درنگی آماری و مفهومی در کتاب‌خوانی کشور‌های دیگر و اقبال آن‌ها به کتاب‌های چاپی

درنگی آماری و مفهومی در کتاب‌خوانی کشور‌های دیگر و اقبال آن‌ها به کتاب‌های چاپی
خبرگزاری دانشجو

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «هر ایرانی در شبانه‌روز، چقدر مطالعه می‌کند؟»؛ این پرسشی است که پاسخ درست و صریحی نمی‌توان به آن داد. ظاهرا مهم‌ترین دلیل اختلاف و عدم توافق در موضوع سرانه مطالعه در ایران، مساله آمار و کیفیت و کفایت ملاک‌های آن است. روشن است که تحلیل موقعیت، بدون آمار، غیرممکن است. آمار درست، درک ما را از وضعیت گذشته و موجود در موضوعات مورد علاقه‌مان، افزایش می‌دهد و در ترسیم وضعیت مطلوب برای آینده، تاثیر قطعی و حتمی دارد.

پس نخستین گام برای نقشه راهِ افزایش سرانه مطالعه در ایران، این است که بدانیم الان کجا ایستاده‌ایم و به کجا می‌خواهیم برویم. آن چه در دیگر کشور‌ها بررسی، تحلیل و مستند شده است، می‌تواند چراغ راه ما در این سفر باشد.
این ملت کتاب‌خوان نیستند؟!

«اگر خواستی چیزی را پنهان کنی، لای کتاب بگذار. این ملت کتاب نمی‌خوانند!» این جمله را یکی از شاعران معاصر، چند دهه قبل و در طعنه به حال و روز کتاب‌خوانی در آن زمان، گفته است. لابد از آن زمان تا حالا اتفاقی نیفتاده و دَر بَر همان پاشنه می‌چرخد که اهل فرهنگ همچنان از کتاب‌نخوانیِ مردم و پایین بودن سرانه مطالعه می‌گویند.

ما، در این نوشته، به‌درستی یا نادرستی این جمله - با وجود تلخیِ ناامیدانه آن - و همین‌طور به مناقشه‌های کلافه‌کننده و تکراری و آماردهی و آمارسازی درباره علل کتاب نخوانیِ مردم و شاخص‌های رنگارنگ هر دو طرف کاری نداریم، بلکه با قبول اجمالیِ این ادعا که وضع کتاب‌خوانی عامّه مردم ایران هیچ‌وقت وضع کاملاً مطلوب و رضایت‌بخشی نداشته است، گذری کوتاه داریم به دو موضوع: ۱- کتاب‌خوانی در کشور‌های دیگر؛ ۲- اقبال یا عدم اقبال به کتاب‌های کاغذی در عصر دیجیتال.

نگفته پیداست که توجه به وضعیت کتاب‌خوانی در کشور‌های دیگر می‌تواند امکان مقایسه، تجربه‌اندوزی و در نتیجه اصلاح امور ما را فراهم کند و همچنین از دانش‌فروشی و عوام فریبی‌های احتمالی جلوگیری کند.

ظاهرا مهم‌ترین دلیل اختلاف و عدم توافق در موضوع سرانه مطالعه (میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانه‌روز) در ایران، مساله آمار و کیفیت و کفایت ملاک‌های آن است. روشن است که تحلیل موقعیت، بدون آمار (بگویید اطلاعات)، غیرممکن است. پیش‌نیازِ تصمیم‌گیری درست و هدفمند، دسترسی به اطلاعات و آمار مستند و علمی است. آمار درست، درک ما از وضعیت گذشته و موجود در موضوعات مورد علاقه‌مان را افزایش می‌دهد و در ترسیم وضعیت مطلوب برای آینده، تاثیر قطعی و حتمی دارد.

«اگر خواستی چیزی را پنهان کنی، لای کتاب بگذار. این ملت کتاب نمی‌خوانند!» این جمله را یکی از شاعران معاصر، چند دهه قبل به طعنه گفته است. لابد از آن زمان تا حالا اتفاقی نیفتاده که اهل فرهنگ همچنان از پایین بودن سرانه مطالعه می‌گویند

بخش مهمی از این عدم توافق، به اختلاف در تعریف مفاهیم برمی‌گردد؛ مثلاً یکی از مدیران فرهنگی کشور، خواندن هر نوع متن مکتوب (حتی اعلامیه ترحیم و پیامک!) را «خواندن» به حساب می‌آورد و با این حساب معلوم است که نتیجه‌گیریِ او با جایی مثل «گروه آمار دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی راهبردی وزارت ارشاد» چقدر تفاوت دارد (راستی تا به حال فکر کرده‌اید چرا مرکز آمار ایران هیچ‌وقت آمار دقیق و رسمی از میزان کتاب‌خوانی در ایران منتشر نکرده است؟) آمار و ارقام اعلام شده در برخی خبرگزاری‌ها هم بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد و بدون پایه علمی است. حتی منبع کم و بیش موثقی مانند «مرکز بین‌المللی مطالعات گذران وقت» (www.timeuse.org) هم، به این دلیل که اقتضائات بومی محیط‌های دیگر را کم‌تر در نظر می‌گیرد، کاملاً قابل اطمینان نیست. بهترین و اطمینان بخش‌ترین روش در این گونه موارد این است که اولاً با پیش فرض‌های شخصی وارد موضوع نشویم (منظورمان فقط اشاره به بحث روش نیست، بلکه اشاره به مساله اخلاق پژوهش هم هست) و ثانیاا شواهد کاملاً کافی و متواتر برای رد و قبول یک حدس یا فرضیه را گردآوری و ارائه کنیم.

بعد از این مقدمه ببینیم وضع کتاب‌خوانی در کشور‌های دیگر چگونه است. طبق فهرست مؤسسه بین‌المللی united explanations که نمودار مربوط به آن را در پایین می‌بینید (۲۰۱۸) هندی‌ها با ۱۰ ساعت و ۴۲ دقیقه مطالعه در هفته، پیشتاز مطالعه در جهان هستند. جالب است که رتبه‌های بعدی جدول هم مربوط به کشور‌های توسعه‌یافته از نوع غربی نیست: تایلندی‌ها، چینی‌ها، فیلیپینی‌ها، مصری‌ها و مردم جمهوری چک در رتبه‌های بعد هستند. این جدول با نام «شاخص امتیاز فرهنگ جهانی» (NOP World Culture Score Index) در بسیاری از رسانه‌های جهان منتشر شده و در دسترس همه است.

توجه کنیم که این آمار فقط نشان‌دهنده آن است که هند، کتاب‌خوان‌ترین مردم را دارد و این به معنای خیره‌کننده بودن این اعداد و ارقام نیست. در هر حال، گویا هندی‌ها، به جز فیلم و رقص، اشتغال به کتاب‌خوانی هم دارند!

منابع مستند دیگری هم پیشتاز بودن هند را تایید کرده‌اند؛ برای نمونه به نمودار‌ها و جدول‌های زیر توجه کنید که نتیجه‌گیری بالا را تایید می‌کند. منبع هر تصویر نیز در داخل آن آمده است.

همه صفحات مجازی مشهور و مربوط به کتاب و کتاب‌خوانی هم، رتبه هند و تایلند را در سرانه بالا می‌دانند که ما به دلیل درجه دوم بودن این منابع از آوردن آن‌ها صرف‌نظر می‌کنیم. البته برخی مقالات، کشور‌های دیگری جز هند (مثلاً فنلاند) را دارای سرانه قابل‌توجه در مطالعه دانسته‌اند؛ برای نمونه نگاه کنید به این مقاله: «کتابخانه‌های عمومی و سرانه مطالعه»، سیامک محبوب، فصلنامه «تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی»، سال هجدهم (بهار ۱۳۹۱)، شماره ۶۸. این مقاله به کتابخوانی در کشور‌هایی مثل چین، کانادا، برزیل و همه آمریکای جنوبی، روسیه، دانمارک، مصر و هند اشاره‌ای نکرده و می‌گوید هر چه کتابخانه‌های عمومی یک کشور وضعیت بهتری داشته باشند، مردم آن کشور به مطالعه آزاد توجه بیشتری دارند. در حالی‌که مطالعه آزاد تنها بخشی از سرانه مطالعه است.

خواننده این نوشته می‌تواند بگوید چه‌بسا کتاب‌خوانی هندی‌ها مثل فیلم‌سازی و سینمادوستی آن‌ها است. آنان بیش از هزار فیلم در سال می‌سازند، اما تعداد بسیار کمی از آن‌ها ارزش زیبایی‌شناختی دارد. خواننده همچنین می‌تواند بگوید کتاب‌هایی که مردم هند می‌خوانند، کتاب‌هایی دم‌دستی (مثلاً رمان‌های زرد و عامه‌پسند آن هم از نوع ترجمه)، ارزان و بی‌ارزش یا کم‌ارزش است.

هندی‌ها با ۱۰ ساعت و ۴۲ دقیقه مطالعه در هفته، در جهان پیشتاز هستند. جالب است که رتبه‌های بعدی جدول هم مربوط به کشور‌های غیرغربی، از جمله تایلند، چین، فیلیپین و مصر است

جواب این سوال فرضی این است که کتاب‌خوانی هندی‌ها و این‌که چه می‌خوانند، بازتاب هویت هندی آنان است. در سرزمین خدایان، همه چیز، از فرهنگ گرفته تا آداب و رسوم، ویژه خود آن‌ها است و برخاسته از هویت هندی‌شان؛ بنابراین، شکل کتاب‌خوانی هندیان هم جلوه‌ای از رنگارنگیِ فرهنگ این همسایه شرقی ماست. در هر حال، پشتکار هندی‌ها در این موضوع و نیز روش‌های ساده، ولی راهبردی آن‌ها برای ترویج کتاب‌خوانی جالب‌توجه است؛ برای نمونه، استفاده از اتوبوس‌های سیّار و نه چندان شیک برای رساندن کتاب به مناطق محروم، دیدنی و ستودنی است.

قابلیت دسترسی به ویدئو و صوت، تغیر اندازه تصویر و فونت، جست‌وجوی کلمات کلیدی در متن یا فرهنگ لغت، خرید آسان‌تر و به‌صرفه‌تر کتاب، مصرف کاغذ کمتر و مزایای دیگر کتاب‌های دیجیتال، هیچ‌یک، باعث نشده از ارج و اعتبار کتاب کاغذی کاسته شود. در ایران که سهل است، حتی در کشور‌هایی که امکانات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری‌شان بهتر از ماست، کتاب کاغذی همچنان حاکم بلامنازع است. نگاهی مقایسه‌ای داریم به انتشار و مصرف کتاب‌های کاغذی در عصر دیجیتال.

در مقاله «آمار ۲۹ کتاب پرفروش بر اساس اعداد و مطالعات واقعی» در تاریخ ۶ دسامبر ۲۰۱۹ که منبع آن گزارش انجمن ناشران آمریکایی است (www.markinblog.com/book-sales-statistics)، می‌خوانیم: «شاید در ظاهر به نظر برسد خیلی‌ها این روز‌ها کتاب‌هایشان را به شیوه الکترونیکی می‌خوانند، اما برعکس، فروش کتاب‌های دیجیتال کاهش‌یافته است. از ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۸ فروش کتاب‌های الکترونیکی ۷۷۱ میلیون دلار درآمد در بازار ایالات متحده تولید کرده است. این رقم را با ۸۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ مقایسه کنید. فروش کتاب‌های الکترونیکی در اوایل سال ۲۰۱۹ همچنان رو به کاهش است و تقریباً ۵٪ درآمد کسب کرده و در سه ماه اول سال فقط ۲۴۴ میلیون دلارفروش داشته است. این مبلغ ۱۰ میلیون دلار کمتر از سه ماهه مشابه آن در سال ۲۰۱۸ است. فروش کپیِ سخت (نسخه چاپی) کتاب برای ماه آگوست (۲۰۱۹) حدود ۸۰ درصد از کل فروش کتاب را تشکیل می‌دهد که شامل کتاب‌های شومیز، جلد سخت و کتاب‌های کودکان هم هست. در نیمه اول سال ۲۰۱۹ فروش واحد کتاب نسبت به سال ۲۰۱۸، زمانی که مجموعاً حدود ۶۷۵ میلیون کتاب چاپی در ایالات متحده فروخته شد، کاهش‌یافته است.»

مقاله دیگر در سایت statista (سال ۲۰۱۹) مدعی است که کتاب‌های الکترونیکی هنوز هم (یعنی در سال ۲۰۱۹) حریف و هماورد کتاب‌های چاپی نیست. بخش‌هایی از این مقاله را می‌خوانیم: «با پیدایش تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها و دستگاه‌های مطالعه الکترونیکی، خیلی‌ها پیش‌بینی کرده‌اند که کتاب‌های چاپی به‌زودی به خاطره تبدیل می‌شوند و می‌روند پی کارشان. اما واقعیت این است که اگرچه مردم سرشان به دستگاه‌های الکترونیکی گرم است، اما وقتی صحبت از مطالعه کتاب است، جوهر و کاغذ (یعنی همان کتاب کاغذی) حرف اول را می‌زند.

گزارش جدید مرکز تحقیقات پیو (PeW) در نوامبر ۲۰۱۹ می‌گوید تقریبا تمام ۷۲ درصد بزرگسال آمریکایی در ۱۲ ماه گذشته کتاب چاپی خوانده‌اند، نه دیجیتال. با مقایسه ۶۵ درصد آمریکایی که کتاب چاپی می‌خوانند با ۲۵ درصدی که در همان مدت کتاب الکترونیکی می‌خوانند روشن می‌شود که اکثر خوانندگان، کتاب‌های الکترونیکی را جایگزین چاپی نمی‌کنند، بلکه از آن‌ها فقط به عنوان مکمل استفاده می‌کنند. بله، وقتی برای تفریح به کنار دریا می‌روند یا وقتی در مسیر رفتن به محل کارشان هستند، آی‌پدشان دم دست است، اما تا وقتی «کتاب واقعی» هست، انگار کتب الکترونیک اصلاً وجود ندارد». تصویر صفحه نخست مقاله را در بالا ببینید.

تصویر بالا به‌خوبی نشان می‌دهد که در فاصله سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ بین ۶۰ تا ۷۰ درصد آمریکایی‌های کتاب‌خوان، کتاب چاپی می‌خوانند و استفاده از کتاب‌های الکترونیکی، هرگز قابل‌مقایسه با کتاب‌های چاپی نیست!

نظرسنجی و ارزیابی مؤسسه پژوهشی PEW (منتشر شده در سایت همین مؤسسه + نمودار پایین) نیز نشان می‌دهد که در فاصله سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹، کتاب‌های چاپی در مقایسه با کتاب‌های صوتی و الکترونیکی، محبوبیت خود را حفظ کرده‌اند. در عین حال، میزان استفاده از کتاب‌های صوتی از ۱۱ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۹ و کتاب‌های الکترونیکی نیز از ۱۷ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۲۵ درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش داشته است. گرچه در طی این مدت، میزان استفاده از کتاب‌های چاپی از ۷۱ درصد به ۶۵ درصد کاهش داشته است.

یادداشت دیگر نیز در همان سایت statista (سال ۲۰۱۹) می‌گوید کتاب‌های چاپی در عصر دیجیتال، همچنان سلطنت می‌کنند. به تصویر پایین نگاه کنید!

خط نخست این یادداشت صراحتاً اعلام می‌کند سه چهارم (یعنی ۷۵ درصد) مردم انگلیس همچنان کتاب فیزیکی را بر معادل دیجیتالی آن ترجیح می‌دهند!

مطلب دیگر در موضوع کتاب‌های ناشرـ مؤلف (self-published books) از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ در ایالات متحده نیز به‌خوبی نشان می‌دهد که با وجود آن‌که در نشر منابع «ناشر ـ مؤلف»، موانع زیادی در روند نشر حذف می‌شود، ولی در عین‌حال در فاصله سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷ روند نشر این منابع در قالب چاپی بسیار بیش از شکل الکترونیکی آن است! به تصویر پایین نگاه کنید.

مقاله‌ای دیگری نیز با عنوان «کتاب‌های چاپی هنوز هم بیش از کتاب‌های الکترونیکی فروش دارند و دلیل آن چیست؟» در سپتامبر ۲۰۱۹ (شهریور ۱۳۹۸) منتشر شده است. سطر‌هایی از آن را با هم بخوانیم: «بر اساس گزارش سالانه انجمن ناشران آمریکایی، ناشران در سال ۲۰۱۹ در تمام رده‌ها تقریباً ۲۶ میلیارد دلار درآمد داشته‌اند. درآمد ناشی از کتب چاپی آن‌ها ۲۲.۶ میلیارد دلار و درآمدشان از کتاب‌های الکترونیکی ۲.۰۴ میلیارد دلار بوده است. این ارقام هم شامل کتب تجاری است و هم کتب آموزشی و همچنین داستان.

کتاب‌های الکترونیکی، هنوز حریف کتاب‌های چاپی نیستند. اگرچه مردم سرشان به دستگاه‌های الکترونیکی گرم است، ولی وقتی صحبت از مطالعه کتاب می‌شود، جوهر و کاغذ، حرف اول را می‌زند

به گفته مریل هالز، مدیرعامل انجمن فروشندگان کتاب در انگلیس، در حالی‌که رسانه‌های دیجیتال، صنایعی مانند تجارت موسیقی را مال خود کرده است، اما مردم هنوز هم خواهان کتاب‌های فیزیکی هستند. خانم هالز می‌گوید: به نظر من حباب کتاب الکترونیکی تا حدودی ترکیده است. آمار فروش کتاب چاپی در حال افزایش است. فیزیکی بودن محصول بسیار جذاب است. ناشران یاد گرفته‌اند کتاب‌های فوق‌العاده زرق‌وبرق‌دار تولید کنند. اغلب طرح جلد‌های کتب چاپی زیبا هستند. چنین محصولاتی را می‌توانیم به‌عنوان اشیایی زیبا هم ببینیم.»

نمودار پایین هم میزان فروش کتاب در آمریکا در فاصله سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ در رده‌های مختلف را نشان می‌دهد.

پژوهش دیگری در سال ۲۰۱۹ (نمودار پایین) با اطمینان اعلام می‌کند که فقط ۷ درصد آمریکایی‌های کتاب‌خوان، کتاب الکترونیک می‌خوانند؛ این در حالی است که ۳۷ درصد هم گفته‌اند «فقط کتاب چاپی» می‌خوانند.

نکته مهم این است که تحقیق بالا عینا در سال ۲۰۱۶ هم انجام شده است و نتایج آن با سال ۲۰۱۹ اختلاف چندانی ندارد؛ یعنی هم در سال ۲۰۱۶ و هم در سال ۲۰۱۹ کتب چاپی بیشترین اقبال را در بین آمریکاییان دارد.

در جدول زیر هم می‌بینیم که کتاب تنها رسانه‌ای است که برخلاف فیلم، موسیقی، برنامه‌های تلویزیون، بازی‌های ویدئویی و ... اسیر دیجیتالی شدن نشده است و همچنان ۷۶ درصد مردم انگلیس کتاب چاپی را بر دیجیتال ترجیح می‌دهند!.

منظور این نوشته از بررسی مختصر سرانه کتابخوانی در بیرون از ایران و خرید و نشر کتاب کاغذی در عصر دیجیتال، این نبود که بگوییم مرغ همسایه غاز است. می‌خواستیم تاکید کنیم بر اهمیت «کتاب» و نوستالژی بی پایانش و این‌که اگر خواستیم چیزی را پنهان کنیم، آن را لای کتاب نگذاریم! دست آخر این‌که مراقب باشیم، شرافت گذاشتن به کتاب، باعث نشود که دانش‌اندوزی جای خود را به انباشت اطلاعات، لذت بردن از خواندن جای خود را با بازی با کتاب و ـ در یک کلام ـ کتابخوانی جای خود را به رف‌خوانی بدهد. خوب است به تجربه هند، که در این گزارش از آن نام بردیم، توجه کنیم. آیا به‌راستی زیرساخت‌های اجتماعی، پیشینه فرهنگی و، مهم‌تر از آن، مطالبات نسل جدید در کشور ما از هندوستان کم‌تر است؟!

منبع: خبرآنلاین

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: درنگی آماری و مفهومی در کتاب‌خوانی کشور‌های دیگر و اقبال آن‌ها به کتاب‌های چاپی