اگر امام خمینی این فرمان را به محسن رضایی نمی‌داد، امروز ایران در چه موقعیتی بود؟

بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی سی و پنج سال پیش در چنین روزی فرمانی را خطاب به محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس صادر کرد تا این نیروی مردمی از ساختار کامل و قوای سه گانه برخوردار شود؛ فرمانی که اگر صادر نمی‌شد، بازدارندگی تاریخی ایران در این سال‌ها به دست نمی‌آمد و چه بسا نیروهای متخاصم به ویژه ارتش آمریکا که اکنون نیروهایش جرات حضور در نزدیکی حریم هوایی ایران را ندارد، به گونه دیگری عمل می‌کردند.

به گزارش «تابناک»؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از روزهاي آغازين جنگ، به صورت گسترده در جبهه‌هاي جنگ حضور داشت. در آغاز، سپاه شهرستان‌هايي که در نوار مرزي غرب کشور و در نقاط پيشروي ارتش بعث عراق بودند، به طور طبيعي وارد جنگ شدند که از آن‌ جمله مي‌توان به سپاه شهرستان‌هاي آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، اهواز، قصرشيرين، گيلانغرب و سرپل ذهاب اشاره کرد. عملاً در اين شهرستان‌ها، سپاه سازماندهي نظامي پيدا مي‌کرد و تغيير ساختار اداري سپاه به سوي سازماندهي نظامي به شکل يک ضرورت براي دفاع از کشور در‌می‌آمد.

با تدبیر محسن رضایی آرام آرام ساختار فرماندهي سپاه از مرکز نشيني خارج و در جبهه‌هاي جنگ مستقر شد و به عنوان يکي از ارکان طرح‌ريزي عمليات‌ها براي بيرون راندن ارتش بعث عراق به فعاليت پرداخت، به ضرورت سازماندهي نظامي ساختار سپاه براي اجراي عمليات‌هاي گوناگون پي برد. از سوي ديگر، نيروهاي داوطلب بسيجي به صورت گسترده براي اجراي عمليات به جبهه‌هاي جنگ مي‌آمدند و اين مسأله نياز به سازماندهي نيروهاي داوطلب در ساختار جديد را برجسته‌تر مي‌کرد.

از عمليات ثامن الائمه که حصر آبادان شکسته شد، سپاه به اين نتيجه رسيد که جز با سازماندهي نظامي مناسب نمي‌تواند حجم گسترده نيروهاي داوطلب حاضر در جبهه جنگ را در عمليات‌هاي گوناگون به کار بگيرد؛ بنابراين به ايجاد ساختارهاي جديد در سازماندهي نظامي جنگ پرداخت. پيش از عمليات ثامن الائمه هم برخي مسئولان سپاه به اين نتيجه رسيده بودند که بايد گردان‌هاي رزمي در سپاه به وجود بيايد. طرح اين گردان‌هاي رزمي تهيه شد و به عنوان برنامه در دستور کار قرار گرفت، اما عملاً پس از عمليات طريق القدس، فرماندهان سپاه به اين نتيجه رسيد که براي طرح ريزي و اجراي عمليات‌هاي بزرگ بايد سازماندهي نظامي گسترده اي در جبهه‌هاي جنگ انجام دهد.

بنابراين پيش از عمليات فتح‌المبين، سردار محسن رضايي طرح تشکيل تيپ‌هاي رزمي متشکل از پاسدارها و نيروهاي داوطلب بسيجي را اجرا کرد و اين تيپ‌ها پس از عمليات طريق القدس، عملاً تشکيل شده بودند ولي چون براي عمليات فتح‌المبين، نياز به سازماندهي گسترده‌تر و تيپ‌هاي بيشتري از سپاه بود، فرمانده وقت سپاه آقاي محسن رضايي به محور کردستان و غرب سفر کرد و از فرماندهان مستقر در آنجا مثل سردار حاج احمد متوسليان خواست که به کمک حاج همت و شهيد شهبازي يک تيپ رزمي را تشکيل بدهد و نيروهاي سازماندهي شده را به منطقه جنوب منتقل کند.

البته پيش از آن، نيروهاي مستقر در جبهه جنوب به صورت تيپ سازماندهي شده و تيپ امام حسين (ع) به فرماندهي سردار شهيد حسين خرازي، تيپ نجف اشراف به فرماندهي سردار شهيد احمد کاظمي، تيپ 7 وليعصر (عج) به فرماندهي سردار رئوفي و تيپ المهدي (عج) به فرماندهي سردار فضلي تشکيل شده بود.

اين سازماندهي ادامه پيدا کرد تا اين که فرماندهي سپاه در عمليات والفجر مقدماتي که پس از عمليات رمضان انجام شد، سازماندهي لشكر را براي سازماندهي طرح‌هاي واحدهاي خود انتخاب کردند و هر تيپ پس از گسترش سازماني تبديل به يک لشكر عملياتي شد. البته بايد گفت كه از عمليات فتح المبين به بعد، تعداد گردان‌هايي که در هر تيپ سپاه به کار گرفته مي‌شد، به استعداد يک لشكر و بيشتر بود. مجموعه اين اقدام‌ها موجب گسترش ظرفيت‌هاي رزمي سپاه و تحول جبهه‌هاي جنگ شد.

پس از عمليات بيت‌المقدس، ارتش بعث عراق با يک برنامه تحولي، توان رزمي خود را گسترش داد و فرماندهان سپاه به اين نتيجه رسيدند که براي دستيابي به برتري نسبي در مقابل ارتش بعث عراق و تغيير موازنه قوا به سود ايران، نياز به يک تحول ديگر در سازماندهي جديد نيروها دارند. نياز به توسعه سازمان رزم به طور مرتب به مسئولان ارشد کشور يعني آيت الله خامنه‌‌اي، رئيس‌جمهور وقت و آيت‌الله ‌هاشمي رفسنجاني، رئيس مجلس وقت منتقل مي‌شد وليکن سازماندهي گسترده سپاه نياز به يک تصميم ملي داشت که فقط شخص حضرت امام (ره) مي‌توانست به عنوان فرماندهي کل قوا تصميم بگيرد.

پس در اين شرايط در سال 1364 از يکسو نياز به به رسميت شناخته شدن سازماندهي نظامي سپاه از سوي مسئولان کشور وجود داشت که سپاه بتواند بودجه و اعتبار لازم را به طور رسمي از مراجع رسمي کشور دريافت کند و همه مسئولان هم سازماندهي نظامي سپاه (در قالب تيپ و لشكر و ...) را بپذيرند و از سوي ديگر، ضرورت‌هاي موجود در جبهه‌هاي جنگ نياز به تحول را برجسته مي‌کرد و سپاه به عنوان نيروي اصلي و فعال و تعيين کننده شرايط جبهه‌هاي جنگ براي اين مهم نياز به توسعه کيفي و کمي داشت.

در چنين شرايطي حضرت امام (ره) تشخيص دادند که توسعه فقط در ظرفي به نام سپاه مي‌تواند رخ دهد، به اين دليل که از يک سو سپاه اسير ساختارهاي از پيش تعيين شده نبود و از ديگر سو، تنها سازماني که مي‌توانست نيروهاي داوطلب مردمي را به خوبي و با گستردگي سازماندهي و به کارگيري کند، سپاه بود. حضرت امام (ره) اين دو واقعيت را تشخيص دادند و به اين نتيجه رسيدند که تنها سپاه مي‌تواند ظرف مناسبي براي نيروهاي داوطلب مردمي و توسعه توان رزمي کشور باشد و به اين ترتيب، نقش جدي در ايجاد قدرت نظامي جديد براي کشور ايفا نمايد.

بنابراين با چنين ملاحظاتي حضرت امام (ره) با ابتکار خودشان و با تماسي که از طريق فرزندشان حاج احمدآقا با فرمانده سپاه آقاي محسن رضايي برقرار کردند، از سپاه خواستند که درخواستي را در اين زمينه بنويسند و به اين ترتيب در پاسخ به اين نامه بود که دستور تشکيل نيروهاي سه گانه سپاه را صادر فرمودند.

سردار سرلشکر محسن رضایی، در یادداشتی درباره تاریخچه این فرمان نوشته بود: « مدتی بود که در بحبوحه جنگ، زمزمه‌هایی مبنی بر انحلال تیپ و لشکرهای سپاه به گوش می‌رسید. روزی فرزند حضرت امام، مرحوم حاج احمد آقا در تماس تلفنی با حقیر گفتند: «نامه‌ای برای حضرت امام بنویس و از ایشان تأسیس نیروهای سه‌گانه‌ی زمینی و هوایی و دریایی سپاه را درخواست کن. امام نظر دارند که سپاه به نیروهای سه‌گانه مجهز شود».

هم بسیار خوشحال شدم و هم تعجب کردم. چرا که ما در سپاه، به دنبال تثبیت یک نیروی زمینی و یک سازمان دریایی و هواییِ متوسط بودیم. از سوی دیگر، از برداشت و عکس‌العملِ برادران ارتش هم در این خصوص نگران بودم ضمن اینکه اجرای چنین حکمی، امکانات، نیاز داشت که در اختیار دولت و مسئولان کشور بود و چون آنها ابهام داشتند معلوم نبود حکم حضرت امام، در اجرا، چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. لذا در تاریخ ۱۵ شهریور ۶۴ در نامه‌ای خدمت حضرت امام، تأسیس سه سپاه زمینی، هوایی و دریایی را درخواست کردم. یازده روز بعد در ۲۶ شهریور ۶۴، حضرت امام، فرمان تشکیل نیروهای سه‌گانه‌ی سپاه را صادر فرمودند.

بعدها حاج احمد آقا نقل کردند که حضرت امام، فقهای محترم شورای نگهبان را احضار کرده و فرمودند: «می‌خواهم به سپاه، دستور تأسیس نیروهای سه‌گانه را بدهم. بررسی کنید که آیا وفقِ قانون اساسی هست؟» و حضرت امام خطاب به فقهای محترم شورای نگهبان افزوده بودند که «البته اگر شما مخالف هم باشید من این کار را خواهم کرد.»

یکی از فقهای محترم شورای نگهبان نیز برای حقیر نقل کردند که پس از شرفیابی به محضر حضرت امام، جلسه‌ای تشکیل دادیم و استناد قانون اساسی مبنی بر موافقت با این نظر را خدمت حضرت امام تقدیم داشتیم.

اینگونه بود که حکم حضرت امام به فرمانده سپاه مبنی بر تشکیل نیروهای سه‌گانه؛ جهتِ انعکاس در صداوسیما به رادیو و تلویزیون داده شد که در اخبار سراسری رادیو در ساعت 14 همان روز قرائت شود. در این اثنا حاج احمد آقا در تماس تلفنی با حقیر گفتند جناب آقای هاشمی رفسنجانی با انتشار و علنی شدن این حکم مخالف‌اند و می‌گویند «خوب است این حکم در دستمان باشد و منتشر و علنی نشود تا اگر...»

مرحوم حاج احمد آقا نظر حقیر را در این مورد جویا شدند گفتم: «این نحو برخورد کردن با انتشارِ حکم، مناسب نیست. چراکه خبرِ آن درز پیدا می‌کند و برادران ارتش، تصور می‌کنند که این موضوع، برنامه‌ای است پنهانی برای انحلال ارتش و طبعاً به روحیه آن‌ها لطمه وارد می‌سازد.» که البته جناب آقای هاشمی این نظر را به آقای محمد هاشمی رئیس وقتِ صداوسیما هم گفته بودند، که آقای محمد هاشمی در پاسخ، اظهار داشته بود: «حاج احمد آقا باید بگویند.» آیت‌الله هاشمی هم هرچه به دنبال حاج احمد آقا گشته بود او را پیدا نکرده بود.

به هر حال حاج احمد آقا نظر آقای هاشمی و حقیر را خدمت حضرت امام منتقل کردند و پس‌ازآن، تماس گرفتند و گفتند که امام فرمودند: «شتر سواری دولا دولا نمی‌شود. حکم را منتشر کنید.» به این ترتیب در ساعت 14 حکم از رادیو قرائت شد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران

با توجه به اینکه در اصل ۱۵۰ قانون اساسی ادامه نقش سپاه در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن تصریح شده است، و نظر به آنکه انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی، زمینی، هوایی امکانپذیر نیست، شما مأموریت دارید هرچه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی، دریایی قوی نمایید، تا در موارد لازم با همکاری و هماهنگی با ارتش جمهوری اسلامی از مرزهای زمینی، دریایی، هوایی کشور حفاظت نمایند.

۲۶ شهریور ۱۳۶۴
روح الله الموسوی الخمینی

اقدامی که با فرمان امام راحل توسط محسن رضایی در سپاه پاسداران آغاز شد، نتیجه‌اش شکل گیری یک ساختار نظامی بومی متکی بر توان داخلی بود. این توان صرفاً در ایجاد استعداد نیروی انسانی خلاصه نشد، بلکه در ارتقاء کیفیت نیروی انسانی دقت ویژه‌ای به عمل آمد. نتیجه جذب نیروی انسانی مخلص، مومن و دانشمند در ارکان سپاه پاسداران، تولید تمامی نیازهای دفاعی در تمامی بخش‌ها در اوج تحریم‌ها بود.

اگر این توان نظامی شکل نمی‌گرفت، بی‌شک امروز سامانه‌های ضدهوایی وجود نداشت که از پهپادهای مدرن آمریکایی تا پایگاه‌های آنها را هدف قرار دهد. همین توان نظامی باعث شده که اکنون آمریکا و متحدانش حتی جرات طرح سناریو حمله به ایران را نداشته باشند و هرچه زمان به پیش می‌رود و توان رزمی و دانش عمیق نیروهای سپاه پاسداران عیان‌تر می‌شود، دشمن به تردید بیشتری از حتی بلوف حمله به ایران استفاده می‌کند.

اکنون این واقعیت آنچنان برای دشمن عیان شده که وقتی جان بولتون مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا می‌کوشد آمریکا را به رویارویی نظامی با ایران بکشاند، توسط رئیس جمهور آمریکا برکنار می‌شود و ترامپ به صراحت می‌گوید بولتون چه هدفی داشته و چرا او را کنار گذاشته است. بنابراین شاید بتوان امروز را روز دفاع مردمی ایران نام گذاری کرد که آثارش سال به سال در تامین امنیت ملی و ثبات ایران بیش از پیش عیان می‌شود.

منبع خبر: تابناک

اخبار مرتبط: اگر امام خمینی این فرمان را به محسن رضایی نمی‌داد، امروز ایران در چه موقعیتی بود؟