ربیعی: آمریکایی‌ها دنبال بی‌دولتی در ایران هستند

ربیعی: آمریکایی‌ها دنبال بی‌دولتی در ایران هستند
فردا

خبرگزاری مهر: علی ربیعی سخنگوی دولت طی یادداشتی نوشت: رهبر معظم انقلاب روز سوم آبان در دیدار اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا و پیش از آن، اولین دیدار نمایندگان مجلس یازدهم نکته قابل تأملی درخصوص تفاوت میان نقد و هتک حرمت و اهانت و دشنام مطرح کردند و حتی تعبیر «حرام شرعی» را به‌کار بستند. در یک نگاه سطحی شاید به یک توصیه ساده برای کاهش اختلافات قلمداد شود، اما به نظر من این تفاسیر ساده متناسب با ژرفای دیدگاه ایشان نیست. بیانات ایشان راهبردی استراتژیک برای عبور ایران در جهان آشوب‌زده و دو جنگ عظیم اقتصادی و روانی علیه کشور است. از این منظر فرمایشات ایشان از دو بعد قابل بررسی است. یک بعد این نظرات معطوف به اخلاقی کردن و چارچوب‌مند کردن رفتار سیاسی در میان کارگزاران حکومت است و بعد دوم معطوف به ضرورت مقابله با بی‌سامانی سیاسی که این روز‌ها در جامعه ایران احساس خطر از هر دو جنبه کاملاً نمایان بوده و حتی افراد در کوچه و بازار هم از آن سخن می‌گویند.

از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، اخلاق و رفتار و کنش‌های مسئولان در میان مدت بر گروه‌های سیاسی میانی و کارگزاران عرصه سیاست تأثیر می‌گذارد و این‌گونه هنجار‌ها به آن‌ها تسری می‌یابد و در درازمدت نه تنها بر رفتار سیاسی بلکه رفتار اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز اثر خواهد گذاشت. در ایران در غیاب احزاب قدرتمند، این رفتار سیاسی به گروه‌های ثانویه و میانی سرایت کرده و رقابت سیاسی به بی‌اخلاقی اجتماعی و فرهنگی منتهی می‌شود.

متأسفانه این روز‌ها توهین‌ها و برخی محاوره‌هایی که در سطح سیاسی از کنشگران سیاسی با نام و بی‌نام به‌طور آشکار یا در فضای مجازی شنیده می‌شود، از متوسط سطح اخلاقی جامعه بسیار پایین‌تر است و گاهی به گروه‌های ناهنجار اجتماعی نزدیک می‌شود. از مدت‌ها قبل با پدیده افشاگری و تفسیر‌های شخصی در ورود به حریم‌های خصوصی شاهد نوعی حرمت‌شکنی بودیم که متأسفانه این امر ابتدا از ساحت سیاسی آغاز و این روز‌ها در میان همه گروه‌های اجتماعی رایج و قابل مشاهده است. اساساً افشاگری پدیده مارکسیستی بود که متأسفانه وارد ادبیات جریانات انقلابی ما شد.

بردن آبروی دیگران به عنوان اقدام انقلابی تلقی شد در حالی که همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «انتقاد متفاوت از اهانت است»، این نقد‌های راهگشا می‌تواند همواره موجب پویایی نظام‌های سیاسی و پیشگیرنده از انحرافات سیاسی و اقتصادی نیز باشد. در بهترین حالت یک بیماری نهادینه شده در میان نخبگان سیاسی و بعضاً نخبگان اجتماعی کاملاً پیداست. صحبت‌های شالوده‌شکنانه و نقد‌های غیرراهگشا امری رایج در ادبیات سیاسی این روزهاست. بیان نارسایی‌ها بدون ارائه دیدگاه و برنامه‌های عملی و راهگشا بویژه زمانی که با تهمت و توهین نیز همراه باشد نتیجه‌ای جز ناامید کردن جامعه نخواهد داشت.

به نظر می‌رسد رهبری در مواجهه با این آسیب، به دنبال ترویج نوعی ادبیات فاخر، راهگشا و نیز نقادانه در میان ساختار سیاسی کشور هستند. همانند آنچه در مناقشات علمی مرسوم است، می‌توان مناقشات سیاسی را اخلاق‌مدارانه و مبتنی برحل مسأله هدایت کرد. به نظر من، دومین بعد از بیانات رهبری برای مقابله با بی‌سامانی سیاسی و ترویج یا تبلیغ پدیده بی‌دولتی یا دولت ضعیف استوار شده است. مشاهده رفتار‌های بدخواهان کشورمان نشان می‌دهد که امریکا ضمن چیرگی‌جویی جهانی خود و با دامن زدن به ایران‌هراسی و استفاده از ابزار‌هایی مانند تحریم و فشار بر زندگی مردم و با جنگ روانی و تبلیغاتی به دنبال نشان دادن نوعی هرج و مرج و پدیده بی‌دولتی در ایران بوده است. این دو بعد از نظرات رهبری با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند. بی‌اخلاقی و پرخاشگری و توهین در درازمدت آثار سیاسی بر جای می‌گذارد و در مواقعی مانند انتخابات به بروز کینه‌های عمیق در جامعه می‌انجامد و وحدت نظری در کنش‌های بزرگ بین‌المللی را با چالش روبه‌رو می‌کند و در نقطه‌ای به احساس بی‌دولتی هم منجر می‌شود. به نظر من جامعه‌ای که کنشگران آن پرخاشگراند، امنیت داخلی بسیار ضعیفی خواهد داشت.

باری بوزان از واضعان نحله‌ای از نظریه امنیت ملی موسوم به مکتب کپنهاگ، بی‌ثباتی و عدم امنیت کشور‌ها بخصوص کشور‌های جهان سوم را در نابسامانی ساختاری و نهادی و نداشتن ایده دولت در معنای عام آن مطرح می‌کند. من این موضوع را در کتاب «مطالعات امنیت ملی: مقدمه‌ای بر نظریه‌های امنیت ملی در جهان سوم» بسط داده‌ام. ناهماهنگی در اصلی‌ترین ارکان نظام باعث می‌شود که برآیند فعالیت قوا مثبت و مقوم امنیت ملی نشود. ساختار‌های نامتعارف نیز ناهماهنگی و دوگانه‌های زیادی در سطوح مختلف دولت به مفهوم اعم ایجاد می‌کند. ناهماهنگی نهادی باعث می‌شود کارکرد نهاد‌ها در جامعه دچار اخلال شده و جامعه هیچ احساسی از اینکه نهاد‌ها با کارکردشان، به آن‌ها فایده می‌رسانند نداشته باشد.

آنچه جامعه را به هم متصل و فلسفه وجودی نظام‌های سیاسی را تعریف می‌کند، وجود ایده مشترکی حول این مسأله است که چگونگی تفاهم نخبگان درون حاکمیت با هم و نخبگان با مردم را ممکن می‌سازد. در سایه ایده مشترک منافع و امنیت ملی و همگرایی‌ها و واگرایی‌ها معنا پیدا می‌کنند. باید و نباید‌ها به وفاق جمعی می‌رسند و در غیر این صورت سامان سیاسی متزلزل می‌شود. در دورانی که در دولت امریکا، اصلی‌ترین دولت مخالف ایران، دشمن‌ترین فرد در رأس قرار گرفته که تلاش دارد با تحریم، فشار معیشتی بر مردم وارد کرده و کرونا نیز که به اقتصاد جهانی فشار آورده و کشور تحریم‌زده‌ای مثل ما را با بحران مضاعف روبه‌رو نموده، بی‌اخلاقی و بی‌سامانی سیاسی به از بین رفتن ایده‌های مشترک و ساختار‌های مؤثر و تضعیف کارکرد نهاد‌ها منتهی خواهد شد.

ایران امروز در یک شرایط تاریخی بی‌بدیلی قرار دارد. در این شرایط تاریخی اگر انسجام ملی و ساختار‌های مبتنی بر آرای مردم و دموکراسی با سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی قرار نداشته باشد و نهاد‌های مهم و زیرسیستم‌ها دچار نارسایی کارکردی شده باشند قادر به عبور موفق از بحران‌ها نخواهیم بود. آینده ایران و نسل‌های بعدی و حتی زندگی روزمره امروز مردم ما نیازمند نگاه استراتژیک به مسائل، از خودگذشتگی و تنظیم کنش همه کنشگران با منافع درازمدت مردم ایران است.

منبع خبر: فردا

اخبار مرتبط: ربیعی: آمریکایی‌ها دنبال هرج‌ومرج سیاسی و بی‌دولتی در ایران هستند