خاطرات وکیل/ مالباخته دیروزسایت قمار، عضوامروز پلیس فتا

خاطرات وکیل/ مالباخته دیروزسایت قمار، عضوامروز پلیس فتا
خبر آنلاین

نوشته بود: اسم من مجتبی است.از طریق فضای مجازی با سایت شرط بندی فوتبال آشنا شدم.پس از چند ماه فعالیت وبرد و باخت در سایت،ایمیلی دریافت کردم تا درروز شهرآورد سرخابی ها در بزرگترین شرط بندی که سایت برای اعضاء فعال در نظر گرفته حاضر شوم.نکته قابل توجه این بود که نوشته بودند پول برنده، پایان بازی نقدا پرداخت میشه لذا همراه داشتن وجه نقد جهت شرکت در شرط بندی ضروری است...حدود ساعت3 سرقرار حاضر شدم چند دقیقه بعد اتوبوسی که اسم سایت را پشت شیشه چسبانده بود جلوی پام ایستاد و سوار شدم داخل اتوبوس سر و صدای کری بچه ها با صدای گزارش عادل فردوسی پور همهمه عجیبی به پا کرده بود.آنقدر سرگرم خاطره دربی سال گذشته و کل کل با پرسپولیسی ها بودم که متوجه گذشت زمان ومسیری که متصل به مقصد شد نگردیدم.از اتوبوس که پیاده شدم با دیدن پرچم های قرمز وآبی و شعار تیفوسی ها ناخودآگاه وارد حس و حال فضای هیجانی استادیوم ها شدم که صدایی همه را به سکوت دعوت کرد و چند لحظه بعد همان صدا با شور و هیجان حاضرین را دعوت به شرکت در بزرگترین شرط بندی سرخابی ها نمود.
کنار اتوبوسهای پارک شده تابلویی نصب شده بود :جهت دیدن دربی و  شرکت در بزرگترین شرط بندی فوتبال وارد چادر شوید. داخل چادر ال سی دی بزرگی کار گذاشته بودند و روی هر صندلی پاکتی با طراحی فرم  شرکت در شرط بندی دیده می شد. ازبلندگو اعلام شد تا دقیقه15بازی باید  فرم شرط بندی تکمیل شده پول شرط بندی را داخل پاکت گذاشته تحویل مامورین اجرایی دهیم.
بازی حدود ساعت6ونیم شروع شد وقبل از دقیقه15همه حاضرین شروع کردند به تکمیل فرم و تحویل به مامورین اجرایی.بلند گو لابه لای گزارش بازی ازمراسم پرداخت نقدی برندگان شرط بندی امروز و سورپرایز برای فعالین سایت حرف میزد.
نیمه دوم بازی که شروع شد هوا تاریک شده بود و تنها نوری که فضا را روشن می کرد نور ال سی دی بود که حدود دقیقه 80بازی یکدفعه خاموش شد،با تاریک شدن فضا از بلندگو صداهای وحشتناک همراه با فحش و ناسزا شنیده می شد: مامورها آمدند فرار کنید،درب خروجی پشت چادر هست فرار کنید.
من و سه چهار نفر که از داخل اتوبوس با هم رفیق شده بودیم ایستادیم تا ببینیم چه میشود که عده ای با چوب و باتوم حمله کردند. وقتی به خودم آمدم وسط جاده قلات به شیراز با سر و صورت خونین افتاده بودم.همان شب خواستم وارد سایت بشم که هیچ اثری نه از سایت بود نه از ایمیل ارسالی.
هیچ یک از افرادی که همراه من بودند حاضر به شکایت کردن نیستند و میگویند خودما ن گیر میافتیم اما من میخواهم تا آخر قضیه بروم حتی اگر محکوم بشوم...
شکواییه را همراه با درخواست ملاقات با دادستان تحویل دفتر ایشان دادم،آنقدر موضوع مهم بود که دادستان بلافاصله اذن ملاقات داد و طی دستوری پیگیری ویژه موضوع  را به پلیس فتا واداره مبارزه با مفاسد اقتصادی آگاهی ارجاع داد.
چندشبانه روز درگیر موضوع بودم روزانه بالغ بر ده ساعت با نیروهای پلیس فتا ،سایت ها و شبکه های اجتماعی مرتبط با شرط بندی و فوتبال را همراه با مجتبی رصد میکردیم و نکاتی را که کارشناسان فتا گفته بودند یادداشت میکردیم.لا به لای حجم عظیمی از پیام ها وکامنت ها هیچ اثری از سایتی که مجتبی می گفت نبود...
هر راهی که میرفتیم بن بست بود.پس از سه ماه تلاش و پیگیری مجتبی گفت:آقای وکیل دمت گرم خیلی مردی ولی انگاری طرف ما خیلی حرفه ای بوده و باید قید ده میلیون را بزنم.
 به او گفتم:تو که میگفتی پراید بابات رو فروختی تا وارد شرط بندی بزرگ بشی. به این زودی خسته شدی؟ اگه تو خسته شده ای من تازه گرم شده ام و تا آخر پرونده خواهم رفت و مطمئن هستم پلیس فتا بالاخره سرنخی پیدا می کند.
گرم صحبت با مجتبی بودم که از پلیس فتا زنگ زدند و دعوتمان کردند.بلافاصله راهی شدیم.افسران فتا تصویری از دو دستگاه اتوبوس در محدوده قصر دشت و چهار راه مشیرپیدا کرده بودند...
 مجتبی با دیدن تصاویر چشمانش برق زد وانگشتش را گذاشت روی اتوبوس آبی رنگ و گفت همین اتوبوس مرا سوار کرد و این اتوبوس سفید رنگ با لوگوپرسپولیس را هم داخل باغ دیدم.
طوری از خود بیخود شده بود که پرید افسر فتا را بغل کرد و بوسید.خنده حاضرین خبر از موفقیتی هر چند مختصر می داد. دوباره انگیزه و انرژی پیگیری پرونده در رگ و پوست مجتبی جریان یافت...
پس از شش ماه تلاش، کارشناسان پلیس فتا با همکاری افسران راهور توانستند مالکین اتوبوس ها را شناسایی کنند و بالاخره سرنخ به درد بخوری که بشود از طریق آن رد مدیران سایت را گرفت پیدا شد...
با شناسایی مالکین اتوبوسها سرشاخه های سایت شناسایی شدند و ردیابی ایشان به کشورهای حوزه خلیج فارس رسید...
یک پرونده ی به ظاهر ساده بدل شد به بزرگترین پرونده شرط بندی وشبکه قاچاق ارز و...

پس از شش سال،اولین جلسه دادگاه ویژه جرایم اقتصادی تشکیل و نماینده دادستان شروع به قرائت کیفرخواست کرد:پیش از قرائت کیفرخواست لازم است عرض شود که همکاری و کمک یک تن از متهمین به فعالیت در سایت شرط بندی و قمار،یعنی آقای مجتبی...در کشف جرم موثربود و از محضر دادگاه بنا بر ماده22قانون مجازات اسلامی برای وی تقاضای تخفیف مجازات دارم . اما آقایان...و خانم ها...در پوشش سایت شرط بندی فوتبال ضمن کلاهبرداری از یکصد و پانزده جوان مانند مجتبی...موفق به خروج میلیاردها تومان نقدینگی کشور به شکل حواله های درهم و دلار از کشور و اخلال در بازار ارز شده اند...
پس از چند جلسه دادرسی متهمین به اتهام کلاهبرداری مستند به ماده1قانون تشدید مجازات مرتکبین کلاهبرداری ،محکوم به تحمل7سال زندان و رد مال شکات شدند و بابت  دایر نمودن قمارخانه به استناد ماده 705و708قانون مجازات به دو سال زندان و به استناد ماده1و2قانون مجازات اخلا ل گران نظام اقتصادی به تحمل15سال حبس محکوم شدند وکل اموال تحصیل شده از این طریق مصادره گردید...
حکم صادره شاید از معدود دادنامه های قضایی در جرایم اقتصادی بود که تعدادی از شکات در دو قالب مال باخته(شاکی) و متهم حضور داشتند که در این بین مجازات مجتبی با تخفیفات اعمال شده تعلیق گردید اما سایر شرکت کنندگان در شرط بندی علیرغم شاکی بودن در اتهام کلاهبرداری علیه مدیران سایت به اتهام شرکت در قمار بنا بر ماده705قانون مجازات محکوم به تحمل شش ماه حبس شدند.
جالب ترین بخش قضیه سرنوشت مجتبی است،مجتبی آنچنان تحت تاثیر عملکرد پلیس فتا قرار گرفته بود که درآزمون دانشکده افسری شرکت و امروز یکی از کارشناسان کاربلد پلیس فتاست .

*وکیل پایه یک دادگستری.شیراز

1717

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: خاطرات وکیل/ مالباخته دیروزسایت قمار، عضوامروز پلیس فتا