توسعه یک روستا نیازمند توجه به زیستبوم کسب و کار روستایی است
ایسنا/خراسان رضوی عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه در مفهوم جدید، روستاها بازیابی اندیشهای است که مبتنی بر تعادل اکولوژیک بوده و در چند دهه اخیر با تکیه بیش از حد بر تکنولوژی، این تعادل را بر هم زده، گفت: حالا باید مجدد با کمک فناوری برگردیم به تعادل اکولوژیک تا تعادل در روستاها برقرار شود؛ مدیر مرکز تجاری سازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی نیز توسعه یک روستا را نیازمند توجه به زیستبوم کسب و کار روستایی دانست که دارای مولفههایی است که باید مدنظر قرار داده شود.
میزگرد «برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی روستایی خراسان رضوی» با حضور دکتر علیاکبر عنابستانی، عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی و دکتر جواد سخدری، مدیر مرکز تجاریسازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی به همت جهاددانشگاهی و خبرگزاری ایسنا برگزار شد؛ این میزگرد در سه بخش تنظیم شده که در ادامه مشروح بخش پایانی آن را خواهید خواند.
چرا روستا مهم است؟
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی بیان کرد: در دهه ۵۰، هنگامیکه حکومت پهلوی اصلاحات ارضی را رقم زد و بعد به دنبال تجمیع اراضی بود نگاهش این بود که تولید بخش کشاورزی با توجه به کمبود منابع آب در کشور ما توجیه اقتصادی ندارد؛ چرا برای تولید یک تن گندم، باید ۱۱ هزار متر مکعب آب مصرف کرد تا در نهایت سه تن گندم در هکتار بدهد و در نتیجه این کار توجیه اقتصادی ندارد و آب در کشوری که کمبود دارد ارزش اقتصادیاش بیشتر از اینهاست و دیدگاهش این بود در مواردی که صرفه اقتصادی ندارد تولید کشاورزی متوقف شود و جاهایی که صرفه دارد نیز با الگوی کشت مکانیزه ادامه یابد.
وی ادامه داد: اما چرا پارادوکس روستا، تولید و حکومت اتفاق افتاده است؟ در جایی روستا رها میشود و در جایی نیز میگوییم روستا خوب است. ما کشوری مبتنی بر قلت منابع هستیم و شرایط اکولوژیکی خشک و نیمهخشک داریم و منابع ( آب و خاک) در همه جا به وفور در اختیار ما نیست. در این پارادوکس، دولتها و حکومتها در یک مکانیزم رفت و برگشتی گیر کردهاند. در واقع هر زمان پول و درآمدشان خوب بوده، از نظر آنها روستاها کارهای نبودهاند، اما هر زمان به بنبست میخورند، به یاد روستاها و تولید میافتند. در حال حاضر بسیاری از بنیانهای اقتصادی در روستاها مثل دار قالیبافی از میان رفته است. باید گفت تنوع فعالیت اقتصادی در روستاها بسیار اندک شده است و نشانی از تولید در آنجا دیده نمیشود.
نقش فناوری در جامعه روستایی و دگراندیشی و باز تعریف در مفهوم جامعه روستا
عنابستانی مطرح کرد: فناوری در دهههای ۴۰ و ۵۰ بستر آغاز مهاجرتهای روستایی به شهر شد؛ جامعه روستایی ایران امروز تحولات زیادی داشته است، به خصوص در ۵۰- ۶۰ سال اخیر، فراز و فرود بسیار زیاد بوده است و امروزه دیگر صحبت از منظر روستایی به مفهوم سنتی آن نیست و اگر روستا را صرفا مکانی مبتنی بر تولید بدانیم خطاست. این باید بازتعریف شود؛ روستا امروزه یک زیستگاه است که اهداف متفاوتی را میتواند دنبال کند. همین طور ممکن است این زیستگاه مزیتهای نسبی داشته باشد که تولید را در آنجا دنبال کنیم. در یک روستا ممکن است فرصتهای گردشگری ایجاد شود. در واقع هر موقعیت و منطقه متناسب با داشتههایش میتواند ظرفیتهایی را عرضه کند که متناسب با شرایط و نیازهای امروز باید به آن توجه کرد.
وی گفت: در مفهوم جدید، روستاها بازیابی اندیشهای است که مبتنی بر تعادل اکولوژیک بوده و در چند دهه اخیر با تکیه بیش از حد بر تکنولوژی، این تعادل را بر هم زده و حال مجدد با کمک فناوری باید برگردیم به تعادل اکولوژیک تا تعادل در روستاها برقرار شود وگرنه پیشبینی حداقل من این است که در جامعه روستایی ایران سه اتفاق خواهد افتاد: اول اینکه سکونتگاههای روستایی کمجمعیت با منابع کم از بین خواهند رفت، دوم اینکه سکونتگاههای پر توان با منابع قابل توجه تبدیل به شهر خواهند شد و سوم اینکه بخش عمدهای از سکونتگاههای میانی در روستاها در پیرامون شهرها و وابسته به شهرها حیاتشان ادامه پیدا خواهد کرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: در مطالعهای که در سال ۹۵ انجام شده؛ روستایی(روستای کشف) در یک کیلومتری شهر مشهد که جمعیتش ۲۵ هزار نفر است، مشاهده شده. در این محدوده با فاصله کمتر از ۳ کیلومتر نزدیک ۳۵ سکونتگاه روستایی داریم که جمعیتشان نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر است (بر اساس آمارهای سال ۹۵ ) اینها دیگر روستاهای مبتنی بر تولید نیستند، بلکه روستاهای خوابگاهی هستند؛ افراد شب در آنجا استراحت میکنند و صبح برای کار به مشهد میآیند. فعالیتهایشان نیز در رده مشاغل غیر رسمی محسوب میشود.
حدود ۲۵ درصد جمعیت استان ما در روستاها ساکن هستند
مدیر مرکز تجاریسازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی مطرح کرد: در روستاهای حاشیه شهر نکات جالبی اتفاق میافتد؛ مثلا زنجیرههای ارزش را میبینیم که ۷۵ درصد در حوزه کشاورزی و ۲۵ درصد در حوزه صنعت و خدمات است. مثلا در حاشیه شهر، زنجیره تولید قطعات خودرو و یا تولیدات لوازم ورزشی صنعتی را داریم و به دلیل نزدیکی اینها به شهرها و پایین بودن هزینه، بعضی از صنعتگران در آنجا سرمایهگذاری کردهاند و تسهیلاتی نیز برای آنها در نظر گرفته شده است.
جواد سخدری ادامه داد: سه پارادایم توسعه اقتصادی در روستاها وجود دارد که یکی در کشور ما غالب است و آن پارادایمی است که فقط به دنبال رفع فقر است، یعنی سطح نشانهگیری سیاستگذار بر روی سطح کوچکی از بنگاههای خرد واقع میشود و هدفش نیز رفع فقر است. توانمندسازی مبتنی بر همین مسأله است. مداخلهای نیز انجام شده و به این صورت بوده که به افرادی تسهیلات پرداخت کردهاند.
وی گفت: اما پارادایمهای بهتر این است که سطحش را بالاتر بیاوریم. مثلا در سطح شهرستان زاوه میشود خوشه کسب و کار مبتنی بر زعفران و بعد جایگاه روستاها را سنجید. مثلا اگر بیش از ۱۵.۸ درصد زعفران استان را زاوه تامین میکند، به این دلیل که خوشههای کسب و کار میخواهد شکل بگیرد باید نقش روستاهای هدف را مشخص کنیم (نقش روستا با توجه به ظرفیتها چگونه است) و چون زنجیره ارزش را هدفگذاری کردهایم میتوانیم بهرهوری بهتری از منابع داشته باشیم. یک سطح پارادایم بالاتر در سطح استانی تعریف میشود. بیش از ۸۰ درصد روستاهای ما ظرفیتهایی مثل کشت زعفران، بومگردی و... دارند. در رشتخوار نیز تولیداتی داریم که قبل از تحریمها بخش زیادی از آنها به ژاپن صادر میشد.
سخدری اضافه کرد: اما در سطح کلان، زنجیره ارزش در سطح شهرستان میباشد که بنگاه بزرگی است و میتواند صادرات انجام دهد. مشکل روستاهای ما این هست که در پارادایم اولیه گیر کردهاند. یعنی از دستهای از فعالیتها برای حفظ معیشت روستایی و رفع فقر حمایت میکنیم، اما وقتی سطح پارادایم کلانتر میشود، موضوع نیز متفاوت میشود.
مدیر مرکز تجاریسازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی افزود: ما تصور میکنیم که مسیر برونرفت از این مسأله آن است که باید برای هر روستا یک جایگاه تعریف و تعیین کرد نقشش در زنجیره ارزش چیست؟ آیا میتواند یک مکان بومگردی باشد یا یک مکان تولید؟ روستاهایی مثل مرندیز در بجستان برندهای بینالمللی خود را دارند. در واقع باید ظرفیت روستاها را سنجید و برایشان برنامه ریخت. ۹۱ زنجیره ارزش در استان شناسایی شده است.
پارادایم زیستبوم کسب و کار
وی تصریح کرد: برای توسعه یک روستا نیازمند این هستیم که به زیستبوم کسب و کار روستایی توجه کنیم و مولفههایی دارد که باید مدنظر قرار داد. به طور کلی آنچه باعث شده که به اینجا رسیده و منابع را از دست بدهیم، به این دلیل است که به زیستبوم توجه نکردهایم. در شکل اول منابع سخاوتمندند، اما بازیگران بد بازی میکنند. بازیگران، دولت و جامعه روستایی هستند و منابع نیز شامل روستا و منابع مالی، انسانی و فیزیکی هستند.
سخدری عنوان کرد: مثلا در چهل سال قبل حداقل شکل دوم است که منابع خشک و محدودند و ضرورت دارد که نقش بازیگران را اصلاح کنیم و بازیگران باید نقش خود را خوب ایفا کنند. شکل سوم، غنی است؛ منابع تقویت شدهاند و بازیگران هم خوب بازی میکنند و به همین دلیل در این شکل با موفقیت روبهرو میشویم.
وی ادامه داد: به عنوان مثال، منابع در استانهایی مانند گیلان و مازندران بالاست و وفور منابع در استان یزد پایین است، اما نرخ بیکاری کمتری دارد و اشتغال بیشتر است و دلیلش هم آن است که آنها بازیگران بهتری دارند، علاوه بر آن نقش بازار، دولت و حکمرانی هم موثر است و اگرچه در یزد میزان منابع کم است، اما همان منابع کم به خوبی مدیریت میشوند.
سخدری گفت: سپس به سمت اکوسیستم قوی و مقاوم میرویم که بازیگران و منابع خوبی دارد و این راهبردی است که باید طراحی کنیم و زنجیره ارزش مناسب را در سطح استان در نظر بگیریم.
مدیر مرکز تجاریسازی و فناوری اشتغال دانشآموختگان جهاددانشگاهی خراسان رضوی اظهار کرد: در جایی دیده شده که روستایی در دامنه کوه بوده و از دست رفته، اما جابهجا شده است و روستاییان، روستا را مجدد در حاشیه جاده بنا کردهاند و همچنین در حال احیاء روستای قدیم هستند. در این روستا رفتارهای کارآفرینانه توسعه یافته است. در واقع با تغییرات فناوری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ممکن است فرصتهایی ایجاد شود که بتوان از ظرفیت روستاهای از دست رفته استفاده کرد. در واقع ما نیازمند تخریب خلاق هستیم و میتوان منابع را در نظم جدیدی که بهرهوری بیشتری ایجاد میکند به کار گرفت.
سخدری گفت: در مطالعاتی که انجام دادهایم در شرایط مطلوب و ایدهآل، مدیران ۵۰ درصد از فعالیتشان را به عملیات روزانه، ۳۰ درصد به بهینهسازی عملیات روزانه و ۲۰ درصد را به فعالیتهای جدید و نوآورانه اختصاص میدهند، اما در کشور ما ۹۰ درصد فعالیت روزانه است و این به آن دلیل است که دائم به دنبال این هستیم که مسائل روزانه را حل و فصل کنیم.
جاذبه شهر در پروسه مدیریت روستا
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی در ادامه بیان کرد: دیگاه بدبینانه من بخش عمدهای از تحلیلهای ما را پوشش میدهد. در ساختار کشور، جمعیت ۲۵ میلیونی شهری به ۷۵ میلیون نفر رسیده است و جمعیت ۱۸ میلیونی کل کشور به ۸۵ میلیون نفر رسیده است. چرا؟
علیاکبر عنابستانی افزود: شهرهای ما مکان تولید نیست و مکانی برای ارائه خدمات است و مبتنی بر اقتصاد پویا نیست. اقتصاد مریضی است که منبع درآمدش نفت است. در این اقتصاد مریض، سرچشمه درآمد، شیر نفتی است که در دست دولت است. دولت هم در پایتخت مستقر است و خرده اجزا دولت در مراکز استانهاست. پس بنابراین من باید به جایی بروم که خود را به سرچشمه پول نزدیک کنم. بنابراین به شهر میروم (در روستا که خبری نیست) ملک میخرم و خرید و فروش میکنم.
وی اظهار کرد: باید گفت آیا ارزش افزوده ملک در روستا طی مثلا ۱۰ سال با ارتقاء ارزش ملک در شهر برابری میکند؟ خیر. پس عقل سلیم حکم میکندکه سرمایهات را در مکانی سرمایهگذاری کنی که ارزش افزوده بیشتری دارد و به همین دلیل هم است که روستاها تلاش میکنند به شهر تبدیل شوند، شهر به شهرستان و شهرستان به مرکز استان تبدیل شود و این عطش ناشی از این موضوع است که با ارتقاء تقسیمات اداری درآمدهای بسیاری نصیبشان میشود.
عنابستانی گفت: اصلا تولید در اینجا معنا و مفهوم ندارد و در راستای ارتقاء تقسیمات اداری حرکت میکنند؛ چراکه ثروت از طریق شهرها توزیع میشود. در واقع مکانیزم ساختار جامعه مبتنی بر تولید نیست و در آمد از آن سرچشمه (چاه نفت) میآید.
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: در واقع تنوع شغلی بیشتر در شهر، موقعیتهای متنوعی در اختیار فرد قرار میدهد تا فرصتهای شغلی متعددی را انتخاب کند، در حالی که در روستا این موقعیت فراهم نیست.
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: توسعه یک روستا نیازمند توجه به زیستبوم کسب و کار روستایی است
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران