اسطوره‌ها چه جایگاهی برای مخاطبان دارند/ردپای ادبیات دراسباب‌بازی

اسطوره‌ها چه جایگاهی برای مخاطبان دارند/ردپای ادبیات دراسباب‌بازی
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرنگار مهر، در حوزه صنایع فرهنگی باید بدانیم که عدم شناخت کاراکترهای ادبی میان طراحان، از معضلاتی است که در این حوزه شناخته شده است، در واقع برخی از طراحان اصلاً با تاریخ کشورمان آشنایی خاصی ندارند و آن‌ها نیز فقط یک رستم و سهرابی و یا یک کلیله و دمنه‌ای شنیده‌اند که احتمالاً آن‌هم به واسطه امتحانات ادبیات فارسی پایان‌ترم مدارس بوده است! زمانیکه یک نفر اطلاعی از موضوعی ندارد و هنوز به آن تسلط بخوانید آشنایی سطحی پیدا نکرده است، چگونه می‌تواند آن را برای دیگری توصیف کند؟ حال اینکه باید آن‌را برای گروه‌های سنی کوچک‌تر و به زبان‌خودشان بپردازد که این خود یک مسئله دیگری است. شاید اگر طراح ایرانی از این ظرفیت‌ها به درستی آگاه شود، باانگیزه و امیدواری بیشتری به سراغ آنها برود و پرداخت بسیار بهتری داشته باشد که تولیدکننده را مجاب به استقبال از این کاراکترها کند. البته این عامل فقط مختص طراح نیست؛ حتی بسیاری از والدین نیز آشنایی بسیار سطحی با تاریخ کشورمان دارند و به همین دلیل خیلی به کاراکترهای ایرانی روی خوش نشان نمی‌دهند و از آنها استقبال نمی‌کنند. شاید نیاز به یک نهضت و انقلاب ادبی و تاریخی داریم؛ شاید نیاز باشد یک‌بار تصمیم بگیریم تا با ادبیات غنی خودمان آشتی کنیم و نگاهمان را بیشتر از گذشته معطوف به این ادبیات کنیم. حامد تأملی طراح و پژوهشگر حوزه صنایع فرهنگی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر از مسائل کاراکترسازی اسطوره‌ها می‌گوید که در ادامه می‌آید:

تأملی درباره اسطوره‌سازی و کاراکترسازی و کم‌پرداختن آن در حوزه صنایع فرهنگی به‌خصوص بهره‌مندی در حوزه اسباب‌بازی می‌گوید: اینکه چرا از اسطوره‌هایمان در کاراکترسازی بهره نبردیم، به دلیل چند ویژگی است اینکه رقبای غربی پروسه قهرمان‌سازی که ارائه می‌دهند کاملاً به‌روز و کامل است و در بازار به دلیل تنوع زیاد در محصولات نمود بیشتری پیدا کردند. اگر درباره اسطوره یا قهرمان خارجی مثل بتمن و کاپیتان امریکن یا سوپرمن و… صحبت کنیم تأثیرات این‌ها در بحث تجاری‌سازیشان است. اتفاقی که در بحث اسطوره‌ها و کاراکترهای ادبی در کشورمان رخ نمی‌دهد به دلیل همین بحث تجاری‌سازی است. در حال حاضر ما در ایران سازوکاری نداریم که به اسطوره‌های تاریخی و کاراکتر ادبی‌مان با دید تجاری سازی نگاه کنیم و مجموعه‌هایی باشند که به‌صورت تخصصی بر روی این موضوعات کار کنند.

اتفاقی که در بحث اسطوره‌ها و کاراکترهای ادبی در کشورمان رخ نمی‌دهد به دلیل همین بحث تجاری‌سازی است

او ادامه می‌دهد: وقتی گروه‌های تخصصی در این زمینه به‌طور فعال حضور داشته باشند به موارد دیگر آن هم توجه می‌شود که چگونه این محصولات وارد بازار شوند بحث بازاریابی در این زمینه بسیار مهم است یا اینکه مطالعات بازار در این زمینه چقدر انجام شده! این‌ها نیاز به یک تحقیق و توسعه‌ای دارد و باید برای آن هزینه شود، نکته‌ای که در این حوزه وجود دارد اینکه شرکت‌های خصوصی فعال در این حوزه بسیار نحیف هستند. معمولاً هم سازمان‌هایی که در زمینه فرهنگی دغدغه‌مند هستند به این موضوعات ورود پیدا می‌کنند که به بُعد تجاری‌سازی خیلی توجه نشان نمی‌دهند و محصولاتی که تولید می‌شود کیفیت پایینی دارند و معمولاً سرمایه‌گذاری درست و درمانی بر روی آن‌ها نمی‌شود.

این پژوهشگر در حوزه صنایع فرهنگی درباره شناسایی مقدمات در حوزه طراحی و پرداخت کاراکتر در اسباب‌بازی اظهار می‌کند: در وهله اول باید ببینیم کاراکتر و اسطوره‌هایی که داریم چه جایگاهی میان مخاطبان دارد مثلاً کاراکتری همانند رستم جایگاهی میان کودکان و نوجوانان دارد یا خیر و باید ببینیم برای شناساندن این به چه مقدماتی نیاز داریم، عده‌ای از کارشناسان و منتقدان فرهنگی از این منظر به کاراکتری همچون رستم نگاه می‌کنند که چنین شخصیتی برای بچه‌ها جذابیتی ندارد و موضوعی بسیار قدیمی است در حالی‌که اگر ما بر روی کاراکترهایی همچون رستم کار می‌کردیم و آن را امروزی سازی می‌کردیم قطعاً جذابیت‌هایش حفظ می‌شد و بچه‌ها با آن ارتباط برقرار می‌کردند.

او ادامه می‌دهد: از طرفی تعریف خود کاراکتر چیست که بتواند کودکان و نوجوانان ما را جذب کند تمام این‌ها شاخصه‌های خاصی دارد که پروسه جدی را می‌طلبد. در حال حاضر بیشتر به موضوع تجاری‌سازی می‌خواهم اشاره کنم اینکه شخصیتی همچون رستم که در شاهنامه وجود دارد بخواهد در اتمسفر امروزی کودکان ما با تکنولوژی و فناوری پرسرعت روز سروکار دارند معرفی شود باید ارتباط متعادلی برقرار شود زمانی‌که می‌گوئیم ضعف در این حوزه وجود دارد به این امر برمی‌خوریم و کسی هم فعالیت گسترده‌ای و ثمربخشی انجام نداده است.

ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم رستم را از شاهنامه جدا کنیم و به کودکان و نوجوانانمان بگوییم که این کاراکتر رستم است، قطعاً آن کودک یا نوجوان نمی‌تواند با آن کاراکتر ارتباط برقرار کند زیرا فضای قابل ملموسی برای او نیست

تأملی می‌گوید: ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم رستم را از شاهنامه جدا کنیم و به کودکان و نوجوانانمان بگوییم که این کاراکتر رستم است، قطعاً آن کودک یا نوجوان نمی‌تواند با آن کاراکتر ارتباط برقرار کند زیرا فضای قابل ملموسی برای او نیست. باید این موضوع را بدانیم که برای کودک عینیات مهم‌تر است. ما وقتی از «بتمن» مثال می‌زنیم که کودکان توانسته‌اند ارتباط خوبی با آن برقرار کنند باید این وجه را بدانیم که نزدیک به ۸۰ سال است کمیک بوک‌های بتمن منتشر شده و بچه‌ها با آن آشنا هستند اما در کشور ما در این زمینه‌ها اصلاً کارهای اساسی و عمیق انجام نشده است. ما شخصیت‌هایی همچون رستم و دیگر ابرقهرمانان را به‌صورت عینی به کودکان و نوجوانان بشناسانیم قطعاً موفق‌تر خواهیم بود، یا در گام‌های اولیه باید بازتعریفی از قهرمانان داشته باشیم که در درجه اول با آنان آشنا شوند.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: اسطوره‌ها چه جایگاهی برای مخاطبان دارند/ردپای ادبیات دراسباب‌بازی