موحدی بکنظر:هم در عرصه اندیشه اقتصادی و هم اجرا مشکل داریم/ خصوصیسازی در سه عرصه آموزش و بهداشت و بانکها باید متوقف و حرکت معکوس خود را شروع کند
به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مهدی موحدی بکنظر، دکتری تخصصی علوم اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد، در اولین جلسه از سلسله جلسات زخم خصوصیسازی خبرگزاری دانشجو گفت:
ما عبارت خصوصی سازی را به طور خاص و پررنگتر از دهه ۸۰ میلادی به بعد داریم. البته نه اینکه قبل از آن چنین وازهای به کار نمیرفته، اما از حیث عملیاتی شدن به کارگیری توسط دولتها و به عنوان سیاست اقتصادی دورهای است که به عنوان دوره شروع نئولیبرالیسم اقتصادی میبینیم و دنبال میکنیم.
وی افزود: آیا اینکه سیاست خصوصی سازی را به کار بگیریم یا نگیریم و به چه شکلی و تا چه ابعادی به کار ببریم و از اسم رمز خصوصی سازی استفاده بکنیم، این یک دعوا و نزاع سابقهدار در تاریخ اقتصادی است. موقعهای که در واقع اقتصاد مدرن متولد میشود و پدرش به عنوان پدر علم اقتصاد مدرن آدام اسمیت به عنوان پدر علم اقتصاد کلاسیک میاد و دعاوی اقتصادی خودش را طرح میکند یک شاه بیت دارد و آن شاه بیت این است که ما منافع اقتصادی را اجازه بدهیم که توسط افراد دنبال شود. یعنی هر کسی منافع خصوصی خودش را منافع شخصی خودش را دنبال بکند و در غالب یک مکانیزم شناخته شده یا ناشناختهای که گوییم تمامی اقتصاد به دنبال این است که این را تبیین کند درغالب یک دست نامرئی و تمام منافع شخصی توسط افراد را تبدیل به منفعت عمومی جامعه بکند. یعنی عموم جامعه بهره مند میشوند به واسطه اینکه اجازه بدهیم هرشخص منافع شخصی خودش را در غالب تولید خاصی اگر میخواهد انجام بدهد.
موحدی بکنظر گفت: اقتصاد کلاسیک و بعدا اقتصاد نئوکلاسیک که از سال ۱۷۸۱ به بعد شکل میگیرد، به تدریج فضایی مهیا میشود که هر چیزی را نمیتوانیم به بازار کار بسپاریم که انجام بدهد. منافع شخصی شکل گرفته در غالب بازار، نمیتوانند و باید دولت ورود پیدا کند. دولت برای اینکه یک فضای رقابت به نفع کسی که سواستفاده میکند یا سواری مجانی میگیرد؛ صورت نگیرد قواعدی را به آن فرد تحمیل میکند و جلویش را میگیرد که به اینکار مواجهه با اثرات خارجی منفی میگویند. یک جایی هست که مواجهه با اثرات خارجی مثبت است. به این معنی که یک عدهای هستند که یک چیزهایی را تولید میکنند، اما این چیزی که تولید کردند را نمیتوانند محدودش بکنند؛ بنابراین اینجاست که دولت ورود پیدا میکند. یک سری کالاها را دولت مجبور میشود در فضای اقتصاد کلاسیکی و نئوکلاسیکی که کالای عمومی است تولید کند و یک سری کالاها را بسپارد که بخش خصوصی یا افراد بنا به انگیزههای شخصی خودشان تولید کنند.
رقابت جریان مارکسیستی در مقابل جریان سوسیالیستی
عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد بیان کرد: جریان مقابلی از سال ۱۸۴۸ با مانیفست مارکس یا مارکسیسم شکل میگیرد و پیشتر از آن و پس از آن جریانهای سوسیالیستی بودند که متفاوت با جریان مارکسیتی هستند که اینها بازار را محور قرار میدهند. اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک با آن چیزی که تحت عنوان نفع طلبی شخصی یا سرمایه محوری میگویند، مخالف است. پس طبیعی است فضا هر چه قدر برای رقابت کم شود، نه تنها فضای تولید کالای عمومی بلکه فراتر از کالای عمومی، فضا باز است. یک سمت آن نزاع اندیشهای ایدئولوژی این است که شما سرمایه محور هستید و همه چیز را بازار و کالا میبینید. شما در واقع در این بازار سعی دارید که خیلی وظایف کمتری به عهده بگیرید.
ما عبارت خصوصی سازی را به طور خاص و پررنگتر از دهه ۸۰ میلادی به بعد داریم. البته نه اینکه قبل از آن چنین وازهای به کار نمیرفته، اما از حیث عملیاتی شدن به کارگیری توسط دولتها و به عنوان سیاست اقتصادی دورهای است که به عنوان دوره شروع نئولیبرالیسم اقتصادی میبینیم و دنبال میکنیم.
وی افزود: آیا اینکه سیاست خصوصی سازی را به کار بگیریم یا نگیریم و به چه شکلی و تا چه ابعادی به کار ببریم و از اسم رمز خصوصی سازی استفاده بکنیم، این یک دعوا و نزاع سابقهدار در تاریخ اقتصادی است. موقعهای که در واقع اقتصاد مدرن متولد میشود و پدرش به عنوان پدر علم اقتصاد مدرن آدام اسمیت به عنوان پدر علم اقتصاد کلاسیک میاد و دعاوی اقتصادی خودش را طرح میکند یک شاه بیت دارد و آن شاه بیت این است که ما منافع اقتصادی را اجازه بدهیم که توسط افراد دنبال شود. یعنی هر کسی منافع خصوصی خودش را منافع شخصی خودش را دنبال بکند و در غالب یک مکانیزم شناخته شده یا ناشناختهای که گوییم تمامی اقتصاد به دنبال این است که این را تبیین کند درغالب یک دست نامرئی و تمام منافع شخصی توسط افراد را تبدیل به منفعت عمومی جامعه بکند. یعنی عموم جامعه بهره مند میشوند به واسطه اینکه اجازه بدهیم هرشخص منافع شخصی خودش را در غالب تولید خاصی اگر میخواهد انجام بدهد.
موحدی بکنظر گفت: اقتصاد کلاسیک و بعدا اقتصاد نئوکلاسیک که از سال ۱۷۸۱ به بعد شکل میگیرد، به تدریج فضایی مهیا میشود که هر چیزی را نمیتوانیم به بازار کار بسپاریم که انجام بدهد. منافع شخصی شکل گرفته در غالب بازار، نمیتوانند و باید دولت ورود پیدا کند. دولت برای اینکه یک فضای رقابت به نفع کسی که سواستفاده میکند یا سواری مجانی میگیرد؛ صورت نگیرد قواعدی را به آن فرد تحمیل میکند و جلویش را میگیرد که به اینکار مواجهه با اثرات خارجی منفی میگویند. یک جایی هست که مواجهه با اثرات خارجی مثبت است. به این معنی که یک عدهای هستند که یک چیزهایی را تولید میکنند، اما این چیزی که تولید کردند را نمیتوانند محدودش بکنند؛ بنابراین اینجاست که دولت ورود پیدا میکند. یک سری کالاها را دولت مجبور میشود در فضای اقتصاد کلاسیکی و نئوکلاسیکی که کالای عمومی است تولید کند و یک سری کالاها را بسپارد که بخش خصوصی یا افراد بنا به انگیزههای شخصی خودشان تولید کنند.
رقابت جریان مارکسیستی در مقابل جریان سوسیالیستی
عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد بیان کرد: جریان مقابلی از سال ۱۸۴۸ با مانیفست مارکس یا مارکسیسم شکل میگیرد و پیشتر از آن و پس از آن جریانهای سوسیالیستی بودند که متفاوت با جریان مارکسیتی هستند که اینها بازار را محور قرار میدهند. اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک با آن چیزی که تحت عنوان نفع طلبی شخصی یا سرمایه محوری میگویند، مخالف است. پس طبیعی است فضا هر چه قدر برای رقابت کم شود، نه تنها فضای تولید کالای عمومی بلکه فراتر از کالای عمومی، فضا باز است. یک سمت آن نزاع اندیشهای ایدئولوژی این است که شما سرمایه محور هستید و همه چیز را بازار و کالا میبینید. شما در واقع در این بازار سعی دارید که خیلی وظایف کمتری به عهده بگیرید.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: رئیس اتاق بازرگانی ایران: در کشور هیچکس از روند خصوصیسازی رضایت ندارد
موضوعات مرتبط: اقتصاددانان کلاسیک اقتصاد نئوکلاسیک تاریخ اقتصادی اقتصاد کلاسیک سیاست اقتصادی عضو هیئت علمی نئولیبرالیسم دانشگاه شاهد سرمایه محوری دانشکده علوم آموزش بهداشت کالای عمومی اثرات خارجی علوم انسانی سواری مجانی علوم اقتصاد دکتری تخصصی سوسیالیستی دست نامرئی خصوصی سازی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران