ای کاش همه ما را مصادره کنند

ای کاش همه ما را مصادره کنند
خبر آنلاین

حالا که فردوسی را مصادره نکرده اند ما توانسته ایم قدر او را بدانیم؟ پاسخ روشن است و تلخ. همین هفته پیش در تلویزیون که دعوی ملی بودن دارد اتفاق وحشتناکی رخ داد. در یک برنامه کاملا فرهنگی یک آقایی که به شدت مدعی فضل و فرهنگ و دانش است با شاهنامه فردوسی چنان کرد که مغول با نیشابور نکرد. هیچ آدم محترمی از آن آقا انتظار دانش ادبی ندارد. و اصلا نه آن آقا که کم تر کسی را می توان یافت که به راحتی از پس شاهنامه خوانی برآید.

حتی ممکن است شاعران و نویسندگان نامدار ما از آزمون شاهنامه خوانی ناگهانی و بداهه سربلند بیرون نیایند. بر آنان نیز خرده نتوان گرفت اما فاجعه آن جاست که این برنامه فرهنگی یک برنامه زنده نیست. این برنامه کارگردان و تهیه کننده و مجری و ناظر پخش و کلی عوامل دیگر دارد. چطور هیچ کدام آن ها متوجه نشدند که کارشناس محترم برنامه آن ها دارد وزن و قافیه و معنا را در هم می ریزد و عرض خود می برد و زحمت ما می دارد؟

ممکن است بگویید فردوسی موضوعیتی برای دست اندرکاران فرهنگی ما ندارد و آن ها ترجیح می دهند به جای توجه به زبان فارسی و شاعر بزرگی مثل فردوسی به زعم خودشان به ترویج ارزش های انقلابی بپردازند. آن وقت من از شما می پرسم پس این تندیس های کج و معوجی که از سردار قاسم سلیمانی در این گوشه و آن گوشه کشور نصب کرده اند تکلیفش چه می شود؟ سوگند می خورم اگر دشمنان قاسم سلیمانی تصمیم می گرفتند به قصد تخریب او تندیسی از قد و قامتش بسازند نتیجه کار بدین اندازه وهن آمیز نمی شد. مشکل خیلی جدی تر از این حرف هاست. اهل فرهنگ و آدم های خوش ذوق را رسما از دایره تصمیم و اجرا کنار گذاشته اند و کار را به نااهلان سپرده اند. فرقی نمی کند موضوع در دستور کار مولانا و شمس و فردوسی باشد و یا سردار قاسم سلیمانی. این جاست که با خودم می گویم همان بهتر که شمس و مولانا دور از دسترس ما باشند. حداقل آن هارا تا این حد خوار و خفیف نمی کنیم که دیگر اسطوره های فرهنگی این سرزمین را کرده ایم.

بگذارید دیگران با همان نگاه توریستی شان شمس و مولانا را مصادره کنند و مخاطبان را از حقیقت معرفتی آن ها دور نگه دارند. لااقل در آن نگاه توریستی اندکی ذوق و آب و رنگ هست. می ترسم کار به دست ما بیفتد و چنان کاریکاتور مضحکی از آن بزرگان ترسیم کنیم که مایه شرم و سرافکندگی همه اهل فرهنگ باشد. مادامی که در بر همین پاشنه ای می چرخد که این روزها و سال ها چرخیده است آرزو می کنم بقیه بزرگان این سرزمین را هم مصادره کنند تا بیش از این در حق فرهنگ و هنر این سرزمین جفا نشود. بلند بگو: آمین!

* منتشر شده در روزنامه شهرآرا . ۸ مهر ۱۳۹۹

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: ای کاش همه ما را مصادره کنند