سیاست بایدن در قبال ایران چه خواهد بود؟
شواهد و قرائن این نظر را تقویت می کند که راهبرد بایدن هرچند بازگشت به برجام است ولی او می خواهد از اجماع جهانی، خصوصاً متحدان اروپایی خود استفاده کند و به همه نگرانی های جامعه جهانی نسبت به ابعاد برنامه اتمی ایران، برنامه موشکی آن و نقش بی ثبات کننده ایران در منطقه پایان بدهد.بدین ترتیب راهبرد آینده بایدن نسبت به ایران راهبردی جدید خواهد بود که کاملاً با راهبرد ترامپ تناقض دارد و هرچند در بخشی از آن به راهبرد زمان اوباما شباهت هایی دارد، ولی با توجه به ابعاد و عمق آن راهبردی جدید وهمه جانبه است، لذا ماهیتاً یک چرخش تازه نسبت به سیاست های گذشته ایالات متحده در قبال ایران خواهد بود.
آرون کیاک، مشاور بایدن در امور یهودیان، روز جمعه گذشته ضمن انتفاد از سیاست ترامپ در قبال ایران و "بیمحابا" خواندن این سیاست، گفت: « این سیاست سبب شده است که ایران اکنون ۱۰ برابر بیش از زمانی که در برجام بود، ذخیره اورانیوم غنیشده داشته باشد... ولی دولت آینده بایدن عدم دسترسی ایران به سلاح هستهای را در اولویت قرار می دهد و از آن اطمینان حاصل خواهد کرد؛ و در عین حال که همه گزینهها را روی میز حفظ میکند، با متحدانمان برای اطمینان از این موضوع همکاری خواهد کرد.»
کیاک همچنین افزود که دولت آینده بایدن در این فرایند صرفا بر برنامه هستهای ایران تمرکز نخواهد کرد، بلکه به مکانیسمهای انتقال مثل موشکهای بالستیک و مسایل داخلی[ حقوق بشر] و سیاستهای منطقهای ایران نیز خواهد پرداخت.
نشریه پلیتیکو در این باره می نویسد: «بین راهبرد باراک اوباما که پنج سال پیش با امضای توافق اتمی وین تحقق یافت و به عنوان راهبردی برای کاهش تنش ها با ایران و مماشات با این کشور مورد استقبال قرار گرفت، اما با این وجود، نتوانست به وعده های اقتصادی خود عمل کند و راهبردی که توسط دونالد ترامپ دنبال می شود و راهی جز تسلیم یا جنگ برای ایران نمی گذارد، جو بایدن می تواند عدم موفقیت این دو راهبرد كاملاً مخالف را بسنجد و برای رسیدن به نتیجه مطلوب راهبردی ظریف تر را برگزیند.»
با درس گرفتن از اشتباهات و راهبردهای ناکامل و اشتباه گذشته، جو بایدن بارها خواستار گشودن باب مذاکره با تهران و بازگشت ایالات متحده به برجام( برنامه جامع اقدام مشترک) شده است، به شرط آنکه ایران ضمن انجام تعهدات گذشته، آماده قبول تعهدات جدید و محدود کردن جاه طلبی های منطقه ای خود باشد. کاری که جو بایدن قصد دارد با همکاری و همیاری متحدان اروپایی آمریکا انجام دهد. بازگشت به میز مذاکره با تهران است. مذاکراتی که همه بازیگران آن برای دستیابی به یک توافق گسترده با تهران و لزوماً با لغو تحریم های اقتصادی علیه ایران و امکان صادرات مجدد و بدون محدودیت نفت این کشور همراه خواهد شد.
از دیدگاه آمریکا، یک توافق جدید نمی تواند سه موضوعی را که دولت اوباما بدان نپرداخته بود، نادیده بگیرد: این سه موضوع عبارتند از فعالیت های بی ثبات کننده منطقهای ایران، برنامه موشک های بالستیک و تحت کنترل بودن برنامه غنی سازی هسته ای ایران پس از سال ٢۰٢۵. بدیهی است که قبول این تعهدات نمی تواند یک طرفه باشد. تنها یک توافق جدید که این بار تمام وعده های اقتصادی خود را تضمین کند و واقعاً بتواند ایران را در کنسرت ملت ها ادغام کند، می تواند موقعیت رهبران ایران را در مورد قبول این موضوعات مهم تحت تأثیر قرار دهد.
بسیاری اعتقاد دارند که بازگشت به توافق هسته ای و گشودن باب مذاکره با ایران برای یک توافق جامع از اولویت های دولت آینده بایدن خواهد بود و این موضوع به سرعت پیگیری خواهد شد. یک مشاور ارشد سابق جو بایدن در مصاحبه با یک شبکه اسرائیلی مدعی شد که بازگشت به برجام در اولویت دستور کار رئیس جمهور بعدی آمریکا خواهد بود و بایدن قصد دارد بلافاصله پس از در اختیار گرفتن قدرت آن را در زمان کوتاهی پیش ببرد.
براساس گزارش تایمز اسرائیل، آموس هاچسن، در مصاحبه با کانال ۱۲ اسرائیل گفته: «من معتقدم که در ماه اول ریاست جمهوری بایدن شاهد پیوستن کامل آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک خواهیم بود که به معنی تعلیق برخی از تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران خواهد بود که طی سه سال گذشته اعمال شده است..»
هاچسن که در دولت باراک اوباما مسئول تحریمهای مربوط به بخش انرژی ایران در وزارت خارجه آمریکا بود اضافه کرد، بایدن همچنین به دنبال برخی تغییرات در برجام مانند تاریخ انقضای غنی سازی است.
نزدیک شدن آمریکا به ایران به طور قطع منافع عربستان سعودی و اسرائیل را که با تلاش دولت ترامپ علیه تهران متحد شده اند، نقض خواهد کرد. به نظر می رسد در پیش نویس اول برنامه دموکرات ها، خروج از سیاست های ملی گرایانه بنیامین نتانیاهو پیش بینی شده است. نشریه پولیتیکو می نویسد اگرچه در این سند هرگز اشاره ای به وضعیت اشغال فلسطینی ها نشده است، اما جو بایدن به وضوح نشان داده است که از "طرح صلح خاورمیانه" ارائه شده توسط ترامپ در ژانویه گذشته فاصله می گیرد و مخالف طرح الحاق بخش هایی از کرانه باختری رود اردن به اسرائیل است.
در همین حال چشم انداز تنش زدایی بین واشینگتن و تهران و گرایش به سوی یک توافق همه جانبه و لغو تحریم های آمریکا علیه ایران می تواند ریاض را شدیداً نگران کند. عربستان سعودی همچنین از اینكه ایالات متحده تعهدات خود را در مورد پیمان كوینسی، كه از زمان دستیابی این کشور به استقلال انرژی تاكنون به طور قابل توجهی كاسته شده، زیر سوال ببرد، سخت نگران است.
یادآور می شویم که با پیمان كوینسی در سال ۱۹۴۵، آمریکاییها متعهد شدند که از پادشاهیِ خاندان سَعودی در برابرهرگونه تهدید خارجی حمایتِ بی قید و شرط سیاسی و نظامی کنند. در عوض، سعودیها نیز وعده دادند تا ۶۰ سال دسترسی آمریکاییها را به نفت کشورشان امکانپذیر کنند.
این پیمان در سال ۲۰۰۵ در زمان ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش به مدت ۶۰ سال دیگر تمدید شد که از آن به عنوان معادله نفت در برابر امنیت یاد کردند. در این پیمان از ثبات عربستان سعودی و رهبری منطقه ای آن به عنوان بخشی از " منافع حیاتی" آمریکا یاد کرده اند.
در طول دهه های گذشته روابط بین دو کشور همراه با چالش های مهمی بوده است که مهم ترین آن تحریم نفتی ١۹۷٣، حضور سعودی ها در حملات تروریستی یازده سپتامبر ٢۰۰١ و توافق هسته ای ایران با قدرت های بزرگ در سال ٢۰١۵ بوده است. روابط دو کشور در دوران باراک اوباما به دلیل تمرکز این کشور به شرق آسیا و خروج از خاورمیانه با تضادهای شدیدی روبرو شد. عدم وابستگی آمریکا به نفت عربستان نیز از جمله مواردی است که می تواند منجر به کم رنگ شدن تعهدات امریکا در این پیمان شود.
همه قرائن حاکی از آن است که دولت آینده آمریکا سیاستی با چشم انداز بلند مدت را دنبال خواهد کرد، همچنین این دولت تلاش خواهد کرد تا تعادل دقیق تری را بین دفاع از منافع و انتخاب مناسب متحدین منطقه ای خود ایجاد کند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: سیاست بایدن در قبال ایران چه خواهد بود؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران