رضاخان: حکم می‌کنم (بخش ششم) سید ضیاء؛ بیرون! آرمان مستوفی - Gooya News

• به مناسبت صدمین سالگرد کودتای ۱۲۹۹

کودتای طباطبائی و رضاخان ضربه سنگینی به فیروز وارد کرد. او پس از گفتگو با وزیر امور خارجه انگلیس با این اطمینان به ایران بازگشته بود که انگلیسی‌ها برای کودتا از او پشتیبانی می‌کنند اما اکنون می‌دید که دیگرانی، طباطبائی و رضاخان، با پشتیبانی انگلیسی‌ها کودتا کرده‌اند و او در برابر عمل انجام‌شده قرار گرفته است. فیروز با این باور که انگلیسی‌ها او را بازیچه قرار داده‌اند، دست‌کم برای مدتی، به دشمن انگلیسی‌ها تبدیل شد. او که رهبری کودتا را حق خود می‌دانست وقتی می‌دید ضیاءالدین طباطبائی بر جایگاه مورد انتظار او نشسته، تا جایی که می‌توانست علیه انگلیسی‌ها و دولت کودتا حرف می‌زد و به دیپلمات‌ها و زمامداران انگلستان دشنام می‌داد. اما دشمنی خاندان فرمانفرما و مشخصاً فیروز فیروز با انگلیسی‌ها، همچنانکه بعداً خواهیم دید، دیری نپایید.
محمدتقی بهار هم چند روز بعد بازداشت شد. وقتی که او دلیل این کودتا و دستگیری‌ها را از طباطبائی پرسید، او گفت اگر ما کودتا نمی‌کردیم، مدرس کودتا می‌کرد و به جای بازداشت، همه شما را می‌کشت. راست هم می‌گفت؛ زیرا چند روز بعد مدرس از زندان به طباطبائی پیغام داد که کارت تمام است چون زندانیان، و از جمله خود مرا، بلافاصله بعد از دستگیری اعدام نکردی، دیگر نمی‌توانی کاری از پیش ببری.
مدرس نمی‌دانست که طباطبائی واقعاً قصد داشت برای ایجاد ترس در میان مخالفان، دادگاه‌های انقلابی تشکیل دهد و برخی از دستگیرشدگان را اعدام کند اما احمدشاه از رضاخان خواست جلوی اعدام‌های بی‌محاکمه را بگیرد. رضاخان هم درباره حفاظت از جان زندانیان دستورهای لازم را به نگهبانان داد و طباطبائی نتوانست دادگاه‌های انقلابش را تشکیل بدهد.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: رضاخان: حکم می‌کنم (بخش ششم) سید ضیاء؛ بیرون! آرمان مستوفی - Gooya News