آخرین هفتههای ترامپ: ماجرای ۳ چهارشنبه در ژانویه
- سام فرزانه
- بیبیسی، واشنگتن
منبع تصویر، EPA
توضیح تصویر،گروهی از هواداران آقای ترامپ، قدرتی افسانهای برای او متصورند و نمیپذیرفتند که او در انتخابات شکست خورده است
انتخاب جو بایدن به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قرار نبود به معنی کنار رفتن دونالد ترامپ از معادلات سیاسی باشد. من تصور میکردم که آقای ترامپ همچنان قدرت در حزب جمهوریخواه را در دست خواهد داشت. اما اتفاقهایی که در سه چهارشنبه پیاپی روی داد، باعث شد آقای ترامپ ضعیفتر از آنچه تصور میشد از قدرت کنار برود.
گروهی از هواداران آقای ترامپ در چهارشنبه ششم ژانویه به کنگره حمله کردند. در چهارشنبه سیزدهم ژانویه، گروهی از همحزبیهایش به استیضاح او رای مثبت دادند. در چهارشنبه بیستم ژانویه، حتی معاونش حاضر به بدرقه او از کاخ سفید نشد.
در دو چهارشنبه اول، در کنگره آمریکا بودم و در چهارشنبه سوم از دفتر بیبیسی در واشنگتن به تصویرهای تلویزیونی خیره شدم که پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و شروع دوره جو بایدن را نمایش میداد. در چهارشنبه اول، آقای ترامپ قدرت بلامنازع در حزب جمهوریخواه بود و در چهارشنبه آخر، ضعیفتر از همیشه واشنگتن را ترک کرد.
در این نوشته مروری میکنم بر آنچه که در این سه چهارشنبه گذشت.
منبع تصویر، EPA
توضیح تصویر،بسیاری از حملهکنندگان به دلیل آنکه اعتقادی به لزوم استفاده از ماسک نداشتند، به راحتی از روی عکسها شناسایی و بازداشت شدند
چهارشنبه ششم ژانویه: شورش علیه وضع موجود
دونالد ترامپ نتوانست در هیچ دادگاهی ثابت کند که در انتخابات آنقدری تقلب صورت گرفته که بر نتیجه انتخابات تاثیر گذاشته است. تقاضای او برای شمارش آرا، در یکی از ایالتها بر آرای او افزود و در ایالتی دیگر از آرایش کاست. تغییرات اما آنقدر نبود که بر نتیجه تاثیر بگذارد. تماس تلفنی، تهدید و خواهش از فرمانداران و قانونگذاران ایالتی هم نتوانست کمکی به تغییر نتیجه انتخابات بکند.
تلاش آقای ترامپ برای عوض کردن نتیجه انتخابات آمریکا، باعث شد که بسیاری از مراحل ثبت رسمی نتیجه انتخابات در این کشور را همه دنبال کنند. ارائه نتیجه آرای هر ایالت به کنگره، آخرین مرحله بود که باید چهارشنبه ششم ژانویه انجام میشد. این مرحله بیشتر نمادین است. آنقدر که حتی رسانههای داخلی هم آن را چندان پوشش نمیدهند، چه رسد به رسانههای بینالمللی. اما آنقدر آقای ترامپ در پذیرفتن نتیجه انتخابات تعلل کرد که این جلسه مهم شد. من هم برای پوشش خبری از طرف بیبیسی فارسی به کنگره رفتم.
من، به همراه یک تهیه کننده، فیلمبردار و خبرنگار بخش انگلیسی قرار بود با هم کار کنیم. بیرون ساختمان کنگره در محدودهای که برای گروههای خبری در نظر گرفته شده بود، جا گرفتیم. ساعت هشت و نیم صبح به وقت شرق آمریکا جلوی دوربین بودم. پشت سرم کنگره آمریکا دیده میشد.
خانمی از طرفداران آقای ترامپ، وقتی دید جلوی دوربینم، به من گفت: «من از رسانهها متشکرم. شما باعث شدید من به ترامپ رای بدهم.» دوستانش او را بابت این جمله «بامزه» تشویق کرده و کلی با هم خندیدند. از کنار ما میگذشتند تا دقیقا بروند جلوی پلههای کنگره تا در آنجا جمع شوند و شعار بدهند.
آقایی از طرفداران ترامپ آمد و از من پرسید که کجا قرار است سخنرانی باشد. گفتم نمیدانم. بعد خانم دیگری آمد و پرسید که آیا ما قرار است از تجمع آنها فیلم بگیریم. گروه دیگری هم رد شدند که فقط فحشهای آبنکشیده نثارمان کردند. به روی خودمان نیاوردیم. زل زده بودم توی دوربین.
یکی دیگر آمد و پرسید: «اهل خاورمیانهای؟» جواب ندادم. نگاهم را به اعماق لنز دوربین دوخته بودم. دوباره سوالش را پرسید. فیلمبردارم رفت که طرف را رد کند. فحشی داد و رفت.
بعد از آن گزارش زنده به ساختمان اداری مجلس نمایندگان رفتیم. از میان طرفداران آقای ترامپ که ماسک به صورت نداشتند، گذشتیم و به داخل ساختمان رفتیم.
سخنرانی آقای ترامپ را از تلویزیون تماشا کردم. بیرون کاخ سفید به هوادارانش گفت که باید «صلحآمیز» به سمت کنگره بروند و صدایشان را به گوش نمایندگان برسانند «اگر نه کشوری باقی نمیماند». انگار که کشور قرار است اشغال شود. پسر و وکیل شخصیاش هم در آن برنامه سخنرانی کردند اما لحنشان تهاجمیتر بود. آقای ترامپ از معاونش مایک پنس خواست تا برای تغییر نتیجه انتخابات کاری بکند. آقای پنس ریاست جلسه بررسی آرا را به عهده داشت و به عنوان رئیس جلسه کار چندانی از او بر نمیآمد.
قبل از شروع برنامه شصت دقیقه، رفتم که قدمی بزنم. وقتی برگشتم، دیدم سه مامور پلیس به سمت جایی که خبرنگارها بودند میدوند. ما همه در گوشههای یک تراس مدور بودیم. فکر کردم شاید کسی از معترضان خودش را به درون ساختمان رسانده و پلیسها آمدهاند که طرف را بگیرند. جلوتر که رفتم، دیدم میگویند بروید پایین. همه سراسیمه محل را ترک میکردند. خبر آمده بود که بمبگذاری شده است. کت و کیفم را برداشتم. گوشی تلفنم را روشن کردم که فیلم بگیرم و راه افتادم.
منبع تصویر، Reuters
توضیح تصویر،حملهکنندگان به کنگره آمریکا به خبرنگاران میگفتند که به خواسته دونالد ترامپ در آنجا حضور دارند
نیم ساعتی در زیر زمین بودیم. گفتند که بمبی در کار نبوده و برگردید. برگشتیم. چند دقیقه تا نوبت من مانده بود که در شصت دقیقه گزارش بدهم. سوال اول را که جواب دادم، وقتی مجید افشار داشت سوال دوم را میپرسید، یک مامور پلیس با سوت و داد آمد سراغمان که جمع کنید و بروید پایین. به مجید گفتم باید بروم. سردبیر برنامه زنگ زد که حالم را بپرسد. به او گفتم از زیر زمین با اسکایپ وصل میشوم. همین کار را هم کردم.
این بار ما را به یکی از رستورانهای زیر ساختمان بردند. تا پایان حمله همانجا ماندیم و از آنجا در اینستاگرام گزارش دادم. رستوران تعطیل بود. اما همان نزدیکی یک فروشگاه بود که از آن یک بسته شکلات خریدم تا انرژی بگیرم.
هواداران آقای ترامپ از سوی دیگر توانسته بودند وارد ساختمان کنگره شوند. پلیس بعد از چند ساعت توانست آنها را از ساختمان بیرون کند. خشنود از حمله، فکر میکردند انقلابشان پیروز شده است.
وقتی کنگره و اطرافش آرام شد، جلسه سنا و مجلس نمایندگان مجدد برقرار شد. ما به طبقه بالا برگشتیم. مایک پنس و رهبران دو حزب در سنا از آنچه که اتفاق افتاد، انتقاد کردند.
دموکراتها مستقیما گناه را به گردن آقای ترامپ میانداختند که «محرک اغتشاشات بوده است».
با آرام شدن اوضاع، از زیر زمینهای به هم پیوسته کنگره گذر کردم و از سوی دیگر ساختمان به روی زمین آمدم. بیرون، همه جا آرام بود. یک تاکسی گرفتم و به خانه رفتم.
چهارشنبه سیزدهم ژانویه: استیضاح دوم
فشار دموکراتها برای آنکه آقای ترامپ خودش استعفا کند به جایی نرسید. همینطور فشارشان به مایک پنس برای اینکه از درون دولت، دونالد ترامپ را کنار بگذارند بینتیجه ماند. این طور بود که تصمیم گرفتند دوباره او را استیضاح کنند.
چهارشنبه سیزدهم ژانویه، با اتومبیل نمیشد خیلی به کنگره نزدیک شد. پانزده دقیقه آخر تا رسیدن به ساختمان کنگره را پیاده طی کردم. همهجا پر از سرباز بود. سربازهای گارد ملی آمریکا همه جا بودند. پلیس هم بود. پلیس مخفی هم بود. حالا دیگر چندان هم مخفی نبودند. همان روز حمله هم نیروهای مخفی، آشکارا مشخص بودند. علامت عضویت در نیروی پلیس را به گردن انداخته بودند و در ساختمان گشت میزدند.
به ساختمان مورد نظر رسیدم. یک سرباز از سر ادب به من سلام کرد. جوابش را دادم و پرسیدم از کجا وارد شوم، گفت از این در. دری بود کنار ورودی پارکینگ زیر ساختمان. سه پلیس آنجا بودند. وسایلم را از داخل یک دستگاه و خودم را از درون دستگاه دیگری رد کردند. یک چیزی صدا داد. ساعتم بود. آن را هم باز کردم. پرسیدم از این در که تو رفتم کدام طرف بروم. تازه پرسید تو اصلا که هستی. گفتم خبرنگار. گفت برو بیرون. اینجا اصلا دری نیست که تو وارد شوی. گفتم چشم. هنوز بیرون نرفته، یکی دیگر آمد و گفت خبرنگار میتواند از اینجا برود. پرسیدند کارت داری. گفتم بله. تا کارت خبرنگاری را که از دفتر مطبوعاتی سنا گرفته بودم، دیدند، گفتند برو تو اشکال ندارد. دیگر درباره راه رسیدن به طبقات بالایی چیزی نپرسیدم. فقط وارد شدم.
معلوم بود که مسئولان برقراری امنیت نمیدانند دقیقا باید چه کنند. همه نگران تکرار وقایع هفته قبل بودند. سربازان گارد ملی شب را روی زمینهای سنگی کنگره به روز رسانده بودند. آنقدر که آن روز سرباز دیدم، در سالهای اخیر ندیده بودم.
دموکراتها در جلسه مجلس نمایندگان میگفتند که دونالد ترامپ، گروهی را تحریک به حمله به کنگره کرده است. سخنان و توییتهایش را تکرار میکردند که با این کارها سوگند خود به محافظت از قانون اساسی آمریکا را زیر پا گذاشته است. طبیعتا جمهوریخواهان، برای مقابله با استیضاح دوباره همحزبی خود، تلاش میکردند هر توجیهی بتراشند. یکی گفت تنها چند روز مانده به پایان دوره که وقت استیضاح نیست. دیگری گفت که آقای ترامپ در صحبتهایش گفته «مسالمت آمیز» به کنگره بروید.
منبع تصویر، EPA
توضیح تصویر،پرچمی که این مرد هنگام یورش به کنگره ایالات متحده آمریکا بر دوش گرفته بود، پرچم نبرد کنفدراسیون آمریکا است. کشوری متشکل از ایالتهای جنوبی آمریکای امروزی که موافق بردهداری بودند
استیضاح قبلی آقای ترامپ، چندین و چند روز به طول انجامید. شاهد آوردند. کارشناس آوردند. این بار اما موافقان استیضاح میگفتند ما خودمان شاهد حمله بودهایم و در محل جرم داریم صحبت میکنیم.
حدود چهار بعد از ظهر بود که رایگیری انجام شد و مشخص شد که ۱۰ نفر از جمهوریخواهان هم رای به استیضاح دونالد ترامپ دادهاند. ۱۰ نفر در میان ۲۱۱ نفر نماینده جمهوریخواه، عدد بزرگی نیست. اما همین هم در تاریخ بیسابقه است. چند نفری هم از جمهوریخواهان بودند که گفتند فقط به این دلیل به استیضاح رای مثبت نمیدهند که به گمان آنها روند استیضاح به درستی طی نشده است. یعنی در اصل با دلایل استیضاح موافق بودند.
دونالد ترامپ که پنج روز قبل از آن، از توییتر منع شده بود، حالا شاهد بود که همحزبیهایش جرات پیدا کردهاند علیه او رای بدهند. محبوبیت دونالد ترامپ در میان هسته اصلی رایدهندگان حزب جمهوریخواه چنان زیاد است که اعضای حزب جرات مخالفت با او را ندارند. آقای ترامپ پیشتر هم تهدید کرده بود که اگر کسی علیه او بشورد، از هوادارانش میخواهد در انتخابات مقدماتی به او رای ندهند. جف سشنز، وزیر سابق دادگستری، را به همین شیوه از ورود به رقابتهای سنا از ایالت آلاباما کنار گذاشت. اما حالا که حسابهایش از توییتر و بقیه شبکههای اجتماعی حذف شده، به نظر میرسد که قدرتش هم کم شده است.
بعد از یک گزارش اینستاگرامی دیگر، از کنگره خارج شدم و مسافتی را پیاده طی کردم تا بتوانم سوار اتومبیل بشوم و به خانه بروم.
چهارشنبه بیستم ژانویه: خروج از شهر
از ترس آنکه هواداران دونالد ترامپ بخواهند دوباره به کنگره آمریکا حمله کنند و مراسم تحلیف را به هم بزنند، شهر را قرق کردهاند. ورودیهای شهر محدود شده است. اتومبیلهای پلیس و کامیونهای گارد ملی، سر مجراهای اصلی شهر ورود به مناطق مرکزی را محدود کردهاند.
بیشتر مغازهها تعطیل هستند. تمامشان شیشهها را با تخته پوشاندهاند. یکی دو تایی روی کاغذی نوشتهاند که باز هستند. یعنی باید دری که تخته شده است را کشید تا وارد مغازهای شد که نور روز به آن راه ندارد. بیخانمانها هنوز در شهر هستند. و چندتایی آدم پیاده دیگر.
به دفتر میروم. در روز تحلیف قرار است از دفتر کار کنم. باید گزارشی بسازم و به برنامه شصت دقیقه برسانم. تلویزیون را روشن میکنم. پیش از هر چیز، قرار است شاهد خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید باشیم.
هلیکوپتر مخصوص روی باندی که در محوطه کاخ سفید قرار دارد منتظر است. دو نفر را میبینم که با جعبههایی به سوی هلیکوپتر میروند. احتمالا آخرین اسباب و وسایل خانواده ترامپ است که در اقامتگاه رئیس جمهوری مانده است.
بالاخره با ملانیا، همسرش، از خانه بیرون میروند. بعد از چند کلمه حرف با خبرنگارن به سوی هلیکوپتر میروند. هلیکوپتر چرخی بر بالای واشنگتن میزند. دونالد ترامپ هیچ وقت اهل واشنگتن نبود. از بیرون آمده بود و قول داده بود «مرداب سیاسی» پایتخت را بخشکاند. مثل هر تازه واردی به شهر دوستان زیادی نداشت. وقتی هم که میرفت رفقای زیادی دور و برش نبودند.
هلیکوپتر او را به پایگاه هوایی سنتاندروز برد که از آنجا راهی فلوریدا شود. برای خودش در آنجا مراسم خداحافظی تدارک دیده بود. از هواپیما پیاده شد. چند توپ شلیک کردند و روی صحنه رفت. جلویش تعداد محدودی از هواداران، خانواده و کارمندان سابقش در سرما ایستاده بودند. آن بالا، ملانیا اول سخنرانی کرد و بعد خودش. از دستآوردهایش گفت و ابراز اطمینان کرد که دولت بعدی حتما خوب از عهده کارها بر میآید. چراکه به گفته او، پایه و اساس خوبی برایشان به جا گذاشته است. احتمالا منظورش کاستن از مالیاتها و برداشتن مقرراتی بود که مانع از رونق اقتصادی میشوند. منتقدانش اما یادگار او را حمله به خانه ملت آمریکا میدیدند.
در سخنرانی به هواداران وعده بازگشت داد. و بعد رفت. ضعیفتر از قبل و بدون دسترسی به توییتر که مهمترین تریبونش بود.
مایک پنس، معاونش، که بعد از حمله به کنگره رابطهاش با او شکرآب شده بود در جمع نبود. رهبر جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان هم حضور نداشت. رهبر همحزبیهایش در مجلس سنا هم آنجا نبود. هر سه نفر ترجیح دادند که به مراسم سوگند ریاست جمهوری جدید بروند. فقط رئیس دفترش آنجا بود، با یکی از مشاورانش که مشوق ایجاد محدودیت برای خارجیها بود. یک نماینده مجلس هم در آن میان بود. رانی جکسون، قبلا پزشک مخصوص رئیسجمهوری آمریکا در دوره باراک اوباما و دونالد ترامپ بود. او همان کسی است که بعد از معاینه آقای ترامپ، برای تعریف از وضعیت سلامت او گفت که «ژن بسیار خوبی دارد».
آن سوتر، جو بایدن با گروهی از مقامهای جمهوریخواه و دموکرات به کلیسا رفت. بعد روی پلههای کنگره آمریکا دستش را روی کتاب مقدس خانوادگی خود گذاشت و سوگند خورد که از قانون اساسی آمریکا محافظت کند.
به این ترتیب، دو چهارشنبه بعد از آن روزی که گروهی به هواداری از آقای ترامپ به کنگره آمریکا حمله کردند، رئیس جمهوری جدید آمریکا در همانجا کارش را آغاز کرد. در مراسمی که به دلیل ترس از حمله طرفداران رئیس جمهوری قبلی و همهگیری ویروس کرونا در شرایط ویژهای برگزار میشد.
تمام اتفاقهای روز را به سرعت در گزارشی کوتاه پشت سر هم ردیف کردم و برای پخش به لندن فرستادم. تازه فهمیدم که چند ساعت است از پشت میزم بلند نشدهام. آخرین تکههای شکلات باقیمانده بستهای را که روز ششم ژانویه خریده بودم، خوردم و از جایم بلند شدم.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: آخرین هفتههای ترامپ: ماجرای ۳ چهارشنبه در ژانویه
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران