سکوت در جهانی که از سخن گفتن باز نمیایستد
ایسنا/کردستان ممکن است شما درونگرا نباشید؛ اما به احتمال زیاد در میان خانواده، دوستان یا در محل کارتان با فردی درونگرا در ارتباط هستید پس بد نیست با نحوه رفتار با افراد درونگرا آشنا باشید.
درونگراها در جامعهای زندگی میکنند که پیوسته بهدنبال پرورش برونگراهاست و برونگرایی را بهعنوان یک استاندارد تعریف میکند. درونگراها، همچنین بهدلیل ویژگیهای بارز شخصیتیشان، یعنی ترجیح خلوت و تنهایی به جمعهای شلوغ، گوشدادن بهجای حرفزدن، داشتن روابط کمتر اما عمیقتر و… در اقلیت هستند یا حداقل با توجه به اینکه تمایل کمی به دیدهشدن دارند، کمتر به نظر میآیند. به همین دلیل، پذیرفتهنشدن از جمله مشکلاتی است که یک درونگرا در طول زندگی بارها آن را تجربه میکند.
کتاب سکوت قدرت درون گراها در جهانی که از سخن گفتن نمی ایستد یکی از پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز نیز بوده است که خانم سوزان کین آن را نوشته است.
سوزان کین نویسنده کتاب میگوید که تقریبا تمام دوران بزرگسالیش را صرف نوشتن این کتاب کرده است و به عقیده او سکوت برای درونگراها یک قدرت درونی محسوب میشود.
کتاب سکوت در مورد چیست؟
از نگاه روانشناسی انسانها به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم میشوند؛ کتاب سکوت در مورد افراد درونگرا است و سوزان کین تاکید دارد که درونگرایی و برونگرایی دو الگوی مختلف رفتاری و شخصیتی هستند که به یک اندازه ارزشمند محسوب میشوند و میتوانند در دنیای ما اثربخش و تاثیرگذار باشند.
در این کتاب داستانهای جالبی را میخوانیم که در آخر متوجه میشویم که افراد ویژگیهایی جالب نظیر درونگرایی را دارند به عنوان مثال زن سیاه پوستی که باعث شعلهور شدن جنبش مدنی آمریکا شد یک فرد درونگرا بود.
در کتاب سکوت با اشاره به داستانها و افراد مختلف نویسنده سعی دارد به خواننده بیاموزد که درونگرا بودن میتواند یک قدرت محسوب شود و این نوع سبک زندگی هیچ ایرادی ندارد.
وقتی کتاب را میخوانید متوجه خواهید شد که ایرادی ندارد اگر شما بیش از حد دوست دارید تنها باشید و یا اینکه زیاد اهل مهمانی رفتن نباشید و یا حتی خیلی از رفتارهای دیگر که ممکن است دوستان و آشناین شما آن را درک نکنند.
قدرت سکوت؛ راهی برای شناخت بیشتر درونگراها و دنیای درونشان
شاید تصور کنید همه مباحث و مثالهای کتاب به درونگراها اختصاص دارد؛ اما اصلا اینطور نیست نویسنده بحث را با برونگراها و چگونگی تبدیلشدن برونگرایی به یک ویژگی ایده آل آغاز کرده است. در واقع، مخاطب با مطالعهٔ چرایی وجود برونگرای ایدئال به درک بهتری از درونگراها میرسد.
کتاب همچنین شامل اطلاعات مفیدی از مسیر موفقیت درونگراهای معروف و بسیار موفقی مانند استیو وازنیک (مهندس کامپیوتر، مخترع و از پایهگذاران شرکت اپل) است که میتواند برای افراد درونگرا الهامبخش باشد.
سوزان کین در بخشهایی از کتاب به پژوهشهای جالبی که در زمینهٔ شخصیت شناسی انسانها انجام شده، پرداخته و تأثیر ژنتیک در برونگرایی و درونگرایی را بررسی کرده است.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
اگر هنوز بر این باور هستید که درونگراها افرادی منزوی، افسرده و با تواناییهای پایین هستند، اگر نمیدانستید گاندی رهبر بزرگ هندوستان و النور روزولت از فعالان حقوق بشر از جمله افراد درونگرا بودهاند مطالعهٔ این کتاب به همهٔ باورهای نادرستتان درمورد درونگراها پایان خواهد داد.
ممکن است شما درونگرا نباشید؛ اما به احتمال زیاد در میان خانواده، دوستان یا در محل کارتان با فردی درونگرا در ارتباط هستید پس بد نیست با نحوه رفتار با افراد درونگرا آشنا باشید. شناخت دنیای درونی این افراد به ارتباط مؤثر و بهبود روابطتان با آنها کمک بسزایی میکند.
آشنایی با درونگرایی، پایاندادن به اندیشهٔ رایجی است که برونگرایی را ایدئال میداند و این نگرش، یک کودک، نوجوان و حتی بزرگسال درونگرا را بهشدت میآزارد. با شناخت دنیای درونگراها به داشتن دنیایی با انسانهای سالمتر و شادتر کمک خواهیم کرد.
اما اگر شما درونگرا هستید و تاکنون کوشیدهاید این ویژگی را پنهان کنید یا به سختی خود را در قالب برونگراها قرار دادهاید، مطالعهٔ این کتاب کمک میکند تا با این ویژگی و تواناییهایتان بیشتر آشنا شوید و از آنها بهشکلی بهتر بهره ببرید.
بخشهایی از کتاب قدرت سکوت
باور عموم بر این است که خود ایدئال، شخصیتی اجتماعی و گروهی است که در بین جمعیت راحت و آرام است؛ فرد برونگرا عمل را به تفکر، ریسک پذیری را به محتاط بودن و قاطعیت را به تردید ترجیح میدهد. او سریع تصمیم میگیرد؛ حتی اگر احتمال اشتباه کردنش بالا باشد؛ در کار تیمی موفق است و در گروههای مختلف بهخوبی ارتباط برقرار میکند.
درونگرایی بههمراه مشتقاتش چون حساسیت، جدیت، خجالت و کمرویی در حال حاضر ویژگی یک شخصیت طبقهٔ دومی، جایگاهی میان ناامیدی و آسیبشناسی محسوب میشود. درونگراهایی که تحت سیطره ایدئالهای برونگرایی زندگی میکنند، مانند زنانی هستند که در دنیای مردانه زندگی میکنند و بهعلت صفتی که در وجودشان نهفته است، به چشم نمیآیند. برونگرایی سبک شخصیتی فوقالعاده جذابی است؛ اما ما این ویژگی را به استانداردی سرکوبگر تبدیل کردهایم؛ استانداردی که بیشتر ما حس میکنیم باید از آن پیروی کنیم.
فراموش نکنیم که انسانهایی که معمولاً ساکت هستند و در خودشان فرو میروند به یک صفت خوب هم شناخته میشوند؛ اهل تفکر بودن.
ایدهآل برونگرا یک کشف و اصطلاح جدی نیست، از نظر برخی روان شناسان، برون گرایی دقیقا در دی ان ای ما وجود دارد. این ویژگی در مردم آسیا و آفریقا نسبت به اروپا و آمریکا که جمعیت آنها به علت مهاجرت روز به روز افزایش پیدا میکند رواج کمتری دارد. یکی از محققان معتقد است که این آمار دقیقا درست است زیرا جهانگردان و کسانی که به سفر کردن علاقه دارند، برونگراتر از کسانی هستند که ترجیح میدهند در خانه بمانند، و این خصوصیات را به فرزندان و نوههایشان نیز به ارث میدهند.
تحقیقات نشان داده است که احتمال اینکه درونگراها واقعیتهای خصوصی و شخصی خودشان را، که حتی خانواده و دوستانشان هم از خواندن آن ها متعجب شوند، به صورت آنلاین پخش کنند، بیشتر از برون گراهاست. آنها به صورت آنلاین خودشان را بهتر نشان میدهند و میتوانند زمان بیشتری را در برخی مکالمات آنلاین صرف کنند.
من اسبی با یک افسارم، برای جفت شدن و کار گروهی ساخته نشدهام، به قدری بالغ شدهام که بدانم به منظور دستیابی به هر هدف قطعی و مشخص شده، لازم است که یک نفر بیندیشد و دستور دهد.
برانگیخته شدن و تحریک شدن ممکن است مانع یادگیری شود. اخیرا مطالعهای نشان داده که مردم اغلب پس از قدم زدن آرام در میان جنگل، بهتر از زمانی که در خیابانی شلوغ و پر رفت و آمد پیاده روی کردهاند، مطالب را یاد میگیرند.
درونگراها ترجیح میدهند مستقلانه کار کنند و تنهایی میتواند کاتالیزور خلاقیت باشد.
مطالعات نشان می دهند که بهترین و موثرترین تیمها آنهایی هستند که از ترکیب مناسب افراد درونگرا و برونگرا درست شدهاند این موضوع در ساختار رهبری و مدیریتی نیز صادق است.
روان شناسان اغلب تفاوت بین خلق و خو و شخصیت را مورد بحث قرار میدهند. خلق و خو، به الگوهایی ذاتی و بیولوژیکی رفتاری و احساسی اطلاق میشود که در دوران نوزادی و اوایل کودکی قابل مشاهده هستند. اما شخصیت یک اختلاط پیچیده است که در اثر نفوذ فرهنگی و تجربیات شخصی بروز میکند. برخی نیز میگویند که خلق و خو پایه و شالوده و شخصیت خود، ساختمان اصلی است.
درونگراها ترجیح میدهند که درهای اتاق کارشان را ببندند و غرق انجام کارهایشان بشوند، زیرا برای آنها این فعالیتهای فکری آرام، نوعی تحریک جالب و مفید است درحالی که برون گراها، زمانی کارایی بهتری دارند که در فعالیتهای قویتر، مانند سازماندهی کردن یک کار گروهی تیمی یا ریاست کردن جلسهای شرکت داشته باشند.
کارول تاوریس در کتابش به نام خشم: احساس اشتباه، داستانی درباره یک مار کبرای بنگالی را که به نیش زدن روستاییهای رهگذر علاقه داشته تعریف میکند. یک روز یک سوامی مردی که بر خود مسلط شده است مار را متقاعد میکند که نیش زدن اشتباه است، مار قسم میخورد که فورا این کار را متوقف کند و همین کار را هم انجام میدهد پس از مدتی طولانی، پسرهای روستا بدون ترس از مار بزرگ شدند و شروع به اذیت و آزارش کردند. مار که زخمی و خونین شده بود به سوامی گله کرد که این اتفاق به علت نگه داشتن قولش افتاده است؛ سوامی به او گفت: من به تو گفتم نیش نزن، ولی به تو نگفتم که صدای هیس هم در نیاور.
فرهنگ ما، زندگی به عنوان برونگرا را یک حسن میداند، ما سیر و سیاحتهای درونی و جستوجوی مرکز و درون خود را نفی میکنیم، بنابراین خودمان را گم کردهایم و باید دوباره پیدایش کنیم.
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: سکوت در جهانی که از سخن گفتن باز نمیایستد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران