقابل نام کشور ایران تنها به اظهارنظری از سوی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی برمی‌خوریم؛ که در آن از فرصت استفاده کرده و زنان غربی را برای پیشگیری از تعرض و تجاوز به حجاب فراخوانده بود. خب، شاید حالا وقتش شده باشد که صفحه انگلیسی می‌تو در ویکی‌پدیا ویرایش شود. چرا که بیش از ۲۰ روز از افشاگری‌های متعدد زنان و برخی از مردان ایرانی در توییتر با افشای نام متجاوز یا متعرض می‌گذرد، و این افشاگری‌ها هر روز ابعاد جدیدی می‌یابد و نام‌های تازه‌ای را به میان می‌کشد. کیوان امام‌وردی تنها یکی از کسانی است که نامش به عنوان متجاوز مطرح است.

 

از ابتدا تا کنون

انتشار توییت یک کاربر با نام کاربری "امانل" در روز ۱۶ مرداد (۶ اوت) نقطه شروع افشاگری‌ها علیه تجاوز، تهاجم و آزار جنسی در ایران بود. او در توییت خود با ادبیاتی که از نظر بسیاری از کاربران، سکسیستی (جنسیت‌زده) بود، به مردان "توصیه‌هایی" برای برقراری ارتباط معطوف به رابطه جنسی سریع با زنان و دختران کرده بود.

این توییت به تنهایی برای ایجاد بحث‌های مرتبط کفایت می‌کرد، اما اتفاق اصلی زمانی افتاد که دست کم دو زن افشا کردند که این توییت "صرفا شوخی نیست" و از تجربه مشابه خود با نویسنده توییت پرده برداشتند. یکی از آن‌ها، امانل را "متجاوز" خواند. امانل در روزهای پس از آن کلا توییتر را ترک کرد. اما ترک توییتر از سوی او حرکتی را که آغاز شده بود متوقف نکرد. توییت او "کبریتی روشن در انبار باروت" بود.

 

شمار زنانی که با نام بردن از متجاوز یا آزارگر خود شروع به نوشتن کردند هر روز افزایش می‌یابد. اگرچه بسیاری از روایت‌ها می‌تواند از نظر حقوقی در حد اتهام باقی بمانند، اما افشاگری از سوی زنان روزنامه‌نگار شناخته‌شده یا تایید افشاگری‌های دیگر زنان از سوی آن‌ها به افشاگری‌ها اعتبار اجتماعی داده است. سارا امت‌علی، روزنامه‌نگار سابق، در یک سلسله توییت روایتی از رفتار آیدین آغداشلو، نقاش و هنرمند سرشناس ایرانی، نوشت و گفت از سوی او مورد "آزار جنسی" قرار گرفته است. 

آیدین آغداشلو، با گذشت یک هفته، در صفحه اینستاگرام خود متنی را منتشر کرد و به اتهامات مطرح‌شده علیه خود پاسخ داد. او در این متن ضمن برشمردن برخی فعالیت‌های هنری خود "ادعای خانمی مربوط به ۱۴ سال پیش" را "قویا" رد کرده است. او حق شکایت را برای خود محفوظ دانسته است.

بیش‌تر بخوانید: کارزار زنان ایرانی در توییتر؛ افشای تجاوز و آزار جنسی

از سوی دیگر، وجود روایت‌های مشابه از سوی زنان مختلف درباره برخی از متهمان، این روایت‌ها را باورپذیر کرده است. به نظر می‌رسد آن‌چه به دستگیری کیوان امام هم منجر شد تکرار روایت‌های مشابه از سوی زنان مختلف بود. شیرین عبادی، حقوق‌دان ایرانی برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳، در گفتگو با دویچه وله فارسی، از جایگاه حقوقی این روایت‌ها در روند بررسی پرونده می‌گوید: «در قوانین ایران یکی از راه‌های اثبات جرم، علم قاضی است. البته علم قاضی باید بر مبنای مستنداتی باشد که در پرونده وجود دارد. یکی از این مستندات شکایت افراد متعددی است که احتمال تبانی بین آن‌ها نمی‌رود و احتمال دروغ‌گویی هم نیست.»

به گفته او، "وقتی چند زن که سابقه آشنایی و رفاقت با یکدیگر ندارند از مردی به اتهام تجاوز شکایت می‌کنند و شخصیت زنان و سوابق آن‌ها نشان می‌دهد که آدم‌های قابل اعتمادی هستند در این‌صورت قاضی می‌تواند با اتکا به علم خودش که ناشی از مستندات پرونده است رای بدهد." 

هم‌اکنون نام یکی از مدیران ارشد سابق دیجی کالا، که به "آمازون ایران" معروف است، در روایت‌های متفاوت زنان از آزار جنسی در عرصه فعالیت‌های استارت‌آپی تکرار می‌شود. بالا گرفتن شکایت‌های آن‌لاین، فرشته کسرایی، مدیر منابع انسانی وقت دیجی کالا را وادار به پاسخگویی کرد. اما پاسخگویی او با واکنش سرد کاربران مواجه شد. با این‌همه برخی از کاربران، پاسخگو کردن سازمان‌ها را  تا همین جا هم دستاورد بزرگی برای جنبش اخیر می‌دانند.

یکی از افشاگران تجاوز: اصلا نمی‌دانم برای من و بدنم چه اتفاقی افتاده است  

فتانه، فعال در حوزه برابری جنسیتی در مشهد در ایران، به دویچه وله فارسی می‌گوید که یکی از نجات‌یافتگان تجاوزهای سریالی است. برخی از کسانی که به آن‌ها تجاوز شده است ترجیح می‌دهند از عبارت "نجات‌یافته" (survivor) به جای "قربانی" (victim) درباره آن‌ها استفاده شود.

روایت فتانه در شرح آن‌چه می‌گوید بر او در روز ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ (تابستان ۲۰۱۸) گذشته است، تفاوت چندانی با روایت بسیاری دیگر از قربانیان ندارد. او می‌گوید که از سر اعتماد به خانه متهم رفته است، متهم برایش نوشیدنی آورده است، فتانه نوشیدنی را نوشیده است و دیگر "چیزی به یاد ندارد". فتانه می‌گوید: «حافظه من مختل می‌شود و من چیزی یادم نمی‌آید تا فردای آن روز که شاید حدود ساعت نه صبح بود که از خواب بیدار شدم دیدم روی تخت این آقا هستم، برهنه‌ام و این آقا هم پایین تخت خوابیده است و لباس تنش است. من برنامه‌ای نداشتم که خانه این آقا بمانم و اینکه خانه او ماندم به قدر کافی شوکه‌کننده بود، و اینکه ببینم برهنه‌ام و توی اتاق این آقا و روی تخت این آقا خیلی چیزها را مشخص کرد. وقتی که پرسیدم دیشب چه اتفاقی افتاد؟ گفت همان کارهای ساده‌ای که زن و مردها می‌کنند بین ما اتفاق افتاد، می‌خواستی چه اتفاقی بیفتد؟»  

بشنوید: 

شنیدن صوت 24:39 به اشتراک بگذارید فتانه: اصلا نمی‌دانم برای من و بدنم چه اتفاقی افتاده است

ارسال صفحه Facebook Twitter google+ Whatsapp Tumblr Balatarin Digg stumble reddit Newsvine Telegram

لینک کوتاه شده https://p.dw.com/p/3hdrW

فتانه: اصلا نمی‌دانم برای من و بدنم چه اتفاقی افتاده است

فتانه می‌گوید بعد از آن به پلیس شکایت نکرده است: «من اصلا اطلاع نداشتم به من تجاوز شده است.» او که می‌گوید در زمان تجاوز "هشیاری نداشته است"، دو سال بعد و با خواندن روایت‌های دیگران در اینترنت است که می‌فهمد برای او چه اتفاقی افتاده بود. او می‌گوید که "بعد از دو سال فهمیدم که ک الف به من تجاوز کرده است". او در شرح آنچه بر او در این دو سال گذشته می‌گوید: «من در همه این دو سال احساس می‌کردم آدمی‌ام که نتوانستم موقعیت را کنترل کنم، آدمی‌ام که نتوانستم نه بگویم و ببین چه اتفاقی پیش آورده‌ام. به خودم می‌گفتم من قصد این را نداشتم که با این آدم باشم و چرا نتوانستم از خودم محافظت کنم. اما بعد از دو سال متوجه شدم که بحث محافظت از خود اصلا وسط نبوده است.»

فتانه مصمم است که از کیوان امام‌وردی شکایت کند. او با این‌همه از "مبهم" بودن مسیر پیش‌رویش می‌گوید: «امیدوارم این‌که به خانه یک مرد رفتم ذیل ارتباط نامشروع نرود، و بابتش شلاق نخورم. این‌ها ترس‌ها و نگرانی‌هایی است که من دارم.» این فعال جامعه مدنی در ایران که خود سال‌ها درباره آسیب‌شناسی مساله خشونت بر زنان کار کرده است، اما امیدش را نه در نتیجه دادگاه احتمالی، که در راهی که این افشاگری‌ها به روی قربانیان گشوده است می‌بیند. او می‌گوید: «اینکه افراد شروع کرده‌اند درباره تجاوزهایی که به آن‌ها شده صحبت کردن، یک نقطه عطف و از خیلی جهات حائز اهمیت است." 

 حکم اعدام، "ترمز روانی" برای طرح شکایت قربانیان

کارزار می تو ایرانیان تنها یک هفته پس از اعلام حکم سلمان خدادادی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، آغاز شد. دادگاه اتهام تجاوز سلمان خدادادی را مردود دانست و "رابطه نامشروع" را در غیاب شاکی، جایگزین این اتهام کرد. بنا بر یک روایت، شاکی پرونده، زهرا نویدپور، که شکایت کرده بود در سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) و هنگامی که ۲۴ سال داشته، برای یافتن کار به دفتر خدادادی رفته و در جریان گفت‌وگو با او، مورد تجاوز قرار گرفته است در دی‌ماه سال ۹۷ (ژانویه ۲۰۱۹) با خوردن قرص برنج، خودکشی کرده بود. 

در حالی که موضوع خودکشی زهرا نویدپور در ابهام باقی مانده است، برخی منتقدان نبود یک جامعه مدنی قوی در ایران را یکی از عوامل خاموش ماندن صدای زنان قربانی تجاوز در ایران می‌دانند. شیرین عبادی، حقوق‌دان ایرانی تبعیدی، با بیان اینکه گروه حقوقی تخصصی ویژه‌ای که در رابطه با قربانیان تجاوز در ایران کار کند، سراغ ندارد، تنها امکان موجود برای قربانیان تجاوز را رجوع به کانون وکلای دادگستری می‌داند. به گفته او قربانیان تجاوز خصوصا اگر ناتوان از پرداخت هزینه‌های مالی هستند، "می‌توانند با مراجعه به کانون وکلا به وکلای مساعدتی رجوع کنند."

در روزهای اخیر در توییتر برخی از وکلای زن اعلام کرده‌اند به صورت داوطلبانه وکالت پرونده‌های تجاوز را بر عهده می‌گیرند اما فعالان به حاشیه‌رانده شده حوزه زنان می‌گویند که قربانیان تجاوز نه صرفا به حمایت‌های حقوقی که به چتری از حمایت‌های مختلف نیاز دارند، که سرکوب جامعه مدنی در سال‌های اخیر بیش از پیش فعالیت چنین گروه‌های را با مشکل روبرو کرده است. 

شیرین عبادی یکی دیگر از عوامل بازدارنده برای شکایت قربانیان تجاوز را حکم اعدام که در قوانین ایران برای تجاوز در نظر گرفته شده است می‌داند. او می‌گوید: «تعدادی از افرادی که به آن‌ها تجاوز شده است؛ اساسا معتقد به اعدام نیستند و چون می‌دانند در صورت اثبات این واقعه اعدام صورت می‌گیرد حالت ترمز روانی برایشان ایجاد می‌شود.» 

او همچنین درباره پیچیدگی‌های پرونده‌های تجاوز به ممنوع بودن روابط آزاد زن و مرد در ایران اشاره می‌کند. این‌که "اگر دختری با پای خودش به منزل مردی رفته باشد، معاشقه کرده باشد و در نهایت منجر به سکسی شده باشد که زن به آن رضایت ندارد، هر چند این رابطه جنسی مصداق تجاوز است، اما زن هم در همین مقدار اعمال که انجام داده مرتکب "عمل خلاف عفت" شده و "مجازاتی در حد تعزیر که معمولا شلاق است و قابل تبدیل به جزای نقدی هم است متحمل می‌شود". چرا که به گفته عبادی، "در قوانین ایران ارتباط بین آزاد زن و مرد در محدوده‌ای که مثال زدم ممنوع است."

از ایده‌آل تا واقعیت، از گزارش به پلیس تا گریه در خفا

با این‌همه شیرین عبادی در چارچوب توصیه‌های عمومی به کسانی که به آن‌ها تجاوز شده است می‌گوید:«توصیه می‌شود که فرد، در صورت امکان، مساله را در اولین فرصت ممکن به پلیس اطلاع دهد. در اداره پلیس درخواست کند که به پزشک قانونی ارجاع شود. در این میان آثار تجاوز را از بین نبرند، حمام نکند، حتی لباسش را عوض نکند، دستشویی نرود، زیرا ممکن است شواهدی در لباس وجود داشته باشد. در این صورت اثبات تجاوز بسیار راحت‌تر خواهد بود.»

به گفته عبادی اما "مشکل جایی است که معمولا فرد آسیب‌دیده می‌ترسد و اولین کاری هم که می‌کند این است که لباس‌ها را در می‌آورد می‌اندازد دور برای اینکه یادگار خاطره بدی است، حمام می‌رود و شروع می‌کند به گریه کردن، و بعد از چند ماه شروع به گفتن حقیقت دردناکی می‌کند. در این صورت آثار جرم از بین رفته است و اثبات آن در دادگاه بسیار دشوار است." 

حالا قربانیان تجاوز و تعرض جنسی در ایران از طریق بازگویی روایت‌هایشان در توییتر در پی اجرای عدالت‌اند، حتی اگر آثار جرم و مدارک تجاوز از بین رفته باشند.

منبع خبر: صدای آلمان

اخبار مرتبط: وقتی قربانیان تجاوز در ایران به توییتر پناه می‌آورند