۱۳:۰۵ اعترافات عجیب سارق گردنبند علی دایی ؛ طلب بخشش از شهریار فوتبال ایران

مأموران پلیس پایتخت سه روز پس از اینکه دو سارق موتورسوار گردنبند علی‌دایی، فوتبالیست سرشناس را سرقت کردند، موفق شدند یکی از متهمان را بازداشت کنند. متهم در اولین بازجویی‌ها مدعی شد که او در نقش موتورسوار حضور داشته و اگر می‌دانست سوژه مورد نظرشان دایی است، از او سرقت نمی‌کردند؛ چراکه وی را دوست دارد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

عصر روز چهارشنبه هفتم آبان‌ماه بود که به مأموران پلیس تهران خبر رسید دو سارق موتور سوار گردنبند قیمتی علی دایی فوتبالیست سرشناس را سرقت کرده و از محل گریخته‌اند.

بررسی‌ها نشان داد علی دایی همراه فرزندش از دفتر محل کارش در خیابان آصف محله زعفرانیه بیرون آمده که مرد جوانی به وی حمله کرده و پس از گلاویز شدن گردنبند طلای علی دایی را سرقت و همراه همدستش با موتور سیکلت از محل فرار کرده‌اند. بدین ترتیب مأموران پلیس تحقیقات برای شناسایی سارقان را آغاز کردند و ساعتی بعد موفق شدند، هویت یکی از سارقان را به نام فرزین ۲۷‌ساله که چندین سابقه سرقت در پرونده‌اش ثبت شده‌بود، شناسایی و در نهایت روز شنبه دهم آبان وی را در مخفیگاهش اطراف تهران بازداشت کنند. متهم صبح دیروز به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و در بازجویی‌ها به سرقت گردنبند علی دایی با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد.

فرزین شما گردنبند علی دایی را سرقت کردی یا همدستت؟

من نقش راننده را داشتم و همدستم با علی دایی درگیر شد و گردنبند را سرقت کرد.

می‌دانستید که طعمه‌ای که زیر در نظر دارید علی دایی است؟

نه، ما هیچ کدام نمی‌دانستیم که او دایی است. یعنی ما او را اول نشناختیم، چون قبل از سرقت شیشه مصرف کرده‌بودیم و حال خوبی هم نداشتیم و فقط دنبال طعمه بودیم.

درباره لحظه سرقت توضیح بده.

ما با موتور سیکلت در حال دور دور بودیم که برق گردنبند طلای مرد قد بلندی چشمان‌مان را خیره کرد و همان لحظه وسوسه شدیم که گردنبند او را سرقت کنیم. همدستم از موتورسیکلت پیاده شد و به طرف او رفت و لحظاتی بعد هم با او گلاویز شد و گردنبند او را سرقت کرد و بعد از محل گریختیم.

این که گفته می‌شود احتمال دارد رقیب‌های دایی، شما را برای سرقت گردنبند او اجیر کرده باشند، درسته؟

نه، اصلاً کسی ما را اجیر نکرده‌بود. همانطور که گفتم ما ابتدا دایی را نشناختیم و به صورت اتفاقی از او سرقت کردیم.

یعنی بعد از سرقت هم دایی را نشناختی؟

بعدش که شناختیم. وقتی دوستم سرقت کرد و فرار کردیم به من گفت فردی که از او سرقت کردیم علی دایی بود. من باور نمی‌کردم و احتمال دادم که شبیه یا بدل علی دایی باشد، اما وقتی سرقت ما در فضای مجازی سر و صدا به پا کرد، فهمیدم که گردنبند دایی را سرقت کرده‌ایم.

گردنبند را چکار کردید؟

در اطراف تهران به مالخری به مبلغ ۵۰‌میلیون تومان فروختیم و بین هم تقسیم کردیم.

می‌دانستی چقدر قیمت داشت؟

به‌هرحال جنس سرقتی را به قیمت واقعی‌اش نمی‌خرند و ما مجبوریم به قیمت پایین‌تری بفروشیم، اما الان متوجه شدیم که گردنبند دایی ۲۵۰‌میلیون تومان قیمت داشته است.

اگر می‌دانستی طعمه شما دایی است، باز هم سرقت می‌کردید؟

نه، چون دایی در همه دنیا شناخته شده است و از طرفی هم من عاشق علی آقا و از طرفداران سر سخت او هستم به طوریکه قبلاً همیشه بازی‌های او را با عشق و علاقه نگاه و دنبال می‌کردم و نسبت به دایی تعصب داشتم و الان هم دارم.

پس چرا شما که دوستدار دایی هستی، گردنبندش را فروختی؟

اول باور نداشتم.

چطور دستگیر شدی؟

من سابقه دارم و تا الان سه‌بار به جرم سرقت و زورگیری روانه زندان شده‌ام و فکر می‌کنم به خاطر سوابقم زود شناسایی و دستگیر شدم.

اصلاً چه شد که وارد سرقت شدی؟

من هم مثل دیگر افراد زندگی خوبی داشتم و حتی عاشق فوتبال بودم و تا دوران نوجوانی همیشه فوتبال بازی می‌کردم و وقتی هم بزرگتر شدم در مغازه در و پنجره‌سازی شروع به کار کردم تا اینکه از طریق دوستان ناباب معتاد شدم و زندگی‌ام تباه شد.

حرف آخر.

امیدوارم علی دایی مرا ببخشد.