سهمخواهی پشت پرده
گروه سیاسی فردا: محمود صادقی در مصاحبهای گفته است هیچ بحثی درباره لیدری موسوی خوئینیها در جریان اصلاحات نشده است؛ این گزاره صادقی در حالی است که یادداشت اخیر او خطاب به اصلاح طلبان مبنی بر شرکت همهجانبه در انتخابات که به نوعی فرمان انتخاباتی محسوب شد و پیش از آن نامه او به رهبر انقلاب که در آن نامه از وضعیت کشور گلایههایی را مطرح میکرد، این شائبه را به ذهن متبادر میکرد که او تمایل دارد نقش لیدری اصلاحات را بر عهده بگیرد؛ هرچند چندان مورد استقبال همجناحیهای خود او نیز واقع نشد زیرا خوئینیها نهتنها در میان اصولگرایان منتقدان زیادی دارد، بلکه در بین اصلاحطلبان نیز منتقدان تند و تیزی دارد. اما خوئینیها کیست که هر بار و به هر بهانهای نام او به گوش میرسد، جنجالهای زیادی به راه میافتد؟
فعالیتهای پیش از انقلاب
سید محمد موسویخوئینیها از مبارزان پیش از انقلاب است. او در دهه۵۰ برای پخش اعلامیههای امام خمینی بازداشت و به ۱۵سال حبس محکوم شد که پس از ۱۰ماه آزاد شد و به پاریس نزد امام رفت و بار دیگر فعالیتهای خود را از سر گرفت. بخش عمدهای از فعالیتهای ضد سلطنتی او در این مقطع به عنوان خطیبی سیاسی در مساجد تهران در اسناد ساواک به نام «موسوی» ثبت شده است. مهمترین اتفاق این دوره اما تشکیل جامعه روحانیت مبارز است. حسن روحانی در خاطرات خود درباره تشکیل جامعه روحانیت مبارز تهران میگوید: «تشکیلات جدید و با هدف رهبری نهضت در تهران و شهرستانها تحت عنوان جامعه روحانیت مبارز تهران، در اوایل سال۱۳۵۶ شکل گرفت. در نخستین جلسهای که تشکیل شد، شماری از مشاهیر روحانیت مبارز مانند شهید دکتر بهشتی، شهید علامه مطهری، موسوی اردبیلی، امام کاشانی، انواری، موحدی کرمانی، موسوی خویینیها، شهید شاهآبادی، شهید محلاتی، ناطق نوری، اینجانب و تعداد دیگری از دوستان حضور داشتند».
یکی از افشاگریهای پرسروصدای دانشجویان پیرو خط امام در جریان اشغال سفارت آمریکا انتشار مطالبی درباره نهضت آزادی بود. آنها در برنامهای رادیویی ادعا کردند که نهضت آزادی متمایل به ایالات متحده است و در آینده مسیر انقلاب را به انحراف میکشاند که این اظهارات بهشدت مورد انتقاد اعضای این نهضت قرار گرفت. بهطور کلی آنچه در نحوه افشای اسناد قطعی است نقش کلیدی موسویخوئینیهاست که ظاهرا اسناد با اجازه او و به صورت جهتدار منتشر میشد. حتی برخی از این اسناد از لانه جاسوسی خارج شده و سالها بعد در منزل شخصی یکی از افراد اصلی دانشجویان پیرو خط امام و نزدیکترین افراد با موسویخوئینیها کشف شد(مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
یکی از ابهامات انتشار اسناد مربوط به افشاگری موسویخوئینیها درباره بنیصدر در جلسه عزل او است. اسناد مربوط به ارتباط بنیصدر از اولین اسنادی بود که در لانه کشف شد و سالم به دست دانشجویان افتاد اما با توجه به اینکه مدت کوتاهی بعد از کشف این اسناد موسویخوئینیها بهعنوان نماینده امام خمینی در بررسی صلاحیت کاندیداها معرفی و بنیصدر نیز کاندیدای اولین دوره ریاستجمهوری میشود. این ابهام وجود دارد که چرا او بدون هیچواکنشی از طرف موسویخوئینیها تأیید صلاحیت و پس از آن بهعنوان رئیسجمهور برگزیده میشود.
او در نهم آذر سال۸۹ در نشستی با دانشجویان دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر، واقعه اشغال سفارت آمریکا را با بیانی توصیفی-تحلیلی روایت کرد که متن کامل آن گفتوگو در کانال تلگرامی اش منتشر شدهاست: «آمدند پیش من که شما بروید با امام صحبت کنید و ببینید نظر امام چیست، من گفتم که به نظرم این کار درستی نیست که با امام در میان بگذاریم، تصور کنید من به امام گفتم؛ اگر امام بفرمایند نه کار غلطی است و این کار را نکنید در این صورت مشکلی نداریم؛ اما اگر فرض کنید که امام این کار را میپسندند، همانطور که شما هم فکر کردید کار خوبی است، چون برای اعلام اعتراضمان به امریکاییها هم این تنها راه است و راه دیگری نداریم، فرضاً امام اگر مثل شما این کار را بپسندد، در جایگاه رهبر یک کشور و رئیس یک مملکت آیا این درست که به کسی بگوید برو سفارت آمریکا را بگیر و افرادی که آنجا هستند را هم نگه دار؟ این کار درست است؟ امام بر فرض هم اگر در دل این کار را پسندیده بداند به لحاظ عرف سیاسی ناگزیر است بگوید نهخیر چنین کاری نکنید. پس با این فرض که این کار، کار پسندیدهای است چرا برویم و امام را در مقابل سؤالی قرار دهیم که ناگزیر باشد جواب منفی بدهد؟ چه این کار بد باشد و چه خوب؛ شما این سؤال را نکنید و من هم از امام نمیپرسم. مگر شما میخواهید چه بکنید که نمیشود جبرانش کرد؟ شما که نمیخواهید کسی را بکشید یا جایی را خراب کنید، میخواهید وارد سفارت آمریکا شوید، خب اولین لحظهای که این کار را کردید، امام مطلع میشود؛ اگر نظرشان این بود که کار غلطی است بلافاصله اطلاع میدهند که بیایید بیرون و کار درستی نیست، یا خود ایشان اعلام میکنند یا به دولت میگویند؛ شما هم میآیید بیرون. این هیچ ضرری ندارد بلکه این مزیت را هم دارد که یک قشر دانشجوی مسلمان کاری را که خود میپسندید، چون رهبرش گفت نه آن را کنار گذاشت، و این بد هم نیست، امریکاییها هم بفهمند که در ایران و در درون مردم این ظرفیت وجود دارد که هر لحظه علیه آمریکا قدمی بردارند اما رهبر مملکت جلویش را گرفته. اما اگر کارتان خوب بود و امام هم پسندید، نمیگوید بیایید بیرون، حرفی نمیزند؛ هم کار خوب انجام شده و هم به پای امام نوشته نشده، چرا ما کاری کنیم که در عرف بینالملل درست نیست این کار به نام امام ثبت شود؟ در این صورت همه خواهند گفت که خب اگر شما این سفارت را قبول نداشتید میگفتید آن را ببندند و تعطیلش کنند. نمیدانم این منطق من چقدر درست بود، اما بالاخره آن دوستان را متقاعد کرد؛ پذیرفتند که با امام در میان نگذاریم. خب دانشجویان رفتند و کارشان را انجام دادند و به من هم اطلاع دادند و من هم حرکت کردم».
مسئولیتهای دهه 60
پس از اشغال سفارت، تا مدت کوتاهی سرپرستی امور سفارت آمریکا به دست او بود، اما امام خمینی در اسفند۱۳۵۸ در حکمی، دستور دادند که گروگانها به شورای انقلاب واگذار شود. او همچنین نماینده امام در شورای سرپرستی صداوسیما بود که پس از پیروزی بنیصدر در انتخابات ریاستجمهوری از این سمت استعفا داد تا در انتخابات مجلس اول از حوزه تهران شرکت کند. او در این انتخابات در فهرست ائتلاف بزرگ(حزب جمهوری اسلامی، روحانیت مبارز و گروههای اسلامگرا) و نیز حزب توده، جنبش مسلمانان مبارز و جاما قرار داشت و در رتبه یازدهم قرار گرفت. او در دوره اول مجلس نایبرئیس مجلس شد. سپس در سال۱۳۶۴ از سوی امام به دادستانی کل کشور منصوب شد. در سال پایانی عمر امام نیز از سوی ایشان به عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی منصوب شد.
سهمخواهی آشکار
هاشمی رفسنجانی در کتاب بازسازی و سازندگی چاپ سال۱۳۶۸صفحه ۲۸۰ میگوید: «آقای موسوی خوئینیها آمد. خودم ایشان را خواستم. درباره شغل آیندهاش صحبت شد. از رهبری رنجیده، به خاطر اینکه ایشان را رئیس قوه قضائیه نکردهاست. گفتم آیتالله خامنهای مایلند در دفتر خودشان کاری به ایشان واگذار نمایند؛ نپذیرفت و گفت بنا دارد با انتخابات میاندورهای به مجلس برود. پیشنهاد همکاری با نهاد ریاست جمهوری را هم دادم. گفت اگر بنا شد کاری بپذیرد، این را میپذیرد». چند ماه پس از آغاز رهبری آیتالله خامنهای، موسویخوئینیها به عنوان مشاور سیاسی رهبری منصوب شد. او در این دوران برخلاف دهه اول جمهوری اسلامی پستهای چندان مهمی بر عهده نداشت و در شمار منتقدان سیاستهای جریان راست آن زمان، یعنی دولت هاشمی رفسنجانی قرار گرفت. او در سال۱۳۶۸ مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را تأسیس کرد که تعدادی از فعالان دانشجویی دوران انقلاب و اصلاحطلبان دهه بعد در آن فعالیت میکردند. در سال۱۳۶۹ در حالیکه که نماینده دوره اول مجلس خبرگان رهبری بود به همراه تعداد زیادی از دیگر اعضای مجمع روحانیون مبارز برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری رد صلاحیت شد. در سال۱۳۷۰ برای شرکت در انتخابات مجلس چهارم تأیید صلاحیت شد ولی در اعتراض به رد صلاحیت کاندیداهای جناح چپ، از کاندیداتوری انصراف داد.
روزنامه سلام
فعالیت مهم او در دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی انتشار روزنامه سلام بود. خوئینیها روزنامهای به شدت منتقد هاشمی در میآورد و توانست در پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری سال76 هم نقشآفرین باشد. روزنامه سلام در سال۱۳۷۸ در پی انتشار نامه محرمانه سعید امامی به قربانعلی دری نجفآبادی، وزیر اطلاعات توقیف و موسوی خوئینی در دادگاه ویژه روحانیت به جرم انتشار اسناد محرمانه کشور محاکمه شد. اعتراض دانشجویان طرفدار وی به توقیف روزنامه سلام آغازگر حوادث کوی دانشگاه و ناآرامیهای آن روزها شد در پی استعفای مهدی کروبی در سال۱۳۸۴، مجمع روحانیون مبارز خوئینیها را به عنوان دبیر مجمع برگزید.
وقایع سال88
با وقوع حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری۱۳۸۸ خوئینیها به طراحی و مدیریت این حوادث متهم شد. او و تشکل متبوعش یعنی مجمع روحانیون مبارز در این انتخابات از میرحسین موسوی حمایت میکردند و پس از انتخابات هم موضع سختی در قبال نهادهای رسمی اتخاذ کردند و خواستار ابطال انتخابات و برگزاری رفراندوم درباره مشروعیت دولت شدند که همان زمان هم مقامات عالی نظام میگفتند که چنین درخواستهایی به چالش کشیدن اصل انتخابات و قانونگرایی است. شخص خوئینیها دو روز پیش از انتخابات در اطلاعیهای با مطرح کردن «احتمال تقلب» در انتخابات از همه خواسته بود تا «برای صیانت از آراء مردم از تمام توان خود استفاده کنند». این سخن او به نوعی درخواستی مبنی بر ایجاد آشوب در کشور تلقی شد.
منبع خبر: فردا
اخبار مرتبط: سهمخواهی پشت پرده
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران