چرا درک بحران آب‌وهوایی برای مغز سخت است؟

چرا درک بحران آب‌وهوایی برای مغز سخت است؟
صدای آلمان

دانشمندان سال‌هاست که در این زمینه اتفاق نظر دارند: اگر انتشار گازهای گلخانه‌‌ای با همین سرعت ادامه یابد تا ۸۰ سال دیگر کره زمین دست کم چهار درجه سانتی‌گراد نسبت به دوران پیش‌صنعتی گرم‌تر خواهد شد. تازه این آغاز کار است و اگر این روند با همین شدت پیش برود تا ۱۰۰ سال دیگر دمای کره خاکی ما ممکن است هفت تا هشت درجه دیگر افزایش یابد.

انسان معمولا نسبت به خطرات سریع واکنش نشان می‌دهد. او در آتش‌سوزی سریعا پا به فرار می‌گذارد و والدین نیز تمام توجه خود را به‌کار می‌بندند تا کودکانشان را از خطرات برهانند.

با این همه آندریاس ارنست، استاد تجزیه تحلیل و روانشناسی محیط زیست در دانشگاه کاسل آلمان می‌گوید، انسان از نظر تکاملی برای اوضاع خطرناک ساخته نشده است. او به صدای خش‌خش بوته‌ها به‌سرعت واکنش نشان می‌دهد، اما به تهدیدات ناشی از تغییرات ناملموس زیست‌محیطی بی‌اعتناست.

ارنست می‌افزاید، به همین دلیل است که زمین‌گرمایی باعث پاسخ سریع و مستقیم انسان نمی‌شود، چرا که روند گرمایش زمین کند و بطئی است و اگر چه گه‌گاه پیامدهای آن آشکار می‌‌شود اما انسان در زندگی روزمره خود آن را حس نمی‌کند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اعدادی نامفهوم

کارشناسان شورای بین‌المللی تغییرات آب‌وهوایی (IPCC) در گزارش‌های خود عواقب زمین‌گرمایی را به‌روشنی توضیح‌ داده‌اند و با این حال بسیاری، از جمله سیاستمداران جزئیات آن را درک نمی‌کنند.

برای مثال برای انسان سخت است درک کند وقتی صحبت از انتشار یک تن گاز گلخانه‌ای به میان می‌آید، این به‌درستی یعنی چه؟ نه آن که از نظر کمیت آن را نفهمد بلکه آن را "حس نمی‌کند." ارنست می‌گوید، "روان انسان از درک حقیقی چنین اعدادی" عاجز است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

واکنش جمعی: سکوت و واپس‌زنی

مانع دیگر بر سر راه درک واقعی بحران آب‌وهوایی یک مکانیزم دفاعی آشنا در انسان است: واپس‌زنی و فرافکنی.

آندریاس ارنست، استاد محیط زیست دانشگاه کاسل گفته است: «انسان می‌گوید، این وحشتناک است و من نمی‌خواهم الان در مورد آن اصلا بدانم. این همان مکانیزمی است که سیگاری‌ها در مواجهه با پیامدهای سیگار کشیدن از آن استفاده می‌کنند. هنگام روبرو شدن با پیامدهای گرمایش زمین نیز از همین مکانیزم استفاده می‌شود.»

بسیاری نمی‌خواهند، خود را درگیر موضوع محیط زیست کنند، آن‌ها این موضوع را نادیده گرفته، از آن رو بر‌گردانده و آن را به دیگران محول می‌کنند.

کریستوف نیکندای، کارشناس روان‌درمانی آلمان این واکنش را نوعی الگوی رفتار جمعی می‌داند. به نظر او، سکوت، واپس‌زدن و رد بحران آب‌وهوایی شبیه عدم پذیرش پیری، بیماری و مرگ در جامعه است.

نیکندای می‌گوید: «اینک بر عهده روانشناسان است که این واکنش دفاعی و احساسات مربوط به آن را بشناسند و همزمان خیرخواهانه با دگرگون‌شدن ارزش‌ها همراه شوند؛ مسیری که شامل پایان دوران سوخت‌های فسیلی و تغییر ارزش‌ها خواهد شد به‌نحوی که تعامل جای تقابل و رقابت را بگیرد.»

به باور او، روانشناسان می‌توانند کمک کنند تا جامعه افراط را پس زده و به ‌جای آن تسهیم، ترمیم، حفاظت و تماس دوباره با طبیعت را برگزیند. با چنین رویکردی است که روانشناسان به زعم نیکندای، یاوری مهم در مسیر غلبه بر بحران آب‌وهوایی و احساساتی نظیر ترس، بی‌عملی و درماندگی خواهند بود.

هزاران روانشناس و روان‌درمانگر در سراسر دنیا در تلاش‌اند تا با بیدار ساختن وجدان‌ جمعی و برپایی سمینارهایی راه تغییرات عمیق اجتماعی را هموار کرده و به مردم در نگرانی‌های زیست‌محیطی کمک کنند.

لئا دوهم، روان‌درمانگر آلمانی می‌گوید، زمان به تخصص روانشناسان و روان‌درمانگران نیاز دارد. او ادامه می‌دهد: «ما از همه حوزه‌ها درخواست‌های بیشماری دریافت می‌کنیم که درخواست برای کمک به غلبه بر بحران آب‌وهوایی بخش بسیار بزرگی از آن‌ها را تشکیل می‌دهد.»

منبع خبر: صدای آلمان

اخبار مرتبط: چرا درک بحران آب‌وهوایی برای مغز سخت است؟