مولفههای راهبردی بایدن برای آینده خاورمیانه؛ نسخه دمکراتها چیست؟
خبرآنلاین گروه بین الملل و دیپلماسی ـ نشست وبینار گروه ترکیه شناسی مرکز مطالعات خاورمیانه با حضور اساتید دانشگاهی و دانشجویان دکتری هفته گذشته برگزار شد. در این نشست وبیناری تحولات آینده منطقه در سایه پیروزی بایدن بررسی شد. سوالی که در وهله اول مطرح شد این بود که با توجه به تحولات صورت گرفته در خاورمیانه طی چند سال اخیر با ترور شهید سردار سلیمانی، شکست برجام، فشار حداکثری ترامپ و همراهی اسرائیل با کشورهای عربی به نظر می رسد موازنه منطقه ای به سمت ائتلاف اعراب-اسرائیل تغییر پیدا کرده است. ایا موافق هستید؟ با امدن بایدن این توازن قوا برقرار خواهد شد؟ که این خود سوالاتی دیگر از این جنس مطرح می کند که آیا بایدن اولویتش ایرانه یا عربستان؟ بایدن با عربستان چه رفتاری خواهد داشت بویژه در مورد محمدبن سلمان؟ این نیز سوال است که با توجه به اینکه روسیه از سال 2015 با حضور در سوریه توانست نقش محوری را در منطقه بازی کند و با یک سیاست چند جانبه خواهان نقش میانجی گر در منطقه است حضور بایدن برای روسیه چه پیامی خواهد داشت؟ آیا روسیه با امریکا همراهی خواهد کرد یا دوست ندارد نقش قدرتمندی که اکنون در خاورمیانه دارد را با امریکا شریک شود؟
با توجه به چهار کشور تاثیرگذار منطقه ای و آغاز دوران ریاست جمهوری بایدن و تحولاتی که ممکن در منطقه شکل بگیره نقش بازیگران و قدرتهایی مثل چین و روسیه را در موازنه منطقه ای چگونه به چه صورت خواهد بود؟
سوالات دیگری که در این نشست وبیناری مطرح شد این بود که ایا اساسا تفاوتی میان بایدن و ترامپ در مورد اسراییل وجود دارد؟سیاست جو بایدن نسبت به اسرائیل چیست ؟ باروی کار آمدن دمکراتها آیا احتمال آن می رود که پروژه بهار عربی در سایر کشورهای منطقه ، کلید بخورد؟
سوال دیگری که مطرح شد این بود که با توجه به چهار کشور تاثیرگذار منطقه ای و آغاز دوران ریاست جمهوری بایدن و تحولاتی که ممکن در منطقه شکل بگیرد نقش بازیگران و قدرتهایی مثل چین و روسیه را در موازنه منطقه ای به چه صورت است؟
با توجه به بحث حقوق بشر بویژه در ایران و عربستان، میدان مانور آقای بایدن را چگونه می بینید؟از نگاه غربی ها مهمترین چالش بایدن در خاورمیانه برجام و بیوستن مجدد امریکا به ان چیست؟ این چالش ها از منظر امریکا چه مواردی هستند؟ آیا بایدن به خواسته اعراب برای وارد شدن به گفتگوها پاسخ مثبت خواهد داد؟
در خصوص عربستان در این نشست پرسیده شد: یک : چه عواملی باعث نزدیکی اعراب به اسراییل شده ؟ دو: روابط دو طرف را چگونه ارزیابی می کنید؟
دامنه تغییر درخاورمیانه تشدید می شود یاخیر؟ داستان عربستان باتوجه به ترانسفر قدرت وتنازع قدرت در درون دربار ونظر منفی دمکراتها نسبت به بن سلمان به کجا خواهدرسید؟
اصولا واگرایی در خلیج فارس تشدید می شود یا بهبود خواهدیافت؟ و در نهایت اینکه مسئله یمن به کجا خواهد رسید؟ سیاستهای بایدن منجر به ثبات بیشتر در خاورمیانه خواهد شد یا خیر؟
در ابتدای این نشست دکتر حسن لاسجردی با طرح این سوال که با تغییر دولت در آمریکا چه تغییراتی درخاورمیانه صورت خواهد گرفت تاکید کرد که این موضوع مهم با دو نگاه بنیادین به بازیگران و موضوعات اساسی در دولت بایدن پیگیری خواهد شد. از منظر بازیگران سیاسی بایست به چهار دولت ایران، عربستان، ترکیه و رژیم اسرائیل بدلیل نقش آفرینی و قدرت چانه زنی در تحولات اشاره کرد ولی درباره موضوعات می توان به سوابق اختلافات واشنگتن با دولتهای مختلف، خروج نیروهای آمریکایی از منطقه، حل بحرانهای منطقه ای از جمله عراق، سوریه و حتی یمن و مسئله گروه های تروریستی و چالش مهم رقابت قدرت های بزرگ در این جغرافیا اشاره نمود که روند اجرای سیاست خارجی امریکا در ابتدا بر مذاکره و روند های مسالمت امیز بوده و در ادامه با ارزیابی رفتار بازیگران مهم می تواند این روند گسترده تر دنبال شده و یا بدلیل نوع رفتار چالش برانگیز رقبای منطقه ای به تغییر رفتار آمریکا بیانجامد.
در ادامه این نشست دکتر حسن لاسجردی به سوالات حاضران در این وبینار پاسخ داده که در ادامه مشروح آن را می خوانیم :
با تغییر دولت و هیات حاکمه در آمریکا چه اتفاقاتی احتمالا در منطقه ما خواهد افتاد و فضای کلی سیاست گذاری و روابط و تاثیر متقابل منطقه خاورمیانه و آمریکا روی چه محروهایی خواهد بود؟
آنچه که مسلم است دولت بایدن با توجه به شعارها یا خط مشی ها یا برنامه هایی که برای منطقه خاورمیانه مشخص کرده یا اعلام کرده است، به طور حتم تغییراتی در فضای این منطقه ایجاد خواهد کرد که از دو منظر قابل بحث است. یکی از منظر کشورها و بازیگرهای سیاسی و دیگری از منظر مباحث و مسائل مهم منطقه ای.
از نظر کشورها وبازیگرهای سیاسی، به نظر می رسد که در منطقه مانند دوران اوباما باید دو پایه یا دو کشور بازیگر مهم را در منطقه خود، یعنی ایران و عربستان را به عنوان بازیگر اصلی در نظر بگیریم و در عین حال به برخی از کشورهای دیگر مانند ترکیه و رژیم صهیونیستی برای تحولات این منطقه به عنوان بازیگرانی که می توانند تحولات را مدیریت کنند و بازی را بهم بزنند، یا بازی های جدیدی شروع کنند، توجه داشته باشیم.علت اینکه از ایران، عربستان، ترکیه و اسراییل نام بردم به این دلیل است که پیوندهای حزب دموکرات و شخص بایدن و تیم او، بسیاری یهودی هستند و خود بایدن هم علاقه اش را به اسراییل اعلام کرده. همچنین دموکرات ها به نظر من نسبت به این رژیم توجه و علاقه و پیوندهای بیشتری دارند و به نظر می رسد موضوعات ما در سال های پیش رو در منطقه مورد توجه این چهار بازیگر خواهد بود.
درباره بازیگران از منظر دیگری هم می شود موضوع را دید و آن اهمیت بازیگران و تاثیرگذاری آنها بر تحولات و حوادث و بحران هاست. به نظر می رسد که باز هم در میان بازیگرانی که در دوره بایدن با توجه به برخی تغییر سیاست ها با آنها مواجه هستیم، این چهار بازیگر می توانند تاثیرات و جهت دهی بیشتری داشته باشند.
ایران و عربستان در دوره بایدن
با توجه به اینکه در حال حاضر موضوع ایران و آمریکا بیشترین مباحث و دل مشغولی ها و ذهنیت نخبگان را در محافل مطبوعاتی و آکادمیک به خود جلب کرده، موضوع تحولات ایران و بالطبع تاثیر آن بر بقیه واحدهای سیاسی سه گانه، می تواند از نکات مهم باشد. چرا که برخی از مسائل بین ایران و آمریکا می تواند به موضوعاتی چون حوزه سیاست در عربستان، سیاست در ترکیه و اسراییل مرتبط باشد و تاثیر بپذیرد. به طور مشخص موضوع ایران و عربستان هم می تواند در موضوع مناسبات منطقه ای، در حوزه انرژی و تحولات مرتبط با قیمت گذاری نفت و بحث های مرتبط با جهان عرب و روابط متقابل میان ایران و عربستان و تاثیرات آن بر کشورهای کوچک منطقه موثر باشد. در عین حال ایران و عربستان در سایه و نهان رقابت ایدئولوژیک در منطقه دارند و این موضوع می تواند در دوره بایدن هم ادامه پیدا کند و در برخی از مواقع که این نزاع تند می شود، موضوع نزاع مذهبی می تواند بروز و ظهور بیشتری داشته باشد.
ایران و اسرائیل در دوره بایدن
در رابطه با اسراییل به طور حتم آنچه که مهم است، این است که منازعه ما با اسراییل در سطوح مختلفی دنبال خواهد شد. شاید با توجه به اینکه معمولا دموکرات ها با موضوع امنیت و صلح تلاش می کنند تا مقداری همواردی با نگاه اروپا داشته باشند و اولویت شان به صلح است، به نظر می رسد که در دوران بایدن تحولات گفتگوها و به نوعی کنار هم قرار گرفتن فلسطین و اسراییل و آوردن روش های مسالمت آمیز و شاید طرح ها و احیای روند صلح و همچنین دور کردن تفکرات افراطی و تفکراتی که منجر به دعوا و نزاع خواهد شد در بین این دو واحد سیاسی افزایش پیدا خواهد کرد و مساله مهمی که پیش می آید این است که بقیه کشورهایی که متاثر از این موضوع هستند، یعنی چه ایران، چه سوریه و چه ترکیه، در فضایی قرار می گیرند که بتوانند از عناصر خود استفاده کنند و بتوانند از فضای موجود مسالمت آمیز برای ارتقا جبهه خود بهره گیری کنند. در دوران اوباما هم همین اتفاق افتاده بود.
ترکیه در دوره بایدن
در مورد ترکیه با توجه به سیاستی که ترک ها در گذشته داشته اند ، فکر می کنم ترک ها در دوره بایدن با توجه به اینکه در دوره ترامپ بعضا با افزایش سطح اصطکاک یا روند همراهی سیاست متنوعی را دنبال کردند این روند در دولت بعدی هم ادامه یابد ولی مشکلاتی در بحث جایگاه منطقه ای ترکیه و دخالتهای آن و اختلافات با اتحادیه اروپا و... وجود دارد، آنها علاقه مند هستند که در فضای عادی روابط بین اروپا و آمریکا روابط بهتری با واشنگتن داشته باشند.چرا که آنکارا در حال حاضر به خاطر مسائل مختلف تحت فشار اروپایی هاستو با توجه به بحران هایی که اردوغان در داخل و در حومه خود دارد، چه بحث های مشروعیت و چه بحث سرکوب مخالفین و چه بحث مرتبط با حوزه مخالفین و احزاب مخالف، تا بحث های مرتبط با نظامیان و حوزه یونان و قبرس و حتی کودتاچیان در داخل و... در مجموع به نظر می رسد که اردوغان دوران سختی را طی می کند و برای حل بخشی از آنها به رویکردهای بیرونی می رسد و به قدرت های بزرگ مثل آمریکا توجه خواهد کرد.
چشم انداز خاورمیانه در دوره بایدن
نکته دومی که در چارچوب تغییرات احتمالی خاورمیانه و تغییر دولت در آمریکاست، بحث فضای کلی در خاورمیانه است که به نظر می رسد با توجه به مجموعه اقداماتی که دولت ترامپ در منطقه داشته و تغییر رویکردی که با بحث کاهش نیروها و افزایش امکانات و چالش ها و نزاع هایی که با روسیه داشته، ما در دوره بایدن شاهد بازگشت و استقرار بیشتر آمریکایی ها در خاورمیانه به دلیل سیاست های بایدن خواهیم بود.
در عین حال بحث های مرتبط با برخی نکات مهم در منطقه مثل ارتباط با گروه های تکفیری یا گروه های سیاسی فعال مثل اخوانی ها و... به طور حتم و با توجه به اینکه دموکرات ها علاقه مند هستند از این فرصت استفاده کنند و کشورهای مختلف را تحت فشار نرم قرار دهند، این ارتباطات بیشتر خواهد شد و ما شاهد فعالیت خرده گروه ها در منطقه خواهیم بود.
مساله مهم و اساسی چالش های قدرت های بزرگ منطقه ای، یکی از دردسرهای بزرگ بایدن خواهد بود. او تلاش می کند تا با استفاده از دیپلماسی و بهره بردن از شیوه های دیپلماتیک به نوعی کشورها را مشغول کند و تلاش کند که ذهنیت و افکار این کشورها در چارچوب دیپلماسی و روابط مسالمت آمیز ونوعی گفتگو به جای نزاع و درگیری پیش برود.
بحث انرژی از دیگر نکاتی است که آمریکایی ها به حضور در منطقه و سرمایه گذاری بر روی آن ها علاقه فراوانی دارند و بالطبع سیاست هایی مانند خاورمیانه بزرگ آمریکا هنوز به پایان نرسیده و با توجه به شعارهایی که مطرح شده آنها هنوز نگاهی به تکمیل این پرونده دارند. پس به بحث هایی مثل حقوق بشر، حقوق زنان و بحث های مربوط به آموزش و موضوعات ایدئولوژیک که فرهنگ آمریکایی ها را همراه با تکنولوژی به منطقه خواهند آورد توجه خواهند کرد.
مساله دیگر چالش های مذهبی در منطقه است که همیشه یک لایه پنهان داشته که قدرت های بزرگ از آن استفاده می کنند و من فکر می کنم در این دوره هم همین چالش را خواهیم داشت.
در مجموع با توجه به آنچه که به نظر می رسد به شعارهای تبلیغاتی و عملکرد پیشین بایدن و رویکردهای حزب دموکرات، رویکرد دولت جدید آمریکا به تحولات خاورمیانه مسالمات آمیز همراه با ابزارهای دیپلماتیک و تلاش برای کاهش سطح اصطکاک خواهد بود. در طول زمان و با آشنایی بیشتر و نزدیک شدن به بحران ها احتمال دارد که در برخی از موارد، به برخی از روش های قهرآمیز مانند استفاده محدود از تسلیحات روی بیاورد. این می تواند در موضوعاتی چون کاهش تضادها بین اسراییل و فلسطین و بحث های مربوط به سوریه و ... باشد. بحث های مربوط به حقوق بشر و حقوق اجتماعی و مسائل مرتبط با مسائل اجتماعی و مدنی را در منطقه دنبال خواهند کرد.به نظر می رسد که در ابتدا بایدن و حزب دموکرات یک نگاه باز نسبت به خاورمیانه خواهد داشت اما به تدریج و بسته به نوع بازیگری و رفتاری که قدرت های منطقه از خود نشان می دهند، ممکن است رفتار ها تغییراتی داشته باشد.
موازنه منطقه ای در دوره بایدن
من بر این باورم که در رابطه با موضوع موازنه منطقه ای که آیا خاورمیانه به سمت ائتلاف اعراب و اسراییل می رود یا نه، همانطور که گفتم به نظر می رسد که بایدن هم تغییر رویکرد آمریکا در منطقه را اجرایی کند و هم بتواند واحدهای سیاسی مختلف را به نوعی سرخط کند و به منطقه نزدیک شود، در ابتدا از روش های مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد. اما این به رویکرد و بازیگری و همکاری وعدم همکاری کشورها بستگی دارد. این قدرتهای چهارگانه همکاری مناسب داشته باشند و در چارچوبی که آمریکا می خواهد حرکت کنند، می توان منتظر یک موازنه ای در منطقه بود. اما اگر بازیگران نخواهند یا نتوانند یا شرایط به گونه ای باشد که از نگاه آنها دولت آمریکا طرفدار اسراییل یا حذف کشورهایی مثل ایران یا ترکیه باشد، به طور حتم موازنه به سمت اعراب و اسراییل سنگینی خواهد کرد.
معتقدم در حال حاضر به دلایل مختلف بین ایران و عربستان، بایدن ایران را انتخاب خواهد کرد. چون ایران نقش فعال تر و ارتباطات و قابلیت های بیشتری در منطقه و با کشورهای آن دارد و همچنین سطح تنازع ما با آمریکایی ها بیشتر از عربستانی هاست و نکته دیگر اینکه میزان قدرت ما چه سیاسی و چه فرهنگی از عربستان بالاتر است ولی باز نسبت به عربستان موضوعات ما خوش خیم تر و قابل حل تر است.
روی دیگر این سکه این است که عربستان نکات و پرونده های مختلفی دارد که می تواند مورد توجه تیم دموکرات ها قرار گرفته و دارای وزن ویژه ای باشد. بحث هایی مانند حقوق بشر در داخل عربستان و نوع تعاملاتی که حکومت بن سلمان با ترامپ داشته و بحث های یمن و خاشقچی و ... نکاتی هستند که می تواند محل مناقشه بین دو کشور باشد. کاری که تیم حاکمه عربستان کرده، تبریکی است که با تاخیر به بایدن گفته و رویکرد هایی که از سوی نمایندگان عربستان اعمال شده، با اکراه بوده، به نظر می رسد که بین ایران و عربستان ، ایران دارای اهمیت و امتیازات بیشتری باشد.
به نظرم رفتار بایدن با عربستان و هیات حاکمه آن همراه با ملاحظه و با حساب و کتاب برخی از حوادث و اتفاقات اخیر باشد. شاید مساله خاشقچی و یمن همچنان مسائل مهم بین واشنگتن و ریاض باشد و اگر همچنان دموکرات ها به برخی از مباحث مدنی و حقوق بشری تکیه داشته باشند، به طور حتم مشکلات داخلی عربستان و سرکوب داخلی وخانواده سلطنتی و اقداماتی که سلمان و محمد بن سلمان داشته اند، یا در حال حاضر ارتباطاتی که با مخالفین دارد و.. به نظر می رسد که بن سلمان عنصر مطلوبی برای تیم بایدن نخواهد بود و آنها تلاش می کنند تا با سیاست قهر یا عدم ملاحظه شروع کنند. اما عربستان معمولا تلاش می کند به عنوان یک قدرت منطقه ای و هم ظرفیت پولی و مالی که دارد از این دو عنصر استفاده کند و در این فضا ما شاهد تعدیل روابط عربستان و آمریکا خواهیم بود.
من نام رویکرد سیاست حزب دموکرات در برابر قدرت های بزرگ را مصالحه می گذارم. آنها تلاش میکنند تا از ابزار نرم استفاده کرده تا رقیب را از راه به در برند.برخلاف جمهوری خواهان که معمولا با توپ و تشر و رو بازی می کنند. در عین حال برخی از اتفاقات خیلی مهم منطقه که به روابط قدرت های بزرگ مرتبط است، مثلا بین چین و آمریکا و بحث های مربوط به بده و بستان هایی که بین دو طرف هست، دامنه اش به منطقه ما کشیده خواهد شد، اگر که نتوانند تقسیم منافع کنند.
در مورد روسیه هم به نظر می رسد که تیم بایدن علاقه مند نیست که با روس ها مثل تیم ترامپ همکاری کرده و خودش را از تحولات منطقه بیرون بکشد و آن را واگذار کند. من فکر می کنم که بایدن و تیمش به طور حتم در برخی از حوادث و اختلافات مهم مثل بحث عراق و سوریه و تروریسم نقش آفرینی بیشتری خواهند کرد. این پرونده های به جا مانده و حل نشده است که می تواند به منافع قدرت های بزرگ هم لطمه بزند و سیاست مسامحه می تواند در این فضا معنا داشته باشد.
در رابطه با تفاوت بایدن و ترامپ، من فکر می کنم که جمهوری خواهان در رابطه با اسراییل صریح تر هستند اما دموکرات ها تلاش می کنند که خیلی سیاست طرفدارانه شان را بروز ندهند و بعضا به فلسطینی ها هم حقوقی بدهند و طرف آنها را هم داشته باشند. در عین حال در مواردی چون پایتخت شدن قدس و یهودیسازی آن و بحث های نظامی گری که در دوران ترامپ اسراییلی ها از آن استفاده کردند، در دوره بایدن نخواهیم داشت. همچنین ترورهای هدفمند را هم در دوره بایدن احتمالا نداشته یا کمتر خواهیم داشت.
در رابطه با بحث فروش سلاح و تسلیحات و رقابت منطقه ای و با توجه به اینکه موضوع سلاح به دو نکته مهم امنیت و تعاملات اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بر می گردد من فکر می کنم در رابطه با این موضوع تیم بایدن، تفاوت چندانی با تیم ترامپ نخواهند داشت.
در رابطه با موضوع کردها، من فکر می کنم با توجه به سیاست های کلی حزب دموکرات و بایدن، روابط آمریکا با آنها بهتر خواهد بود و از آنها در منطقه هواداری خواهد شد و به نوعی شاید، حتی شاهد ارتقاء نقش و بازیگری آنها باشیم.
بهار عربی و نقش مصر
در رابطه با احتمال بازگشت بهار عربی به کشورهای عربی به نظر می رسد که در برخی از کشورهایی که دارای بحران و قابلیت بوده اند، این فنر رها شده و من فکر نمی کنم که در دیگر کشورهای عربی شاهد این انرژی نهفته باشیم.
علت اینکه من مصر را در معادلات منطقه چندان وارد نکردم، به این خاطر است که مصر آنقدر در داخل و موضوعات اقتصادی و اخوان و ... مشکل دارد که آنها در تحولات منطقه هم غایبند. علتش هم معضلات داخلی آنهاست که تا نتوانند جایگاه پیدا کنند، نمی توانند نقشی بازی کنند. مگر اینکه دولت السیسی بتواند مشکلات داخلی را حل کند تا بتواند دوباره به نقش آفرینی در جهان عرب باز گردد.
در رابطه با بحث حقوق بشر به نظرم می رسد که حزب دموکرات و بایدن موضوع را در چند جبهه دنبال کنند. بحث های اساسی حقوق بشر و مدنی در منطقه مطرح است. بحث حقوق اقلیت ها و زندانیان سیاسی می تواند در فضای منطقه ما مورد توجه قرار بگیرد. اینها نکاتی است که با توجه به سیاستی که در دوران اوباما با آنها مواجه بودیم، در دوران بایدن هم مواجه خواهیم شد.
دورنمای برجام
در رابطه با برجام به طور مشخص من بر این باور هستم که ما در داخل دچار اشتباه و سوءبرداشت شده ایم و فکر کرده ایم بازگشت بایدن به برجام به معنای پذیرش همه شرایط و بالا بردن دست طرف مقابل در برابر ماست. من فکر می کنم که این نوع برداشت می تواند اشتباه باشد. بایدن موضع خود را در رابطه با برجام بیان کرده و به آن باز خواهد گشت. اما آنها علاقه مند هستند که علاوه بر اینکه به برجام بر می گردد، به دنبال فرصت های دیگر برای مذاکره و ارتباطات سیاسی با ایران داشته باشند. بحث نقش آفرینی منطقه ای و موشکی و ... از نکاتی است که برای آنها اهمیت دارد. برای غربی ها هم این نکته اهمیت دارد که آمریکایی با گارد باز به برجام برمی گردند و به در ادامه تلاش خواهند کرد که سیاست اصطلاحا فشار با ایران را با طرح مباحثی که گفتم ادامه دهند.
ائتلاف اعراب و اسرائیل
در رابطه با عربستان به طور حتم بایدن تغییر اساسی را در رابطه با این کشور خواهد داشت. چون ریاض در دوره ترامپ ماه عسل خوبی داشتند ولی ذهنیت تیم بایدن به آنها مثبت نیست. اما بر این باور نیستم که بن سلمان قربانی تیم جدید خواهد بود، بلکه بن سلمان توسط تیم بایدن کنترل خواهد شد.
در رابطه با نزدیکی اعراب و اسراییل، سیاست های مقابله جویانه بین ایران و آمریکا و اسراییل و پرونده هایی مثل سوریه و عراق و دیگر زمینه های رقابت بوده، باعث شده تا اعراب و اسراییل کمی به یکدیگر نزدیک شوند. در عین حال چرخش و تغییر در برخی از حکومت های منطقه مثل تغییراتی که در قطر و عربستان و عمان و... اتفاق افتاده باعث شده تا شاهد تغییر رویکرد باشیم. از سوی دیگر فشار واشنگتن به این کشورها برای پذیرش سیاست آمریکا در خاورمیانه، می تواند باعث نزدیکی اعراب و اسراییل شود. اینکه روابط دو طرفه چطور پیش می رود، به نظر می رسد که روابط اعراب و اسراییل فعلا خوب است و در حال شکل گیری فرایندهاست. اما به نظر می رسد که این روابط در دور آینده و حضور دموکرات ها کمی تغییر کند چرا که فشار آمریکا بر کشورهای عربی احتمالا مقداری برداشته می شود. از آن سمت هم با توجه به شعارهای حقوق بشری و فرصتی که مخالفین پیدا می کنند، فشار به حکام عربی افزایش پیدا می کند و شاید هم برخی از کشورهای منطقه، مانند قطر و ترکیه و ایران هم این فرصت را پیدا کنند تا انرژی موجود در اپوزیسیون کشورهای عربی که در حال حاضر به خاطر سیاست آمریکا متراکم شده را تبدیل به میدان آمدن اپوزیسیون کنند و روابط اسراییل با کشورهای عربی از شرایط فعلی فاصله پیدا کند.
من بر این باور نیستم که بایدن می خواهد عربستان را از دست بدهد. هم سابقه ذهنی و هم عملکرد آنها در انتخابات و تاثیرگذاری که داشته و روابط گرمی که با ترامپ هم داشته، در مجموع نمی تواند مورد توجه و تمایل دموکرات ها قرار بگیرد. برخی از حوادثی که مسبوق به سابقه است و در موردش صحبت کردیم، عواملی است که نشان می دهد که بایدن برای ریاض نقشه دارد و آن را بیشتر کنترل خواهد کرد.
به نظر می رسد که سیاست ترامپ در مورد اسراییل خیلی سریع همراه با المان های عملیاتی مثل تغییر پایتخت و تغییر سفارت خانه یا حتی انتصاب یک فرد مثل کوشنر برای مباحث مربوط به خاورمیانه بود. رویکرد او خیلی دوستانه بود. اما در مقابل به نظر می رسد که دموکرات ها این نظر را ندارند و رویکردهای خشونت طلبانه آنها را کنترل خواهند کرد.
چهار بازیگر اصلی منطقه ای در دوره بایدن
من تغییرات را در دو زمینه بازیگران و مفاهیم و مباحث می بینم. به نظر می رسد که چهار بازیگر اصلی در دوران بایدن هم نقش آفرینی خواهند کرد و این بستگی به سیاست بایدن دارد که بتواند آنها را یار غار کند یا یار دور از غار کند. نکته بعدی در مباحث کلی است که بحث انرژی و موضوعات مرتبط با امنیت می تواند برای آنها مهم باشد. مباحث کلیدی دموکرات ها مثل حقوق بشر و حقوق اقلیت ها و زنان و ... به نظر می رسد در دوره دموکرات ها تداوم خواهد یافت.
در مورد عربستان با توجه به سابقه ذهنی بایدن با تیم دموکرات ها و چراغ سبزهایی که عربستان به جمهوری خواهان نشان می دادند، تیم بایدن تغییراتی را در عربستان در مباحث و پرونده های مختلف مثل مخالفین در داخل ، یمن و مباحث مربوط به برخوردار حکومت با مخالفین خواهند داشت. اما بایدن و تیمش بن سلمان را قربانی تحولات نخواهند کرد.
در رابطه با بحث واگرایی یا تشدید شدن آن در منطقه، برخی از اتفاقات منطقه مثل شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب و... به نظر می رسد با توجه به اینکه فشار بر کشورهای عربی با روی کار آمدن بایدن تشدید خواهد شد، فکر می کنم همگرایی در میان کشورهای عربی به وجود خواهد امد. اما از سوی دیگر برخی از اتفاقات ممکن است پیش بیاید که به همگرایی کمک کند. مثل بحث های مربوط به حقوق بشر به همگرایی حکام و واحدهای سیاسی بیانجامد. در مورد یمن هم این بحران پایان خواهد یافت.
مجموعه رفتارهای دولت بایدن و تیم دموکرات ها که معمولا از روش های مسالمت آمیز و ادبیات فاخر تری نسبت به تیم ترامپ برخوردارند و تلاش می کنند تا از ابزار دیپلماتیک استفاده کنند، فضای آرامی به وجود خواهد آمد که واحدهای سیاسی از آن استفاده خواهند کرد. اما همچنان بر این باورم که ابتدا تیم بایدن تلاش می کند چند ماهی با ادبیات مسالمت آمیز و مبتنی بر روابط دوجانبه استفاده کرده و واحدهای سیاسی را به طرف خود جلب کند. اگر همکاری ببیند که این رویکرد را استفاده می کند اما اگر همکاری نبیند رویکردش را تغییر خواهد داد. البته رویکرد دولت بایدن به منطقه ما همراه با ثبات و دمیدن روح آرامش در منطقه است.
در رابطه با روابط کشورهای عربی و این که اتش زیر خاکستر است، برای این دوره نیست. این کشورها این اختلافات را سال های سال است که دارند. من معتقد هستم که از آنجا که منطقه ما تحت تاثیر قدرت های بیرونی است،به طور حتم قدرت های بزرگ می توانند یا اتش اختلاف را روشن کنند یا از آن سمت سبب ثبات یا ارامش موقت شوند. من معتقدم فضای دولت بایدن و رویکردی که خواهد داشت به سمت ارامش در منطقه و حضور و بروز مثبت خواهد بود.
نقش چین در دوره بایدن
در رابطه با جایگاه چین من فکر می کنم که همانطور که در ابتدا گفتم، از منطر رقابت قدرت های بزرگ چینی ها در منطقه ما حاضر و همانطور که با خود آمریکایی ها در رقابت و چالش هستند، در خاورمیانه هم حاضر باشند. الان چینی ها در منطقه ما حضور فعال دارند و من فکر نمی کنم که در آغاز حکومت بایدن، آنها خیلی اصرار کنند که چین را بیرون کنند.فضای رقابت این دو کشور باعث می شود که واشنگتن خیلی با پکن وارد چالش نشود و بیشتر به رقابت بپردازند.
به عنوان نتیجه می گویم که دولت بایدن با گارد باز و سیاست آرامش بخشی تلاش می کند که به منطقه ما وارد شود و با بازیگران اصلی چهارگانه وارد تبادل نظر و رایزنی خواهد شد و بعد از ارزیابی و سنجش تاثیر آن رفتار ، بعد از مدتی که شاید تا یک سال هم طول بکشد، چشم انداز سیاست بعدی خود را ابراز و اعلام کند و به صحنه بیاورد. شاید در آن فرصت ما شاهد برخی جرح و تعدیل ها در سیاست دولت بایدن باشیم.
راهبرد ایران درباره نحوه تعاملاتشان بین آنچه که ما می خواهیم با آنچه هست مقداری فاصله دارد. نکته اول که مهم است و دولت تاکید دارد، بازگشت آمریکا به برجام است که می تواند آغاز مناسبی باشد. ما در حال حاضر باید پیام های مان را قبل از شکل گیری ذهن تیم احتمالی بایدن، برای بازگشت یا مذاکره شکل دهیم. در عین حال می بایست این ذهنیت که ما هم می توانیم از قابلیت ها و ظرفیت های منطقه ای در راستای سیاست های خودمان بهره گیری کنیم را انتقال دهیم. از نکات مهمی که در حال حاضر می تواند به مباحث مربوط به ایران کمک کند، قابلیت و فرصتی است که در برجام بحث شده. برخی از مباحث برجام که هنوز عملی نشده و محل خواستن هست، ظرفیت زیادی دارد. نکته مهم این است که ما بتوانیم به کسانی که می خواهند قدرت را به دست بگیرند، این پیام را برسانیم که ایران قدرتی است که می تواند تحولات منطقه را مثبت کند و بازیگری است که در موضوعات منطقه اینقش آفرینی راهگشا دارد.
اما بخش دیگر هم این است که ما شاید پیام های متعددی را از داخل به تیم بایدن بفرستیم که این مساله ممکن است مشکلات ما را افزایش دهد.
در رابطه با چین من فکر می کنم که آنها هنوز به فصل برداشت بذرهای خود در منطقه نرسیده اند. فکر می کنم که آنها تلاش می کنند که با آمریکایی ها دچار چالش نشوند اما در منطقه حضور خواهند داشت و سعی می کنند با گپ و گفت و رایزنی به حل اختلافات خود با ایالات متحده بپردازند و همزمان هم در خاورمیانه حضور داشته باشند تا بذرهایی که کاشته اند را در آینده به ثمر برسانند.
23 /312 310
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: مولفههای راهبردی بایدن برای آینده خاورمیانه؛ نسخه دمکراتها چیست؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران