نگار مرتضوی: بازگشت به برجام سریع اتفاق میافتد - Gooya News
سرویس سیاسی انصاف نیوز
نگار مرتضوی، روزنامهنگارنزدیک به حزب دموکرات آمریکا، میگوید تحریمهای حقوقبشری، تحریمهای اشخاص و سیاسی جدا هستند اما بازگشت به برجام اتفاق میافتد. بازگشت دوباره به برجام یعنی ایران و آمریکا به تعهدات خود به برجام بازگردند؛ چیزی که آقای ترامپ زیر آن زد.
مرتضوی-روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در واشنگتن، ستوننویس روزنامهی انگلیسی ایندیپندنت- در گفتوگویی زنده با اینستاگرام انصاف نیوز که در تاریخ ۱۸ آبانماه برگزار شد دربارهی ایران و انتخابات آمریکا صحبت کرد و به تاثیر روی کار آمدن جو بایدن از حزب دموکرات آمریکا پرداخت.
مرتضوی درمورد عملی شدن بازگشت آمریکا به برجام در همان هفتهی اول، میگوید: «این توصیهی بخشی از تحلیلگران ازجمله من است که هر چه سریعتر اتفاق بیفتد بهتر است؛ که به فضای انتخاباتی ایران در بهار و اتفاقات ریاست جمهوری هم کشیده نشود. برای اینکه راحتتر انجام میشود. وقتی تیم جدیدی در ایران بیاید و بخواهد دوباره به بحث بپردازد، زمانگیر است. راحتتر است که همین تیمی که اینجا هست و همان تیمی که آنجا بوده دوباره به آن چیزی که رویش توافق کردند برگردند و آن را ادامه دهند».
او همچنین درخواستها برای جبران خسارتهایی که ایران دیده است را منطقی میداند و میگوید که نمیداند منظور پرداخت نقدی است یا جبران به شکلهایی دیگر. با اینحال تاکید میکند که بایدن برای بازگشت به برجام نیز باید هزینهی سیاسی کند و برای این کار هم آماده است اما او هم میتواند درمورد جبران خسارت ایران بگوید این مسئله مربوط به دولت من نیست و کار آقای ترامپ بوده است.
این روزنامهنگار میگوید اوباما، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، دیپلماسی را به جای جنگ با ایران انتخاب کرد و اگرچه در دوران او سنگینترین تحریمها علیه ایران وضع شد اما او راه دیپلماسی را هم باز گذاشت. مرتضوی از سوی دیگر معتقد است که بایدن به برجام باز خواهد گشت و تحریمهای اقتصادی طبق توافق برجام میتوانند دورهای لغو شوند.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با نگار مرتضوی را در ادامه بخوانید:
مرتضوی: اوباما دیپلماسی را به جای جنگ انتخاب کرد
انصاف نیوز: موضوعی دربارهی باقی ماندن ترامپیست مطرح است؛ برخی از تحلیلگران گفتهاند ترامپ شاید بخواهد یک حزب دیگری را راه بیاندازد و جریان سومی ایجاد کند. به نظر شما این امکان وجود دارد؟
نگار مرتضوی: به هر حال ۷۰ میلیون نفر به او رای دادند، این یعنی اینکه در حزب خودش از عملکرد او آنقدر ناراضی نبودند که به او رای پایین بدهند. این مسئله یک نگرانیای را در میان دموکراتها ایجاد کرده است که آقای بایدن هم در سخنرانی اخیرش بر آن تاکید کرد که میخواهم شکافتها را کم کنم و با طرف مقابل کار کنم و گسستهای ایجادشده را کاهش دهم. به هر حال مهم است که خودش را بهعنوان رئیسجمهور همهی مردم آمریکا معرفی میکند. ناراضی بودن ترامپ و طرفدارهای پروپا قرص او ادامه پیدا خواهد کرد. همچنین رقابت دو حزب هم وجود خواهد داشت. ایجاد حزب سوم هم در آمریکا کار سختی نیست. امروز من هم میتوانم در آمریکا حزب بزنم. اینکه در آمریکا یک سیستم دو حزبی وجود دارد، به این دلیل نیست که احزاب دیگری وجود ندارند. احزاب دیگر وجود دارند اما اقبال گستردهای به آنها نیست. فکر نمیکنم اگر آقای ترامپ حزب سومی را تشکیل دهد، بتواند آنقدر اقبال داشته باشد تا طرفداران جمهوریخواه را در حد یک حزب سوم به سمت خود ببرد. به هر حال طرفداران آقای ترامپ از بدنهی حزب جمهوریخواه هستند؛ با بعضی از سیاستهای حزب مخالفت دارند اما نهایتا از حزب جمهوریخواه هستند.
ترامپ میتواند حزب جمهوریخواه را در دست بگیرد یا آن حزب را پس میزند؟
رابطهی آقای ترامپ با حزب جمهوریخواه بسیار عجیب بود؛ چیزی مثل عشق و نفرت. به هر حال از میان این حزب بالا آمد. حتی دیدیم آقای جورج بوش، رئیسجمهور سابق آمریکا، به آقای بایدن تبریک گفت. این تبریک مستقیما به آقای ترامپ این پیام را میدهد که دورهی شما به سر آمده و باید کنار بروی. بخشی از جمهوریخواهان از آقای ترامپ ناراضی هم هستند. اما استقبال بخشی از اعضای حزب و رایدهندگان هم به ترامپ دیده میشود. در چهار سال گذشته عملا بالاترین مقام جمهوریخواه بود. نمایندگان جمهوریخواه در کنگره خیلی در مقابل او نایستادند. حتی زمانی که خطرناکترین صحبتها را کرد. اگرچه کارهای او حتی با برخی از اصول حزب جمهوریخواه هم مغایرت داشت. رد پال، بوش و برادرش از جمهوری خواهانی بودند که چندین بار مقابل او ایستادند. اما در مجموع از آن رای میلیونی و اقبالی که در بدنهی حزب و رایدهندگان وجود دارد، حساب میبرند.
آیا دموکراتها با جمهوریخواهان به لحاظ استراتژیک در موضوع ایران و منطقه تفاوتی دارند؟
بله به نظرم.
به لحاظ استراتژیک؟
بله. در دورهی آقای اوباما این تفاوت را دیدیم. بالاخره کشورهایی در منطقه متحدان آمریکا محسوب میشوند. این مسئله فراحزبی است و بزرگترین متحد او هم اسراییل و همچنین کشورهای حاشیهی خلیجفارس است. اینکه ایران در دورهی دموکراتها از دشمن به متحد تبدیل شود، اتفاق نمیافتد. در دورهی آقای اوباما، بهعنوان بخش تازهای از حزب دموکراتها، رویکرد او در مقابل ایران ۱۸۰ درجه تغییر کرد. دیپلماسی را بهعنوان جایگزین برای مسیر جنگ انتخاب کرد. حداقل دربارهی مسئلهی هستهای مذاکره کردند و برجام شکل گرفت. تا اینکه آقای ترامپ آمد و از توافق خارج شد و سعی کرد آن توافق را به نقطهی اول برساند. با کمک ایران و اروپا برجام نصفهونیمه ادامه پیدا کرد. این نوع نگاه به ایران از نقاط اصلی تفاوت بین دورهی دموکراتها و جمهوریخواهان است.
دموکراتهایی داریم که از بعضی جمهوریخواهان نگاه تندتری به ایران دارند
براساس گفتهی شما دموکراتها بیشتر روی دیپلماسی تاکید داشتند، در اهداف چه تفاوتی با هم دارند؟
میخواهم کمی احتیاط کنم و نگویم همهی دموکراتها؛ چون دموکراتهایی داریم که از بعضی از جمهوریخواهان نگاه تندتری به ایران دارند. مثلا دموکراتها و سناتورهای منطقهی نیویورک و نیوجرسی. اینها روابط بسیار نزدیکتری با اسراییل دارند. بعضی از آنها با اینکه همحزبی آقای اوباما بودند، در کنگره به برجام رای منفی دادند. پالِ جمهوریخواه که البته در اصل لیبرتین (حزبی در آمریکا) است، اما چون مخالف نظامیگری آمریکا در منطقه و جنگافروزی در منطقه است پس معتقد است باید با ایران هم به مسیر جنگ نرویم و در مسیر دیپلماسی حرکت کنیم.
به هیچوجه مردم آمریکا دنبال جنگ جدیدی نیستند
الان هم تیم بایدن به راه دیپلماسی با ایران و مخالف جنگ است. همانقدر که مردم ایران جنگ نمیخواهند، مردم آمریکا هم نمیخواهند. چون جنگ هزینهی مالی و جانی برای نیروهای نظامی آمریکایی به همراه دارد. به هیچوجه مردم آمریکا دنبال جنگ جدیدی نیستند. این نکته را هر دو حزب متوجه شدند تا اقلا این دشمنی چهل ساله را کاهش بدهند و مشکلات را با گفتوگو و میانجیگری کشورهایی که نفع و ضرری در منطقه دارند، حل کنند. آقای بایدن و تیم او علاقهمند هستند تا به برجام برگردند و آن را پایهای برای ادامهی مذاکره و دیپلماسی قرار دهند. مهمترین تفاوتی که از دورهی بوش به اوباما و اوباما به ترامپ و ترامپ به بایدن خواهیم داشت، مسئلهی سیاست تغییر رژیم است. در دورهی آقای بوش علنا و رسما مطرح میکردند که سیاست آمریکا تغییر رژیم ایران است؛ اما این اتفاق نیفتاد و وقتی آقای اوباما آمد، در گفتار و عمل مطرح شد که سیاست ما تحمیل تغییر رژیم در منطقه نیست. در دورهی آقای ترامپ با اینکه میگفت به دنبال توافق با ایران است اما به نظر میآمد گفتار و عمل با هم متفاوت است. در عمل حداقل علاقهمندی برای تغییر رژیم وجود دارد. اما آقای بایدن میگوید مشخصا در راهبرد حزب دموکرات سیاست تغییر رژیم نباید هدف سیاست خارجی آمریکا در منطقه باشد.
وقتی در سال ۸۸ در ایران اتفاقاتی افتاد، فارغ از اینکه در ایران چه قضاوتی دربارهی او میشود، اما آمریکا هم از آن اتفاقات حمایتهایی کرد.
مسئلهی «حقوق بشر»، «آزادی بیان»، «آزادی اعتراضات» و «آزادی رسانه» فراتر از دو حزب است. اینها جزو دستورات و راهبردهای وزارت خارجهی آمریکا دربارهی همهی کشورهای دنیا است. اما اینکه سیاست تغییر رژیم باشد و بودجهای برای آن اختصاص داده شود، بین دو حزب در دو دههی گذشتهی تفاوتی جدی در عمل و گفتار وجود دارد.
با وجود آقای بایدن، تحریمهای زیادی که ایران با آن مواجه شده، چه تغییری میکند؟ پیشبینی شما چیست؟
تحریمهای حقوقبشری، تحریمهای اشخاص و سیاسی جدا هستند. اما بازگشت به برجام اتفاق میافتد. بازگشت دوباره به برجام یعنی ایران تخلفات خود را متوقف کند و ایران و آمریکا هم به تعهدات خود به برجام بازگردند؛ چیزی که آقای ترامپ زیر آن زد. در دورهی آقای اوباما تحریمها با دستور ریاست جمهوری لغو شد. اما اینکه تحریمها بخواهد به شکل قانونی از کنگره حذف شود، نیاز به رای خیلی بالایی دارد. آقای اوباما این رای را در کنگره نداشت و الان هم نتیجهی رقابتها در مجلس سنا روشن نشده است. به نظر نمیآید دموکراتها بتوانند مجلس سنا را در دست بگیرند. برای تغییر قانون باید اکثریت را در هر دو مجلس داشته باشید. به هر حال دستور حکم ریاست جمهوری حداقل تا پایان دورهی آقای بایدن مسئلهای است که باید ادامه پیدا کند.
دورهی لغو تحریمها تمدید شود
با توجه به اینکه کنگره و سنا این اختیار را به آقای بایدن نمیدهند، پس عملا آقای بایدن نمیتواند در وضعیت تحریمها تغییری ایجاد کند؟
قانون آن را نمیتواند تغییر دهد، در زمان اوباما هم همین اتفاق افتاد. ولی میتواند این قانون را به صورت دورهای لغو کند و این لغو هر دوره تمدید شود. آقای ترامپ هم همان روز اول از برجام خارج نشد، در ژانویه ۲۰۱۸ از آن خارج شد. موضوع تاثیر روانی روی بازار هم مطرح است. در همان دورهای که آقای ترامپ لغو تحریمها را تمدید میکرد و صرف اینکه دربارهی خروج از برجام حرف میزد، روی بازار تاثیر میگذارد. اگر این سیاست ادامه پیدا کند، میتواند پایدارتر باشد. در آمریکا بالاتر از رئیسجمهور کسی وجود ندارد. فردی که رئیسجمهور میشود، میتواند دستورات رئیسجمهور پیشین را لغو کند؛ مثل انصراف از معاهدهی پاریس و یونسکو و سازمان بهداشت جهانی. در مقابل آقای بایدن گفته است که به همهی اینها برمیگردد. این شکلی از دموکراسی آمریکایی است.
این مقطعی بودن مشکلی از ما حل نمیکند؛ به نظر شما آیا عزمی وجود دارد که آمریکا بخواهد تغییری در رفتار با ایران ایجاد کند؟
این عزم در تیم آقای بایدن وجود دارد؛ این مسئله دو طرفه است. ظاهرا به نظر میآید این عزم در تهران هم وجود دارد. برنامهی هستهای که فقط مسئلهی آمریکا نبود، اجماع جهانی وجود داشت و اروپا و حتی چین و روسیه هم تا حدی همراه بودند. به هر حال دو سال مذاکره کردند و به نتیجه رسیدند. در مذاکره هم یک چیزی میدهید و یک چیزی دریافت میکنید. امیدوار هستم در تهران هم این عزم باشد و فضای ایجادشده برای دیپلماسی جدی گرفته شود و توافق برجام را به مراحل بعدی برساند. فرصت کم است و اینطور نیست که هر حزبی در آمریکا سر کار بیاید علاقهمند باشد تا دورهی قبلی را ادامه دهد. مثلا آقای ترامپ آمد نهتنها آن سیاستها را ادامه نداد، بلکه دوباره عقبگرد کرد. خوشبختانه برجام کاملا از بین نرفت و بسیار سریع میتوانند آن را به جای اول خود برگردانند. لازم نیست تا دوباره دو سال مذاکره کنند. در عرض چند هفته دو طرف میتوانند به برجام برگردند و برجام را پایهای برای مسائل دیگر ایران و آمریکا قرار دهند، به هر حال باید دو طرفه باشد.
تعداد جنگهایی که اوباما راه انداخته بیشتر بود و بیشترین تحریمها در زمان اوباما علیه ایران وضع شد. توضیح شما در این مورد چیست؟
موافق نیستم. دو جنگی که آمریکا با آن درگیر شد، جنگ با افغانستان و عراق است. میلیاردها دلار هزینهی مالی و جانی سنگین روی دوش نیروهای آمریکایی گذاشت و روان مردم آمریکا را بهم ریخت. در چهار انتخابات پیشین همیشه شعار بر پایان جنگهای بیپایان بوده است. جنگ عراق و افغانستان را آقای بوش بعد از ۱۱ سپتامبر راه انداخت. جامعهی آمریکایی وحشتزده شد از اینکه به آنها حمله شده و در خاک خودشان به آنها تجاوز شده است. پس فکر میکردند باید برویم و اینها را در هر جایی از دنیا هستند، پیدا کنیم و با خاک یکسان کنیم. به همین دلیل آقای بوش توانست خیلی سریع به آن دو کشور لشکرکشی کند.
به هر حال در زمان آقای اوباما تحریمهای سنگینی علیه ایران وضع شد.
بله تحریمها سنگین بود. بسیاری از تحریمهایی که آقای ترامپ وضع کرد، همان تحریمهای آقای اوباما بود. اما آقای اوباما تحریم را با هدف حل مسئله ایجاد میکرد، هر تحریمی وضع میشد، یک راه خروج و دیپلماسی هم برای آن فراهم بود. وقتی توانایی مذاکره برای دو طرف ایجاد شد، توانستند بروند و تحریمها را لغو کنند. اما آقای ترامپ مرتبا تحریم را روی تحریم اضافه میکرد و راهی هم برای دیپلماسی باز نمیگذاشت. به جز اینکه در توییتر مینوشت دوست دارم با رهبران ایران ملاقات کنم. مذاکره و دیپلماسی به این شکل انجام نمیشود. مثل مدلی که با رهبر کره شمالی مذاکره کرد. اما به هر حال آقای اوباما توانسته بود اجماع جهانی برای دیپلماسی و حل مسئله ایجاد کند.
وقتی برجام اجرایی شد، ایران طبق برجام پیش رفت. حتی زمانی که ترامپ از برجام خارج شد ایران به این پختگی رسیده بود و از برجام خارج نشد، هیچ خطایی هم از او سر نزده بود. اما الان خسارتهایی را از خروج آمریکا دید. آیا الان که آقای بایدن که همسو و یار آقای اوباما بوده روی کار آمده، حاضر هستند هزینهی ضرر ایران را پرداخت کنند؟
از مقاماتی در ایران دربارهی پرداخت هزینه شنیدهام هنوز خیلی روشن نیست منظور از هزینه چیست؛ آیا پرداخت نقدی است یا جبران در شکلهای دیگر است.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: نگار مرتضوی: بازگشت به برجام سریع اتفاق میافتد - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران