محورهای اندیشه در قرآن کریم
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از تبیان؛ اولین اصل توحید که اعتقاد به اینکه خداوند یکتاست و هیچ شریکی ندارد، است و بعد از آن معاد و اعتقاد به جهان پس از مرگ و وقوع قیامت می باشد.
۱- اندیشه در آثار خلقت به منظور اثبات وجود و یکتایی پروردگار:
نخستین اصل از اصول آئین آسمانی اسلام و تمامی ادیان الهی، همانا اصل «توحید» می باشد.
و توحید یعنی اعتقاد و اعتراف به این حقیقت که «جهان را آفریدگاری است خدا نام» و این آفریدگار «یکتاست و مبرا از هرگونه شریک و همتا»، که وجود او برای واصلان به مرتبه والای یقین و آنانکه پرده ها و حجاب های مادی و خودیت را دریده اند،
ولی از آنجا که عده کثیری از انسانها محصور در حصار محسوسات میباشند و «خدای نادیده» برای آنها قابل قبول و باور نمی باشد(!!)، پروردگار حکیم در کتاب کریم خود این گروه دیرباور را به تفکر و اندیشه در مخلوقات و آفریده های خود و نیز پدیده های عالم آفرینش فرا می خواند، تا از این طریق و به اصطلاح عرفاء «سیر در آفاق و انفس» به وجود و نیز وحدانیت او پی ببرند. در قرآن کریم آیات فراوانی را می توان مشاهده کرد که عهده دار چنین مأموریتی هستند، یعنی «دعوت انسانها به اندیشه در آثار و عجایب خلقت»، خداوند عزیز آدمیان را به اندیشه در خلقت آسمانها و زمین، پیدایش شب و روز، حرکت کشتی در دریاها، نزول باران از آسمان، زنده شدن زمین مرده در بهار، وزش بادها و حرکت ابرها دعوت می نماید:
«ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر… لایات لقوم یعقلون».
۲- اندیشه در برخی از پدیده های طبیعی به منظور اثبات معاد و رستاخیز:
پس از اصل توحید، مهمترین موضوعی که در سرلوحه دعوت تمام انبیاء الهی قرار داشته، بطوری که از آدم(ع) تا خاتم(ص) هیچ نبی و رسولی نیامده مگر اینکه انسانها را بدان دعوت نموده، اصل «معاد» و اعتقاد به جهان پس از مرگ و وقوع قیامت میباشد. ولی مع الاسف همچنانکه اکثریت مخاطبان انبیاء در برابر دعوت ایشان به توحید و یکتاپرستی، راه استنکاف و سرپیچی را پیمودند، در برابر پذیرش اصل معاد نیز به انکار برخاسته و حتی مقاومت بیشتری به خرج دادند، چرا که برای آنها جای بسی شگفتی بود که آدمی پس از مرگ و نابودی بدن مادی، دوباره لباس حیات بپوشد و خلقت دوباره پیدا کند. و در این راستا پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز در امر رسالت خویش با این اظهار استبعاد و شگفتی و عدم پذیرش از جانب قوم خود مواجه بودند و به همین دلیل خداوند متعال در قرآن کریم به منظور اثبات معاد، انسانها را به اندیشه در برخی از پدیده های طبیعی فرا می خواند که به خوبی اثبات کننده «معاد و رستاخیز» می باشند، که از آن جمله می توان به پدیده زنده شدن زمین در فصل بهار پس از مرگ و ممات زمستانی اش اشاره کرد که در قرآن کریم بارها مورد تذکر قرارگرفته است.
«فانظر الی اثار رحمت الله کیف یحیی الارض بعد موتها ان ذلک لمحی الموتی و هو علی کل شی قدیر: پس بنگر به سوی نشانه های رحمت پروردگار که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می کند، همانا او زنده کننده مردگان است و بر هر چیز تواناست.
در این آیه شریفه، سخن از نگاه کردن به کیفیت زنده شدن زمین مرده در فصل بهار به میان آمده است و از آنجا که نگاه بدون اندیشه و تفکر، عملی پوچ و بیهوده و بی ثمر می باشد و خداوند عزیز هرگز آدمی را به سوی عملی تهی از فایده دعوت نمی نماید، نتیجه گرفته می شود که در این آیه و آیاتی نظیر آن که از نگاه به مخلوقات سخن به میان رفته است «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و…» همانا نگاه و نظری، مد نظر است که همراه با بکارگیری قوای عقلانی و اندیشه و تفکر باشد و بدین ترتیب درمی یابیم که در آیه صدرالاشاره نیز مقصود اندیشه در کیفیت زنده شدن زمین مرده است تا از این طریق به توانایی خداوند در زنده ساختن مردگان و به تبع آن وقوع معاد و رستاخیز پی ببریم، از مجموع آن چه دراین قسمت گفتیم نتیجه گرفته می شود که روحین محور اندیشه در قرآن کریم را تفکر در امر معاد و رستاخیز تشکیل می دهد .
۳- اندیشه در حقانیت رسالت پیامبر اکرم (ص) :
انبیاء الهی در طریق انجام مأموریت توحیدی خویش، همواره با تکذیب و انکار مخالفان و دشمنان متعصب و لجوج روبرو بوده اند و این معارضان نابخرد با دست و پا کردن بهانه های واهی و بیهوده، به مخالفت با سفیران وحی الهی برخاسته و آن حضرات را با انواع و اقسام تهمت ها و اکاذیب مورد اذیت و آزار قرار می دادند. گاه به آنها نسبت های ناروا نظیر کاهن و مجنون می دادند و گاه به تمسخر و استهزاء برخاسته و زبان به طعنه و کنایه و ملامت می گشودند و زمانی نیز معجزات باهره آن حضرات (علیهم صلوات الله) را سحر و جادوگری می خواندند.
اهمیت تفکر و تعقل در قرآن کریم :
و در این راستا پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و از آغاز رسالت خویش با مخالفت جاهلان و دشمنان مواجه بوده اند و امروزه نیز با کمال تأسف تبلیغات منفی بسیاری را متوجه ایشان می بینیم که بارزترین نمونه آن را می توان در کتاب موهن «آیات شیطانی» مشاهده کرد. و درست به سبب همین معارضات و اشکالتراشی های جاهلانه و به منظور اثبات صحت و حقانیت دعوت آن حضرت(ص) خداوند عزیز در کتاب خویش در آیات متعددی، انسانها را به اندیشه پیرامون اوضاع و احوال زندگی آن حضرت(ص) و محتوای پیام و رسالتش دعوت می نماید، تا با این اندیشه و تفکر، انصاف دهند که هرگز نمی توان چنان تهمتهای سخیف و بی پایه ای را متوجه ایشان نمود. در آیه ۱۸۴ از سوره مبارکه اعراف آمده است:
«اولم یتفکروا ما بصاحبهم من جنه ان هوالا نذیر مبین: آیا نمی اندیشند که مصاحب ایشان (پیامبر اکرم(ص)) جنون ندارد و اوجز بیم رسانی آشکار نیست.»
در این آیه شریفه خداوند عزیز مخالفان متعصب و بی ادب پیامبر اکرم(ص) را به اندیشه و تفکر فرا می خواند که بیندیشند براستی چگونه می توان به کسی که سالیان متمادی قبل از امر رسالت در میان آنان به خوشنامی و صداقت زندگی کرده و هیچگونه نقطه تاریکی در زندگی او مشاهده نکرده اند و حتی خود ایشان او را «امین» می نامیدند، به یکباره نسبت «جنون» داد!! و او را مجنون و یا ساحر قلمداد کرد؟! و امروزه نیز آنانکه کوچکترین تردیدی در حقانیت دعوت آن حضرت(ص) داشته باشند کافی است تا با مطالعه و اندیشه در تاریخ زندگی ایشان و محتوای دعوت و پیام ارجمندی که مأمور ابلاغ آن بودند به صدق دعوت و حقیقت حیات مبارکشان پی ببرند.
۴- اندیشه در عظمت قرآن و حقانیت آن :
در میان تمامی معجزاتی که در طول تاریخ نبوت از جانب پیامبران خداوند ظهور و بروز یافته اند، تنها معجزه ای که باقی مانده و بنا به وعده الهی «انانحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون » برای همیشه باقی خواهد ماند، «قرآن کریم» است.
کتابی که دربردارنده تمامی حوائج و نیازمندی های مادی و معنوی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی بشر بوده و براستی می تواند سعادت ابناء انسان را به اعلاء درجه تأمین نماید: ولی باید اذعان کرد که متأسفانه علی رغم گذشت بیش از پانزده قرن از نزول قرآن کریم، هنوز همانگونه که شایسته و بایسته است قدر این کتاب و عظمت مفاهیم و محتوای آن برای ما شناخته نشده و حتی در میان پیروان خود یعنی مسلمانان «مهجور» است! چرا که تمامی همت شان صرف قرائت و حفظ آیات آن شده و در عرصه عمل و پیاده نمودن دستورات آن در سطح جوامع اسلامی چندگامی بیش برنداشته اند! و از همین رو خداوند عزیز در آیات بسیاری از این کتاب بی بدیل برای آنکه مخاطبان آن را متوجه عظمت و حقانیت آن نماید و بدنبال آن شوق فراگیری و عمل به تعالیمش را در درون جان انسانها برانگیزد، با شیوه های متعددی درصدد اثبات و بیان این موضوع برآمده و مخاطبان قرآن را به اندیشه در عظمت آن فرا می خواند.
«لو انزلنا هذا القران علی جبل لرایته خاشعا متصدعامن خشیه الله و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون» اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم می دیدی که در برابر آن خشوع می کند و از خوف خدا می شکافد! و اینها مثالهائی است که برای مردم می زنیم تا در آن بیندیشند.»
همانگونه که از مفاد این آیه برمی آید خداوند عزیز با ذکر مثالی گویا و زیبا مردمان را به اندیشه درباره عظمت قرآن کریم دعوت فرموده و در حقیقت بیان می فرماید که: ای انسانها! این قرآن کتابی است که اگر بر کوه نازل می شد آن را با تمامی عظمت و صلابتی که دارد از هم فرو می پاشید.»
ضرورت تدبر و تفکر در قرآن و روایات :
پیامبر اکرم (ص ) فرموده است : « تدبرواالقرآن و افهموا آیاته » درقرآن بیندیشید و آیاتش را بفهمید . و نیز فرمود : « ویل لمن لا لها بین فکیه ولم یتامل فیها » وای برآن که قرآن را درمیان دو فک خود بجود و در آن نیندیشد .
امام علی ( ع ) فرموده است : « الا لا خیر فی قرائه لیس فیها تدبر » آگاه باشید ! در خواندنی که اندیشه در آن نباشد ، هیچ خیری نیست .
دراین روایات ، امکان فهم قرآن برای غیر معصومین است ؛زیرا تا نوشته ای برای مردم قابل درک نباشد ، آنان را به تدبر و تفکر درآن فرمان نمی دهند . »
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: محورهای اندیشه در قرآن کریم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران