آشنایی با لُردی که معلول بود
خبرگزاری میزان- لرد جورج گوردون بایرون، شاعر بزرگ انگلیسی در بیست و دوم ژانویه سال ۱۷۸۸ م در لندن به دنیا آمد. پای راست او از زمان تولد به دلیل انحراف به سمت داخل کف و نیز کشیدگی پاشنه به سوی بالا از حالت طبیعی و عادی خارج مینمود. مادر بایرون کوشش میکرد تا فرزندش چنان تحصیل کند که برای مقام لردی شایسته باشد. در هفت سالگی بایرون را به مدرسه آموزش زبانهای لاتین ویونانی ابردین سپرد و او در این مدرسه زبان لاتین را به خوبی فرا گرفت. در سیزده سالگی، چون نجیب زادگان برای تحصیل به مدرسه معروف هارو فرستاده شد.
بایرون درمیدان بازی و ورزش با وجود نقص در پای راست بسیار چابک مینمود. در جوانی هر گاه کسی به نقص پای او اشارتی میکرد به شدت برافروخته میشد. چه بسا همین نکته او را بر میانگیخت که درصدد کسب پیروزیها و نام آوریها بر آید. او در مدرسه به تمرینات مشت زنی، اسب سواری و بازی کریکت و شنا روی آورد و با اشتیاق تمام به خواندن کتاب به خصوص ادبیات انگلیس و آثار کلاسیک باستانی پرداخت.
بایرون در ۱۸۰۵ م، زمانی که بیش از هفده سال نداشت به ترتینیتی کالج در دانشگاه کمبریج وارد شد. او از برکت سرزندگی و نشاط، سخاوتمندی و جذابیتش دوستیهای پایداری برای خویش فراهم آورد که از همه آنها نیکوتر و پرثمرتر دوستی با جان کم هابهاوس بود. در ژوئن ۱۸۰۷ زمانی که بایرون نوزده ساله بود مجموعهای از اشعارش را با عنوان ساعات بطالت انتشار داد. پس از نشر آن مجله ادینیره ریویو در شماره ژانویه ۱۸۰۸ او را سخت مورد انتقاد قرار داد، زیرا اولین نشانههای مکتب جدید رمانتیسم در آن هویدا بود وبا سبک شعری زمان سازگار نبود.
در تاریخ ۲۲ ژانویه ۱۸۰۹ بایرون به ۲۱ سالگی قدم نهاد و از نظر قانونی به سن رشد وبلوغ رسید و برمسند خویش در مجلس لردان جلوس کرد و به اجبار لردهای با سابقه خاموشی گزید. سه روزبعد از جلوسش در مجلس لردها، در رسالهای با عنوان منظومه سرایان انگلیسی وانتقاد نویسان اسکاتلندی بر ناقدان دیوانش سخت حمله برد.
این رساله به صورت هجو نامهای زیرکانه و کوبنده تصنیف شده بود. بایرون در این رساله نهضت رمانتیک آمیخته با احساسات را به ریشخند گرفت وخواستار آن شد که ادبیان وشاعران بار دیگر به نیرومندی منسجم و سبک نگارش کلاسیک دوران عظمت ادبیات انگلستان باز گردند.
- بیشتر بخوانید:
- آفتاب دهلوی شاعری بود که بینایی نداشت
بایرون پس از دریافت درجه فوق لیسانس در رشته ادبیات از دانشگاه کمبریج ضمن طرح دوستی افکندن با مشت زنان وفراگرفتن فن شمشیربازی وسرگرم شدن بیشتر با زندگی شبانه لندن، همراه هابهاوس درتاریخ دوم ژوئیه ۱۸۰۹ عازم لیسبون شد تا از آنجا به مشرق زمین بشتابد. لرد بایرون دراین سفر از تنگه هلسپنت یا داردانل با شنا عبور کرد و با این کار قدرت و توانایی خود را به همراهان اثبات نمود.
وی سه سال بعد به انگلستان بازگشت و جای خود را در مجلس اعیان گرفت. در تاریخ ۲۰ فوریه ۱۸۱۲ مجلس عوام لایحهای را تصویب کرد که به موجب آن هر کارگری که دستگاههای نساجی را در کارگاهها خراب میکرد اعدام میشد.
بایرون در ۲۷ فوریه با نخستین سخنرانی دلاورانه خود در پشتیبانی و همدردی ازکارگران رنجدیده و تهیدست نظر همگان را به خود جلب کرد، ولی لردها چهره در هم کشیدند ودر مخالفت با او لایحه را به تصویب رسانیدند.
بایرون از آن پس دست از سیاست برداشت و تصمیم گرفت از آرای خویش به یاری شعر دفاع کند. دوازده روز پس از تاریخی که وی نخستین خطابه خویش را در مجلس لردها ایراد کرد، بخش اول و دوم منظومه زیارت چایلد هارلد انتشار یافت و در دسترس مردم قرار گرفت.
از این اثر استقبالی شایان صورت گرفت، چاپ اول که در پانصد نسخه بود ظرف سه روز نایاب شد. لرد بایرون پس ازاین موفقیت به این باور رسید که به رسانهای استوارتر و خلل ناپذیرتر از خطابههای دفاعیه در مجلس لردها دست یافته است. در این زمان، تقریبا همه درها بر روی بایرون گشوده شده بود.
او در طول سالهای ۱۸۱۲ تا ۱۸۱۵ چهار اثر را به نامهای عروس ابیدوس، راهزن، لارا و محاصره گورنت انتشار داد که با استقبالی که از آنها به عمل آمد رکورد فروش کتاب را تا آن زمان شکست و ثروتی فراوان برای او به همراه آورد.
بایرون در ۱۸۱۵ با آنابلا ازدواج کرد. ولی یک سال بعد زنش را طلاق داد و در نتیجه مورد خشم افکار عمومی قرار گرفت و ناچار به ترک انگلستان شد. او از انگلستان به سوئیس رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید. برای اینکه قطعه بسیار معروف زندانی شیلن را بسازد علی رغم ناتوانی درراه رفتن، پای پیاده به برج شیلن در کنار دریاچه لمان رفت و چندی در آنجا مانند محبوسها زندگی کرد تا بتواند روحیه زندانیان سابق شیلن را درک کند. در نتیجه این قطعه او از بزرگترین شاهکارهای ادبی حیات وی به شمار میرود. در سال ۱۸۲۳ اثر بسیار معروف خویش دون ژوان را تمام کرد.
از آنجا به یونان رفت ودر سال ۱۸۲۴ آخرین اثر خویش را که یک نیمه بیوگرافی است منتشر کرد. در این اثنا وقتی آزادی خواهان یونان برای خارج شدن از یر یوغ اسارت دولت عثمانی از مردم آزاد جهان کمک طلبیدند بایرون نیز فورا به درخواست آنان پاسخ داد و به جبهه جنگ یونان شتافت.
بایرون در نوزدهم آوریل ۱۸۲۴ در اثر بیماری اورمی درگذشت.
پس از حمل پیکر بایرون به لندن در روز شانزدهم ژوئیه او را در مقبره نیاکانش در کنار مادرش در گورستان کلیسای هنکل ترکارد، روستایی در مجاورت دیربنوستد، به خاک سپردند.
انتهای پیام/
منبع خبر: خبرگزاری میزان
اخبار مرتبط: آشنایی با لُردی که معلول بود
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران