۲۰ پیشنهاد دیدنی، شنیدنی و خواندنی برای آن که حوصلهتان از ۲ هفته در خانه ماندن سر نرود
کتاب خوب هم در حال حاضر در بازار کم نیست ولی از شما چه پنهان خریدار کتاب خوب است که کم است.
کتابهای بازاری با هیاهو از دیده شدن آثار مهم و فاخر جلوگیری میکنند اما باز هم بالاخره آثار خوب و خواندنی مخاطب خود را پیدا خواهند کرد. چندتا از رمانهای تازهمنتشرشده را معرفی میکنم که فکر میکنم اختصاص دادن این فرصت دوهفتهای به مطالعهشان میتواند پیشنهاد خوبی باشد:
تالیفیها:
ادبیات داستانی بزرگسالان
ایرانشهر
ایرانشهر عنوان یک رمان 10جلدی به قلم محمدحسن شهسواری است که تاکنون سه جلد آن منتشر شده است. این رمان چندجلدی، به روایت شهر خرمشهر از روزهای نخست جنگ تا سقوط میپردازد. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خرمشهر صحنه نبرد خیابانی میان مدافعین خرمشهر و نیروهای متجاوز بعثی شد و پس از مدتی در ۴آبان ۵۹ این شهر به دست نیروهای متجاوز اشغال گردید. سرانجام در خرداد ۶۱ طی یک سلسله عملیات این شهر آزاد شد و سرنوشت جنگ تغییر کرد. شهسواری با مطالعات فراوان و استفاده از زبانی داستانی به بیان اتفاقات آن برهه از تاریخ ایران پرداخته است. سه جلد آغازین ایرانشهر گزینه مناسبی برای این دو هفته میتواند باشد.
نیستی آرام
مرتضی کربلاییلو، نویسنده بیحاشیهای است که در این سالها میتوانست با حجم اندکی از کارهایی که همحرفههایش انجام میدهند، اسم و رسمی بهمراتب بیشتر از حالایش بههم بزند. اما از آنجا که بیشتر در حال کشف بزنگاههای مناسب برای خلق آثار تازه است، از او کمتر میشنویم. «نیستی آرام»
عنوان تازهترین اثر کربلاییلوست که مدتی است توسط نشر ققنوس به بازار کتاب عرضه و با استقبال نسبتا خوبی هم مواجه شده است. داستان اینکتاب درباره زندگی چهار زن و یک مرد است. مرد داستان، مصطفی نام دارد که یک راننده آژانس است. اما زنهای داستان از این قرارند؛ همسر مصطفی که رابطه عجیبی با او دارد و زنان دیگری که مصطفی با آنها همسخن است و معاشرت دارد. اینزنان بناست موتیفهایی از ساختار زیستی و فکری حاکم بر محیط پیرامون زندگی خود را به نمایش بگذارند.
ادبیات داستانی کودکان
داستانهایی از زندگی امام حسین (ع)
انتشارات کتاب جمکران، مجموعهای دارد که خیالتان را از بابت یافتن منابعی معتبر برای خواندن روایتهایی درباره امامان معصوم (ع) برای بچهها راحت میکند. از این دست کتابها در بازار زیاد است اما متاسفانه به خاطر خلأ نظارت بر آنها، برخیشان حتی میتوانند نه تنها مفید نبوده بلکه برای بچهها مضر باشند. مجموعه «مژده گل» انتشارات کتاب جمکران که تا حالا بیش از 10جلد آن منتشر شده و در هر یک، نویسنده یعنی محمود پوروهاب داستانهایی از زندگی یکی از معصومان را بازگو کرده است، از این حیث، مجموعهای معتبر است که اساس روایتها را بر مبناهای معتبری قرار داده است.
عجالتا خواندن این مجموعه را میتوانید با خواندن جلد پنجمش برای بچهها شروع کنید. جلد پنجم «داستانهایی از زندگی امام حسین (ع)» است که شاید برای بچهها از همه بیشتر کنجکاویبرانگیز باشد چون سیدالشهدا را حتما بیشتر از باقی امامان میشناسند. کتاب را با 3300 تومان میتوانید تهیه کنید.
ادبیات داستانی نوجوانان
سیمرغ
خب مرجان فولادوند هم از آن نویسندههای تثبیتشده در حوزه ادبیات داستانی نوجوانان است که با خیال راحت میشود کتابهایش را انتخاب کرد و خواند. تازهترین کتاب او را انتشارات مدرسه همین چند روز پیش به مناسبت بیست و هشتمین هفته کتاب منتشر کرد.
«سیمرغ» دومین جلد از مجموعه «شاهکارهای ادبی ایران» است؛ مجموعهای که این انتشارات، برای آشنایی نوجوانان با ادبیات کهن ایران منتشر میکند و طی آن البته متون کهن ما را که شاید خواندنشان برای نوجوانان سخت باشد، سادهنویسی میکند.
این بار مرجان فولادوند که نویسنده و پژوهشگر است داستانی براساس منطقالطیر عطار نیشابوری متناسب نیازهای ویژه نوجوانان نوشته است.
«سیمرغ» که بهتازگی به فهرست کتابهای کلاغ سفید 2020 راه پیدا کرده است پیشتر با تصویرگری محمد برنگی جایزه سوم نمایشگاه بینالمللی تصویرگری شارجه امارات عربی متحده را هم از آن خود کرده است.
ترجمهایها:
آمریکایی (هاوارد فاست):
کتاب آمریکایی، زندگینامه داستانی قاضی و سیاستمدار آزاده آمریکایی، جان پیتر آلتگلد است که ماجرای او با شورش کارگری اول ماه می شیکاگو گره خورد. در این داستان، تلاش شخصیت اصلی و بههمراه او عده زیادی از کارگران آمریکایی برای بهدستآوردن آزادی و عدالت در شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آمریکا در آستانه قرن بیستم به تصویر کشیده شده و مراکز آشکار و پنهان قدرت در آن کشور بهروشنی تصویر گردیده است. آمریکایی داستان مرد خودساختهای است که به بالاترین مدارج قضایی و سیاسی کشور دست مییابد، اما هنگامی که میکوشد در راه مردم قدم بردارد ... آمریکایی را نشر اسم منتشر کرده است.
از افغانستان تا لندنستان (عمر الناصری) :
کتاب «از افغانستان تا لندنستان» از مجموعه کتابهای اطلاعاتی امنیتی نشر شهید کاظمی است. این کتاب شامل خاطرات عمر الناصری (ابوامام المغربی)، یک جوان اهل مغرب است که از کودکی در بلژیک بزرگ شده و بعد از یک زندگی پرفراز و نشیب، به شبکههای تکفیری داخل اروپا متصل میشود، اما در همان زمان بنا به دلایلی دیگر، به عضویت دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه (DGSE) نیز درمیآید.
کتاب، شرح جذابی است از زندگی پرماجرای عمر الناصری، کسی که هم میخواست «مجاهد» باشد، هم میخواست با «تروریستها» بجنگد؛ کسی که هم از دستگاههای اطلاعاتی غربی میترسید، و هم برای نجات جان خود به آنها پناه برده بود. شرح این ارتباطات، ماجراجوییها و خطرات سهمگینی که او از سر گذرانده را میتوانید در این کتاب بخوانید.
ادبیات داستانی کودکان
کرهاسب آتشین
شما خودتان ببینید دیگر! اصلا وقتی نویسنده یک کتاب ولادیمیر مایاکوفسکی، شاعر انقلابی روسها باشد و مترجم هم محمد قاضی کاربلد، دیگر نیازی به این نیست که متنی در معرفی انگیزشی آن بنویسیم و ترغیبتان کنیم که کتاب را بهعنوان یکی از کتابهای ترجمه در حوزه ادبیات داستانی کودکان برای بچهها بخوانید. حالا این را هم لحاظ کنید که خودش کنجکاویبرانگیز است، اگر هم برای بچهها نباشد برای شما پدر و مادرها که هست، که شاعر معروف روسها برای بچهها قصه نوشته باشد. ترجمه قاضی از این اثر را در سالهای اخیر نشر «دنیای نو» منتشر میکرد و حالا چاپ تازه آن را نشر گویا در 500نسخه و به قیمت 30هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است. کتاب 32 صفحه دارد و تصویرسازیهایش هم بسیار زیباست.
ادبیات داستانی نوجوانان
اسب و سگ
نشر گویا مجموعهای منتشر کرده با عنوان «نویسندگان بزرگ برای خوانندگان کوچک». کتاب مایاکوفسکی که برای کودکان معرفی کردیم هم از همین مجموعه بود. نکته قابل توجه این مجموعه این است که سراغ نویسندههایی رفته که بیش از ادبیات کودکان و نوجوانان، آنها را برای نوشتن برای بزرگسالان میشناسیم. کتاب تازه دیگر این مجموعه «اسب و سگ» است از نوشتههای ولتر، نویسنده و فیلسوف قرن هجدهم فرانسه که غلامرضا امامی آن را ترجمه کرده است؛ همان مترجمی که اخیرا در جامجم پای حرفهایش درباره ادبیات ایتالیا نشستیم. « اسب و سگ» برمبنای یک داستان قدیمی ایرانی و براساس اوستا کتاب مقدس زرتشت نوشته شده و با نقاشیهای الهام گرفته شده از مینیاتورهای ایرانی مصور شده است. این کتاب 24 صفحهای را میتوانید به قیمت 28 هزار تومان تهیه کنید.
شعرخوانی
انتخاب کتاب در فضای کنونی ادبیات کار سختی نیست. در دورهای هستیم که بیش از هر زمان دیگری در ادبیات فارسی، شاعر فارسیزبان داریم و این البته یکی از برکات دوره حاضر است. اما صرفا منباب مشت نمونه خروار چند کتاب شعر خواندنی را که میتوانیم در این ایام اوقات خوشی را با آنها سپری کنیم به اختصار معرفی میکنیم:
دلت را خانه ما کن:
دلت را خانه ما کن گزیده اشعار محمدحسن فرحبخشیان معروف به «ژولیده نیشابوری» است که حسین قرایی آن را گردآوری کرده و انتشارات شهید کاظمی نیز به چاپ رسانده است.
فرحبخشیان خرداد سال 1342 به سرودن شعرهای انقلابی روی آورد که به خاطر آن سه سال و هشت ماه را در زندان گذراند. او پس از آزادی از زندان تا سال 1357 دو بار دیگر زندان را تجربه کرد.
طبق گفته خودش لقب «عین ژولیدهها رد میشوی!» را آقای طالقانی رویش گذاشت و همینطور برای او ماند. تاکنون بالغ بر 30 اثر در قالب کتاب و جزوه مشتمل بر مجموعه آثاری از قبیل: گلبانگ عشق، ای قلبها بسوزید، ای چشمها بگریید و ... منتشر شده است. نویسنده به تاریخ شفاهی شاعران و نویسندگان انقلابی توجه ویژهای دارد و در این اثر به چگونگی آشناییش با ژولیده و نثر شاعرانه او پرداخته است. ازجمله آثار او میتوان به در جستوجوی مهتاب، از مشهد تا ژوهانسبورگ، حوالی روشن صدا و از سناباد شعر اشاره کرد.
آتشی برای آتشی دیگر:
مجموعه شعر اولی که معرفی شد، از یک شاعر کلاسیک بود. برای اینکه عدالت رعایت شود و علاقهمندان به شعر آزاد را هم در نظر گرفته باشیم، کتاب دوم را از یک شاعر سپیدسرا معرفی میکنیم. آتشی برای آتش دیگر عنوان اولین مجموعه شعر شهرام شیدایی است. شاعری که در این سالها بسیار مهجور بود و در نهایت نیز به علت ابتلا به بیماری سرطان غریبانه از دنیا رفت. شیدایی زبان و جهانبینی منحصربهفردی را در آثارش ارائه میکند چنان که نمیتوان او را در هیچیک از دستهبندیهای مرسوم شعری روزگارمان قرار داد. آتشی بر آتش دیگر مجموعه کمحجم و خوشخوانی است که میتواند گزینه مناسبی برای ایام قرنطینه باشد. این کتاب و سایر آثار شیدایی را نشر کلاغ سفید منتشر کرده است.
بستههای سینمایی قرنطینه
منطقه پرواز ممنوع
سینمای کودک و نوجوان ایران به آثاری رویاپرداز و ماجراجویانه نیاز دارد. این شور و هیجان و ماجراجویی هم باید در دل خود قصه باشد و هم در پرداخت و ساختار و مباحث تکنیکی. بهجز این، بحث رقابت و هماوری با نمونههای خارجی هم هست و کار برای سازندگان سینمایی ایران که در حوزه سینمای کودک و نوجوان فعالیت میکنند، بسیار دشوار است، از بس که این خارجیها و بهویژه هالیوودیها در همه این سالها فیلمها و انیمیشنهای درست و حسابی و جذابی در این زمینه ساختهاند و سطح توقع بچهها و بزرگترها را بالا بردهاند.
با این حال کورسوهای امیدی وجود دارد و در میان بیرونقی سینمای کودک و نوجوان در این سالها و در حد بضاعت، فیلمهای خوبی هم ساخته میشود. یکی از این فیلمهای خوب و ماجراجویانه که با رویکردی ملی ساخته شده و دست روی پیشرفتهای کشور گذاشته، منطقه پرواز ممنوع به کارگردانی امیر داسارگر و تهیهکنندگی حامد بامروتنژاد است.
قصه فیلم، ماجرای سه نوجوان است که خود را برای مسابقه ساخت پهپاد آماده میکنند، اما درگیر ماجراهایی مهیج میشوند. یوزپلنگ ایرانی، موضوع مدافعان حرم و... از جمله موضوعاتی هستند که در فیلم و با زبان مناسب بچهها روایت میشود. قرنطینه بچههای ایرانی، با این فیلم رونق میگیرد.
سازهای ناکوک
هرچقدر سهام نتفلیکس در این ماههای کرونایی بالا و بالاتر رفت و مردم به اکران آنلاین و فیلم و سریالبینی اینترنتی و خانگی به شکل ویژهای عادت کردند و کمی تا قسمتی و البته متاسفانه حال و هوای سینما رفتن را از یاد بردند، در ایران اتفاق چندان ویژهای نیفتاد و مردم در مجموع وقعی به اکران آنلاین داخلی ننهادند.
این اتفاق در ایران بیشتر در زمینه سریال بینی رخ داد و مردم بیشتر به سریالهای سامانههای نمایش فیلم واکنش تقریبا مثبت نشان دادند. اما درباره بحث اکران آنلاین و فیلمهای سینمایی، بهجز جرقههایی بهشدت اندک، هیچ اتفاق ویژهای رخ نداد و بیشتر فیلمهایی که در اکران آنلاین روانه سامانههای پخش فیلم شدند، آثار ضعیفی بودند و تماشاگران هم بهدرستی روی خوشی به آنها نشان ندادند.
امید سازندگان فیلمها به پایان کرونا و بهبود اوضاع و بازگشایی سالنهای سینماها، باعث شد آنها چندان میلی به نمایش فیلمشان در اکران آنلاین نداشته باشند. نتیجه اینکه فیلمهایی که در این فضا به نمایش درمیآیند، واقعا چنگی به دل نمیزنند. اما به هرحال همینها بضاعت سینمای امروز ایران هستند و تلاشی برای بقا در این اوضاع محسوب میشوند. سازهای ناکوک یکی از معدود فیلمهای اکران آنلاین سینما در این روزهاست؛ فیلمی با تهیهکنندگی فرشته طائرپور و بازی دخترش غزل شاکری. کارگردان فیلم علی حضرتی است و هنگامه قاضیانی، حامد کمیلی و احمد عربانی (کاریکاتوریست و کارتونیست برجسته) هم دیگر نقشهای اصلی و مهم فیلم را بازی میکنند. دیدن چهره مرتضی ضرابی هم بعد از مدتها از نکات قابل اشاره فیلم است. سازهای ناکوک، قصه دو خواهر را روایت میکند که با ورود جوانی عاشق دستخوش تغییر میشود.
جهان با من برقص
فیلم اول سروش صحت، گرم است و جهانی غریب و دوستداشتنی دارد. جهان با من برقص، باوجود اینکه فیلمی درباره مرگ و البته زندگی است و طرح مفاهیمی کلی و فسلفی را زیر سر دارد، اثری پر از جزئیات است و موفق به ساخت لحظه میشود. لحظهها و جزئیاتی که برای مخاطب، آشنا و ملموس و تداعیکننده است.
حتی جهان رویایی و خیالبافانه جهانگیر هم همانقدر که در دنیای خود فیلم باورپذیر است، با اجرایی ظریف و دوستداشتنی میتواند مخاطب را با خود همراه کند و سورئالیسم آن ریشه در یک رئالیسم دارد و تماشاگر آن را وصلهای ناجور نمیپندارد. آنچه جهان فیلم را گرم و دوستداشتنیتر میکند، جمع خانواده و دوستان فیلم است و ترکیب خویشاوندیها، رفاقتها، صمیمتها، رفتار، گفتار سرخوشانه و حتی تنشها و دعواهاست که لحظات و زندگی فیلم را شکل میدهد. جهان با من برقص، گرچه در سایه مرگ پیش میرود و حتی در ابتدا شاید بحث آن جهان و بیشتر رفقایش را نگران میکند، اما همه عشق و سرخوشی خانوادگی و دوستانه، بهتدریج تبدیل به تسلیمپذیری دلنشینی میشود. برای اینکه زمستانی گرم داشته باشید، بد نیست بلند شوید و با جهان برقصید.
تیمی فیلر: اشتباهاتی اتفاق افتاد
سالها تجربه در ساخت انواع و اقسام فیلمهای مختلف در زمینه سینمای کودک و نوجوان و پشتوانه سالها قصهگویی در ادبیات و سینما، باعث شده هالیوود کارهای جذاب و درخشانی بسازد و این مهارت را هر بار به شکل تازهای به رخ بکشد.
بهجز این، پیشرفتهای خیرهکننده فنی هم مزید علت است و آنها هرآنچه را روی کاغذ تصور میکنند، بهخوبی تصویر هم میکنند و به خیالپردازی و تهییج تماشاگران کمسن و سال که چه عرض کنم، حتی به اندیشه مخاطبان بزرگسال هم بهخوبی پر و بال میدهند. تیمی فیلر: اشتباهاتی اتفاق افتاد به کارگردانی توماس مککارتی که بهتازگی کمپانی دیزنی آن را توزیع کرده، یکی از تازهترین نمونهها در این زمینه است. حتی خلاصه یک خطی فیلم هم مخاطب کودک و نوجوان را به شوق میآورد؛ پسری ۱۱ ساله باور دارد بهترین کارآگاه شهر است، برای همین با بهترین دوست خود که یک خرس است، دوره میافتد و مدام ماجراجویی میکند. فیلم لحظات بامزه و سرگرمکنندهای دارد. بازی بازیگر نقش تیمی فیلر، وینزلو فگلی 11 ساله از نقاط قوت فیلم است.
دیوید آتنبرو: زندگی در سیاره ما
اول بهتر است بزنیم به تخته و به پیرمردی 94 ساله، سرزنده، هوشیار، کاربلد و دغدغهمند آفرین بگوییم که به جهان هستی و کره زمین تعهد و تعلق خاطر دارد و عمرش را برای مستندسازی و تحقیق و پژوهش درباره زمین، محیط زیست، حیات وحش و... همچنین معرفی آنها به بشریت صرف کرده است. در ایران برخی از مستندهای ساخته شده از او را با صدای داود نماینده و زندهیاد احمد رسولزاده دیدهایم، اما تماشای مستندهای درخشانش با صدای تاثیرگذار خودش لطف دیگری دارد.
از سر دیوید آتنبرو حرف میزنیم و مینویسیم که همچنان و حتی در 94 سالگی، مستند میسازد و چه خوب هم میسازد. دیوید آتنبرو: زندگی در سیاره ما ، تازهترین اثر این مستندساز انگلیسی با حضور و روایت خود اوست که دلسوزانه و به شکل فنی و تحلیلی درباره آینده بشریت و طبیعت هشدار میدهد.
روی صخرهها
روی صخرهها به کارگردانی سوفیا کوپولا از فیلمهای تازه سینمای جهان است که ارزش تماشا دارد. با یک بیل مورای همیشه خوب در نقش یک پدر شوخ و شنگ، حاضر و آماده و با گذشتهای شیطنتبار که دخترش را به یک ماجراجویی پرهیجان ترغیب میکند. چرا؟ چون بوی خیانت دامادش میآید که زندگی خانوادگی و مشترک درخشان با دخترش و موهبت برخورداری از دو فرزند را انگار با هوسی زودگذر معاوضه کرده. بقیهاش را نمیگوییم یا نمینویسیم که تماشای فیلم برایتان بکر و هیجانانگیز باشد. عجالتا فقط به شیمی رابطه پدر دختری فیلم اشاره کنیم که با بازی بیل مورای و وام گرفتن احتمالی رابطه سوفیای کارگردان با پدرش فرانسیس فورد کوپولا، ملموس و تاثیرگذار از آب درآمده است. سوفیا کوپولا گرچه هنوز پدرخوانده نساخته و قرار هم نیست بسازد، اما نشان میدهد فیلمهای استاندارد و خوبی میسازد. قبلا با گمشده در ترجمه و با همین آقای بیل مورای هم این را ثابت کرده بود.
قطار افسارگسیخته
«هیچ حیوان درندهخویی نیست که بویی از شفقت نبرده باشد. من بویی از شفقت نبردم، پس حیوان نیستم!» آندری کونچالفسکی کارگردان روس بسیار بهجا و در فیلم درستی از این دیالوگ نمایشنامه ریچارد سوم اثر ویلیام شکسپیر بهره میبرد و کاراکتر وحشی و درندهخوی منی با بازی جان ویت و البته صدای پرطنین و جاودانه بهرام زند در نسخه دوبله فارسی فیلم، مصداق بارز و تجسم واقعی چنین جملهای است.
فیلم، ماجرای فرار دو زندانی از زندان آلاسکاست که به هر زحمت شده خود را به ایستگاه راهآهن ویرجینیا میرسانند و سوار یک قطار میشوند، اما راننده قطار سکته میکند و قطار بدون لوکوموتیوران در یک بیابان یخزده با سرعتی زیاد و بدون امکان توقف پیش میرود. هرچقدر فیلم، فضای برفی را بهخوبی به تماشاگر انتقال میدهد و مخاطب بهشدت سرمای طاقتفرسا و استخوانسوز محیط قصه را با همه وجود درک میکند، هیجان و ماجراجویی درون فیلم هم پر از گرماست. اریک رابرتز و ربکا دومورنی دیگر بازیگران اصلی فیلم هستند و همراه نقشآفرینی خیرهکننده جان ویت (پدر آنجلینا جولی)، نقش مهمی در کیفیت خوب فیلم دارند.
قطار یخشکن
خب، حالا که صحبت برف و قطار است، بد نیست یک فیلم برفی و قطاری دیگر را برای قرنطینه حاضر و شاید ادامهدار پیش رو، پیشنهاد دهیم. این یکی هم مثل قطار افسارگسیخته از آن زمهریرهای گرمکننده است. قطار یخشکن منتها مثل فیلم کونچالفسکی، فقط بحث شخصی و فرار دو متهم از یک زندان نیست، بلکه روایتگر یک بحران جهانی است. فضایی آخرالزمانی دارد و از قضا با حال و هوای کرونایی این ماههای کره زمین هم جفت و جور است و تلنگر میزند و هشدار میدهد. قصه فیلم در آینده و در عصر تازه یخبندان روایت میشود. زمانی که تقریبا همه جانداران کره زمین از بین رفتهاند و تنها عده محدودی بازمانده در قطاری وجود دارند، آن هم به شکل طبقهبندی شده. فیلم را چه کسی ساخته؟ بو جونگ هو، کارگردان مطرح کرهای که سال گذشته با فیلم «انگل» شگفتیساز اسکار شد.
شیوع
شاید تکراری و کلیشهای باشد که باز هم تماشای فیلم «شیوع» ساخته استیون سودربرگ را پیشنهاد دهیم. اما چون واقعا این فیلم، تا حدودی پیشگویانه به نظر میرسد و بسیار با اوضاع کرونایی جهان مطابقت دارد، ناچار به پیشنهاد دگرباره آن برای تماشا هستیم. بیشتر هم برای آنها که تابهحال این فیلم را ندیدهاند و بهویژه آن تماشاگرانی که معمولا اعتقادی به فیلمهای این چنینی و فیلمهای مرتبط با شیوع بیماری ویروسی ندارند و با جمله «اینها که همش فیلمه» از کنار این آثار میگذرند. اما شیوع که قصه نشر یک ویروس آن هم با علائم سرماخوردگی و از شرق آسیا را روایت میکند و در سال 2011 ساخته شده، میتواند باعث شود بعضی از این فیلمها را تنها سرگرمی ندانیم و جدیتر به آنها نگاه کنیم.
یک بسته شنیداری جمعوجور از موسیقی ایرانی و جهانی
آذرستون؛ هنوز پاییز است
آنقدر کار راحت و سرراست است که نگو! پاییز است و علیالظاهر دو هفته تقریبا تعطیل است و خب، معلوم است که موسیقی پاییز، آن هم ماه آخر پاییز که دروازه زمستان است چه میتواند باشد! مشخص است که اگر تعطیلی و خانهنشینی را هم به این حال بیفزایی، چه باید گوش بدهی. کار سختی نیست. این چند پیشنهادی را که اینجا خواهم داد، بگذارید به حساب یادآوری، و الا شما هم برای دو هفته تعطیلی در آذرماه، یحتمل همینها را انتخاب میکنید یا نهایتا چیزهایی شبیه همینها را دیگر. مشخص است همین کار را میکنید. اصلا همه چیز مشخص است دیگر در این دنیا.
«هنوز پاییز است»/ 1397/ کیهان کلهر و رامبرانت تریو
یکی دیگر از مظاهر خوشنشینیِ سازی ایرانی کنار گروهی از سازهای غربی است؛ و پاییز دارد آقا، چه پاییزی! کمانچه کلهر مثل همیشه است، در اوج، آرشه روی ابرهای آذر میکشد به وداع پاییز.
«آذرستون»/ اجرای خصوصی محمدرضا شجریان و محمد موسوی
19 شهریورماه سال 1359 بود که محمد موسوی نیاش را برداشت و به خانه محمدرضا شجریان رفت و عصر آن روز، یکی از شنیدنیترین اجراهای خصوصی این دو ضبط شد. آنها انتهای تابستان، آخرِ پاییز را مینواختند و میخواندند؛ آذر ... «گلستون آذرستونه به چشمم ... .»
پادکستها از بهترین گزینهها برای قرنطینهاند
رادیوی همراه
وقت ندارید و این مهمترین دلیل شماست برای نخواندن؛ خبر خوب این است که میتوانید به پادکست گوش بدهید و در حالی که دارید به امورات روزانه زندگی رسیدگی میکنید، درسگفتار، داستان، سفرنامه حتی موسیقی و شعر و هر چیز شنیدنی دیگر را بشنوید.
در واقع پادکست یک رسانه شنیداری یا نوعی رادیوی اینترنتی است که میتوانید هر وقت مقدور بود برنامههایش را بشونید. پادکستها موضوعات متنوعی دارند از موسیقی و سفر گرفته تا داستان و طنز و حتی پادکستهای علمی یا شاعرانه. کافیاست یک نرمافزار پادکستخوان مثل ساندکلود، پادکستپلیر، گوگل پادکست، کست باکس، اسپاتیفای و امثال آن را دانلود و نصب کنید.
بعد علاقهمندیهای خود را روی این نرمافزارها جستوجو کنید. از اینجا به بعد شما به دنیایی شنیدنیهای اینترنتی راه پیدا میکنید که بسیار متنوع هستند و نمیشود به این راحتی از میان آنها دست به انتخاب زد؛ اما به سختی چند نمونه از پادکستهای موفق را برایتان در نظر گرفتهایم:
رادیو دیو: ترکیب و ادبیات و موسیقی از این پادکست یک مجله رادیویی جذاب ساخته که میتوانید با هر برنامهاش در کمتر از نیمساعت هم چیزهای زیادی یاد بگیرد و هم بسیار لذت ببرید.
احسانو: داستانهای احسان عبدیپور با آن لهجه جذاب جنوبی و حال و هوای انسانی هیچ جای دیگری پیدا نمیشود مگر به صورت پادکست. توصیه میکنیم با داستان حیاتسیاسی یوسف رستم یا داستان استرالیا یا «جیجو» شروع کنید و محض احتیاط «دکو» را بگذارید برای وقتی که خیلی شاد و سرحال هستید.
رادیو جولون: این پادکست شما را به سفر میبرد. نشستهاید توی خانه اما با توضیحات این پادکست، موسیقی شهرها و کشورهای مقصد و اطلاعات صمیمانه و کاربردی این پادکست میتوانید، به نقاط دیدنی جهان سفر کنید.
با فیلمتئاتر ، روزهای خوشی را در قرنطینه سپری کنید
نمایش در خانه
صحنهها خاک میخورند و اگر نمایشی بوده، از بیم ابتلا به بیماری برخی از ما ترجیح دادهایم قید تماشا را بزنیم؛ اما یک امکان کم و بیش جایگزین برای علاقهمندان به تئاتر هست که اگر احساس نمایش روی صحنه را نداشتهباشد یا اگر زنده و نفس به نفس تماشاگر به نمایش درنیاد اما در عوض راهی است برای از نفس نیفتادن تئاتر و تماشای آثاری که فرصت دیدن آنها را زمانی از دست دادهایم.
فیلم تئاتر امکانی است که اصلا بودنش را مدیون کروناست و بیشتر از همیشه به کار روزهای قرنطینه میآید. برای تماشای فیلم تئاتر میتوانید به ویاو دیها یا همان تلویزیونهای اینترنتی سر بزنید ولی باید دو مورد را در نظر داشتهباشید:
درصد رضایت:اگر این احتمال هست که برای انتخاب فیلم تئاتر کمی سردرگم بشوید، میتوانید توضیحات هر نمایش را بخوانید و به درصد رضایت مخاطبان که روی پوستر هر فیلمتئاتر نمایش داده میشود، توجه کنید.
گروه سنی مخاطب: برای تماشای تئاتر حتما باید به گروه سنی مخاطبان توجه داشتهباشید و همین طور به اینکه آیا میتوان در کنار همه اعضای خانواده آن را تماشا کرد یا نه.
پیشنهادهای ما: نمایش آنتیگونه از همایون غنیزاده را از دست ندهید چون این کارگردان جوان تئاتر همیشه ایدههای اجرایی جذابی دارد. خدای کشتار علیرضا کوشک جلالی را اگر روی صحنه ندیدهاید حتما به صورت فیلم تئاتر ببینید؛ چون هم تامل برانگیز است و هم از نمایشهای پرفروش که بارها به صحنه رفت. نمایش کسوف هم از آن دست تئاترهای لطیف و دلنشین است که تماشای آن را توصیه میکنیم.
اگر علاقهمند آثار قدیمی و نمایش نوستالژیک دوران کودکی هستید، سری به پایگاه اطلاعاتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بزنید که گاهی فیلمتئاترهای قدیمی را به نمایش میگذارد.
یک پیشنهاد مشترک برای کودکان و بزرگسالان
یکی از میان هزاران
تعداد انیمیشنهای خوب و دیدنی آنقدر زیاد است که انتخاب آثار خوب و دیدنی از میان آنها اصلا کار سادهای نباشد؛ اما با این حال سه انیمیشن و نصفی برایتان در نظر گرفتهایم که از این قرار است:
کودکان: نه فقط برای حمایت از تولیدات ایرانی بلکه به دلیل جذابیتها و لحظات شاد و دلنشین «بنیامین» بد نیست بچهها را به دیدن این فیلم انیمیشنی بنشانید و خودتان هر در کنارش از ماجراجوییهای این پسرک باهوش و دوست تپل و دست و پا چلفتیاش لذت ببرید.
نوجوانان: از میان انبوه انیمیشنهای خوش آب و رنگ کمپانیهای انیمیشنسازی آمریکایی و ژاپنی، پیشنهاد ما برای نوجوانان «کوکو» است؛ یک فیلم انیمیشنی پر از رنگ و نور و تصاویر خیرهکننده داستان پسرکی است که برای رسیدن به رویایش راه دشواری در پیش دارد اما از این سفر دشوار، موفق و پیروز بر میگردد. با همین نگاه انیمیشن «زوتوپیا» هم بد نیست مخصوصا برای دختربچههایی که رویاهای بزرگ دارند.
بزرگسالان: اگر قرار است فیلم انیمیشن ببینید و به احتمال بسیار از همراهی خواسته و ناخواسته کودکان و سایر اعضای خانواده هم برخوردار هستید، «درون و بیرون» یا «اینساید اوت» اثر مناسبی است چون در قالب یک داستان زیبا و سرگرمکننده شما را با عملکرد احساسات در مغز آشنا میکند و راهی است برای اینکه بتوان در این روزهای تا حدی کسالت بار یا حتی تلخ که در معرض احساسات مختلف هستیم، شیوه عملکرد هر احساس را بشناسیم و مدیریتش کنیم.
صابر محمدی - پیمان طالبی - علی رستگار / ادبیات و هنر روزنامه جام جم
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: 20 پیشنهاد دیدنی، شنیدنی و خواندنی برای آن که حوصلهتان از 2 هفته در خانه ماندن سر نرود
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران