سخنی در باب امنیت ملی

مرتب تبلیغ کرده اند که ایران کشوری غیر عادیست و منطقه را نا امن و بی ثبات کرده است؛ همین بوق ها کشتن دانشمندان و ترور شخصیت تراز اول سیاسی نظامی ما در یک سفر دیپلماتیک و همچنین اعمال ظالمانه ترین تحریمها علیه کشورمان را تنش زدایی و اقدامات صلح جویانه قلمداد می کنند.

بعضی عناصر کودن داخلی هم در این جنگ روانی حرف باطل آنها را نشخوار، و به ملت خود آدرس غلط می دهند..

و اما حادثه ترور اخیر؛

در اینکه طراح و گرداننده اصلی سیاست خارجی امریکا صهیونیست ها هستند تردیدی نیست. به این حقیقت یکی از روسای جمهور امریکا نیز اذعان کرده است.

بر کسی پوشیده نیست که همه طرفداران تنش و مقابله با ایران بطور بی سابقه ای در دولت ترامپ جمع شده بودند، تا ضربه ای کاری به ایران وارد کنند و بساط انقلاب را در هم‌ بپیچند.

البته بالاترین خدمت را در همین مدت به رژیم‌ صهیونیستی کردند.

هر چند قبل از انتحابات نیز ترامپ به اشتباه محاسباتی خود پی برد، و یکی یکی شاهین ها(کرکس ها) را از دور و بر خود دور کرد.

سقوط جان بولتون و اخراج خفت بار او در واقع آشکارترین علامت شکست استراتژی جنگ طلبان در امریکا بود.

لیکن ناکامی بزرگ در انتخابات اخیر، موجب عصبانیت و سردرگمی بی سابقه ای در میان نئوکان ها شده است.

در چنین شرایطی و در یکی دو ماه باقیمانده تا روی کار آمدن دولت جدید ایالات متحده، بهترین کار برای ترامپ و هم پالگیهایش، مین گذاری مسیر دیپلماسی و به حداقل رساندن منافع احتمالی ایران از گردش قدرت در امریکاست.
چرا که هرگونه تعدیل در مخاصمات خارج از عرف جاری، بین ایران و امریکا قطعا به زیان رژیم اشغالگر قدس و عربستان است.

حضور شتاب زده و همراه با عصبانیت پمپئو در خاورمیانه، آنهم بلافاصله پس از آشکار شدن علائم‌ شکست قطعی ترامپ؛ و به خط کردن دست نشاندگان منطقه ای امریکا، از دو حقیقت بزرگ پرده بر داشت.

۱- ترامپ پاسخ سیاست فشار حداکثری را نه در خاورمیانه و با تضعیف ایران که در کاخ سفید و از صندوقهای رای در امریکا دریافت کرده است. او که بازی را بکلی باخته است، این ناکامی بزرگ را قبل از هر عامل دیگری، ناشی از پایداری ملت ما و متوجه ایران می داند نه هیچ جای دیگر!!

ترامپ اکنون نه تنها هیچیک از شروط دوازده گانه خود برای مذاکره با ایران را تحقق نا یافته می بیند؛ که آرزوی حتی یک تماس تلفنی از ایران هم بر دلش مانده است. او و تیم تروریست اش با حسرت به فرصتهای از دست رفته و شرایط خفت باری که بر سر آو ویران شده است می نگرند.!!

۲- قطعا اتحاد شوم رژیم اشغالگر قدس، عربستان و امریکا در فرصت کوتاه باقیمانده تا خداحافظی ترامپ و بایگانی شدن سیاست فشار حداکثری؛ در پی انتقام این شکست تحقیر آمیز خواهند بود.

از طرفی طبیعی است که آنها گزینه ای جز اقدامات ایذایی و بزدلانه نیز در اختیار ندارند و دستشان از اقدامات نظامی با ریسک بالا خالی است یا اصولا جرات چنین کاری را ندارند.

پس خردمندانه ترین رفتار سیاسی در این مقطع زمانی عبارتست از؛

۱- بالا بردن هزینه های سیاسی و حقوقی این رفتار خلاف عرف بین المللی برای رژیم کودک کش صهیونیستی و عوامل پشت صحنه این ترور همراه با پیگیری حقوقی و تمرکز بر دیپلماسی عمومی است.

۲- به تاخیر انداختن پاسخ این رفتار بزدلانه به زمانی که کمترین خسارت دیپلماتیک و نظامی را برای ایران بدنبال داشته باشد، می تواند رویکردی خردمندانه به این مسئله تلقی شود.البته چنین تاریخی نیز با در نظر گرفتن تحولات پیش رو چندان دیر نخواهد بود‌.

نکته پایانی اینکه ترور اخیر با ترورهای قبلی متفاوت و نوعی عملیات ضد امنیتی به حساب می آید، این میزان بسط ید، زنگ خطری برای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور بحساب می آید. لذا باید سطح هوشیاری و کنترل خود در این زمینه را بیش از پیش افزایش دهیم.

تردید نیست که اتحاد ملی و رسوایی دشمن، نتیجه قطعی این اقدامات جنایتکارانه است.